تاریخ دادنامه قطعی: 1393/11/15
شماره دادنامه قطعی: ---
پیام: طرح دعوی به خواسته "الزام به انجام تعهد" ولو اینکه منظور ملزم نمودن خوانده به پرداخت وجه باشد، بدون اینکه معلوم شود چه مبلغی و یا چه نوع تعهدی است، قابل استماع نیست، زیرا رسیدگی و صدور حکم در این خصوص، منجر به تحصیل یک حکم کلی میشود که مقنن، دادگاه را از صدور چنین احکامی ممنوع نموده است.
با التفات به کلیه اوراق پرونده و رسیدگیهای بهعمل آمده موارد معنونه دعاوی طرح شده وکیل خواهان در پرونده محاکماتی امر چنین است: «الف- الزام خوانده به ایفای تعهدات صورتجلسه 1390/05/23 ، ب- مطالبه اجرتالمثل ایام تصدی به عنوان مدیریت اجرایی پروژه احداثی، ج- احتساب خسارات دادرسی» دادگاه در مقام رسیدگی به دعوی اقامه شده با تشکیل جلسات متعدد دادرسی به دلایل طرفین رسیدگی کرده و به اسناد و مدارکشان توجه نموده و با استماع اظهارات و مدافعاتشان به شرح لوایح ابرازی و توضیحات بعدی آنان در جلسات دادرسی، مراتب ذیل را مدنظر قرار میدهد: «اولا: جزء اول خواسته به اعتقاد این محکمه جزمی و یقینی نیست و قابلیت استماع را ندارد زیرا الزام به انجام تعهد، ولو اینکه منظور آن ملزم نمودن خوانده به پرداخت وجه باشد، بدون اینکه معلوم شود چه مبلغی است و یا چه نوع تعهدی است، در واقع تحصیل یک حکم کلی است که مقنن، دادگاه را از صدور چنین احکامی ممنوع نموده است. (ماده 4 قانون آیین دادرسی مدنی) و از طرفی این نوع دعاوی هم با حقوق دفاعی خوانده که مستلزم طرح صحیح و منجز میباشد، منافات دارد. از اینرو دادگاه این قسمت از دعوی را قابل استماع ندانسته و آن را مردود اعلام مینماید. ثانیا: در مورد جزء دوم خواسته، قدر مسلّم این است که ادعای خواهان کرارا مورد تکذیب خوانده قرار گرفته است. اظهارات شهود به کیفیتی نیست که مفید قطع و یقین بر موارد ادعایی خواهان بنماید و هیچیک از شهود در مورد اینکه خواهان مدیر اجرایی پروژه بوده، ادای شهادت نکردهاند. اظهارات آنان به نقل یا در مورد صورتجلسه استنادی میباشد. تاکید شهود به اینکه شاهد قضیه نبودهاند، ضمن آنکه صداقت آنان را میرساند، در عین حال از نظر حقوقی و قضایی دلیل ثبوت ادعا نیست. بنابراین دادگاه به جهات یاد شده دعوی مطروحه را در این قسمت متکی به دلیل ندانسته و به استناد ماده 1257 قانون مدنی و 197 قانون آیین دادرسی مدنی، به بطلان آن انشاء حکم مینماید. معالوصف اعلام میدارد رای صادره حضوری و ظرف مهلت بیست روز ازتاریخ ابلاغ، قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه --- دادگاه عمومی حقوقی تهران - امیدواری
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای م.م. با وکالت آقایان 1 - ع.ق. 2 - م.د. به طرفیت تجدیدنظرخوانده آقای م.م. به شرح دادخواست تجدیدنظر نسبت به دادنامه شماره --- مورخ 1393/04/21 صادره از شعبه --- دادگاه عمومی حقوقی تهران که متضمن صدور قرار عدم استماع دعوای الزام به ایفاء تعهدات صورتجلسه مورخ 1390/05/23 و حکم به بطلان دعوای مطالبه اجرتالمثل ایام تصدی به عنوان مدیریت اجرایی پروژه احداثی (خیابان... شهر جدید ایوانکی) بوده، با عنایت به جمیع محتویات پرونده، دادنامه بدوی مطابق با موازین قانونی و با رعایت اصول دادرسی صادرگردیده و اعتراض موجه و ایراد موثری که موجبات نقض و بیاعتباری آن را فراهم آورد، در این مرحله از دادرسی به عمل نیامده و موضوع تجدیدنظرخواهی با هیچیک از جهات مندرج در ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مطابقت ندارد. لذا ضمن رد تجدیدنظرخواهی، به استناد مقررات مواد 351 و 358 قانون آیین دادرسی مارالذکر، دادنامه تجدیدنظرخواسته را عینا تایید و استوار مینماید. رای صادره قطعی است.
رئیس شعبه --- دادگاه تجدیدنظر استان تهران - مستشار دادگاه
خیری - مرادی