تاریخ دادنامه قطعی: 1394/03/06
شماره دادنامه قطعی: ---
پیام: در صورت توافق زوجین در خصوص بیماری خاصی (بیماری اعصاب و روان) قبل از وقوع عقد نکاح و عدم تشدید آن بعد از عقد، درخواست طلاق توسط زوجه به دلیل مزبور قابل پذیرش نیست.
خانم ز. ع.پ. به طرفیت آقای س. م. دادخواستی به خواسته طلاق مستند به سند نکاحیه 1380/05/16 که دلالت بر وجود رابطه زوجیت بین او و خوانده دارد و نیز به لحاظ تحقق شرط ضمن عقد و عسر و حرج صدور حکم شایسته مبنی بر طلاق را خواستار شده است پرونده به شعبه --- خانواده ارجاع شده است در متن دادخواست خواهان گفته است حاصل زندگی مشترک یک پسر میباشد که در حال حاضر قادر به ادامه زندگی مشترک نیستم و از جمله دلائل استنادی را گواهی پزشکی قانونی اعلام نموده است در جلسه دادرسی مورخ 1393/04/16 که زوجین حضور داشته اند خواهان گفته است بیش از 12 سال است به عقد رسمی خوانده درآمده ام فرزند پسر 12 ساله داریم همسرم ناراحتی اعصاب و روان دارد من احساس امنیت جانی در منزل مشترک ندارم امکان ادامه زندگی مشترک نیست در عسر و حرج می باشم تقاضای رسیدگی دارم خوانده گفت من همسرم را دوست دارم و میخواهم زندگی کنم مرا به زور بیمارستان می برند و بستری می کنند و سه دفعه است که زوجه و خانواده اش مرا به بیمارستان می برند و بستری می کند می گویند بیماری اعصاب و روان دارم من قبول دارم که بیماری اعصاب و روان دارم ولی با دارو مرتفع میشود و نیازی به بیمارستان ندارم پس خواهان گفته است چنانچه استعلامی از سوی دادگاه از بیمارستان شود اعلام خواهد شد دادگاه قرار ارجاع امر بداوری صادر نموده است و از مرکز درمانی مربوطه خواسته شود سوابق بیماری زوج مطالبه شده در اوراق 28 الی 42 پرونده در تاریخ 1393/04/23 14 برگ از سوابق پرونده پزشکی آقای س. م. واصل شده است در جلسه مورخ 1393/05/12 در وقت فوق العاده دادگاه چون در مورد اظهار نظر پزشکی قانونی ضرورت دارد زوجین در معیت هم به پزشکی قانونی معرفی شوند آنان را برای معرفی به پزشکی قانونی با ملاحظه سوابق پزشکی بیمارستانی و معاینه از زوج شود تا مشخص نمایند وضعیت بیماری زوج به حدی که موجب اخلال در امور زندگی مشترک و معاشرت با زوجه باشد یا خیر؟ در تاریخ 1393/06/11 زوجین با سوابق بیمارستان زوج به پزشکی قانونی اعتراض شده اند تا نظریه خود را در مورد نحوه معاشرت زوج با زوجه در زندگی مشترک که موجب اختلال در زندگی مشترک بوده یاخیر سپس معاینه و ملاحظه سوابق اعلام نظر نمایند. در برگ 51 پرونده نظریه پزشکی قانونی حاکی است زوج تاکنون در این سازمان مراجعه و حضور پیدا نکرده است بر اساس مدارک بیمارستانی و گواهی روانپزشک معالج ارائه شده نامبرده سابقه چند نوبت بستری بیمارستانی حداقل از اسفندماه 1389 بدلیل ابتلا به اختلال روانپزشکی مزمن با ماهیت ادواری واجد علائم روانپریشی دارد و در مواقع عود و شدت قادر به اداره امور مالی و غیر مالی خود نمیباشد. دادگاه در ذیل این نامه با توجه به ارائه رضایت نامه ای از سوی زوج که حکایت از اطلاع زوجه از وضعیت بیماری زوج دارد (برگ 48 پرونده) دادگاه زوجین راجهت اخذ توضیح برای روز 1393/09/08 دعوت نموده است دراین جلسه دادگاه به زوجه گفته است که درباره صورت جلسه مورد ادعا چه توضیحی دارید؟ ج- قبول دارم که من آن را دیده و امضا کرده ام ولی وضعیت روحی و روانی همسرم در زمانی که این صورت جلسه را امضا کردم در وضعیت فعلی و حاضر نبود الان خیلی شدیدتر شده به طوریکه امکان ادامه زندگی مشترک به لحاظ عدم امنیت جانی وجود ندارد زمانی که من صورت جلسه را امضا کردم همسرم در حدود 2 یا سه عدد قرص مصرف می کرد و وضعیت روحی او متعادل بود و حرکات غیر عادی نداشت ولی الان شدید شد و وضعیت روحی او متعادل نیست تقاضای انجام معاینات پزشکی را دارم خوانده سپس گفت الان من شاغل هستم و کار میکنم کار آزاد دارم کارهای مربوط به چک و انبارداری بازاریان.... را انجام میدهم با انجام معاینات پزشکی موافقم نامه ای از خانم ط.