مطالبه حساب زمان تصدی وکالت

تاریخ دادنامه قطعی: 1393/10/17
شماره دادنامه قطعی: ---

پیام: در دعوی مطالبه حساب دوران وکالت، چنانچه خوانده به اعتبار وکالت تفویضی از جانب خواهان در انتقال ملک نامبرده به نام خویش اقدام کرده باشد، با توجه به اینکه وکالتنامه رسمی در نفس وکالت موثر است و مثبت انتقال و عقد بیع نیست، چنانچه تعلق پرداخت های قبل از اعطای وکالت و متعاقبا انتقال رسمی ملک از ناحیه خوانده به خود، به عنوان بخشی از ثمن معامله محرز نبوده و شهادت شهود نیز در بردارنده اطلاعات مسلمی در مورد ایجاب و قبول بیع با ثمن معلوم نباشد، حکم به پرداخت قیمت تعیین شده توسط کارشناس صادر می‌شود.

رای دادگاه بدوی

در خصوص دعوی آقای م.م. با وکالت آقای ش.ع. به طرفیت آقای م.م. به خواسته مطالبه حساب زمان تصدی وکالت به موجب وکالتنامه شماره... مورخ 1386/06/26 دفتر... تهران به انضمام کلیه خسارات قانونی، وکیل خواهان در توضیح دعوی بیان داشته ( 1 - موکل به موجب وکالتنامه مطروحه در ستون خواسته اختیار انتقال و فروش سه دانگ مشاع از شش‌ دانگ یک ‌باب مغازه ملکی خود به‌ انضمام حقوق صنفی سرقفلی پلاک ثبتی... بخش --- تهران را به خوانده داده است. 2 - خوانده به موجب سند قطعی غیر منقول... مورخ 1389/06/30 دفتر... با توجه به وکالتنامه مذکور سه دانگ مشاع از شش ‌دانگ مغازه موصوف را مالک و به تصرف خود درآورده است و در متن سند فوق ‌الذکر اقرار به تصرف آن نموده است. موکل به موجب اظهارنامه ارسالی به وکیل (خوانده) خواستار پرداخت حساب ایام وکالت شده است. علی‌هذا مستندا به ماده 668 قانون مدنی تقاضای رسیدگی و صدور حکم مبنی بر محکومیت خوانده به پرداخت حساب مدت وکالت به موکل با احتساب کلیه خسارات قانونی را دارم.) دادگاه پس از جری تشریفات قانونی و دعوت طرفین به دادرسی و استماع اظهارات و مدافعات وکلای طرفین و بررسی محتویات اوراق پرونده و مستندات ابرازی و با مداقه در آن، نظر به اینکه اولا به موجب سند قطعی به شماره... مورخ 1389/06/30 دفتر اسناد رسمی شماره... حوزه ثبتی تهران سه دانگ مشاع از شش ‌دانگ یک باب مغازه در جنوب طبقه همکف میانی به مساحت 57/19 متر مربع قطعه سوم تفکیکی به پلاک ثبتی شماره... فرعی از... اصلی مفروز و مجزی شده از دو فرعی از اصلی مذکور واقع در بخش --- تهران به موجب وکالتنامه به شماره... مورخ 1386/06/26 دفتر... تهران از سوی م.م. به آقای م.م. انتقال یافته است لذا به موجب وکالتنامه فوق‌ البیان خوانده دعوی با اختیار حاصله از وکالتنامه رسمی سه دانگ مغازه فوق ‌الذکر را به خودش منتقل و به حیطه مالکیت خویش درآورده و نظر به تعریف قانونی عقد بیع، بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم لذا استحقاق دریافت عوض و حقانیت خواهان دعوی در مطالبه عرفی در واقع اصیل در معامله بوده بلاتردید است لذا آن‌جا که خوانده به اعتبار وکالت تفویض از جانب خواهان در انتقال ملک نامبرده به نام خویش برآمد مطابق ماده 668 از قانون مدنی تکلیف وی به پرداخت حساب دوران وکالت بر فرض و مبنای قانونی است و رقمی که به عنوان ثمن بیع در اسناد رسمی انتقال بر اساس قیمت منطقه‌ای اداره دارائی که صرفا پایه‌ای جهت دریافت حقوق دولتی است. لذا قیمت عادله و واقعی ملک محسوب نمی‌گردد و با توجه به اینکه خوانده ملک خواهان را به خویش منتقل و با امکان فروش آن به نرخ عادله روز نوعی دارا شدن غیرعادلانه جهت نامبرده متصور است که همانا جهت تعیین و دستیابی به قدر متقین ارزش ملک تحصیل نظریه کارشناس رسمی اجتناب ناپذیر و تملک به این معیار منطبق با موازین شرعی و قانونی می‌باشد. لذا دادگاه در این راستا مبادرت به صدور قرار کارشناسی نموده که کارشناس منتخب در نظریه کتبی و مستدل خود مثبوت به شماره... مورخ 1392/03/04 ارزش سه دانگ مشاع از شش‌ دانگ یک باب مغازه به مشخصات فوق ‌الذکر را مبلغ 125/000/000/4 ریال تعیین و محاسبه نموده است که نظریه به طرفین ابلاغ و از هر گونه اعتراض موثری مصون باقی مانده است و چون نظریه کارشناسی با اوضاع و احوال مسلم قضیه مطابقت دارد لذا دادگاه ضمن متابعت از نظریه کارشناسی و نظر به اینکه خوانده تاکنون دلیل تسویه حساب دوران وکالت و یا پرداخت بهاء ملک به خواهان را به دادگاه ارائه ننموده است دعوی خواهان را وارد و ثابت تشخیص داده و با استناد به ماده 668 قانون مدنی و مواد 198 ، 515 ، 519 از قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی حکم به محکومیت خوانده به پرداخت مبلغ 125/000/000/4 ریال بابت اصل خواسته و پرداخت مبلغ 82/500/000 ریال بابت هزینه دادرسی و مبلغ 15/000/000 ریال بابت دستمزد کارشناسی و مبلغ 81/450/000 ریال بابت حق‌ الوکاله وکیل طبق تعرفه قانونی مربوط به مرحله بدوی در حق خواهان صادر و اعلام می‌دارد. ضمنا اجرای احکام منوط به ابطال کسری تمبر هزینه دادرسی به ماخذ محکوم‌به است. رای صادره حضوری است ظرف مدت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می‌باشد.

