ادله اثبات زوجیت

تاریخ دادنامه قطعی: 1400/03/03

پیام: چون دعوای اثبات زوجیت به طرفیت ورثه متوفی، دارای آثار مالی مانند مهریه و نفقه است، خواهان باید علاوه بر اقامه بینه، سوگند نیز یاد کند.

رای خلاصه جریان پرونده

خلاصه جریان پرونده:

بر اساس محتویات پرونده خانم ز. ن. با وکالت اقای م. و. پ. در تاریخ 1397/10/17 به طرفیت اقای ا. ر. دادخواستی به خواسته اثبات زوجیت و ثبت رسمی ان به محاکم عمومی *تقدیم نموده و توضیح داده است.موکله با حضور شهود در فروردین ماه سال 97 توسط خوانده با جاری شدن صیغه عقد شرعی که توسط زوج جاری گردیده به نکاح دائم خوانده با مهریه 60 میلیون تومان در امده است.پس از گذشت 10 ماه خوانده بدلایل نامعلوم حاضر به ثبت رسمی نیستند در حالی که موکله از حاصل این ازدواج باردار می‌باشد. لذا در خواست رسیدگی و صدور حکم دارد. رسیدگی به *شده است. خواهان تصویر یک برگ قرارداد ازدواج مورخ 1397/07/12 و تعیین مهریه، وخرید لوازم خانگی و شرایط مهمانی را که بامضای 4 نفر و شخص خوانده و خواهان رسیده است.را به عنوان مدرک خود ارائه و ضمیمه دادخواست شده است.جلسه مورخ 97/11/8 بدلیل عدم ابلاغ اخطاریه خوانده و عدم حضور وی رسمیت نیافته است.در جلسه مورخ 97/12/18 طرفین حاضر و درخواست تجدید جلسه را نموده‌اند دادگاه در اجرای ماده 10 قانون حمایت خانواده با درخواست طرفین موافقت کرده است.جلسه مورخ 98/1/19 مجددا به درخواست طرفین جهت صلح و سازش تجدید گردیده است.پس از چندین بار تجدید وقت نهایتا جلسه دادگاه در تاریخ 98/8/21 با حضور خواهان و وکیلش و بدون حضور خوانده و نیز با حضور قاضی مشاور دادگاه تشکیل گردیده است.وکیل خواهان ضمن توضیح خواسته اعلام کرده است.در خصوص اثبات نسب فرزند متولد شده اقدام به تقدیم دادخواست علیه خوانده نموده است.که علیرغم اعلام ا. وی توسط پزشکی قانونی دادگاه حکم به رد دعوی صادر نموده است.که بر اثر تجدیدنظرخواهی پرونده در دادگاه تجدیدنظر مطرح رسیدگی است.حال موکله همراه شهود حاضر به ادای سوگند مبنی بر جاری شدن صیغه محرمیت با خوانده می‌باشند و درخواست دعوت از شهود و استماع شهادت انان را دارد. دادگاه قرار استماع شهادت شهود را صادر نموده است.در جلسه مورخ 98/9/13 اقای س. ب. به عنوان گواه گفته است.من در روز 4 شنبه سوری سال 96 از خانم ز. ن. (خواهان) شاکی شدم و گفتم این اقایی که به خانه شما می اید و می رود برای چه به خانه شما می اید؟ ایشان به من گفت رسما با اقای ا. ر. عقد نموده ایم. گواه در خصوص امضای قرار داد ازدواج گفته است.ز. علیه اقای ر. شکایت کرده بود و حکم جلب گرفته بود و … ا. ر. و برادر مادرش خانم پ. و زن داداش امدند و شیرینی اوردند و قرارداد را من نوشتم و قرار شد بروند محضر و بعد از ان دیگر نیامدند و در پاسخ سوال از عاقد گفته است.