تاریخ دادنامه قطعی: 1394/03/10
شماره دادنامه قطعی: ---
پیام: مالکیت طولانی مدت سابق (بیش از پنجاه سال) توان معارضه با تصرف فعلی عنوان وقف را ندارد؛ زیرا استصحاب، اصل و ید اماره است و اماره ید فعلی مانع از اجرای استصحاب مالکیت است.
به حکایت محتویات پرونده آقای الف. الف. فرزند ز. به وکالت از بانوان 1 - الف. 2 - ف.الف. 3 - م. همگی ش.ز. فرزندان س. و آقایان س. و س. ج. فرزندان مرحومه ح. ش.ز. به طرفیت ص. ص. فرزند ن. و اداره اوقاف..... دادخواستی را به خواسته اثبات مالکیت یک قطعه زمین به مساحت تقریبی هفتصد متر مربع واقع در....روستای......مقوم به بیست و یک میلیون ریال و ابطال قرارداد اجاره فیمابین خوانده ردیف اول و دوم و مطالبه اجرت المثل ایام تصرف خوانده ردیف اول از سال 1365 الی صدور حکم و اجرای دادنامه و مطالبه کلیه خسارات قانونی شامل هزینه دادرسی و حق الوکاله تقدیم دادگاه عمومی بخش لاریجان نموده است و در توضیح خواسته اعلام نموده است با توجه به استشهادیه محلی و گواهی گواهان وریش سفیدان مورث موکلین آقای س. ش.ز. معروف به ش. مالک یک قطعه زمین به مساحت هفتصد متر مربع در... واقع در روستای ییلاقی..... میباشد که این حق مالکیت قهرا از طریق ارث بر اساس ماده 140 قانون مدنی موجبات مالکیت وراث میگردد و چند سالی است که خوانده ردیف اول بدون اذن و اجازه از آن استیفاء منفعت و حتی علی رغم طرح دعوای تجاوز و تخریب و تصرف عدوانی به صورت کیفری به کلاسه --- شعبه اول دادگاه عمومی بخش لاریجان همچنان زمین مورد ترافع را در تصرف وید خود دارند و نظر به اینکه از ناحیه موکلین ماذون نبوده بلکه به نحو غیر مشروع بر زمین سلطه و اقتدار دارد کماکان به تصرفات غیر قانونی خود ادامه می دهد بناچار اقدام به طرح دعوا از جانب موکلین شده ایم از دادگاه محترم بدوا اثبات مالکیت با توجه به دلایل و مستندات و مدارک مضبوط در پرونده کیفری 880315 شعبه اول دادگاه عمومی بخش لاریجان و سپس ابطال قرارداد اجاره فیمابین خوانده ردیف اول و اداره اوقاف لاریجان.... و سپس حکم به پرداخت اجرت المثل ایام تصرف خوانده ردیف اول از سال 1365 تا اجرای دادنامه قطعی و کلیه خسارات و هزینه دادرسی مورد استدعااست » پس از انجام تبادل لوایح اداره اوقاف و امور خیریه لاریجان به شرح لایحه 91/1095621 - 1391/11/21 خطاب به دادگاه عمومی بخش لاریجان اعلام نموده طرح چند خواسته غیر مرتبط در یک دادخواست وجاهت قانونی ندارد و ابتدا باید درخواست ابطال وقف نماید بعد ادعای اثبات مالکیت پس از ثبوت مالکیت درخواسته اجرت المثل بنابراین صدور تصمیم مقتضی مورد استدعااست. آقای ح.ر. ل. به وکالت از خواندگان اداره اوقاف و مرحوم ص. به شرح لایحه تقدیمی به دادگاه که در اوراق ردیف 59 - 58 پرونده مندرج است در مقام دفاع اعلام نموده است اولا چون خواهانها ادعای اثبات مالکیت نسبت به ملک وقفی دارد و ملک نیز موروثی است لذا به موجب ماده 140 قانون مدنی باید همه وراث بر حسب گواهی حصر وراثت در دعوا شرکت کنند و این در حالی است در پرونده همه وراث شرکت ننمودهاند لذا به استناد ماده 2 ق - آ.د.