شرط درخواست طلاق توسط زوجه به دلیل عسر و حرج

تاریخ دادنامه قطعی: 1394/03/27
شماره دادنامه قطعی: ---

پیام: در درخواست طلاق توسط زوجه به دلیل عسر و حرج، الزام زوج به طلاق مربوط به موردی است که زوج حاضر برای طلاق نباشد. در فرضی که زوج حاضر به طلاق در فرض بذل مهریه توسط زوجه است، عسر و حرج محقق نیست.

رای خلاصه جریان پرونده

خواهان زوجه خانم ز. ح. فرزند ص. اهل و ساکن بروجرد با وکالت آقای م. ک. طی دادخواست تقدیمی به دادگستری بروجرد پیوست فتوکپی عقدنامه به طرفیت خوانده شوهرش ع.الف. فرزند م. کارمند اهل و ساکن بروجرد تقاضای صدور حکم طلاق نموده به جهت تحقق بند 1 از شروط ضمن عقد نکاح ترک نفقه و عدم پرداخت نفقه و وکیل مذکور نوشته خوانده مطابق سند نکاحیه پیوستی همسر دائمی خواهان می‌باشد ودر تاریخ 1390/04/06 به عقد دائم خوانده درآمده با مهریه 500 سکه بهارآزادی و خوانده کلیه شرایط ضمن عقد را پذیرفته و در حال حاضر حدود 3 سال است از عقد نکاح زوجه گذشته و تا کنون خوانده هیچگونه نفقه ای به موکل پرداخت نکرده است و به شدت در عسروحرج است به اندازه ای که ادامه زندگی برای ایشان غیرممکن گردیده است لذا صدور حکم طلاق مورد استدعاست و پرونده پس از تشریفات ثبت و ارجاع در شعبه ششم دادگاه حقوقی بروجرد مطرح و در جلسه اولیه دادگاه مورخ 1393/04/03 وکیل خواهان آقای ک. و خوانده زوج آقای ع. الف. حضور داشته اند وکیل خواهان گفته خواسته به شرح دادخواست چون زوج خوانده هنگام وقوع عقد تا کنون هیچگونه نفقه ای به زوجه پرداخت نکرده تقاضای طلاق به لحاظ تحقق شرط یا از شرایط ضمن عقد را نموده است و خوانده در پاسخ گفته که بنده هرسری که از شهرستان می آمدم می خریدم و چیزی کم و کسر نداشتم تا موقعی که متوجه شدم جلب ما را گرفته اند. از آن تاریخ به بعد برخوردی با ایشان نداشته ام. ایشان هر موقع می خواست و البسه ای مورد احتیاج او بود می خریدم و پول نفقه هم می دادم تا موقعی که جلب مارا گرفتند که دیگر با او برخوردی نداشتم وکیل خواهان گفته در خصوص مهریه رای صادر شده ده عدد آن را در قبال طلاق بذل می کند نفقه معوقه را نیز مطالبه می‌نماید و زوجین فاقد فرزند مشترک می‌باشند و زوجه باکره است و دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر و داور تعیینی زوجه نوشته با توجه به آشنایی و تشکیل جلسات متعدد ایشان بیش از حدّ اصرار جهت طلاق دارد لذا ادامه این زندگی برای ایشان غیرممکن است و شرایط زوجه 1 - مهریه خود را می خواهد 2 - نفقه خود و نیز نفقه ایام عده را می خواهد و داور زوج پس از نقل اظهارات زوج که گفته بنده قصد زندگی داشتم و تمام تلاش را به کار گرفتم از هر نظر همسرم را تامین کردم و به تمام خواسته های ایشان پاسخ مثبت دادم. حدود 40 میلیون تومان جواهرات برای همسرم خریدم و بسیاری از اسباب و وسایل زندگی را به عنوان جهیزیه برای ایشان خریداری کردم و همسرم به بهانه های واهی موجبات اختلافات زیادی فراهم کرد. حال اگر همسرم قصد طلاق دارد حاضرم همه وسائل و اسباب و لوازم که به عنوان جهیزیه خریده ام و همچنین طلاجات را بپردازد به شرط اینکه قانونا از مهریه اش گذشت در غیر این صورت حاضر برای طلاق نیستم و نوشته با توجه به محتویات پرونده و اظهارات طرفین و اتفاقات پیش آمده من طرفین اصلاح ذات البین بعید به نظر می‌رسد و دادگاه پس از تحقیقات انجام شده ختم رسیدگی را اعلام و در دادنامه شماره --- - 1393/06/31 در خصوص دعوی خانم ز. ح. فرزند ص. با وکالت آقای م. ک. به طرفیت آقای الف. فرزند م. به خواسته صدور حکم الزام خوانده به طلاق به لحاظ عسروحرج ناشی از عدم پرداخت نفقه دادگاه با توجه به سند ازدواج علقه زوجیت را محرز و به استناد اقرار ضمنی خوانده برای دادگاه محرز است که خوانده نفقه ای به خواهان پرداخت نکرده و این موضوع به صورت مستمر وجود داشته و با توجه به مثمر ثمر واقع نشدن مساعی دادگاه و داوران در اصلاح ذات البین و انصراف زوجه از طلاق دادگاه دعوی خواهان را وارد و مقرون به صحت تشخیص و به استناد مواد قانونی که ذکر کرده حکم بر محکومیت خوانده به مطلقه نمودن زوجه برای بار اول به طلاق بائن با شرایط ذیل صادر نموده است. کل مهریه زوجه 500 عدد سکه طلای بهار آزادی که به صورت جداگانه در خصوص آن رای صادر شده لیکن زوجه به ازاء طلاق ده عدد آن را به اضافه نفقه معوقه بذل می‌نماید. زوجه حسب اقرار خودش و نیز گواهی پزشکی قانونی باکره غیرمدخوله و در حال حاضر باردار نمی‌باشد که از ناحیه زوج مورد اعتراض و طی دادخواست تجدیدنظر و لایحه پیوست با وکالت آقای م. م. تجدیدنظرخواهی نموده و اظهار داشته موکل این جانب با توجه به شغل نظامی که دارند در شهر دیگر مشغول خدمت و تجدیدنظرخوانده در منزل پدرش ساکن است. و قرار بوده سر زندگی بروند که متاسفانه موکل این جانب چندین بار پی در پی تصادف نموده و چندین ماه در بیمارستان بوده است و اظهار داشته زوج هر وقت به بروجرد آمده به همسر خود نفقه پرداخت نموده از جمله 300 هزار تومان به حساب ایشان کارت به کارت نموده است. وکیل زوجه در پاسخ اظهار داشته زوج یک بار تصادف و دچار شکستگی پا شده ولیکن پس از اندک مدتی خوب شد و در ذهن هر انسانی عاقلی هست که شکستگی از ناحیه پا سبب عذر سه ساله جهت عدم تشکیل زندگی نمی گردد و راجع به 300 هزار تومان بابت خرید یک عدد کمد بوده که به فروشنده کمد تحویل داده است و بالاخره پرونده در شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر استان لرستان مطرح و در دادنامه شماره --- - 1393/08/27 نظر به اینکه اولا پرداخت نفقه مورد اختلاف بین زوجین می‌باشد حتی یک مورد مبلغی توسط زوج به زوجه پرداخت پرداخت شده است و ثانیا زوجه بابت نفقه هیچگونه شکایتی علیه زوج مطرح نکرده و حکم قانونی صادر نشده تا موجب عسروحرج زوجه گردد و زوج در اظهارات خود اعلام کرده نفقه زوجه را پرداخت نموده است و ثالثا در صورت عقد زوجین و عدم انجام عروسی معمولا زوجه در منزل پدرش می‌باشد و از زوج مطالبه نفقه نمی کند و در صورت مطالبه باید از طریق دادگاه با تقدیم دادخواست نسبت به این موضوع اقدام و حکم قانونی اخذ و در صورت عدم اجرای حکم توسط زوج می‌تواند به تقدیم دادخواست طلاق اقدام نماید و حال اینکه در پرونده چنین حکمی وجود ندارد به نظر دادگاه دادنامه صادره قابل تایید نبوده و اعتراض وارد است لذا دادنامه معترض عنه را نقض و حکم به بطلان دعوی خواهان طلاق صادر نموده است که از ناحیه زوجه خانم ز. ح. مورد اعتراض واقع و طی دادخواست فرجامی فرجام خواهی نموده و در لایحه فرجامی نوشته علی رغم مهیا بودن تمامی شرایط عسروحرج اینجانب دادگاه تجدیدنظر حکم به بطلان دعوا صادر نموده این جانب مدتها است به عقد دائم درآمده ام و از تاریخ وقوع عقد تا کنون بنده رابلاتکلیف رها کرده و هیچگونه اقدامی جهت تشکیل زندگی مشترک به عمل نیامده است و تا کنون هم هیچ گونه نفقه به اینجانب پرداخت نکرده و علی رغم داشتن چندین نفر گواه پرونده ای در شعبه حل اختلاف دادگستری بروجرد مطرح نموده ام که در حال رسیدگی می‌باشد و این پرونده حکایت از اثبات ادعای عسروحرج بنده می‌نماید لذا تقاضا نموده ضمن نقض موجبات صدور حکم طلاق بنده را فراهم نمایید بدین جهت پرونده به دیوان عالی کشور ارسال گردیده است. هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای ر. انصاری عضو ممیز و اوراق پرونده و دادنامه شماره --- - 1393/08/27 فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رای میدهد:

رای شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به محتویات پرونده در خصوص اعتراض و فرجام خواهی زوجه خانم ز. ح. به طرفیت همسرش آقای ع. الف. نسبت به دادنامه شماره فوق صادره از شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر استان لرستان متذکر می‌گردد اگر چنانچه فرجام خواه محترم که متقاضی طلاق است به دلیل آن است که همسرش نفقه وی را نپرداخته و شرط 1 ضمن العقد محقق شده که این استدلال صحیح نمی‌باشد زیرا شرط اول مذکور در عقدنامه استنکاف شوهر از دادن نفقه به زن به مدت شش ماه به هر عنوان و عدم امکان الزام او به تادیه نفقه است و در موضوع پرونده امکان الزام از طریق شکایت وجود داشته است ولیکن خودش اقدام نکرده است و حق وکالت در طلاق تعلق نگرفته است و اگر چنانچه از باب عسروحرج است که در صورت تحقق عسروحرج دادگاه زوج را ملزم به طلاق می‌نماید که البته الزام زوج به طلاق مربوط به موردی است که زوج حاضر برای طلاق نباشد و در موضوع پرونده زوج خودش گفته حاضر است برای طلاق در صورتی که زوجه مهریه اش را بذل کند و در این صورت دیگر عسروحرج برای زوجه باقی نمی ماند تا نیاز به الزام دادگاه باشد و به هر تقدیر اعتراض و فرجام خواهی وارد نمی‌باشد و ضمن ابرام دادنامه فرجام خواسته پرونده جهت اقدام مقتضی به دادگاه عودت داده می‌شود.

رئیس و عضو معاون شعبه --- دیوان عالی کشور

زضاانصاری - ربّانی نژاد

منبع