در جلسه عاقد نبوده و از عقد انها من خبر ندارم. و خانم ز. ن. به من گفت عقد را اقای ر. خوانده است.و قرار داد را من طبق گفته اقای ر. و ن. تنظیم نموده ام. شاهد دیگری اقای م. ن. که پدر خواهان نیز می‌باشد. مطالب فوق را تکرار کرده است. خوانده در این جلسه گفته است: … ما رفتیم به منزل خانم ز. ن. صحبت نماییم که کار تمام شود. و کسی نفهمد و عقد نماییم و پس از عقد رسمی من او را طلاق بدهم و رفتیم در منزل انها و صحبت کردیم و صورتجلسه مورخه 97/7/12 بین ما و در حضور شهود تنظیم شد. که فردای انروز قرار بود برویم محضر … و زمانی که ما قرار داد را تنظیم نمودیم ایشان حامله بودند و ما اصلا صیغه عقد جاری نکرده ایم. در پایان جلسه وکیل خواهان در خصوص فرزند خواهان دادخواست اثبات نسب مطرح نموده ایم و از دادگاه خواسته تا اتخاذ تصمیم در ان پرونده در این پروند اتخاذ تصمیم نگردد. *خصوص دادخواست اثبات نسب مذکور به موجب دادنامه شماره *با این استدلال که بدون اثبات زوجیت طرفین فرزند متولد شده ملحق به پدر نمی شود. حکم به رد دعوی خواهان صادر نموده است. این حکم به موجب دادنامه شماره --- *و حکم به اثبات ابوت طبیعی و عرفی خوانده صادر گردیده است. قاضی مشاور دادگاه با صدور حکم به رد دعوی خواهان اعلام موافقت نموده است.نهایتا دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و به موجب دادنامه شماره --- مورخ 1398/11/28 چنین استدلال نموده است.که خواهان و وکیل وی و شهود معرفی شده از سوی خواهان بیان نموده اند. عقد شرعی بین خواهان و خوانده توسط خوانده جاری گردیده است.و خوانده نیز منکر اجرای صیغه عقد (اعم از دائم یا موقت) می‌باشد. و از طرفی خواهان قبل از ارائه دادخواست حاضر علیه خوانده شکایتی دایر بر زنای به عنف و رابطه نامشروع در دادگاه کیفری یک استان مطرح نموده است. لذا با توجه به مراتب مذکور و بررسی اوراق و محتویات پرونده اجرای صیغه عقد نکاح (دائم یا موقت) بین خواهان و خوانده برای دادگاه محرز نگردید. بنابراین با نظر موافق قاضی محترم مشاور مستندا به ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی حکم بر رد دعوی خواهان صادر و اعلام می دارد. با اعتراض و تجدیدنظرخواهی وکیل خواهان پرونده در *رسیدگی قرار گرفته است.در جلسه مورخ 99/1/30 این دادگاه خواهان در پاسخ سوال دادگاه از عاقد گفته است.خود اقای ر. گفت می رویم محضر عقد می خوانند. دیگر نیامد عقد خوانده شود. دادگاه با اعلام ختم رسیدگی به موجب دادنامه فرجامخواسته ضمن رد اعتراض دادنامه بدوی را تایید نموده است. سپس با فرجامخواهی وکیل خواهان پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده است.

هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش اقای ج. ق. عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده در خصوص دادنامه شماره --- 1399/01/31 فرجامخواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رای شعبه

در خصوص فرجامخواهی خانم ز. ن. نسبت بدادنامه صادره از *شماره فوق الذکر که حسب مفاد ان با تایید دادنامه بدوی صادره از *خصوص دعوی ف.خواه به طرفیت فرجامخوانده به خواسته اثبات زوجیت حکم به رد دعوی صادر گردیده است.با عنایت به اینکه دادگاه محترم بدوی علیرغم اینکه در دادنامه قید نموده‌اند که خواهان و وکیل محترم ایشان و شهود معرفی شده از سوی خواهان بیان نموده‌اند عقد شرعی بین خواهان و خوانده توسط خوانده جاری گردیده است.هیچگونه استدلالی در رد شهادت شهود تبیین ننموده‌اند و دادنامه از این جهت واجد نقص می‌باشد. ثانیا پرونده کیفری مطروحه ملاحظه نشده و خلاصه ای از ان در پرونده انعکاس نیافته است. ثالثا انچه که توسط دادگاه احراز نگردیده است.اجرای عقد نکاح به صورت لفظی می‌باشد. اما خواهان به مکتوب مورخ 1397/07/12 استناد نموده است.که صحت ان نیز با اقرار خوانده ثابت می‌باشد. مراد از لفظی بودن عقد همان ابراز عقیده و تصمیم به وسیله لفظ است.پس لفظ وسیله ابراز تصمیم است.همانگونه که در فرد اخرس وسیله ابراز تصمیم اشاره است.در خصوص موضوع پرونده چون سند مکتوب را طرفین با عنوان زوج و زوجه امضای نموده‌اند و باقرار طرفین مواقعه فیمابین انان انجام شده است.که حاصل ان یک فرزند است.احتمال اینکه در هنگام تحریر سند مذکور طرفین تصمیم و اراده خود بر تزویج را به صورت مکتوب ابراز کرده اند و یا اینکه در هنگام مواقعه زن بالفظ خود را زن تو قرار دادم یا زن توشدم و مرد با ابراز قبول ایجاد زوجیت نموده باشند بسیار قوی و متبادر به ذهن می‌رسد رها نمودن خواهان با حکم به بطلان دعوی که مستلزم ازدواج بعدی او بدون صیغه طلاق است.قویا خلاف احتیاط است. بنابراین دادنامه فرجامخواسته با توجه به مراتب فوق و لزوم تحقیقات کافی و لازم واجد نقص به نظر می‌رسد. لذا به استناد بند 5 ماده 371 و شق الف ماده 401 ضمن نقض ان رسیدگی مجدد را به دادگاه محترم صادر کننده دادنامه منقوض ارجاع می‌نماید.

پس از اعاده پرونده *جهت رفع نقص اعلامی از سوی این شعبه پرونده کیفری مطروحه فیمابین مترافعین را ملاحظه که براساس محتویات ان ارتباط نامشروع فیمابین انان احراز گردیده است.و همچنین دادگاه اظهارات شهود را به نحوی که مفید احراز اجرای صیغه عقد شرعی دائم یا موقت فیمابین انان گردد. تشخیص نداده و در خصوص قرارداد مکتوب نیز مطابق اظهارات پدرخواهان که گفته است.قرار مورخ 97/7/12 را نوشتیم و ا. ر. و دخترم قبول کرده ولی عاقد نیامده است.انرا مفید اجرای عقد شرعی ندانسته و به لحاظ مراتب مذکور دادنامه بدوی را فاقد ایراد تشخیص و با رد تجدیدنظر خواهی تجدیدنظر خواه انرا تایید نموده است. سپس براساس فرجامخواهی خانم ز. ن. (خواهان بدوی) پرونده مجددا به دیوان عالی کشور ارسال و جهت رسیدگی باین شعبه ارجاع گردیده است.

هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردیده و پس از قرائت گزارش اقای ج. ق. عضو ممیز اوراق پرونده در خصوص دادنامه شماره *فرجامخواسته مشاور نموده و چنین رای می دهد.

رای شعبه دیوان عالی کشور

رای شعبه

فرجامخواهی خانم ز. ن. با وکالت اقای م. و. پ. نسبت به دادنامه صادره از *شماره فوق الذکر که حسب مفاد ان در خصوص دعوی فرجامخواه به طرفیت فرجامخوانده به خواسته اثبات زوجیت حکم به رد دعوی صادر گردیده است.با هیچ یک از شقوق ماده 371 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی انطباق ندارد. دادنامه فرجامخواسته با توجه به فقد هرگونه دلیل در جهت اثبات دعوی خواهان و مبانی استدلال دادگاه برابر مقررات قانونی صحیحا صادر گردیده است.وکیل فرجامخواه مطلب مستند و مدللی که موجبات نقض انرا فراهم اورد ابراز ننموده است.و از جهت رعایت اصول و قواعد دادرسی نیز ایرادی در ان ملاحظه نمی گردد. بنابراین به استناد مواد 370 و 396 قانون مرقوم ضمن رد فرجامخواهی فرجامخواه دادنامه فرجامخواسته را تایید وابرام می‌نماید./ا 400/3/22

خ

رییس شعبه: ج. ق. مستشار: س. م. ت. مستشار: دکتر ح. ح.

منبع
برچسب‌ها