تاریخ دادنامه قطعی: 1393/11/21
شماره دادنامه قطعی: ---
پیام: در صورت عدم رعایت غبطه موکل، معامله وکیل در صورتی قابل ابطال است که وکالت مطلق باشد بنابراین اگر در وکالتنامه اختیار فروش مورد وکالت به هرشخصی و به هر قیمتی به وکیل اعطا شده باشد، موجبی برای ابطال معامله وکیل وجود ندارد؛ هرچند که جبران زیان وارده از حیث عدم تناسب قیمت واقعی ملک و قیمت معامله شده، از طریق طرح دعوای مستقل دیگری ممکن باشد.
در پرونده کلاسه --- شعبه --- دادگاه عمومی حقوقی زاهدان خانم ک.ف. دادخواستی به طرفیت آقای م.ف. و اداره ثبتاسناد و املاک به خواسته صدور حکم بر ابطال عقد بیع انجام شده توسط خوانده در مورد پلاک... فرعی از... اصلی بخش یک بلوچستان به جهت عدم رعایت مصلحت و موکل سپس صدور حکم بر ابطال سند مالکیت پلاک مذکور به نام خوانده ردیف یک و دو و صدور دستور موقت بر ممنوعیت نقل و انتقال مقوم به پنجاه و یک میلیون ریال به انضمام خسارت دادرسی تقدیم نموده ضمن دادخواست توضیح داده: «از سال 1371 تا چند ماه پیش در هلند اقامت داشته، برای امور اداری در مورد منزل خود در زاهدان خیابان... وکالت محضری به خوانده ردیف اول (برادرم) اعطا نمودم. وی در سال 1373 که منزل در حدود ده میلیون تومان ارزش داشته، به قیمت ناچیز یعنی سیصد هزار تومان به خودش منتقل نموده که اخیرا از جریان مطلع شدم. وکیل نامبرده برابر ماده 667 قانون مدنی موظف بوده مصلحت موکل خود را رعایت نماید، ولی مصلحت موکل را رعایت نکرده است. کمتر از 30/1 قیمت واقعی آن را به خودش منتقل نموده بهطوریکه منزل مسکونی مرا با قیمت ناچیز مالک شده؛ اینجانب در حال حاضر مسکن و ماوایی ندارم. قابل ذکر اینکه خوانده نامخانوادگی خود را به ف. تغییر داده است. به شرح خواسته تقاضای رسیدگی دارم.» در جریان رسیدگی قبل از جلسه اول آقای ن.ک. وکیل دادگستری به وکالت از خواهان وارد دعوی شده، پاسخ ثبت (ص 23 پرونده) به موجب سند رسمی قطعی شماره 70167 - 1369/11/25 از سوی اداره کل زمین شهری استان سیستان و بلوچستان به نام خانم ک.ف. منتقل شده، سپس به موجب سند قطعی 66252 - 1373/05/01 دفترخانه اسناد رسمی... زاهدان شش دانگ پلاک فوق به نام آقای م.س. انتقال یافته که نامخانوادگی نامبرده به ف. تغییر یافته است. بعد به موجب درخواست 1381/09/05 تقاضای المثنی شده، خانم ک.ف. مالکیتی ندارد. در جلسه 1393/04/07 وکیل خواهان به شرح خواسته، تقاضای رسیدگی نموده. خوانده و وکیل وی اظهار داشت: «خواهان به خوانده ردیف اول که برادرش بوده وکالت تام میدهد جهت فروش و سایر اختیارات مندرج در وکالتنامه؛ بعد با استفاده از وکالت و پرداخت مبلغ چهار صد و سی هزار تومان برای فک رهن و مبلغ سیصد هزار تومان به صورت نقدی به خواهان پرداخت نمودم. ضمنا نامهای در خانواده تنظیم به امضا و گواهی پدر و خواهان و برادرانم م. و ج. رسیده؛ البته سیصد هزار تومان را زمانی دادم که خواهان میخواست به خارج برود.» وکیل خواهان اظهار داشت: «اگر خوانده نامهای از طرف خواهان مبنی بر فروش ملک دارد، ارائه نماید. ثانیا: موکل بنده هیچگونه معاملهای با خوانده موصوف را قبول ندارد. ثالثا: اظهارات خوانده ردیف یک مبنی بر خرید و فروش ملک با توجه به قیمت اعلام شده و قیمت واقعی ملک در زمان معامله خلاف واقع و کذب است. در صورت لزوم تقاضای ارجاع به کارشناسی دارم. رابعا کلیه اعضاء خانواده مشارٌالیهم که خوانده اظهار میدارد ذیل نامه را امضا و گواهی کردهاند، گواهی میدهند که هیچ معاملهای بین طرفین صورت نگرفته، وکالتنامه کاری بوده؛ با توجه به اینکه موکله خارج از کشور بوده، شهود دارم که دستمزدی هم پرداخت میکرده؛ اظهارات خوانده راجع به پرداخت سیصد هزار تومان کذب است. ثالثا: هر دو یا سه سال به ایران میآمدم و پول دستی به وی میدادم که ایشان پول رهن ملک را پرداخت کرده است. در زمانی که به وی وکالت دادم که ایشان شغلی نداشتند تا به من پول پرداخت نماید. حاضرم همه اعضاء خانواده شهادت بدهند من در زمان طرح شکایت از اینکه وی به نام خود سند را منتقل کرده است، اطلاع پیدا کردهام. زیرا هر وقت راجع به سند صحبت میشد، میگفت: گم شده است. تا یک مرتبه به اداره ثبتاسناد رفتم و تقاضای المثنی نمودم. اداره ثبت گفته: چند مدت طول میکشد. من نیز رفتم خارج و وقت نداشتم. خوانده ردیف دو اظهارات خود را معطوف به لایحه تقدیمینموده، خوانده ردیف یک در پاسخ به اظهارات خواهان اظهار داشت: بعد از انتقال ملک به نام بنده تمام قبوض آب و برق به نام من بوده و در منزل پدر و مادر و برادرانم ساکن بودهاند و بعد از ازدواج نیز خواهران و برادران به منزل مراجعه کردهاند و از قبوض آب و برق و تلفن مطلع بوده است. وکیل خواهان طی لایحهای به شماره وارده 900532 - 1393/04/12 و با پیوست نمودن فروشنامه عادی تنظیمی بین خواهان و خوانده را که مورد استناد خوانده بهعنوان نامه تنظیمی بین طرفین با امضا گواهی افراد خانواده قرار گرفته که مقارن با تاریخ وکالتنامه رسمی یعنی تاریخ 1372/10/21 میباشد و تصویر قبوض آب برق بهعنوان دلیل رد خواسته خواهان ارائه داده است. دادگاه از شهود امضاءکننده ذیل مدرک استنادی خوانده تحقیق نموده به شرح اوراق تحقیق گواهان: 1 - خانم ن.الف. اظهار داشت این قولنامه صوری است. دو برگ بوده آن گم شده، امضا من زیر قولنامه صوری است. 2 - آقای م.ف. 54 ساله کارمند برادر اصحاب دعوی اظهار داشت: ماجرایی که اتفاق افتاده، پدرم میخواست من انجام دهم؛ یعنی وکیل شوم از طرف خواهرم تا خانه فروخته شود. توسط م. برای خودش به دست شوهر قبلی و فرزندش نرسد. من قبول نکردم. این قولنامه که در دست خوانده است مصلحتی بوده است. برگه دیگری بود که ذکر شده بود این قولنامه مصلحتی است. ارزش ندارد. به خاطر دامادم این کار را انجام دادم. آقای دکتر ع.ف. 64 ساله استاد دانشگاه اظهار داشت: این فرم قرارداد که باعث معامله شده، صوری بوده است و خواهرم سفر رفته. دادگاه پس از تحقیق از گواهان ختم رسیدگی را اعلام طی دادنامه شماره --- - 1393/07/05 ضمن انعکاس خواسته خواهان و خلاصه جریان پرونده با توجه به نحوه بیان خواهان و اظهارات گواهان و نظر به اینکه خواسته خواهان در دادخواست مبنی بر صدور حکم بر ابطال عقد بیع ظاهرا قابل رسیدگی نبوده چون در عالم واقع بیعی نبوده تا حکم بر ابطالش صادر