استقلال و بی طرفی داور
الف) «داور» باید در تاریخ تعیین و انتخاب به این سمت و شروع بکار و نیز در طول جریان رسیدگی داوری تا زمان صدور رای، علاوه بر داشتن اوصاف قانونی و شرایط مقرر در موافقتنامه داوری، بی طرف و مستقل باشد و ذینفع در قضیه نباشد.
ب) «داور» باید همزمان با قبول سمت، اعلامیه ای مکتوب مبنی بر تایید بیطرفی و استقلال خود امضاء و به دبیرخانه مرکز داوری تسلیم کند و مکلف است هرگونه واقعیت یا اوضاع و احوالی را که ممکن است استقلال او را نزد طرفین با تردید مواجه سازد، در اعلامیه مذکور ذکر نماید. چنانچه اعلامیه بیطرفی و استقلال «داور» متضمن چنین اطلاعاتی باشد، دبیرخانه مراتب را به طرفین ابلاغ میکند و مهلتی را جهت اظهار نظر آنان تعیین مینماید. پس از وصول نظرات طرفین، دیوان داوری مرکز داوری در خصوص اعلامیه «داور» و اظهارات طرفین رسیدگی و تصمیم مقتضی اتخاذ میکند.
پ) پس از شروع داوری نیز «داور» مکلف است هرگونه واقعیت یا اوضاع و احوال را که احیاناً در جریان داوری حادث شود و موجب تردید در بی طرفی و استقلال او گردد، فوراً و بهصورت کتبی به دبیرخانه مرکز و به طرفین اعلام نماید.
فصل سوم - شرایط داور، جرح داور و تشریفات آن
موارد جرح داور
«داور» در صورتی قابل جرح است که اوضاع و احوال موجود، باعث تردید موجهی نسبت به بیطرفی و استقلال او شود و یا واجد اوصافی که طرفین تعیین کردهاند، نباشد. هریک از طرفین تنها به استناد دلایلی که پس از تعیین «داور» از آن مطلع شدهاند، میتواند داوری که خود تعیین کرده یا در جریان تعیین او مشارکت داشته، جرح کند.
الف) در داوریهای داخلی، اشخاص زیر را هر چند با ت-راضی نمیتوان به عنوان «داور» انتخاب نمود و از موجبات رد و جرح «داور» است:
1- اشخاصی که بیطرفی و استقلال ایشان در موضوع داوری، محل تردید باشد؛
2- اشخاصی که فاقد اهلیت قانونی هستند؛
3- اشخاصی که به موجب حکم قطعی دادگاه و یا در اثر آن از داوری محروم شدهاند؛
4- کلیه قضات و کارمندان اداری شاغل در محاکم قضایی.
ب) در داوریهای داخلی، اشخاص زیر، را نمیتوان به عنوان «داور» معرفی و منصوب کرد مگر با تراضی طرفین:
1- کسانی که سن آنها کمتر از 25 سال تمام باشد؛
2- کسانی که در دعوی ذینفع باشند؛
3- کسانی که با یکی از اصحاب دعوا قرابت سببی یا نسبی تا درجه دوم از طبقه سوم داشته باشند.
4- کسانی که قیم یا کفیل یا وکیل یا مباشر امور یکی از اصحاب دعوا میباشند؛ یا یکی از اصحاب دعوا مباشر امور آنها باشد.
5- کسانی که خود یا همسرشان وارث یکی از اصحاب دعوا باشند؛
6- کسانی که خود یا همسرشان با یکی از اصحاب دعوا یا با اشخاصی که قرابت نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم با یکی از اصحاب دعوا دارند، درگذشته یا حال دعوی کیفری داشته باشند.
7- کسانی که خود یا همسرشان و یا یکی از اقربای سببی یا نسبی تا درجه دوم از طبقه سوم او با یکی از اصحاب دعوا یا زوجه و یا یکی از اقربای نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم او دعوی حقوقی داشته باشد.
8- کارمندان دولت در حوزه ماموریت آنان.
