تاریخ دادنامه قطعی: 1394/08/30
شماره دادنامه قطعی: ---
پیام: اعمال ماده 77 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 (در خصوص مجازات های جایگزین حبس)، در صورت تایید رای در دیوان عالی کشور با توجه به عدم امکان رسیدگی ماهوی، در صلاحیت این مرجع نیست.
پیرو گزارش و دادنامه سابقالصدور این شعبه تحت شماره 823/20 مورخ 1388/11/21 دادنامه شماره --- مورخ 1393/04/23 و به اختصار اینکه به موجب دادنامه شماره --- مورخ 1387/10/16 شعبه اول دادگاه عمومی ش. آقایان 1 - ا. خ. 2 - ح. خ. 3 - ح. ج. به اتهام مشارکت در قتل عمدی مرحوم ل. به قصاص نفس محکوم شدهاند. محکومعلیهم و وکلای آنان به رای صادره اعتراض کردهاند. تقاضای تجدیدنظر آنان به شعبه بیستم دیوان عالی کشور ارجاع شده است و این شعبه طی دادنامه شماره --- مورخ 1388/11/21 رای صادره را به جهت نقص قابل تایید ندانسته و با ذکر موارد نقص شامل 1 - بررسی سن و بلوغ محکومعلیه ح. خ. در زمان وقوع قتل 2 - تعیین دقیق بند مورد استناد دادگاه در ماده 231 قانون مجازات اسلامی وقت رای صادره را نقض و جهت رسیدگی مجدد به دادگاه صادرکننده حکم اعاده نموده است. دادرس دادگاه خطاب به مرجع انتظامی محل دستور داده است ضمن مراجعه به محل سکونت متهم ح. خ. مدارک هویتی و شناسایی متهم مطالبه شود. مطابق گزارش مندرج در صفحات 1252 و 1253 پرونده مامورین انتظامی گزارش نمودهاند مقارن ساعت 30/11 مورخ 1389/09/03 به محل سکونت متهم واقع در پشت روستای ب. مراجعه نمودهاند و پدر متهم به نام ز. خ. اظهار داشته که به جز خودش و همسرش ص. خ. که جدیدا شناسنامه گرفتهاند هیچ یک از اعضای خانواده شناسنامه یا کارت ملی ندارند و ح. خ. نیز هیچگونه مدرک هویتی ندارد. تصویر اسناد سجلی ز. خ. اصل متولد 1333/04/20 و خانم ص. ع. متولد 1338/03/20 ضمیمه اوراق پرونده شده و حسب الظاهر در صفحات مربوطه فاقد نام فرزندان میباشد. و بنا به مندرجات صفحه توضیحات سند سجلی آقای ز. خ. اصل در اجرای نامه شورای تامین شهرستان ش. صادر شده است. همچنین تصویر گواهی انحصار وراثت مرحوم م. ل. در صفحه 1265 پرونده درج شده و مطابق مندرجات آن تنها وارث او آقای ق. ل. (پدر متوفی) معرفی شده است. مطابق یک برگ رضایتنامه تنظیم شده در دفتر اسناد رسمی شماره... ش. آقای ق. ل.، شماره شناسنامه...، متولد 1348 در تاریخ 1390/01/06 در دفترخانه حاضر و در خصوص شکایت خود علیه آقایان 1 - ا. خ. 2 - حسین خرجی 3 - ح. ج. مضمونا اعلام گذشت نموده است و اعلام نموده: در خصوص قتل مرحوم م. ل. چون رضایت اینجانب از هر لحاظ اعم از حقوقی و جزایی جلب شده علیهذا درخواست موقوفی تعقیب و مختومه نمودن پرونده مذکور را داریم و هرگونه ادعای بعدی را ولو به عنوان تضرر از خود سلب و ساقط مینمایم و مطابق صورتجلسه مورخ 1390/01/06 شعبه اول دادگاه عمومی شاوور مشارالیه در تاریخ مذکور در دادگاه نیز حضور یافته و در حضور دو نفر گواه ضمن عدول از قصاص متهمین گذشت منجز و بلاقیه خود را نسبت به متهمین اعلام کرده است. (صفحه 1275 ) متعاقبا دادگاه تشکیل جلسه داده و اتهام متهمین را تفهیم نموده است. متهمین بزه انتسابی را انکار نموده و اظهار داشتهاند بیگناه هستند و به دستور قضایی آقای ح. خ. جهت تعیین سن به کمیسیون پزشکی قانونی معرفی شده و هیات سه نفره پزشکی قانونی استان خوزستان به شرح نامه مورخ 1391/04/18 اعلام نموده است: « از نامبرده 1 معاینه بالینی انجام شده سن تقریبی نامبرده 32 - 30 سال میباشد و در پاسخ به استعلام بعدی دادگاه اعلام نموده است: سن تقریبی نامبرده در تاریخ 1382/06/07 (زمان وقوع بزه - عضو ممیز) حدود 22 - 21 سال تعیین میگردد. پس از رفع نقص مذکور دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و به شرح دادنامه شماره --- مورخ 1391/06/07 با توجه به تحقیقات به عمل آمده، گزارش ضابطین دادگستری و نظریات پزشکی قانونی: برگ گزارش معاینه جسد، اقاریر صریح و بعضا دفاعیات بلاوجه متهمین و اینکه عمل متهمین باعث فوت در جامعه شده و بیم تجری مرتکب یا دیگران میرود، ضمن احراز بزه انتسابی و منصرف از اعلام گذشت ولیدم، به استناد ماده 208 قانون مجازات اسلامی و از حیث جنبه عمومی هر یک از متهمین را به تحمل ده سال حبس تعزیری محکوم نموده و توامان به تعلیق سه سال از مدت حبس ا. خ.