م درخواست رد دعوا میگردد ثانیا خواسته اثبات مالکیت و ابطال قرارداد اجاره فیمابین صادقی و اداره اوقاف است و ابطال قرارداد اجاره فرع بر اثبات مالکیت است و طرح دعوا همزمان وجاهت قانونی ندارد نظیر اثبات مالکیت و درخواست خلع ید که رای وحدت رویه موجود مانع طرح همزمان دعوا است و ثالثا- دلایل خواهان اعم از استشهادیه و تحقیقات محلی مورد تردید است رابعا در ماهیت امر تصرفات مورث موکل مرحوم ن. ص. نسبت به ملک متنازع فیه از سال 1320 است که با کاشت درختان گردو 60 الی 75 ساله و درخت آلبالو و دیگر اینکه دیوار کشی توسط آقای ص. حدود ده سال است که نسبت به زمین انجام گرفته دیگر اینکه حدود یک قرن همه اهالی محل اطلاع دارند زمین وقفی است دیگر اینکه سالها آقای ص. متصرف ملک و مستاجر اوقاف وجه اجاره به حساب اداره اوقاف می ریزد علاوه نامه احدی از ورثه به نام مرحوم ن. ش. به اداره اوقاف در سال 1382 که حاکی از وقفیت زمین است و شواهد و قرائن دیگر که همه حاکی از وقفیت ملک مورد نظر است بنا به مراتب صدور حکم مقتضی مورد استدعا است. آقای سید ا. س. فرزند سید ا. 65 ساله به عنوان مطلع در برگ 60 پرونده اظهار داشت این محل مورد نزاع معروف به.... است و از وقفیت آن اطلاعی ندارم. آقای سید ج. ش. فرزند سید ی. متولد 1329 در دادگاه اظهار داشت این زمین به عنوان زمین موروثی است در خلال رسیدگی بعضی نیز به دادگاه کتبا اعلام نمودهاند استشهادیه ای که خواهان ارائه نمود به نام آنها واقعیت ندارد. آقای الف. الف. به شرح اوراق 76 - 72 به عنوان وکیل خواهانها ضمن لایحه ای اعلام نموده است اولا به موجب بند 4 از ماده 140 ق م ارث از موجبات مالکیت است و زمین مورد نظر ملک مورث موکلین بوده و به آنها به ارث رسیده است چیزی که به ارث رسیده ملکیت آن ثابت است نیاز به اثبات ندارد ثانیا با توجه به ماده 37 ق م ید متصرف فعلی نمی تواند معارض مالکیت سابق شود مگر متصرف اثبات نماید مالکیت قبلی به عللی به او منتقل شده است که در ما نحن فیه نمیباشد ثالثا به موجب ماده 83 ق م تولیت به غیر قابل واگذاری نمیباشد مگر اینکه خود واقف در ضمن وقف به متولی اذن واگذاری را داده باشد که در ما نحن فیه همچین مدرکی در مورد وقف و نیز حق واگذاری تولیت وجود ندارد رابعا با توجه به ماده 190 ق م وقف از عقود است باید طرفین داشته باشد و در مانحن فیه وجود ندارد و وقف نامه ای نیست ماده 56 ق م می گوید وقف واقع میشود به ایجاب از طرف واقف و قبول از طرف موقوف علیهم خامسا اگر زمین مورد نزاع وقف بود پس آقای ص.ص. چرا در سال 1382 رقبه مورد نزاع را از احدی از ورثه ش.ز. به نام سید ن. ش.ز. خریداری نموده است و اگر ملک از چهل سال قبل وقف بوده و پدر آقای ص. تولیت را داشته دیگر نیازی به خرید ملک از ن. ش. در سال 1382 نبود و از طرفی به صراحت ماده 349 ق م بیع وقف صحیح نمیباشد و در تعارض ملکیت و وقفیت نیز اصل ملکیت است بنا به مراتب با توجه به عدم وجود وقف نامه متقابلا وجود فروشنامه سال 1382 عدم وجود مدارک تولیت عدم اختیار تفویض تولیت و وجود ارث و غیره تقاضای رسیدگی و صدور حکم مقتضی میگردد. دادگاه عمومی بخش لاریجان پس از بررسی و اخذ اظهارات طرفین به موجب دادنامه شماره --- مورخ 1392/07/30 اجمالا چنین مبادرت به صدور رای نموده است: «... در دادخواست آمده است که ملک متعلق به مرحوم س. ش.ز. است و جزء ما ترک به صورت قهری به مورثین وی انتقال یافته است و خوانده بدون اذن آن را تصرف و استیفاء منفعت مینماید و ادعا دارد زمین موقوفه است و از اداره اوقاف اجاره نموده است در صورتی که دلیل بر وقفیت ملک توسط مالک اولیه وجود ندارد و خواهانها دلایل خودشان را بر مالکیت استشهادیه محلی و تحقیق محلی و اظهارات گواهان بر عدم وقفیت بیان داشته اند. خوانده دلایل خود را بر وقفیت ملک مرقومه مورخ 1349/05/18 اظهارات آقای ن.ص.پدر ص.