صورتجلسه نشست قضایی
تاریخ برگزاری: 1398/07/10
برگزار شده توسط: استان گلستان/ شهر گرگان
موضوع
تغییر خواسته خواهان در اولین جلسه رسیدگی بدون حضور خواندگان
پرسش
خواهان دادخواستی به خواسته1- ابطال قرارداد عادی 2- رفع تصرف عدوانی 3- مطالبه اجرت المثل ایام تصرف تقدیم مینماید. در جلسه اول رسیدگی در غیاب خواندگان، خواهان خواسته خود را به 1- خلع ید 2- قلع و قمع بنای احداثی 3 - اجرت المثل ایام تصرف تغییر میدهد. دادگاه بدوی بدون اینکه این تغییر را به خواندگان ابلاغ نماید،پس از انجام قرار معاینه و تحقیق محلی که صرفاً برخی از خواندگان در آن حاضر بودند، حکم به محکومیت خواندگان به خلع ید و قلع و قمع بنا و پرداخت اجرت المثل مینماید. نسبت به رای صادره از سوی خواندگان اعتراض میشود. حال دادگاه تجدیدنظر در این خصوص چه تصمیمی اتخاذ مینماید:
1- آیا میتوان قائل گردید که به جهت اینکه منشاء دعوی تصرف عدوانی ،تصرفات سابق خواهان بوده، در حالی که منشاء دعوی خلع ید، سند مالکیت رسمی خواهان است، لذا تغییر خواسته ناشی از منشاء واحد نمیباشد و قابلیت پذیرش ندارد یا به این امر قائل شد که منشاء هر دو دعوی زمین متنازع فیه است و تغییر خواسته دارای منشاء واحدی است و قابلیت پذیرش را دارد؟ در صورت عدم پذیرش تغییر خواسته از سوی دادگاه تجدیدنظر، این دادگاه چه تصمیمی اتخاذ مینماید؟
2- در خصوص اینکه دادگاه بدون اینکه تغییر خواسته را به خواندگان ابلاغ ننمود و با فرض عدم اطلاع برخی از خواندگان، اقدام به صدور رای نماید آیا این از جهات نقض حکم میباشد؟ در صورت نقض حکم،آیا می توان با تلقی حکم به قرار، پرونده را جهت رسیدگی به دادگاه بدوی اعاده نمود؟ چه تصمیمی میتوان اتخاذ نمود؟
نظر هیات عالی
در فرض سوال، اولاً: تغییر خواسته از رفع تصرف عدوانی به خلع ید و قلع و قمع بنای احداثی دارای منشاء واحد هستند و آن غصب یا استیلاء بر مال غیر بدون مجوز قانونی میباشد و قابل پذیرش و استماع است، لیکن با توجه به اصل تناظر و فراهم گردیدن امکان دفاع خوانده، لازم است دقت رسیدگی تجدید و به خوانده ابلاغ گردد.
ثانیاً: در صورتی که دادگاه بدوی بدون رعایت تشریفات مذکور اقدام به رسیدگی و صدور حکم نموده باشد، دادگاه تجدید نظر که شان رسیدگی ماهوی دارد، رای اقدام به رسیدگی و اظهار نظر نهایی خواهد نمود.
نظر اتفاقی
بین موضوع دعوی و منشاء آن میبایست تفاوت قائل گردید. در فرض سوال، زمین متنازع فیه، موضوع دعوی است نه منشاء آن. بین دو خواسته ارتباط وجود دارد و از سویی دیگر دارای منشاء واحدی که همان استیلاء بر مال غیر بدون مجوز است، میباشد لذا تغییر خواسته قابل پذیرش است. علی ایحال دادگاه بدوی میبایست بر اساس اصل تناظر این تغییر خواسته را با تجدید جلسه رسیدگی (با قید آن در دستور جلسه) را به خواندگان اطلاع میداد تا امکان دفاع برای آنان فراهم گردد اما عدم رعایت این امر از موجبات نقض حکم یا تلقی آن به قرار و اعاده به دادگاه بدوی نمیباشد بلکه دادگاه تجدید نظر با توجه به اینکه رسیدگی ماهوی مینماید، اقدام به تشکیل جلسه رسیدگی و اخذ اظهارات خواندگان بدوی مینماید. در این خصوص یکی از همکاران محترم قضایی معتقد است که در ماده 98 قانون آیین دادرسی مدنی به دو امر تاکید دارد1- منشاء واحد 2- ارتباط کامل بین خواسته اصلی و خواسته تغییر یافته. منظور از منشاء واحد این است که خواهان خواستهای دیگر اضافه نماید ولی دلایل تغییری نکرده و همان دلایل سابق که ضمیمه دادخواست نموده است، مطرح رسیدگی باشد و نیازی به ارسال دلایل جدید به خوانده نیست. بنابراین جهت و سبب دعوی تغییر نکرده است ولی در فرض سوال سبب رسیدگی متفاوت است زیرا سبب دعوی تصرف عدوانی سبق تصرف خواهان و سبب دعوی خلع ید، مالکیت و سند رسمی آن میباشد و شرایط تغییر خواسته فراهم نبوده و قابل پذیرش نمیباشد و چون خواسته اصلی از سوی خواهان منتفی اعلام شده است و تغییر خواسته نیز قابل پذیرش نمیباشد دادگاه تجدید نظر ضمن نقض حکم، قرار عدم استماع دعوی ابتدایی را صادر مینماید.