م. مادر س. م. در رابطه با مشکلات بیماری پسرش و دخالت های همسرش در جریان درمان او و استفاده از داروهای بیش از میزان تجویز شده که سبب تشدید بیماری پسرش شده و با این ترفند از پسرش امتیازهای مالی گرفته است در اوراق 55 و 56 پرونده پیوست گردیده است دادگاه مجددا زوجین را به مرکز پزشکی قانونی استان تهران جهت اظهار نظر در مورد وضعیت روحی و روانی زوج و اینکه آیا دروضعیت موجود اعمال و رفتار وی خللی به زندگی مشترک و امنیت آن ایجاد مینماید یا خیر اعزام داشته است در برگ 59 پرونده پزشکی قانونی با توجه به سوابق خلقی و بیماری زوج که واحد علائم روانپریشی است که در حال حاضر تحت کنترل نسبی است به طوریکه علائم حاد و وضعیت خطرناک احراز نشود ولی علائمی از اختلالات خلقی باقی است به دلیل ماهیت عود کننده بیماری نیاز به درمان مستمر روانپزشکی دارد در مواقع عود و شدت توانایی اداره امور مالی و غیر مالی مختل میگردد. دادگاه با توجه به تحقیقات معموله با اعلام ختم رسیدگی و بررسی اوراق و محتویات پرونده در خصوص دادخواست خانم ز. ع.پ. به طرفیت آقای س. م. به خواسته صدور حکم طلاق با توجه به سند ازدواج شماره.... که زوجیت دائم محرز بوده و با توجه به اظهارات زوجه که ادعا مینماید همسرش ناراحتی اعصاب و روان دارد و زوجه احساس عدم امنیت جانی در منزل مشترک دارد با این وصف امکان ادامه زندگی مشترک برای وی جود ندارد و در عسر و حرج قرار گرفته است علیهذا دادگاه با توجه به محتویات پرونده و لحاظ اظهارات طرفین و نیز اظهار نظر پزشکی قانونی که در نهایت موید صحت ادعای زوجه میباشد و با توجه به اینکه سعی و تلاش دادگاه و داوران در اصلاح ذات البین موخر بنوده بدلیل تخلف زوج از شرایط ضمن عقد و تحقق شرط طلاق و اینکه دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه بوده دادگاه به استناد مواد 1130 و 1129 و 1119 قانون مدنی و مواد 33 - 29 - 28 - 27 قانون حمایت خانواده حکم به الزام زوج به طلاق صادر و اعلام مینماید زوجه میتواند با مراجعه به یکی از دفاتر رسمی طلاق و بذل هر میزان از مهریه و قبول بذل از طرف زوج با استفاده از وکالت ضمن عقد خود را به طلاق خلعی مطلقه نماید در خصوص نفقه و مهریه و اجرت المثل و جهیزیه و حضانت فرزندان دراین پرونده ادعائی مطرح نشده است و نسبت به حقوق خود مستقلا اقدام مینماید مدت اعتبار حکم طلاق شش ماه از تاریخ ابلاغ رای فرجامی است در صورت عدم حضور زوج در دفترخانه یا امتناع وی از اجرای صیغه طلاق سردفتر به نمایندگی صیغه طلاق را جاری و ثبت مینماید از این رای س. م. تجدیدنظرخواهی نموده است و گفته است زوجه زمانی که اقدام به مطالبه مهریه نموده است اینجانب را فردی سالم و آگاه معرفی مینماید ولی در دادگاه مدعی عدم تامین جانی نسبت به اینجانب میشود که دقت نظر این مورد و اینکه در طول زندگی مشترک تمام حقوق شرعی و قانونی او و مخارج زندگی مشترک و فرزندم را با کار روزانه پرداخت کرده ام که دلیل سلامت من است و اینکه زوجه تمام طلاآلات و اثاثیه رابا خود به خارج از خانه برده است و او هرگاه خواسته با اینجانب سر ناسازگاری گذاشته مرا در تیمارستان روانی بستری نموده است و محل زندگی مشترک را تخلیه کرده است و دادن قرص های اعصاب و روان و بردن اینجانب نزد پزشک اعصاب و روان و بستری نمودنم موجبات امکان انتقال واحد آپارتمان مسکونی خریداری اینجانب را به نام خود در دفترخانه....