تاریخ دادنامه قطعی: ۱۳۹۳/۱۲/۲۵
شماره دادنامه قطعی: ۹۳۰۹۹۷۰۹۲۵۶۰۰۴۰۸
پیام: اعلام رضایت در پرونده کیفری (ضرب و جرح عمدی زوجه) به معنی اصرار نداشتن بر مجازات زوج است و منافاتی با تقاضای طلاق به دلیل تخلف ناشی از شروط ضمن عقد نکاح ندارد.
رأی خلاصه جریان پرونده
در تاریخ ۱۳۹۳/۵/۵ خانم ع.د. ۶۵ ساله دادخواستی به طرفیت شوهرش ع.الف. به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش به جهت عسروحرج به دادگستری شهریار تقدیم مینماید و تصویر پنج فقره دادنامه بدوی و شورای حل اختلاف مبنی بر محکومیت شوهرش در رابطه با ایراد ضرب نسبت به وی را ضمیمه مینماید رسیدگی به شعبه ششم دادگاه عمومی شهریار محول میگردد. دادگاه برای ۱۳۹۲/۵/۱۸ تعیین وقت میکند که به دلیل عدم حضور خوانده وقت برای ۱۳۹۳/۶/۱۴ تجدید میشود. و در این جلسه دادگاه پس از استعلام اظهارات زوجه مبنی بر درخواست طلاق بهعنوان عسروحرج زوج اعلام میکند من حاضر به طلاق نیستم. دادگاه قرار ارجاع به داوری صادر میکند. آقای ح.ش. بهعنوان داور زوجه و آقای ح.ش. بهعنوان داور زوج تعیین میگردند که در گزارش مشترکی اعلام میدارند با زوجه دو بار مذاکره شد و حاضر به انصراف از طلاق نیست. چند بار تلاش برای مذاکره حضوری یا تماس تلفنی با زوج انجام شد ولی ایشان از مذاکره حضوری و حتی صحبت تلفنی با ما خودداری نمود. بههرحال دادگاه بدون اقدام بیشتر و تشکیل جلسه بعدی در تاریخ ۱۳۹۲/۶/۲۴ به شرح زیر مبادرت به صدور رأی مینماید، در خصوص دعوی خانم ع.د. به طرفیت آقای ع.الف. به خواسته صدور حکم به الزام زوج به طلاق، عسروحرج و ضربوجرح عمدی، حکم ضمیمه پرونده، نظریه داوران با عنایت به محتویات پرونده، مدارک استنادی، اظهارات خواهان، نظریات داوران، عدم دفاع خوانده دعوی خواهان وارد است. لذا دادگاه به استناد مواد ۱،۲،۳ و ۱۹۴ از قانون آیین دادرسی مدنی و مواد ۱۱۱۹، ۱۱۲۰ و تبصره ماده ۱۱۳۳ و مواد ۱۱۳۴، ۱۱۳۹، ۱۱۴۳، ۱۱۴۴، ۱۱۴۵ و ۱۱۴۶ از قانون مدنی و مواد ۲۶، ۲۷، ۳۲ و ۳۳ از قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۳/۱۲/۱ و بند ب از شرایط مندرج در سند نکاحیه (ضمن عقد) حکم به الزام زوج به طلاق صادر و اعلام میدارد. بدین ترتیب: ۱- نوع طلاق بائن است ۲- فرزندان مشترک کبیر هستند ۳- جهیزیه را بعداً اخذ میکند ۴- اجرای صیغه طلاق منوط به تست بارداری میباشد. ۵- زوجه مبلغ ۱۰۰۰۰۰ تومان بابت مهریه در قبال اخذ طلاق به زوج بذل میکند و الباقی را مطالبه میکند و با توجه به حق وکالت از طرف زوج، مبذول را قبول میکند ۶- زوجه میتواند با مراجعه به یکی از دفاتر ثبت رسمی طلاق خود را مطلقه نماید. ۷- اعتبار این حکم از تاریخ ابلاغ رأی فرجامی یا انقضای مهلت فرجامخواهی جهت ارائه به یکی از دفاتر ثبت رسمی طلاق شش ماه است. ۸- در صورت امتناع زوج سردفتر بهعنوان نماینده دادگاه صیغه طلاق را جاری نماید. این حکم ضروری است و ظرف بیست روز پس از ابلاغ دادنامه قابل تجدیدنظر در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران میباشد. رأی به طرفین ابلاغ میشود و زوج در فرجه قانونی تجدیدنظرخواهی نموده و در لایحه خود اعلام میکند ۱- ایشان از سال ۱۳۹۱ منزل مشترک را ترک کرده و من از محل سکونت وی اطلاع ندارم. ۲- من هماکنون اقدام به طرح دعوی تمکین نمودم و صدور قرار اناطه تا رسیدگی به دعوی تمکین مورد استدعا است ۳- ایشان در مورد ایراد ضربوجرح اعلام رضایت کرده است زوجه در پاسخ اعلام میدارد آراء مکرر در مورد محکومیت وی به ضربوجرح اینجانب روشن بر عدم صحت ادعای ایشان میباشد. و تجدیدنظرخواهی وی صرفاً برای اتلاف وقت میباشد پرونده به دادگاه تجدیدنظر استان تهران ارسال و به شعبه چهل و پنج دادگاه تجدیدنظر ارجاع میشود. دادگاه وقت رسیدگی تعیین نموده و در تاریخ ۱۳۹۳/۱۰/۱۰ با حضور خواهان مبادرت به رسیدگی میکند زوجه اظهار میدارد من زن دوم ایشان هستم، من ۱۴ ساله بودم پدرم فوت کرده بود مرا شوهر دادند، در این