درخواست طلاق توسط زوجه به دلیل عسر و حرج

تاریخ دادنامه قطعی: 1394/01/31
شماره دادنامه قطعی: ---

پیام: باکره بودن زوجه پس از گذشت مدت زمانی که مغایر انتظار و عرف معمول باشد(حدود 4 سال) از مصادیق عسر و حرج محسوب می‌شود؛ ولواینکه بر اساس گواهی پزشکی قانونی، ناتوانی جنسی زوج اثبات نشود؛ بنابراین درخواست طلاق وی به این دلیل قابل پذیرش است.

رای خلاصه جریان پرونده

خام ش. ز. با وکالت خانم م. ص.به طرفیت آقای الف. ص. به خواسته صدور حکم طلاق به علت عسر و حرج زوجه طرح دعوی کرده است بدین توضیح مطابق سند نکاحیه خواهان از مورخ 1388/12/06 در علقه زوجیت دائم خوانده می‌باشد و پس از آن زندگی مشترک را آغاز نموده‌اند پس از گذشت چهار سال زوجه (موکل) هنوز دوشیزه می‌باشد و خوانده محترم (زوج قادر به برقراری رابطه زناشوئی نمی‌باشد. ضمنا زوج فاقد ثبات اخلاقی می‌باشد و از لحاظ روحی زوجه را مورد آزار قرار میدهد لذا ادامه زندگی مقدور نبوده و حاضر به بذل تمامی حق و حقوق خود در قبال طلاق می‌باشد 0 در جریان رسیدگی زوج خانم م. ک.الف. را وکیل خود تعیین کرده است. در جلسه 1392/03/12 وکیل زوجه اظهار داشته خواسته به شرح دادخواست تقدیمی است و خوانده تعادل روحی و روانی ندارد و مسئولیت پذیر نیست و اینکه زوج دارای مشکل جنسی است و برای این منظور هم زوج به پزشک بابت زود انزالی مراجعه نموده‌اند و شرایط ضمن عقد برای موکلم فراهم شده است و تقاضای طلاق دارم و موکله من به همین دلیل دوشیزه است و گواهی موجود است و کل مهریه و حق و حقوقش را در قبال طلاق بذل می‌نماید و به وکالت از زوج قبول بذل می‌نماید. وکیل زوج بیان داشته که موکل ادعای زوجه را قبول ندارد و حاضر به طلاق نیست و مشکل از سوی زوجه است من مشکل آنچنانی نداشتم و رابطه جنسی تا حدودی داشتیم و در حال انجام مشاوره با پزشک بودیم که یک مرتبه ایشان دادخواست داد و تا ز. دادخواست با هم زندگی میکردیم و من حاضرم که به پزشکی قانونی بروم و زوجه هم البته باید برود. فتوکپی مصدق گواهی دوشیزه بودن خانم ش. ز. در تاریخ 1392/05/21 ضمیمه پرونده است (ص 30 ) شعبه --- دادگاه حقوقی تهران قرار ارجاع امر به داوری را صادر کرده است (ص 32 ) خانم ف.ح به عنوان داور زوجه معرفی شده است و آقای س.س به عنوان داور زوج اعلام گردیده است (ص 39 ) 0 داور زوجه نظریه خود را ارائه و در نهایت مرقوم داشته«... زوجه پس از گذشت 4 سال از زندگی مشترک همچنان باکره می‌باشد لذا با توجه به شرایط فوق الذکر زوجه در عسر و حرج شدید می‌باشد و حاضر است در قبال طلاق کلیه حق و حقوق خود اعم از مهریه، نفقه، اجرت المثل... را بذل نماید و لذا زوجه به هیچ عنوان حاضر به ادامه زندگی با زوج نمی‌باشد و صلح و سازش فی مابین ایشان ممکن نمی‌باشد. » (ص 40 ). داور زوج نیز نظریه خود را تسلیم داشته درنهایت مرقوم داشته «...مشکل فیمابین قابل حل بوده است و صرفا لج بازی کودکانه ای وجود داشته است که با کمی مدارا مجددا مشکلات ایجاد شده رفع میشود بنابراین به جهت وجود علاقه طرفین به نظر میرسد جدائی زوجین به صلاح نمی‌باشد... » (ص 41 ). مرکز پزشکی قانونی شرق تهران طی نامه شماره...مورخ 1392/11/13 به دفتر شعبه --- دادگاه عمومی تهران مرقوم داشته «...در خصوص خانم ش. ز....در تاریخ 1392/08/25 ...معاینه به عمل آمده. پرده بکارت از نوع حلقوی...بدون پارگی است...موردی که مانع دخول شود مشهود نیست. لازم است زوج و زوجه جهت انجام معاینات روانپزشکی به این مرکز مراجعه نمایند. لازم به ذکر است آقای الف. ص. در تاریخ 1392/08/25 جهت انجام آزمایشات تخصصی معرفی گردید که تا کنون هیچ جوابی به این واحد ارائه ننمود...» (ص 49 ). در تاریخ 1392/12/07 مرکز پزشکی قانونی واحد شرق تهران طی نامه شماره..... به شعبه --- دادگاه خانواده شهید باهنر تهران مرقوم داشته «...