ص. خوانده پرونده که توسط نماینده اداره اوقاف ثبت شده است و نیز مرقومه مورخ 1384/03/17 شورای اسلامی روستای.... و نظریه کارشناس مورخ 1385/08/14 و اینکه وقف عام است به طور شفاهی مطرح گردید و اطلاعات اهالی..... اعلام کتبی اداره اوقاف و قرارداد اجاره با اوقاف و تصرفات پدرش و سپس واگذاری بوی از سال 1383 و اقرار نامه احد از فرزندان ذکور مالک واقف به نام سید ن. ش.ز. و اقاریر صریح خانواده ق. همجواران ملک وقفی و نامه کتبی ی.ق. و استشهادیه دادگاه آنچه مسلم است ملک در مالکیت پدر خواهانها بوده است یعنی مالکیت مورث خواهانها محرز است اما اینکه آیا این ملک به وقف درآمده است یا خیر مورد تردید است زیرا اداره اوقاف مستند خود را بر وقفیت شهادت اهالی و شیاع در بین عامه مردم ولی موقوفه را فاقد وقف نامه دانسته است آقای ص.ص. به صراحت در پرونده مربوط به شعبه ششم تجدیدنظر اعلام نموده است واقف پدربزرگ خانم ش.ز. است و در منزل آقای ن. نماینده اداره اوقاف بر حسب تحقیقات انجام شده پدر خوانده اظهار داشت ملک موقوفه است و باید وقف صرف عزاداری خامس آل عبا شود و باید منافع آن را تحویل اداره اوقاف نمایم و نیز حسب انتقال نامه مورخ 1340/01/21 مربوط به ملک مجاور محل مورد نزاع قید گردیده (غربا متصل به ملک معروف (....) در عین حال چون ادله طرفین اعم از مستندات و اظهارات مطلعین و گواهان در تعارض یکدیگرند به نظردادگاه موقوفه بودن ملک احراز نمی گردد بر فرض اینکه از سوی مالک به وقف داده شده باشد شرایط کامل آن محقق نمیباشد... دادگاه دعوای خواهانها را ثابت دانسته حکم به احراز و اثبات مالکیت خواهانها بر ملک موصوف می کند و همچنین حکم به ابطال وقفیت ملک یاد شده و محکومیت خواندگان به پرداخت مبلغ 633/500 ریال بابت هزینه دادرسی و مبلغ 979/200 ریال بابت حق الوکاله وکیل در حق خواهان صادر و اعلام میدارد و در خصوص مطالبه اجرت المثل ایام تصرف نظر به استرداد خواسته به استناد بند ب ماده 107 قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعوی خواهان صادر و اعلام می دارد... » پس از ابلاغ دادنامه مورد اعتراض آقای ص. ص. قرار گرفته که مشارالیه در لایحه اعتراضیه اعلام نموده است: « 1 - شفاهی بودن وقف نافی آن نمیباشد 2 - موضوع مورد نظر به قبض حاکم شرع وامام جماعت محل رسیده و قبض انجام شده و منافع آن مصرف عزای خامس آل عبای شده و از سال 52 نیز در اختیار اداره اوقاف قرار گرفته 3 - دو نفر شهود خواهان ها خودشان مدارکی را امضا کردند و در پرونده موجود است و حاکی از وقفیت محل میباشد 4 - ملک از حدود شصت سال قبل در ید ن. ص. بوده و بعد نیز به ص. ص. واگذار شده 5 - شورای اسلامی محلی و شورای حل اختلاف بر اشتهارزمین مورد نظر به وقفی بودن (....) گواهی نمودهاند 6 - زمین مورد نظر 437/40 متر مربع است نه هفتصد متر لازم است کارشناسی شود و موارد دیگر درخواست نقض حکم صادره را نموده است.» پرونده به دادگاه تجدیدنظر ارسال و به شعبه اول دادگاه تجدیدنظر ارجاع گردید. ضمنا اداره اوقاف و امورخیریه.... نیز از دادنامه بدوی تجدیدنظرخواهی نموده است و اعلام نموده: ( 1 - موقوفه.... اگرچه فاقد وقف نامه میباشد لیکن مستند وقفیت آن شهات اهالی واستشهادبین عام مردم است 3 - پیش از 55 سال است که عمل به وقف میشودوعواید آن صرف عزای حضرت سید الشهداء (ع) میگردد 3 - چون متولی منصوص نداشته تحت تولیت اداره اوقاف قرار گرفته است مستندات مفاصا حساب هم مربوط به سالهای 65 - 72 و همچنین گواهی شماره.... مورخ 1372/12/10 صادره از شعبه حقوقی اداره تحقیق اوقاف استان مازندران میباشد و قبوض پرداختی به شماره های... و....