درخواست افزایش خواسته توسط وارد ثالث

تاریخ دادنامه قطعی: 1393/10/21
شماره دادنامه قطعی: ---

پیام: افزایش خواسته مربوط به خواهان دعوی اصلی است؛ بنابراین وارد ثالث نمی تواند ضمن افزایش خواسته، نقص دادخواست وارد ثالث را رفع کند.

رای دادگاه بدوی

در خصوص دعوی آقای س. س. با وکالت و. و ب. هر دو الف. به طرفیت ف. ق.گ. و م. س. و م. س. به خواسته خلع ید نسبت به یک باب منزل مسکونی با منضمات و ملحقات به پلاک ثبتی... از... به انضمام خسارات دادرسی با این توضیح که موکل مالک قانونی شش دانگ ملک موضوع دعوی است و خواندگان بدون اذن محل را تصرف نموده و سکونت دارند با وجود مراجعات مکرر تاکنون حاضر به تحویل آن نشده‌اند. آقای ع.ن. با وکالت آقای ا.ک. به عنوان وارد ثالث به طرفیت طرفین دعوی اصلی اعلام نمود پلاک فوق متعلق به موکل اینجانب بوده حسب اسناد موجود به خواهان دعوی اصلی منتقل گردیده بنا به مراتب آقای س. میبایست به طرفیت موکل اینجانب تحت عنوان تحویل مبیع طرح دعوی نماید مضافا خوانده، سندی در دست ندارد که حتی یک لحظه تسلط بر مبیع داشته. دادگاه این نکته را متذکر می‌شود که از طرف آقای م. س. به طرفیت ن. و س. دعوی ابطال سند رسمی... دفتر اسناد رسمی... و الزام به تنظیم سند پلاک... را موده که در مراحل رسیدگی دعوی آقای س. تحت عنوان خلع ید در شعبه --- مطرح بوده و جهت رسیدگی توام پیوست پرونده گردیده که با استرداد دعوی از طرف آقای م. س. مختومه گردیده اما بررسی محتویات پرونده‌ها و اظهارات و لوایح طرفین خواسته خواهان دعوی اصلی س. س. مقرون به واقع تشخیص می‌گردد چرا که پاسخ استعلام ثبتی مالکیت نامبرده را ثابت می‌کند از طرف دیگر وکیل خواهان دعوی وارد ثالث در متن و شرح دادخواست ضمن تایید مالکیت خواهان دعوی اصلی اعلام می‌کند خواهان باید علیه موکل طرح دعوی تحویل مبیع می‌کرد نه علیه افراد دیگر و خلع ید. این عبارت نشان می‌دهد که خواهان دعوی اصلی در هر حال مالک آن و متصرفین فعلی نه فروشنده هستند و نه با اذن مالک قبلی یا فعلی تصرف کرده اند. بنا به مراتب با احراز خواسته خواهان دعوی اصلی به استناد مواد 308 و 311 قانون مدنی و 519 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به الزام خواندگان به خلع ید از پلاک موضوع دعوی و پرداخت هزینه‌های دادرسی برابر تمبر ابطالی و حق‌الوکاله برابر تعرفه قانونی در حق خواهان صادر می‌نماید و نسبت به دعوی وارد ثالث به لحاظ مطالب پیش گفته به استناد ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به بی‌حقی خواهان صادر می‌نماید. رای صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدید نظر استان تهران می‌باشد.

رئیس شعبه --- دادگاه عمومی تهران - سیداحمد جاویدی اقدم

رای دادگاه تجدیدنظر استان

تجدیدنظرخواهی آقای ع. ن. با وکالت آقای الف. ک. به طرفیت خانم ف. ق.گ. و آقایان 1 - م. س. 2 - م. س. 3 - س. س. نسبت به قسمتی از دادنامه های شماره --- و 617 مورخه 1393/05/29 صادره از شعبه --- دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن حکم به خلع ید خانم ف. ق.گ. و آقایان 1 - م. س. 2 - م. س. از یک باب خانه (آپارتمان) با منضمات و ملحقات به پلاک ثبتی... از... به انضمام خسارت دادرسی صادر شده است وارد و موجه نمی‌باشد زیرا حسب استعلام وضعیت ثبتی خواهان بدوی مالک رسمی پلاک متنازعٌ‌فیه می‌باشد ادعای جعل مبایعه‌نامه عادی و درخواست ابطال آن مستقیما در دعوی موثر نیست. تا زمانی که سند رسمی اعتبار قانونی دارد محاکم ناگزیر از استناد به آن می‌باشند. تصویر مصدق گزارش فرماندهی انتظامی تهران بزرگ (فوریت‌های پلیسی 110 ) دلالت بر تصرفات خواندگان دعوی اصلی در ملک متنازع‌فیه دارد. از جهت دیگر موارد مذکور در لایحه تجدیدنظرخواهی با هیچ یک از موارد منصوص در ماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی منطبق نمی‌باشد. رسیدگی شکلی دادگاه بدوی با رعایت اصول و قواعد دادرسی و لحاظ مقررات حاکم بر موضوع می‌باشد. لذا با رد تجدیدنظرخواهی مطروحه مستندا به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه تجدیدنظرخواسته را در قسمت مذکور تایید و استوار می‌نماید. تجدیدنظرخواهی در خصوص آن قسمت از رای معترضٌ عنه که دلالت بر صدور حکم به بی‌حقی وارد ثالث دارد درخور تایید و موجه می‌باشد. زیرا دعوی وارد ثالث مطابق مقررات قانونی طرح نشده است. بر اساس ماده 130 قانون آیین دادرسی مدنی وارد ثالث می‌بایست دعوی را به نحوی طرح کند که مستقلا حقی برای خود قایل باشد یا اینکه خود را در محق شدن یک طرف ذی‌نفع بداند. در حالی که مشارٌالیه صرفا درخواست صدور حکم به بی‌حقی خواهان دعوی اصلی را مطرح نموده‌اند. از جهت دیگر افزایش خواسته موضوع ماده 98 قانون آیین دادرسی مدنی مربوط به خواهان دعوی اصلی است وارد ثالث نمی‌تواند با استفاده از این ماده ضمن افزایش خواسته نقص دادخواست وارد ثالث را رفع نماید ایضا براساس ماده 349 قانون آیین دادرسی مدنی دادگاه تجدیدنظر صرفا در موضوعی که در مرحله بدوی موضوع حکم بوده است می‌تواند رسیدگی کند و دادگاه بدوی در خصوص افزایش خواسته اظهارنظر ننموده است. بنا به مراتب فوق ورود دادگاه بدوی در ماهیت موضوع دعوی وارد ثالث منطبق با موازین قانونی نبوده با پذیرش تجدیدنظرخواهی به استناد مواد 358 و 2 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه تجدیدنظرخواسته را نقض و قرار عدم استماع دعوی وارد ثالث را صادر و اعلام می‌نماید. خواهان وارد ثالث می‌تواند با طرح دعوی مقتضی راجع به احقاق حقوق احتمالی خود اقدام نماید. رای قطعی است.

مستشاران شعبه سوم دادگاه تجدید نظر استان تهران

دکتر رضا خشنودی - رسول امیری

منبع