تشریفات جرح، تعویض داور به علت قصور یا عدم امکان انجام وظیفه داور
الف) طرفین میتوانند در مورد تشریفات جرح «داور» توافق نمایند. در غیر این صورت طرفی که قصد جرح «داور» را دارد، باید ظرف 15 روز از تاریخ وصول قبولی «داور» مربوط، یا در صورتیکه جهات رد و جرح «داور» بعداً در جریان داوری حادث شود، ظرف 15 روز از تاریخ اطلاع از هرگونه اوضاع و احوال مذکور در ماده 23 این آیین داوری، دلایل جرح را همراه با ادله و مدارک مثبته، طی لایحه ای همزمان کتباً به دبیرخانه مرکز داوری، «داور» مربوط، سایر داوران (در صورتیکه هیات داوران تشکیل شده باشد) و طرفهای دیگر داوری اعلام کند.
ب) «داور» مکلف است ظرف 10 روز از تاریخ دریافت جرح، در مورد آن اعلام نظر کند و کتباً به طرفین و به مرکز داوری اطلاع دهد. در صورتی که «داور» مربوط جرح را نپذیرد، طرفی که «داور» را جرح کرده میتواند ظرف 20 روز از ابلاغ تصمیم مذکور، به دیوان داوری مرکز داوری (موضوع فصل پنجم آییننامه داخلی مرکز داوری در مورد تشکیلات) مراجعه و درخواست رسیدگی و اتخاذ تصمیم کند.
پ) دیوان داوری مرکز داوری قبل از تصمیم گیری راجع به جرح، مراتب را از طریق دبیرخانه مرکز به «داور» یا داوران مورد جرح، طرف مقابل و نیز سایر اعضای هیات داوری اطلاع میدهد و مهلت مناسب و معقولی جهت اظهار نظر آنها تعیین میکند. اظهار نظر کتبی هریک از طرفین و «داور» یا داوران در خصوص جرح به طرفین و سایر داوران ابلاغ میشود.
در صورتیکه «داور» از دادن رای امتناع ورزد و یا در جلسه داوری دوبار متوالی حضور پیدا نکند یا در انجام وظیفه قصور کند، و همچنین در صورتیکه «داور» به عللی از قبیل مسافرت، غیبت طولانی، عدم دسترسی، اشتغال یا بیماری و امثال آن، قادر به انجام وظیفه نباشد، هریک از طرفین میتواند مراتب را همراه با ادله و مدارک مثبته همزمان به دبیرخانه مرکز داوری، «داور» مربوط، سایر داوران (در صورتیکه هیاتداوری تشکیل شده باشد) و طرفهای دیگر دعوی اعلام و درخواست تعویض او را بنمایند.
تبصره - در صورتیکه بین طرفین در خصوص موارد فوق اختلاف باشد، دیوان داوری مرکز نسبت به موضوع رسیدگی و اتخاذ تصمیم میکند.
تصمیم دیوان داوری مرکز در مورد جرح یا تعویض «داور» قطعی است و دیوان مکلف نیست دلایل خود را اعلام کند.
اعلام جرح، یا درخواست تعویض «داور» به علت قصور یا عدم امکان انجام وظیفه «داور» مادام که تعیین تکلیف نشده، مانع از ادامه رسیدگی «داور» و صدور رای نیست.
تعیین داور جانشین
هرگاه ماموریت «داور» به موجب یکی از موارد مذکور در ماده 23 و ماده 25 یا به علت استعفای او با توافق طرفین، و یا به جهات و دلایل قانونی دیگری، خاتمه پذیرد و نیز در صورت حجر یا فوت داور، جانشین او مطابق مقررات حاکم بر داوری و نیز این آیین داوری در مورد انتخاب داور، تعیین میشود.
تبصره- «داور» جانشین مکلف است با توجه به لوایح طرفین و رسیدگیهای انجام شده تا زمان انتخاب او، رسیدگی را ادامه دهد، مگر اینکه با ذکر ادله موجه، تجدید تمام یا بخشی از رسیدگیهای قبلی را ضروری بداند.