(1)- تأثیر رسیدگی کیفری به ادعای جعل بر ادعای بی اعتباری سند در دادگاه حقوقی- (2)- طرح واخواهی بعد از اجرای دادنامه غیابی الزام به تنظیم سندرسمی

تاریخ دادنامه قطعی: 1395/03/25
شماره دادنامه قطعی: ---

پیام: درفرضی که صدور حکم برائت از اتهام جعل و استفاده از سند مجعول به جهت بی اعتباری اصل سند صادر نشده و سند موضوع دعوی امحاء نشده باشد، عدم ارائه اصل سند مذکور دردعوی حقوقی توسط خواهان، پس از مطالبه آن، تاثیری در رسیدگی نخواهد داشت؛ زیرا دیگر موجبی برای رسیدگی به اصالت سند در رسیدگی به دعوی حقوقی وجود ندارد.اگر محکومٌ علیه رای غیابی الزام به تنظیم سند، بعد از اجرای حکم وتنظیم سند به نام محکومٌ له و انتقال آن به ثالث، از دادنامه مطلع شودو اقدام به واخواهی کند، باید منتقلٌ الیه رانیز طرف واخواهی قراردهد؛ زیرا محکومٌ له دادنامه غیابی باانتقال مال، دیگر سمتی درآن ندارد؛ درغیراین صورت اگر رای واخواسته نقض وحکم به نفع واخواه صادرشود، منتقلٌ الیه، ثالث تلقی شده ومی تواند نسبت به این رای اعتراض ثالث مطرح کند.

رای دادگاه تجدیدنظر استان

شماره پرونده: --- شماره دادنامه: --- تاریخ: 1393/12/05

رای دادگاه

دو فقره تجدید نظر خواهی تقدیمی الف) 1 - خانم م. ن. 2 - الف. 3 - م. 4 - م. با نام خانوادگی ابراهیم ورکیانی ب) 1 - خانم ب. ه.الف. 2 - آقای الف. م. نسبت به دادنامه شماره --- مورخ 1393/05/04 صادره از شعبه --- دادگاه عمومی حقوقی تهران به طرفیت 1 - خانم ع. ن.ن. و آقایان 2 - ب. 3 - د. با نام خانوادگی خ.ز. 4 - ق. رحیمی که متضمن صدور قرار عدم استماع دعوای اعتراض ثالث نسبت به دادنامه شماره --- شعبه --- سابق الذکر به لحاظ فقد وصف ثالث برای معترضین می‌باشد. دادگاه با عنایت به محتویات پرونده و لوایح تقدیمی و نظر به مفاد دادنامه شماره --- - 71/9/7 شعبه بیست و هفتم دادگاه حقوقی یک تهران که متضمن پذیرش دعوای آقای ق. رحیمی به طرفیت خانم نیکپور به خواسته الزام به تنظیم سند رسمی انتقال ملک موضوع پلاک ثبتی --- فرعی از --- اصلی بخش --- تهران می‌باشد و با عنایت به انتقال رسمی ملک مذکور آقای رحیمی به شرح سند رسمی 78670 - 1371/12/27 دفترخانه 159 و انتقال ملک مذکور به خانم لیلا صالح به شرح سند 80817 - 1373/08/28 و انتقال رسمی ملک مذکور به خانم م. ن. به شرح سند رسمی انتقال 158701 به تاریخ 76/3/5 و توجه به اینکه طرح دعوای واخواهی خانم ع. نیکپور نسبت به دادنامه شماره --- - 71/9/7 شعبه --- دادگاه حقوقی یک به تاریخ 87/6/16 موخر بر انتقال رسمی ملک به خانم لیلا صالح و خانم م. ن. بوده در حالی که دعوای واخواهی تقدیمی صرفا به طرفیت آقایان 1 - ب. 2 - د. خ.ز. و آقای ق. رحیمی بوده است. از آنجا که به لحاظ انتقال رسمی ملک قبل از طرح دعوای واخواهی به خانم لیلا صالح و خانم ن. واخواندگان مذکور به لحاظ انتقال ملک از آنها دیگر واجد سمتی نبوده اند که طرف دعوای واخواهی قرار بگیرند و بدیگر سخن معترضین تا زمانی سند رسمی به نام واخواندگان باشد قانونا حکم قائم مقامی به لحاظ اصیل بودن واخواندگان در مورد آنها مصداق و حاکمیت دارد لیکن در مانحن فیه در زمان طرح دعوای واخواهی واخواندگان سند مالکیتی به نام نداشته اند که اقدامات آنها واجد حکم قائم مقامی برای معترضین باشد فلذا با عنایت به عدم حضور معترضین یا نماینده آنها در دادرسی موضوع دادنامه --- و احراز تضرر آنها از رای مذکور به شرح ماده 417 قانون آیین دادرسی مدنی دادگاه ایرادی را بر عنوان معترض ثالث احراز ننموده با نقض دادنامه معترض عنه مستند به ماده 353 قانون آیین دادرسی مدنی پرونده جهت رسیدگی ماهیتی به مرجع محترم بدوی اعاده می‌شود. رای دادگاه قطعی است.

