اثر عدم درج ثمن در مبایعه نامه

تاریخ دادنامه قطعی: 1394/04/30
شماره دادنامه قطعی: ---

پیام: قید «عبارات فروخته و ثمن را نقدا دریافت کردم»; در مبایعه نامه توسط بایع دلالت بر وقوع ایجاب و قبول بین متعاملین و معلوم بودن ثمن معامله دارد که اقرار بایع به اخذ آن اماره ای قوی بر آن است.

رای دادگاه بدوی

رای دادگاه

در خصوص دادخواست آقای ج. الف. با وکالت آقای س. ن. به طرفیت آقایان م. د. - ج. ر. باوکالت اقای ر. ق. - الف. د. با وکالت خانم س. د. و اقای ج. م. مبنی برتقاضای رسیدگی وصدور حکم برالزام خواندگان به تنظیم سندرسمی انتقال 1/5 دانگ مشاع ازششدانگ یک قطعه زمین به انضمام ابنیه ومستحدثات با امتیازات ذیل الذکر پلاک ثبتی...و....و...فرعی از...اصلی بخش تهران اراضی... به مساحت 984 مترو 25 سانتی مترمربع بااحتساب کلیه خ س. ت قانونی وحق الوکاله وکیل ازباب تسبیب وهمچنین الزام خوانده به تحویل مبیع -دادگاه با توجه به اوراق ومحتویات پرونده وباملاحظه دادخواست خواهان بااین وصف که خواندگان ردیف اول ودوم برابرمبایعه نامه های 519 مورخ 1374/08/09 و 1385/12/24 ووکالتنامه....مورخ 1374/10/03 دفتر....تهران ویک قطعه زمین به انضمام ابنیه مستحدثه با امتیازات اببرقگازوتلفن وجوازاحداث بنای صادره از شهرداری منطقه....تهران واقع درخیابان.... نبش خیابان... پلاک...و..به موکل فروخته اندنظربه اینکه عقدصحیح وقانونی انجام شده وثمن معامله پرداخت شده خواستارالزامات قانونی هستیم.دادگاه با ملاحظه اوراق ومنضمات دادخواست ازجمله سندعادی واستعلام ثبتی -و 1385/12/24 فی مابین اقای ر. وخواهان وقولنامه 1374/08/09 فی مابین اقای ج. ر. و اقای م. د. واستماع شهادت شهودخواهان وخوانده ردیف سوم -دادگاه بامداقه درمحتویات پرونده دعوی خواهان رانسبت به خواندگان ردیف اول ودوم م. د. واقای ر. نسبت به یک دانگ مشاع ازشش دانگ پلاک مزبورصحیح وثابت دانسته ومستندا به مواد 219 - 220 - 223 و 338 قانون مدنی ومواد 519 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به تحویل مبیع نسبت به یکدانگ مشاع از ششدانگ پلاک مزبور درحق خواهان وهمچنین خواندگان ردیف اول ودوم را به حضور دردفترخانه وتنظیم سند رسمی نسبت به یک دانگ مشاع ازششدانگ مزبوروپرداخت خ س. ت دادرسی در حق خواهان محکوم واعلام میدارد فامانسبت به نیم دانگ مشاع خواسته شده ازخوانده ردیف سوم ونیم دانگ اضافی شده وکیل خواهان درجلسه اول نسبت به خوانده ردیف دوم که وکیل خواهان اظهار میدارند مشارالیه درجلسه مزبور اقراربه نیم دانگ اضافی داشته اند باعنایت به اظهارات مشارالیه مفادی که دال بر اقرارباشد برای این دادگاه احراز نشده که وکیل مشارالیه درجلسات بعدی منکربودند لذا نسبت به نامبرده مستندا به ماده 1257 قانون مدنی حکم به بطلان دعوی خواهان مبنی برنیم دانگ اضافی خواسته شده صادر و اعلام میگردد فامانسبت به نیم دانگ خواسته شده ازخوانده ردیف سوم اقای الف. د. -دادگاه به این نتیجه رسیده اولا برابرمقررات جاری قانون مدنی بیع دارای تعریف وتشریفات خاصی بوده که وفق ماده 338 و 339 قانون مدنی تملیک عین به عوض معلوم اشاره شده وازطرفی قیدشده پس ازتوافق بایع ومشتری درمبیع وقیمت ان عقدبیع به ایجاب وقبول واقع میشود که درمانحن فیه با توجه به سندعادی مورخ 1379/05/21 استنادی خواهان رکن معلوم بودن ثمن معامله مجهول بوده ثانیا برابرعرف معاملات در صورت انجام معاملات غیرمنقول پلاک ثبتی ملک درمبایعه نامه هاقید می‌گردد که درسندعادی مستنددعوی پلاک ثبتی نیز مشخص نشده که عرفا باعنایت به معاملات دیگرخواهان با خوانده ردیف دوم که مستنددعوی نامبرده به طرفیت خوانده ردیف دوم بوده دقیقا مشخصات ملک ازحیث پلاک ثبتی وهمچنین قیمت موردمعامله (ثمن معامله)مشخص می‌باشدثالثا اظهارات شهودخواهان هیچکدام نسبت به ثمن معامله اطلاع وافی ایشانبه مقصودنبوده وارائه دیگر مستندات خواهان پیرامون ثمن معامله با اظهارات شهودوتاریخ معامله همخوانی نداشته رابعا -برابرماده 190 قانون مدنی که یکی از شرایط صحت معاملات را موضوع معین مورد معامله دانسته که ازحیث بایع ثمن واز حیث مشتری مبیع موضوع بندسوم ماده 190 می‌باشد که دراین خصوص باعنایت به دفاعیات خوانده ردیف سوم پیرامون بیع نبودن واینکه ثمن معلوم نبوده همخوانی داشته و اینکه تنظیم سند متعاقب واثار عقدصحیح بوده که شرایط ان ازحیث ارکان قانونی وشرعی رعایت نگردیده علی ایحال دادگاه دعوی خواهان را نسبت به خوانده ردیف سوم اقای الف. د. صحیح وثابت ندانسته ومستندا به ماده 1257 قانون مدنی حکم به بطلان دعوی خواهان صادر و اعلام میگردد رای صادره حضوری و ظرف بیست روز ازتاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی درمحاکم محترم تجدیدنظر استان است.