مدت طولانی مرا زجر داده به بچههایم غذا نمیداد. چند باری خواست اسید روی من بپاشد تمام بدنم علیل است من تمام مهریه و نفقه را در مقابل طلاق بذل میکنم جهیزیه هم نمیخواهم فقط میخواهم جانم را نجات دهم. ایشان معتاد است چندین بار در کمپ بستری شده از اول معتاد بود ولی اخیراً شیشه مصرف میکند. فرزندان مشترک همگی ازدواج کردهاند و حدود دو سال است از هم جدا هستیم. خوانده با وجود اعلام وقت رسیدگی در جلسه حضور ندارد. بههرحال در دادگاه در تاریخ ۱۳۹۳/۱۰/۱۴ طی دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۸۲۶۴۰۶۰۱۱۶۹ مبادرت به صدور رأی به شرح زیر مینماید: تجدیدنظرخواهی آقای ع.الف. به طرفیت خانم ع.د. از دادنامه شماره ۱۵۹۱ مورخه ۱۳۹۳/۶/۲۴ شعبه محترم ششم دادگاه عمومی حقوقی خانواده شهریار که بهموجب آن حکم به طلاق تجدیدنظرخوانده با درخواست زوجه به دلیل عسروحرج صادر گردیده است با توجه به اینکه زوجه به شرح صورتجلسه مورخ ۱۳۹۳/۱۰/۱۰ این پرونده کل مهریه و نفقه را در قبال طلاق به زوج بذل نموده است و اعلام داشته شوهرم بیست سال است اعتیاد دارد و با عنایت به نامه شماره ۵۲/۸۹۶- ۱۳۹۳/۱۰/۱۳ موسسه ترک اعتیاد ک. شهریار که اعلام داشته زوج از تاریخ ۱۳۹۲/۸/۱۶ الی ۱۳۹۲/۹/۱۲ در این موسسه بستری بوده است بهعلاوه زوج علیرغم ابلاغ در جلسه دادرسی این محکمه حضور نیافته و دفاعی نکرده و خواسته زوجه را تکذیب ننموده بنا بهمراتب اعتراض وارد نمیباشد زیرا رأی بر اساس مقررات و موازین قانونی صادر شده و ایرادی از حیث ماهوی یا شکلی به آن وارد نیست و استدلال محکمه محترم بدوی و نیز مستندات آن صحیح میباشد و تجدیدنظرخواه دلیل یا دلایلی که موجبات نقض و یا بیاعتباری دادنامه را فراهم نماید ارائه ننموده لذا بنا بهمراتب دادگاه مستنداً به قسمت اخیر ماده ۳۵۱ و ۳۵۸ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹/۱/۲۱ ضمن رد اعتراض معترض دادنامه معترضعنه را با اصلاح فوق تأیید مینماید. رأی دادگاه بهموجب ماده ۳۶۵ قانون فوقالذکر ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل فرجامخواهی در دیوانعالی کشور میباشد. دادنامه در تاریخ ۱۳۹۳/۱۰/۲۷ به زوج اعلام میشود که وی در تاریخ ۱۳۹۳/۱۱/۱۳ اقدام به فرجامخواهی مینماید. و طی لایحه خود اعلام مینماید رأی بر اساس عسر و حرج صادر شده است و زوجه در پرونده ایراد ضرب و جرح اعلام رضایت نموده. در خصوص نفقه نیز ایشان تمکین ننموده و رد دادخواست الزام به تمکین تقدیم نموده که در شورای حل اختلاف در حال رسیدگی است تقاضای صدور قرار اناطه را دارم. به هرحال پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است.
رأی شعبه دیوان عالی کشور
با توجه به: ۱- آراء متعدد صادره در مورد ایراد ضربوجرح توسط زوج که مورد انکار وی نیست و رضایت از امر کیفری به معنی اصرار نداشتن بر مجازات وی منافات با تقاضای طلاق به دلیل عدم ضرورت تحمل ظلم بیشتر ندارد ۲- ارائه مدارک لازم از سوی زوجه در مورد اعتیاد وی به مدت طولانی و عدم دفاع زوج در این مورد ۳- بذل مهریه، نفقه و عدم مطالبه جهیزیه از سوی زوجه که مشخص میکند وی انگیزه مالی در تقاضای طلاق ندارد و با عنایت به سایر محتویات پرونده از جمله عدم حضور وی در هیچیک از مراحل دادرسی و حتی عدم موافقت برای مذاکره با داوران تعیینشده از سوی دادگاه عسر و حرج زوجه در خصوص ادامه زندگی مشترک محرز میباشد و در لایحه فرجامخواهی مطلبی که موجب تخدیش دادنامه تجدیدنظرخواسته گردد ملاحظه نمیشود و تقدیم دادخواست تمکین پس از صدور رأی بدوی و تجدیدنظر نشاندهنده اراده جدی وی بر ادامه زندگی نیست بلکه میتواند به جهت دفعالوقت و جلوگیری از صدور حکم به نفع زوجه باشد علیهذا فرجامخواهی وی مردود اعلام و به استناد ماده ۲۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه فرجامخواسته تأیید و ابرام میشود.
رئیس و مستشار و عضو معاون شعبه ۴۱ دیوانعالی کشور
رازینی- ناصح- یکتن خدایی