شعبه --- دادگاه تجدید نظر استان تهران - رئیس و مستشار

مهرزاد جمشیدی - جواد حمیدی

شماره پرونده: --- شماره دادنامه: --- تاریخ: 1395/03/25

رای دادگاه

در مورد سه فقره تجدیدنظرخواهی الف)آقای س. احمد خان بیگی به وکالت از آقایان و خانم 1 - الف. 2 - م. نام خانوادگی هر دو الف.و. 3 - ب. ه.الف. 4 - الف. م. ب)آقای س. ن.ب. به وکالت از آقایان و خانم 1 - م. 2 - الف. 3 - م. نام خانوادگی هر سه الف.و. 4 - م. ن. ج)آقای م. ک. به وکالت از 1 - خانم ب. ه.الف. 2 - آقای الف. م. به طرفیت خانم و آقایان 1 - ع. ن.پ. 2 - ق. ر. 3 - د. 4 - ب. نام خانوادگی هر دو خ.ز. از دادنامه های 0699 و 0698 - 1394/08/30 شعبه --- دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن حکم بر بطلان دعوای تجدیدنظرخواهان‌ها مبنی بر اعتراض ثالث نسبت به دادنامه شماره --- - 1389/03/09 دادگاه یادشده که در مقام واخواهی از دادنامه غیابی شماره 438 - 1371/09/07 شعبه --- دادگاه حقوقی یک سابق تهران با نقض دادنامه واخواسته حکم به رد دعوای بدوی موضوع خواسته آقای ق. ر. به طرفیت خانم ع. ن.پ. و آقای پرویز خ.ز. دائر بر الزام به تنظیم سند رسمی پلاک ثبتی شماره 60 فرعی از --- اصلی مفروز و باقی مانده از فرعی و اصلی مذکور واقع در علی آباد معروف به رحمان آباد شمیران بخش --- تهران صادر شده است دادگاه با بررسی پرونده جریان و روند رسیدگی از این قرار است که آقای پرویز خ.ز. به استناد مبایعه نامه عادی 1360/07/28 شش دانگ یک قطعه زمین محصور به مساحت 365 مترمربع قطعه دوم تفکیکی دارای پلاک ثبتی با مشخصات یاد شده در بالا را از خانم ع. ن.پ. خریداری کرده و سپس برابر قرارداد عادی شماره 199 - 1370/12/28 به آقای ق. ر. فروخته است بعد از آن خانم ع. ن.پ. حسب محتویات پرونده های 1289/74 و 512/73 شعبه --- دادگاه عمومی وقت تهران علیه آقایان پرویز خ.ز. و ق. ر. شکایت کیفری طرح کرده که به موجب دادنامه های شماره --- و 535 - 1375/05/31 دادگاه یاد شده راجع به اتهام آقای پرویز خ.ز. دائر بر کلاهبرداری و جعل امضا همسرش خانم ع. ن.پ. و استفاده از سند مجعول 1360/07/28 و جعل سند عادی یاد شده با توجه به اعلام فوت متهم نامبرده قرار موقوفی تعقیب صادر کرده است و در خصوص اتهام آقای ق. ر. دائر بر جعل سند عادی 1370/12/28 و استفاده از سند مجعول حکم بر برائت وی صادر شده است و با تجدیدنظرخواهی انجام شده از سوی خانم ع. ن.پ. برابر دادنامه شماره --- - 1375/09/27 شعبه --- دادگاه تجدیدنظر استان تهران دادنامه تجدیدنظرخواسته تایید شده است شایان ذکر است به موجب دادنامه شماره --- - 1371/09/07 شعبه --- دادگاه حقوقی یک تهران با پذیرش دعوای طرح شده توسط آقای ق. ر. به طرفیت خانم ع. ن.پ. و آقای پرویز خ.ز. حکم بر الزام به تنظیم سند رسمی ملک متنازع فیه به نام خواهان یاد شده صادر شده و نهایتا با صدور اجراییه این انتقال انجام شده است تجدیدنظرخوانده پس از صدور رای برائت در امر کیفری نسبت به دادنامه غیابی شماره 438 - 1371/09/07 تقاضای واخواهی کرده که به جهت اطلاع واخواه از دادنامه غیابی و اشاره به پرونده حقوقی در شکایت کیفری و روند رسیدگی به آن و خارج از مهلت بودن دادگاه اقدام به صدور قرار رد واخواهی کرده نهایتا امکان واخواهی وفق دادنامه شماره --- - 588 شعبه سوم دادگاه تجدیدنظر استان تهران با نقض قرار معترض به در این خصوص فراهم شده و برابر دادنامه شماره --- - 1389/03/09 با نقض دادنامه واخواسته حکم به رد دعوای بدوی (آقای ق. ر.)مبنی بر الزام به تنظیم سند رسمی صادر شده است و با طرح دعوا از جانب تجدیدنظرخواهان‌ها مبنی بر اعتراض ثالث به دادنامه اخیر برابر دادنامه شماره --- - 1393/05/04 شعبه --- دادگاه عمومی حقوقی تهران قرار عدم استماع دعوا به لحاظ فقد وصف ثالث برای معترضین صادر شده و نهایتا وفق دادنامه شماره --- - 1393/12/05 این دادگاه قرار معترض به نقض و با عودت پرونده به دادگاه بدوی دادنامه تجدیدنظرخواسته صادر گردیده است دادگاه با بررسی پرونده قطع نظر از ایرادهای شکلی طرح شده راجع به فوت آقای پرویز خ.