رئیس شعبه --- دادگاه عمومی حقوقی تهران- ملکی

رای دادگاه تجدیدنظر استان

تجدیدنظرخواهی آقای م.م. با وکالت آقایان م.ن. و م.و. به ‌طرفیت آقای م.م. با وکالت آقای س.الف نسبت به دادنامه شماره --- - 1392/09/30 شعبه --- دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن تجدیدنظرخواه به پرداخت مبلغ 125/000/000/4 ریال بابت بهاء سه دانگ مشاع سرقفلی یک باب مغازه به‌ عنوان حساب دوران وکالت به ‌علاوه خسارت دادرسی محکومیت یافته، وارد نیست. وکالتنامه رسمی مستند تجدیدنظرخواه در نفس وکالت موثر است و مثبت انتقال و عقد بیع نمی‌باشد و تعلق پرداخت‌های قبل از اعطای وکالت و متعاقبا انتقال رسمی ملک از ناحیه تجدیدنظر خواه به خود، به‌ عنوان بخشی از ثمن معامله محرز نبوده و شهادت شهود نیز دربردارنده اطلاعات مسلمی در مورد ایجاب و قبول بیع با ثمن معلوم نمی‌باشد و در این مرحله از رسیدگی موجبی برای نقض و تخدیش دادنامه مذکور وجود ندارد و دادگاه به استناد ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی تجدیدنظرخواهی را رد و دادنامه تجدیدنظرخواسته را تایید می‌نماید این رای قطعی است.

مستشاران شعبه --- دادگاه تجدیدنظر استان تهران

قیصری- مداح

منبع
برچسب‌ها