شود. بنابراین خواهان بر علیه خود به زیان خود اقدام نموده است. در طول بیست سال در منزل مورد ادعا رفتوآمد داشته و قبل از فوت مرحوم پدرشان در زاهدان حضور داشته، موضوع ادعایی را در جمع بستگان خود به همراه برادرش در حضور پدرشان مطرح نکرده و اگر بوده باید خودش آن را حفظ و نگهداری میکرد. در حالیکه امکان آن بوده تکلیف خود را روشن ننموده، اگر نامهای بعد از نامه استنادی بود که دلالت بر صوری بودن این نامه میکرد، بایستی حفظ و نگهداری و ارائه میشد. اظهارات شهود هم با توجه به اینکه از بستگان اصحاب دعوی میباشند، احتمال اینکه ذینفع باشند، صرفنظر از حرج شهود توسط خوانده در لایحه پیوست برای دادگاه محرز نیست. با استناد به ماده 1309 از قانون مدنی دعوی خواهان را محرز ندانسته، حکم بر بطلان دعوی خواهان صادر مینماید. این رای در تاریخ 1393/07/10 به وکیل خواهان ابلاغ شده، در تاریخ 1393/08/18 وکیل خواهان از رای مذکور فرجامخواهی نموده، طی لایحه پیوست ضمن مطرح نمودن مطالب تکراری و مطالب دیگر تقاضای نقض رای فرجامخواسته را نموده، پرونده پس از پاسخ واصله از سوی وکیل به دیوانعالیکشور ارسال به این شعبه ارجاع به کلاسه فوق ثبت شده است. لوایح طرفین به هنگام شور قرائت میشود. هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده، چنین رای میدهد:
گرچه مدرک استنادی مورخه 1372/10/21 دلالت بر وقوع عقد بیع ندارد و اظهارات شهود هم در جهت همین معنا بیان گردیده و قطع نظر از اینکه گواهان به نوشته دیگر که در آن اشاره به صوری بودن مدرک استنادی گردیده، اظهار مطلب نمودند؛ النهایه آن نوشته بنا به دلایل غیر معلوم از دسترس خارج و ارائه نشده. به هر تقدیر آنچه که محل بحث است، خواهان ابطال عقد بیع روی پلاک ثبتی... فرعی از... اصلی بخش یک بلوچستان را با استناد به ماده 667 از قانون مدنی به دلیل عدم رعایت مصلحت و غبطه موکل در فروش پلاک مذکور مورد وکالت اعلام نموده. نظر به اینکه گرچه به مستفاد از ماده 667 قانون مدنی چنانچه وکیل رعایت غبطه و مصلحت موکل را رعایت نکند، ممکن است معامله ابطال گردد، اما وکالت منظور در ماده مرقوم ناظر به وکالت مطلق دارد. در مانحنفیه در وکالتنامه 63894 - 1372/10/21 دفترخانه اسناد رسمی شماره... زاهدان فرجامخواه به اختیار فروش و انتقال قطعی شش دانگ ملک مذکور با کلیه متعلقات و منضمات آن را به هر کس و به هر مبلغ و به هر قید و شرط، ولو به شخص خود و دریافت ثمن و دادن رسید را تفویض نموده، با تفویض چنین اختیاری از شمول بطلان معامله موضوع ماده استنادی مورد ادعای فرجامخواه خارج است. هرچند که ممکن است جبران زیان وارده از حیث عدم تناسب قیمت واقعی ملک با قیمت تمام شده که از سوی وکیل فرجامخواه هم تفاوت قیمت را 30/1 اعلام نموده، از طریق دیگر با طرح دعاوی مستقل قانونی دیگر قابل جبران باشد. بنا به مراتب اعتراض فرجامخواه به کیفیتی نیست نقض رای فرجامخواسته را ایجاب نماید. با رد فرجامخواهی وکیل فرجامخواه، دادنامه فرجامخواسته را مستندا به ماده 370 از قانون آیین دادرسی مدنی ابرام مینماید.
رئیس و مستشار شعبه --- دیوانعالیکشور
عبدالهپور - میرمجیدی