تهران فراهم ساخته و وجوه نقدی متعلقه به حساب مشترک را برداشت نموده است در حالی که حق برداشت 2 نفره بوده است و پس از دریافت در بانک ق. و... واریز نموده است. نقض رای را خواستار شده است پس از تبادل لوایح پرونده به شعبه --- دادگاه تجدیدنظر استان تهران ارجاع شده است هیات شعبه به موجب رای صادره تجدیدنظرخواهی زوج را وارد دانسته است صرف نظر اینکه دادنامه بدوی بدون توجه به مفاد ماده 29 قانون حمایت خانواده در باب تعیین تکلیف حقوق مالی اصدار یافت و موکول نمودن میزان بذل به اراده زوجه در حین اجرای طلاق با منجز بودن احکام قضایی در تعارض است مضافا بر اینکه نظریه پزشکی قانونی که مبناء صدور حکم دادگاه محترم بدوی است به لحاظ کلی بودن نمی تواند موثر در مقام باشد هر چند که بیماری زوج در نامه پزشکی قانونی درج شده اما بیماری زوج جوازی برای طلاق نمیباشد و اینکه زوجین در مرحله ای از زندگی زناشویی وابستگی هایی مبهم پیدا می کنند که از اصول مکارم اخلاق بوده و شانه خالی کردن از تیمار و سرپرستی در مواقع اینچنینی با استحکام روابط زوجین منافات دارد و در پرونده دلیلی بر سوء رفتار زوج نسبت به زوجه وجود ندارد کما اینکه شغل زوج نیز بگونه ایست که با مسائل مالی سر و کار دارد لذا باوارد دانستن اعتراض تعرض با استناد به صدر ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی ضمن نقض دادنامه معترض عنه به لحاظ عدم احراز عسر و حرج زوجه در تداوم زوجیت و کلی بودن نظریه پزشکی قانونی و عدم تکافوی دلیل بر سوء رفتار زوج نسبت به زوجه مستند به ماده 1257 قانون مدنی حکم بر رد دعوی تجدیدنظرخوانده (زوجه) صادر و اعلام میدارد ازاین رای اکنون زوجه فرجام خواهی نموده که هنگام شور لایحه زوجه با گزارش پرونده قرائت میشود. هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای عبدالعلی ناصح عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای م. ارجمند دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر صدور رای شایسته مورد درخواست است. در خصوص دادنامه شماره --- فرجامخواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:
گرچه ابتلاء زوج به بیماری مزمن اعصاب و روان حسب نظریه پزشکی قانونی محرز گردیده لیکن با توجه به نوشته برگ 60 پرونده که تصویر توافقی است که بین زوجین قبل از وقوع عقد زوجیت تنظیم شده است زوجه (فرجام خواه) پذیرفته است با وضع موجود زوج که دچار بیماری مذکور بوده و تحت درمان قرار داشته است با او ازدواج کند و بین آنان مقرر شده این بیماری را به والدین عروس خانم انتقال ندهند بنا بمراتب با توجه به اینکه آثار همان بیماری در زوج باقی بوده و هیچ گونه دلیلی بر اینکه این بیماری تشدید شده باشد در حدی که غیر قابل تحمل برای زوجه و یا در ارتباط با مسائل زوجین برای زوجه خطرساز گردیده باشد ارائه نشده است زوج در حالی که زندگی یومیه خود را به عنوان همسر تداوم میدهد و تمام هزینه های معیشت زندگی خانواده را با اشتغالی که در خارج از خانه در بازار که امور مالی کسبه را انجام می دهد فراهم میسازد وضعیت موجود وی و برخورد و حشر و نشر او با همسر و اطرافیان نشانی ازغیر قابل تحمل بودن ادامه زندگی مشترک نداشته صرف ادعای زوجه که او را غیر قابل تحمل دانسته با توجه به مراتب ادعای بلادلیل تلقی میشود چون زوجه نتوانسته است برای طلاق خلعی رضایت زوج را جلب نماید و زوج راضی به طلاق او نیست و بمصداق الطلاق بید من اخذ بالساق و صراحت ماده 1133 قانون مدنی چون رای صادره واجد اشکال قانونی نبوده و صحیحا و منطبق با موازین قانونی اصدار یافته است و از حیث رعایت اصول و قواعد دادرسی موجبی جهت نقض آن نیست با رد فرجام خواهی خانم ز. ع.پ. مستندا به ماده 370 قانون آیین دادرسی مدنی رای فرجام خواسته تایید و ابرام میگردد.
شعبه --- دیوان عالی کشور - رئیس و مستشار و عضو معاون
علی رازینی - عبدالعلی ناصح - محسن یکتن خدایی