، دو سال از مدت حبس حین خرجی و پنج سال از مدت حبس ح. ج. اظهار عقیده کرده و رای صادره را قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر خوزستان اعلام نموده است. دادنامه صادره در تاریخ 1391/07/09 به آقای ف. م. احد از وکلای محکومعلیه ح. ج. و همچنین وکیل محکومعلیه ا. خ. و در تاریخ 1391/08/06 به آقای م. م. دیگر وکیل آقای ح. ج. ابلاغ شده است متعاقبا آقای م. م. به وکالت از محکومعلیه ح. ج. در تاریخ 1391/08/18 لایحهای در اعتراض به محکومیت موکل خود تقدیم نموده است. پرونده بدوا به شعبه هفدهم دادگاه تجدیدنظر استان خوزستان ارجاع شده است و مرجع مذکور طی دادنامه شماره --- مورخ 1391/12/08 و مضمونا به استناد رای وحدت رویه شماره 698 مورخ 1386/01/21 هیات عمومی دیوان عالی کشور خود را صالح به رسیدگی ندانسته و قرار عدم صلاحیت به اعتبار صلاحیت دیوان عالی کشور صادر نموده و متعاقبا پرونده به این شعبه ارجاع شده است. وکیل محکومعلیه در لایحه تقدیمی خود که عندالاقتضاء و به هنگام شور تماما قرائت خواهد شد با اعلام اینکه موکلاش در هیچ یک از مراحل تحقیق و رسیدگی به مشارکت در بزه قتل اقرار نکرده است تقاضای صدور حکم برائت او را دارد. و شعبه به شرح زیر مبادرت به صدور رای نموده است:«رای شعبه»-آنچه را که وکیل محترم محکومعلیه ح. ج. در اعتراض به دادنامه شماره --- مورخ 1391/06/07 شعبه اول دادگاه عمومی ش. مطرح نموده است به نحوی نیست که خدشهای بر دادنامه معترضعنه وارد نماید و دادنامه مذکور با رعایت موازین قانونی اصدار یافته است. فلذا توجها به بند الف از ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری رای معترضعنه را عینا تایید مینماید. 35 - 1393/04/23 پرونده به دادگاه عمومی بخش ش. ارسال و احکام صادره به موقع اجرا گذاشته شده است. آقای م. م. وکیل محکومعلیه آقای ح. ج. طی لایحه مورخه 1394/07/27 عنوان رئیس دادگاه عمومی بخش ش. اعلام کرده موکلش ح. ج. به اتهام قتل عمدی به تحمل پنج سال حبس تعزیری محکوم و در حال تحمل کیفر و تاکنون حدودا چهار سال و هشت ماه از حبس را سپری نموده و معیل و متاهل و جزء خانوادههای بیبضاعت جامعه و خواهر وی نابینا که نگهداری وی بر عهده موکل بوده و با زندانی شدن موکل خانواده در رنج و مشقت و سختی به سر میبرند لذا با استیذان از ماده 77 قانون مجازات اسلامی مصوب 92 تقاضای تخفیف و تبدیل مجازات مورد استدعاست دادگاه با تقاضای متقاضی موافقت کرده و دستور داده پرونده برای اعمال ماده 77 به دادگاه صادرکننده رای قطعی ارسال گردد. و سپس به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است. هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای م. ناصری صالح آباد عضو ممیز و نظریه کتبی جناب آقای دکتر احمد رفیعی دادیار محترم دیوان عالی کشور مبنی بر صرفنظر از اینکه ماده 77 قانون مجازات اسلامی مصوب 92 ناظر بر مجازات جایگزین است، رسیدگی به موضوع در صلاحیت دیوان عالی کشور نمیباشد. مشاوره نموده چنین رای صادر میکند:
قطع نظر از اینکه موضوع تقاضا با ماده 77 قانون مجازات اسلامی سال 1392 قابل انطباق باشد یا خیر؟ نظر به اینکه دیوان عالی کشور رسیدگی ماهیتی نمیکند، در ما نحن فیه دادگاه صادرکننده رای قطعی دادگاه عمومی بخش ش. میباشد لذا با اعلام اینکه پرونده قابل طرح در دیوان عالی کشور نمیباشد مقرر است دفتر پرونده اعاده گردد.
رئیس و عضو معاون شعبه --- دیوان عالی کشور
محمد ناصری صالح آباد - حمید دلیر