مربوط به تاریخ 1349/07/20 اداره اوقاف شهرستان آمل میباشد جماکی دلالت بر عمل وقف دارد 4 - چرا وراث بعد از گذشت چهل سال ادعای مالکیت و عدم وقفیت نمودهاند قدمت وقف بیش از 50 سال و در روستا معروف به.... است و در بعضی مکاتبات نیز در ادامه..... آمده نامه مورخ 1384/05/30 احدی از ورثه مرحوم س. ش. خطاب به اداره اوقاف به صراحت بر وقفیت آن با تعیین حدود اربعه اقرار نموده است بنا به مراتب دادگاه محترم بدوی بدون انجام کارشناس و تحقیق و معاینه محلی و تعرفه گواهان اتخاذ تصمیم نموده است. لذا درخواست ارجاع امر به کارشناس و تحقیق و معاینه محل میگردد.» دادگاه تجدیدنظر شعبه اول پس از رسیدگی به شرح دادنامه شماره --- - 1393/08/11 چنین مبادرت به انشاء رای نموده است:« تجدیدنظرخواهی آقای ص. ص. و نیز اداره اوقاف و امور خیریه بخش... به طرفیت خانمها و آقایان 1 - الف. 2 - ف.الف. 3 - م. شهرت همگی ش.ز. 4 - س. 5 - س. شهرت هر دو ج. نسبت به دادنامه شماره و تاریخ 892 - 92 - 1392/07/30 صادره از شعبه اول دادگاه عمومی بخش لاریجان که متضمن صدور حکم به اثبات مالکیت خواهانها نسبت به یک قطعه زمین به مساحت تقریبی 700 متر مربع واقع در... روستای... و ابطال وقفیت ملک یاد شده مردود و غیرقابل پذیرش است: زیرا با بررسی مجموع مندرجات پرونده و ملاحظه مفاد لایحه تقدیمی تجدیدنظر خواهانها و رسیدگی به عمل آمده در این شعبه و اظهارات آنان در جلسه دادرسی نظر به اینکه تجدیدنظرخواه آقای ص. ش. در جلسه دادرسی این شعبه نیز اظهار داشته پدر الف. ش. (احداز تجدیدنظرخواندگان) به نام س. ش.ز. در همان ایام نوجوانی ملک را در اختیار پدرم داده تا پدرم آنجا را نگهداری نماید به عنوان وقف واز سال 1384 که پدرم فوت نموده ملک در اختیارمن است وملک موقوفه بوده و پدرم به عنوان متصرف آن را نگهداری می کرد و از سال 1349 در اختیار اداره اوقاف قرار داده است بنابراین مالکیت پدر تجدیدنظر خواندگان قبل از تصرف تجدید نظر خواه و پدرش محرز بوده ولیکن ادعای موقوفه بودن نیز نمی تواند صحیح باشد زیرا اولا وقف نامه ای موجود نمیباشد ثانیا- اظهارات گواهان نیز دلالتی بر موقوفه بودن ملک ندارد فلذا ایراد وا عتراض تجدید نظر خواهان به نحوی نیست که به ارکان و اساس رای خلل و خدشه وارد نماید رای صادره از لحاظ رعایت اصول و قواعد و تشریفات دادرسی و مبانی استدلال مطابق مندرجات و مقررات قانونی صادر شده است و تجدیدنظرخواهی به عمل آمده با هیچ یک از شقوق ماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی منطبق نمیباشد لذا دادگاه به استناد ماده 358 همین قانون ضمن رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواهان دادنامه تجدیدنظرخواسته را تائید و استوار مینماید رای صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور میباشد.» پس از ابلاغ دادنامه صادره از شعبه اول دادگاه تجدید نظر استان مازندران مورد فرجامخواهی اداره اوقاف و ا مور خیریه لاریجان قرار گرفته است و عمده اعتراض فرجامخواه که در مقام مشورت قرائت خواهد شد عبارت است از اینکه - 1 - اشتهار ملک در محل و روستای مورد نظر و مجاورین آن بیش از پنجاه سال به... و یا.... و در میان املاک متعلق به س. ش.