تاریخ دادنامه قطعی: 1393/07/30
شماره دادنامه قطعی: ---
پیام: تقاضای اعاده دادرسی از طرف شاکی قابل پذیرش نیست.
1 - به موجب دادنامه شماره --- - 1391/11/03 صادرشده از شعبه --- دادگاه عمومی جزایی شهرستان اهر آقای الف. به اتهام ارتکاب بزه ایراد ضرب وجرح عمدی نسبت به آقای م. و آقایان ر. و ص. به اتهام ارتکاب بزه ایراد ضرب وجرح عمدی نسبت به آقای الف. و همگی آنان دایر بر شرکت در نزاع دسته جمعی به استناد مواد 367 ، 403 ، 408 ، 480 ، 481 ، 484 ، 615 قانون مجازات اسلامی اولا متهمان نامبرده به لحاظ شرکت در نزاع دسته جمعی هریک به تحمل نودویک روز حبس تعزیری و آقای الف. به پرداخت یک صدم دیه کامل در حق آقای م. و آقای ص. به پرداخت دو فقره یک سوم یک دهم از پنجاه دینار بابت شکستگی یک سوم از قسمت نمایان دندان پیشین مرکزی سمت راست از آرواره فوقانی، یک دهم از قسمت نمایان دندان نیش سمت راست از آرواره فک تحتانی و یک سوم از قسمت نمایان دندان بیش تحت راست از آرواره فوقانی در حق آقای الف. و مشترکا با آقایان ر. و م. به پرداخت 12 دینار و سه هزارم دیه کامل در حق آقای الف. محکوم شده اند.
2 - شعبه نوزدهم دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی وفق دادنامه شماره --- - 09/12/91 ضمن رد اعتراض محکوم علیهم، به لحاظ استحقاق آنان به تخفیف مجازات به استناد تبصره 2 ماده 22 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب با تبدیل مجازات حبس به جزای نقدی هریک از نامبردگان به پرداخت سه میلیون ریال جزای نقدی، دادنامه تجدیدنظرخواسته را مورد تایید قرار داده است.
3 - محکوم علیه آقای الف. در لایحه تقدیمی به دیوان عالی کشور متضمن درخواست پذیرش اعاده دادرسی چنین توضیح داده: «با توجه به این که افرادی به نامان ص. و م. و ر. بنده را مورد ضرب و شتم قرار دادند که شخص ص. دندان های مرا شکسته و گواهی های پزشکی قانونی بنده انضمام پرونده است و فتوکپی آن ها نیز پیوست میباشد ولی با این وصف و با توجه به ضربه های جسمی که به بنده وارد ساخته اند لیکن دیه تعیین شده خیلی کمتر از آثار ضرب وجرح وارده است، لذا تقاضای رسیدگی مجدد و صدور حکم بر محکومیت آنان برابر گواهی های صادره و سایر قرائن و مدارک را دارم.»;
در خصوص درخواست آقای الف. مبنی بر پذیرش اعاده دادرسی نسبت به دادنامه شماره --- - 09/12/92 صادرشده از شعبه --- دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی، نظر به این که محکوم علیه مزبور نسبت به محکومیت خود از حیث پرداخت دیه در حق شاکی و پرداخت جزای نقدی و به نفع صندوق دولت تقاضای پذیرش اعاده دادرسی ننموده، بلکه دیات مقرر در دادنامه های بدوی و تجدیدنظر را که به لحاظ شکستگی دندان های وی و صدمات جسمانی وارده به وی تعیین شده و محکوم علیهم به پرداخت آن محکوم شده اند کمتر از مقدار مقرر قانونی دانسته و به همین دلیل درخواست فوق را مطرح کرده است ازآنجاکه مطابق ماده 272 و 273 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری محکوم علیه حق درخواست پذیرش اعاده دادرسی از دیوان عالی کشور را به لحاظ محکومیت خویش دارد و به شاکی (محکوم له) چنین اختیاری داده نشده است ازاین روی به لحاظ عدم انطباق درخواست نامبرده با مقررات اعاده دادرسی، بر رد آن اظهار عقیده میشود.
رئیس شعبه سی وچهارم دیوان عالی کشور - عضو معاون
اسلامی - قاسمی