ز. و عدم ارائه گواهی حصر وراثت که موید وراثت تجدیدنظرخواندگان آقایان د. و ب. نام خانوادگی هر دو خ.ز. و منحصر بودن ورثه آنها و نیز طرح واخواهی خارج از مهلت که با لحاظ رسیدگی های انجام شده به شرح پیش گفته امکان ورود و رسیدگی به ایرادهای یادشده در این مرحله وجود نداشته و اگرچه مطابق اصول حاکم بر دادرسی انتقال رسمی ملک موجبات قائم مقامی بین طرفین انتقال را با وصف تقدم و تاخر ایجاد می کند لیکن با نگرش در این که واخواندگان در زمان طرح دادخواست واخواهی مالکیتی در ملک متنازع فیه نداشته اند که اقدامات آنها واجد اثر از باب قائم مقامی موثر در سلب عنوان ثالث باشد و پذیرش آنها به عنوان واخوانده به شرح دادنامه شماره --- - 1389/03/09 و صدور حکم ماهوی در مورد آنها و زایل بودن رابطه قائم مقامی و با عنایت به این که برابر ماده 417 قانون آیین دادرسی مدنی ثالث به شخصی اطلاق می‌شود که نه خود و نه قائم مقام وی در دادرسی حاضر نباشد و در مانحن فیه تجدیدنظرخواهان‌ها واجد شرایط یاد شده می‌باشند و از طرفی به شرح دادنامه اشاره شده اخیر اشخاص نامبرده به عنوان ثالث تلقی شده اند و از این حیث دعوای واخواهی علیه واخواندگان مورد پذیرش واقع شده است از این رو عنوان ثالث برای تجدیدنظرخواهان‌ها محقق می‌باشد و بر این مبنا دادنامه شماره --- این دادگاه صادر شده و ایراد تجدیدنظرخوانده را در این باره موجه ندانسته با توجه به این که به شرح پیش گفته و به موجب دادنامه های کیفری اشاره شده راجع به ادعای جعل و نیز استفاده از سند مجعول رای قطعی کیفری (دادنامه های 534 و 535 - 1375/05/31 شعبه --- دادگاه عمومی وقت تهران و 1119 - 1375/09/27 شعبه --- دادگاه تجدیدنظر استان تهران) صادر شده است که مقدم بر واخواهی انجام شده از جانب تجدیدنظرخوانده (خانم ع. ن.پ.) بوده که در تاریخ 1387/06/16 طرح شده است با وصف صدور حکم بر برائت در این خصوص و بر مبنای فقد دلیل کافی برگرفته از ماده 18 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال 1392 به لحاظ موثر بودن رای قطعی کیفری در ماهیت امر حقوقی و این که صدور حکم برائت از اتهام جعل و استفاده از سند مجعول به جهت بی اعتباری اصل سند نبوده وگرنه این امر اقتضای امحاء سند را به عنوان سند جعلی داشته که پرونده امر حاکی از این موضوع نبوده بر این اساس استناد دادگاه بدوی به این که واخواندگان با وصف ابلاغ قانونی سند مورد استناد در دعوای اصلی را به دادگاه ارائه نداده اند و به این جهت واخواهی را پذیرفته موجه نبوده زیرا موجبی برای رسیدگی به اصالت سند در این مرحله از رسیدگی نبوده و به شرح پرونده کیفری قبل از طرح دادخواست واخواهی در این باره رسیدگی انجام شده است و ادعای واخواه خللی بر حقوق مکتسبه واخوانده (آقای ق. ر.) و به تبع آن منتقل الیهم (تجدیدنظرخواهان‌ها)وارد نکرده و حقوق تجدیدنظرخوانده ردیف نخست ناشی از قرارداد عادی 1360/07/28 قطع نظر از چگونگی آن مراجعت به طرف قرارداد (آقای پرویز خ.ز. و به تبع آن ورثه نامبرده) و در چارچوب آن داشته که مستلزم طرح ادعای جداگانه می‌باشد با توجه به موردهای پیش گفته تجدیدنظرخواهی های انجام شده را وارد دانسته برگرفته از بخش نخست ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه های تجدیدنظرخواسته را نقض کرده و وفق ماده 425 قانون یادشده دادنامه شماره --- - 1389/03/09 شعبه --- دادگاه عمومی حقوقی تهران که در مقام واخواهی از دادنامه شماده 438 - 1371/09/07 شعبه --- دادگاه حقوقی یک سابق تهران صادر شده است را الغا ء می کند این رای قطعی است.

شعبه --- دادگاه تجدید نظر استان تهران - رئیس و مستشار

مهرزاد جمشیدی - جواد حمیدی

منبع