ز. چرا این قطعه به وقفی بودن اشتهار یافته 2 - درخواست کارشناسی و تحقیق و معاینه محلی گردیده است متاسفانه از ناحیه محاکم بدوی و تجدید نظر انجام نشده 3 - همه این وراث در زمان مرحوم ن. ص. در قید حیات بودند که ید اولیه محل مورد نظر بوده چرا ادعائی نکردند وتصرفات مرحوم ن. ص. از سال 1320 بوده است یعنی در زمان حیات مرحوم ش.ز. و شامل درختانی اعم از گردو و آلبالو دارای قدمت 60 تا 70 ساله است و توسط مرحوم ن. ص. ملک محصور گردیده است هیچ اعتراضی از جانب وراث مرحوم ش. نشده است 4 - اقرار نامه احدی از وراث س. ش.ز. به نام نعمت ش.ز. بر وقفیت ملک مورد نظر 5 - صورتجلسه سال 1349 و گواهی اداره تحقیق استان مازندران در سال 1362 پرداخت قبوض از سال 1349 و 1365 و 1367 در پرونده اوقافی 6 - عمل به وقف قبل از دخالت اداره اوقاف توسط مرحوم س. ش.ز. و مرحوم ن. ص. 7 - در احراز وقفیت و مجدد وقف نامه شرط نمیباشد. لذا لازم است ارجاع امر به کارشناس شود ونیز تحقیق محلی انجام شود و دو ملک موضوع صورتجلسه مورخ 1349/05/18 بررسی و مورد انطباق قرار گیرد. » پرونده جهت رسیدگی فرجامی به دیوان عالی کشور ارسال گردید. و در تاریخ 1393/12/16 در دبیرخانه دیوان ثبت و به این شعبه ارجاع گردید. به تاریخ 1394/03/09 هیات شعبه تشکیل با بررسی مندرجات پرونده و انجام مشاوره و ملاحظه لایحه فرجامخواه مبادرت به صدور رای مینماید:
فرجامخواهی اداره محترم اوقاف و امور خیریه بخش.... بر دادنامه --- - 1393/08/11 شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان مازندران در تایید دادنامه شماره --- - 1392/07/30 صادره از شعبه اول دادگاه عمومی بخش لاریجان وارد است زیرا اولا برای ثبوت وقفیت وجود وقفنامه شرط نیست بلکه اعتراف ذوالید که وقف در تصرف آنان است و یا احراز سابقه رفتار با آن ملک به عنوان وقف و یا شهادت دو نفر مرد عادل بر وقف بودن آن و یا شهرت وقفیت به گونه ای که مفید علم یا اطمینان باشد هم وقف بودن را ثابت می کند در نتیجه با وجود یکی از این دلایل وقفیت، حکم به وقف بودن میشود. (مساله 2058 توضیح المسائل جلد دوم از 13 نفر از مراجع معظم تقلید.) و در پرونده امر بیش از پنجاه سال زمین مورد نظر در تصرف متصرف فعلی و پدرش تا زمان حیات واقف قبل از سال 1339 و نیز مدتی نیز در زمان حیات واقف به عنوان ملک موقوفه بوده و عایدات آن نیز صرف هدف مورد نظر واقف می گردید ثانیا مالکیت بیش از پنجاه سال قبل توان معارضه با تصرفات پنجاه سال بعد به عنوان وقف را ندارد چه اینکه با وجود استمرار اماره تصرف و ید فعلی حداقل از سال 1340 تاکنون جای استصحاب مالکیت تا زمان حاضر نمیباشد چون استصحاب اصل و ید اماره است آنهم در طول پنجاه سال دلالت ید سابقه بر مالکیت فعلی با ضمیمه استصحاب باید باشد که اماره ید فعلی مانع از اجرای آن است و در تصرف سابق و تصرف کنونی نیزتصرف کنونی مقدم است ثالثا علی رغم درخواست فرجامخواه به ارجاع امر به کارشناس و نیز انجام تحقیقات محلی و نیز معاینه محلی برای اثبات وقفیت در مرحله بدوی و تجدیدنظر به آن درخواست توجه نشده است بنا به مراتب نتیجتا تحقیقات ناقص است به تجویز بند الف از ماده 401 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی ضمن نقض دادنامه فرجامخواسته پرونده به شعبه صادر کننده رای فرجامخواسته اعاده میگردد تا پس از انجام کارشناسی مورد نظر اداره محترم اوقاف و نیز تحقیقات محلی و نیز معاینه محل برابر موازین و مقررات رای مقتضی صادر نماید.
شعبه --- دیوان عالی کشور- رئیس و عضو معاون
حسین طالبی - سعید عمرانی