دادرس شعبه --- دادگاه عمومی حقوقی تهران

پورآقابالا

رای دادگاه تجدیدنظر استان

در خصوص تجدید نظر ج. الف. با وکالت بعدی الف. ق.پ. نسبت به آن قسمت از دادنامه شماره --- مورخ 1393/03/21 صادره از شعبه محترم --- دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن در خصوص خواسته الزام به تنظیم سند رسمی نسبت به نیم دانگ تجدید نظر خوانده ج. ر. با وکالت ر. ق. حکم بر بطلان صادر و اعلام گردیده است. با توجه به محتویات پرونده ملاحظه لایحه تجدیدنظر خواهی دفاع و ایراد موثری که باعث بی اعتباری دادنامه تجدیدنظر خواسته را فراهم نماید و منطبق با شقوق مختلف ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی باشد به عمل نیامده است و از حیث رعایت تشریفات دادرسی و استنباط قضایی بر رسیدگی دادگاه محترم نخستین منقضت قانونی مترتب نیست زیرا تجدیدنظر خواه دلیل محکمه پسندی که دلالت بر وقوع معامله و استحقاق در دریافت نیم دانگ مورد ادعا می‌باشد اقامه نکرده است و از مفاد صورتجلسه مورخه 1392/09/09 دادگاه محترم بدوی اقراری که مورد استناد وکیل محترم تجدیدنظر خواه می‌باشد و دلالت بر وقوع معامله نماید استنباط نمی گردد بنابراین دادگاه ضمن رد تجدیدنظر خواهی بااستناد به ماده 358 قانون صدر الذکر دادنامه تجدیدنظر خواسته در این قسمت تائید می‌گردد اما در خصوص اعتراض تجدیدنظر خواه نسبت به آن قسمت از دادنامه تجدیدنظر خواسته که به صدور حکم به بطلان دعوی نسبت به نیم دانگ به خواسته الزام به تنظیم سند رسمی به طرفیت الف. د. صادر و اعلام گردیده است با توجه به محتویات پرونده، ملاحظه لایحه دفاعیه تجدیدنظر خواه دادنامه تجدیدنظر خواسته متضمن جها ت موجه در نقض است زیرا به دلالت سند عادی مورخه 1379/10/25 تجدیدنظر خوانده نیم دانگ ملک خود را به بیع عادی به تجدیدنظر خواه فروخته است و مفاد متن سند مرقوم دلالت بر وقوع عقد بیع می‌نماید همانطورکه در ماده 338 قانون مدنی مذکور است بیع عبارتست از تملیک عین به عوض معلوم به علاوه ماده 339 اذعان می دارد((پس از توافق بایع و مشتری در مبیع و قیمت آن عقد بیع به ایجاب و قبول واقع می‌شود)) آنچه از متن سند مذکور قابل فهم است قید عبارات فروخته و ثمن را نقدا دریافت کردم اولا دلالت بر وقوع ایجاب و قبول بین متعاملین دارد که از ارکان عقد بیع است. ثانیا: بدیهی است ثمن بین متعاملین معلوم بوده عبارات نقدا دریافت کردم ظهور در آن دارد ضمن اینکه بایع چنانچه در نحوه اخذ ثمن و میزان دریافت ثمن ادعای دارد این امر می‌تواند منشاء دعوی مستقلی قرار گیرد، مفاد اظهارات شهود در دادگاه محترم بدوی دلالت بر روشن و معلوم بو دن میزان ثمن معامله می‌نماید صرف نظر از تعا ر. تی که در زمان تنظیم سند عادی مذکور دارند و مستنبط از قوانین حقوقی مدنی معلوم بودن مورد معامله و ثمن بین طرفین حین العقد برای صحت آن کافی است و اقرار بایع به اخذ ثمن اماره قدرتمندی بر آن است. مضافا ادعای عدم پرداخت ثمن و معلوم نبودن آن از ناحیه تجدیدنظر خوانده دادگاه را مستغنی از رسیدگی به اصالت سند می‌نماید بنابراین دادگاه با استناد به ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی ضمن نقض دادنامه در این قسمت مستندا به ماده 219 ، 220 ، 223 ، 238 و 239 قانون مدنی و ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به تحویل مبیع نسبت به نیم دانگ مشاع از ششدانگ پلاک مذکور و حضور در یکی از دفاتر اسناد رسمی و تنظیم سند رسمی نسبت به نیم دانگ مشاع از ششدانگ پلاک صدر الذکر و خ س. ت دادرسی در حق تجدیدنظر خواه صادر و اعلام می‌نماید. رای صادره قطعی است.

شعبه --- دادگاه تجدیدنظر استان تهران - مستشاران

علی اکبر شریعت - موذن

منبع