از آقای الف. ص. معاینه به عمل آمد زوج برای مقاربت بیماری خاصی ندارد و عمل نزدیکی را میتواند انجام دهد لازم به ذکر است که نامبرده عنن ندارد و انجام عمل مقاربت احتیاج به تفاهم طرفین دارد که مشاوره روانپزشکی راهگشا خواهد بود. » (ص 54 ) 0 مرکز پزشکی قانونی واحد شرق تهران طی نامه شماره.... مورخ 93/1/16 به شعبه --- دادگاه عمومی مرقوم داشته «... از خانم ش. ز. معاینه به عمل آمد نامبرده به بخش روانپزشکی پزشکی قانونی معرفی شد حسب بررسی به عمل آمده در حال حاضر دلیلی مبنی بر اختلال روانی و ناتوانی جنسی احراز نگردیده است » (ص 64 ) و همین نظر نیز در مورد آقای الف. ص. نیز اعلام شده است (ص 66 ). وکیل زوجه لایحه مرقوم داشته مفهوما مرقوم داشته بنا بر اظهارات زوجه، زوج فاقد تعادل رفتاری می‌باشد در جمع بسیار خوب و در خانه به هیچ عنوان رفتار مناسبی ندارند. با میل خود اجازه خروج کشور به زوجه داده اند لیکن پس از رفتن ایشان بنای ناسازگاری را گذاشته... و اعلام نموده که ایشان بدون رضایت بنده کشور را ترک نموده اند... به موکله تهمت زده اند که شما دو بار ازدواج نموده اید بدین وسیله آرامش را از موکله بنده گرفته‌اند لذا ادامه زندگی مشترک برای زوجه امکان پذیر نمی‌باشد و زوجه به لحاظ روحی و مادی در عسر و حرج شدید بسر می برد... حاضر است با بذل کلیه حق و حقوق خود، خود را مطلقه نماید...(ص 68 ) بالاخره شعبه --- دادگاه عمومی حقوقی تهران پس از یک سلسله رسیدگی به موجب شماره دادنامه --- مورخ 93/2/15 چنین رای صادر کرده است « رای دادگاه: در خصوص دعوی خانم ش. ز. فرزند ر.الف. با وکالت خانم م. ص. به طرفیت آقای الف. ص. فرزند ح. با وکالت خانم م. ک.الف. به خواسته صدور حکم طلاق...نظر به اینکه حسب مقررات ماده 1133 قانون مدنی و عمومی قاعده فقهی (الطلاق بید من اخذ بالساق) اختیار طلاق با مرد است و خواهان علت طلاق خود را اختلال روانی زوج و ناتوانی جنسی اعلام نموده و حسب نظریه پزشکی قانونی دلیلی بر اختلال روانی و یا ناتوانی جنسی خوانده احراز نگردیده است و وکیل خواهان هم دلیل دیگری جهت اثبات دعوی خود به شعبه ارائه نداده است. لذا دادگاه باکیفیت مطروحه دعوی خواهان را مردود اعلام و مستندا به مفهوم مخالف ماده 1133 و عمومی قاعده فقهی «الطلاق بید من اخذ بالساق » حکم بر بطلان دعوی خواهان را صادر و اعلام می‌نماید 0 رای صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در محاکم تجدیدنظر تهران است 0 » خانم ش. ز. نسبت به دادنامه --- مارالذکر تجدیدنظرخواهی نموده است. وکیل تجدیدنظرخوانده نیز طی لایحه دو صفحه ای ابرام رای بدوی را تقاضا کرده است در جریان رسیدگی خانم ش. ز. خانم الف. م.ن. را نیز وکیل خود معرفی کرده است مشارالیها طی لایحه دو صفحه مضمونا همان مطالب قبلی را تکرار نموده و افزوده است که نظریه پزشکی قانونی به عنوان نظریه کارشناس به طرفین ابلاغ نگردیده تا اعتراض خود را نسبت به آن تسلیم نمایند... کماکان موکله نسبت به آزمایشات انجام شده که مبلغ آن را نیز زوجه پرداخته، اعتراض دارد... لذا با توجه به عسر و حرج زوجه تقاضای صدور حکم طلاق در قبال بذل کلیه حق و حقوق ناشی از علقه زوجیت با نقض دادنامه معترض عنه را استدعا نموده است. (صفحات 103 - 104 ) بالاخره شعبه --- دادگاه تجدیدنظر استان تهران به موجب دادنامه --- مورخ 1393/07/09 و به شرح مندرج در آن دادنامه بدوی را تایید کرده است. این دادنامه --- در تاریخ 1393/07/30 به خانم الف. م.ن. ابلاغ گردیده مشارالیها به وکالت از خانم ش. ز. طی دادخواست تقدیمی در تاریخ 1393/08/21 نسبت به دادنامه --- فرجام خواهی کرده است که پرونده به دیوان عالی کشور ارسال جهت رسیدگی به شعبه --- دیوان ارجاع شده است کلیه محتویات پرونده به هنگام شور قرائت می‌شود. هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای عبدالرضا کریمی صحنه سرائی عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای میدهد:

رای شعبه دیوان عالی کشور

ایراد وکیل فرجام خواه بر رای شماره --- شعبه یازده دادگاه تجدیدنظر استان تهران وارد به نظر میرسد زیرا زوجه در دادخواست مطروحه مدعی عسر و حرج بوده و اظهار داشته با انقضاء 4 سال از زندگی مشترک هنوز دوشیزه است و همسرش قادر بر قراری رابطه زناشوئی نیست و آمادگی دارد کلیه حقوق مالی خود را در قبال طلاق بذل نماید با عنایت به مندرجات پرونده امر و سند نکاحیه تاریخ ازدواج آنها 1388/12/06 و تاریخ تقدیم دادخواست 1392/04/17 است به موجب گواهیهای پزشکی موجود در پرونده در 1392/05/21 و 1392/11/13 خواهان مورد معاینه قرار گرفته و ادعای او از نظر وضعیت جسمی تایید گردیده است به موجب ماده 1130 قانون مدنی زوجه در صورت عسر و حرج میتواند برای طلاق به دادگاه مراجعه نماید و عسر وحرج در تبصره ماده مرقوم بوجود آمدن وضعیتی است که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد و فاصله ازدواج تا ز. تقدیم دادخواست مغایر انتظار زوجه و عرف معمول بوده و میتواند از موارد عسر و حرج زوجه باشد و آمادگی او برای بذل کلیه حقوق مالی که دلیل دیگری بر آن ارائه نشده موید این نظر است لذا رای فرجام خواسته مغایر اسناد ارائه شده است با عنایت بند ج به ماده 401 قانون آیین دادرسی مدنی رای فرجام خواسته نقض و رسیدگی بشعبه دیگر دادگاه تجدیدنظر استان تهران محول میگردد.

شعبه --- دیوانعالی کشور - رئیس و مستشار

مصطفی فاتحی - عبدالرضا کریمی صحنه سرائی

منبع