تاریخ دادنامه قطعی: 1393/10/30
شماره دادنامه قطعی: ---
پیام: ارتباطات تلفنی بین زن و مرد فاقد علقه زوجیت در کنار امارات دیگر از قبیل فرار شاکیه از منزل شوهر و سکونت در محل کار متهمین، میتواند بزه رابطه نامشروع دون زنا را اثبات کند.
آقای ب. در شکایتی اعلام نموده که همسرم به نام م. در مورخه 1392/09/23 حدود ساعت 21 شب از منزل خارجشده و تا به حال برنگشته است. اداره آگاهی مراتب را به دادستان عمومی و انقلاب شهرستان.... گزارش نموده و پرونده به بازپرسی شعبه اول دادسرای مذکور ارجاع شده است. آقای ب. توضیح داده که ایشان دو خط تلفن با شمارههای... داشته و حدود یک سال بود که باهم ازدواج کردهاند و در یک کارگاه خیاطی باهم به دوخت و دوز لباس زنانه مشغول بودهاند و برای ایشان پیامکهای بیشتری ارسال میشد و بیشتر با پیامک خودش را سرگرم مینمود و اعلام میکرد با مادرش پیامک بازی میکند و با دو نفر از دوستانش به اسامی م. و م. و با دخترخالهاش به نام ز. رابطه صمیمی داشته است. آقای م. پدر م. نیز طی شکایتی اعلام داشته: دخترم به علت درگیری با مادر شوهرش از تاریخ 1392/09/22 مفقودشده و هیچ خبری از ایشان نداریم و شماره تلفنهایش به شمارههای فوقالذکر از آن تاریخ خاموش هستند. در این خصوص از مادر شوهر دخترم و دامادم به نام ب. و زن داداش داماد دخترم به علت اغفال دخترم از آنها شاکی هستم. حسب گزارش مامورین در مورخه 1392/10/06 آقای م. طی تماس تلفنی به پلیس اعلام نموده که شخصی به هویت ر. با وی تماس گرفته و گفته است جای دختر وی را میداند که باهم قرار گذاشته و در حصارک با وی ملاقات کرده و آن شخص اظهار داشته که دختر شما به همراه خواهر وی از منزل متواری شدهاند و هماکنون در..... در منزل شخصی به نام م. حضور دارند که مامورین با سوال و جواب از وی پی میبرند که هویت اصلی وی ر. نیست بلکه الف. است و مشخصشده که خواهر ایشان با خانم م. باهم نیستند و هیچگونه رابطهای خانم م. با خواهر ایشان نداشته است. نهایتا اعلام نموده که م. دوست وی است و باهم تماس تلفنی و پیامک داشتهاند و در مورد نحوه آشنایی با م. گفته است که دو سال پیش خانمی با من تماس گرفت و گفت ببخشید اشتباه گرفتم و گوشی را قطع کرد و دوباره پیامک فرستاد و گفت میتوانم با شما دوست بشوم و من هم قبول کردم از آن موقع باهم دوست شدیم و حدود سه ماه از طریق تماس تلفنی و پیامک باهم در ارتباط بودیم و به من گفته بود که پدر و مادرش فوت کردهاند. بعدا دختری به نام ن. با من تماس گرفت و گفت در مورد ن. میخواهم با شما حرف بزنم و گفت پدر و مادر ن.(م.) فوت نکردهاند و ن. ازدواجکرده است و من از متاهل بودن وی اطلاع نداشتم. الف. نزد بازپرس پس از تفهیم اتهام ربودن همسر شاکی به نام م. گفته است: اتهام را قبول ندارم دو سال با وی ارتباط تلفنی داشتهام و اصلا وی را ندیدهام و نمیدانم کجاست فکر میکردم مجرد است حتی خانوادهام هم در جریان بودند و قرار بود وی را ببینم و به خانوادهام نشان دهم. حسب گزارش مامورین پرینت مکالمات هم نشانگر بیشترین تماسها و پیامکها میان متهم مذکور و م. است. بازپرس دادسرای.... به دادسرای.... نیابت قضایی برای جلب م. اعطاء نموده است و متهم نیز در معیت مامورین به دادسرای... اعزامشده و متهم با خانمی به نام م.ش. قرار صوری گذاشته و مامورین مشارٌالیها را جلب و در تحقیق از وی اظهار داشته: از طریق تلفن با م.ب. آشنا شدم و دنبال دوست میگشتم و خودم را م. معرفی کردم و گفتم اشتباهی شماره شما را گرفتهام و گفتم آیا مایلید با من دوست باشید که با ایشان دوست شدم و حدود یک سال پیش بود که برای ملاقات با وی به... رفتم و به کارگاه یکی از دوستان وی رفتیم و با الف. ملاقات کردم و کارگاه در.... بود و کارگاه آهنآلات بود در آنجا با ایشان ارتباط برقرار کردم حدود یک ساعت در کارگاه ماندیم و هیچکس نبود و یکی از دوستانش آمد که ایشان به وی راه نداد لیکن ایشان با من رابطه جنسی برقرار کرد. از م.ش. سوال شده: م. را با شماره تماس... میشناسید؟ گفته است: بلی این شماره متعلق به فردی به نام ن. است نام اصلی وی را نمیدانم. الف. به من گفت این خانم مزاحم من است با او تماس بگیر و بگو من نامزد الفم چرا با این شماره تماس میگیری؟ من 4 ماه با ن. رفیق بودم در حال حاضر با ن. رابطهای ندارم. با آقای م. صحبت کردم از او درباره ن. پرسیدم گفت به تو ربطی نداره و ن. کاملا حالش خوب است و ن. توسط بنده با م. آشنا شده است م. دوست پسر قبلی من بوده است و شماره تلفن شخصی به نام م. را به مامورین داده است تا مامورین بتوانند م. را پیدا کنند و مامورین از طریق اطلاعات جنایی ناجا منزل م.م. را شناسایی نمودهاند و نهایتا وی را دستگیر مینمایند و محل اقامت م. را شناسایی و وی را نیز دستگیر میکنند. م. در تحقیق از وی در مورد علت فرارش از منزل اظهار داشته: خانواده شوهرم مرا اذیت میکردند باعث شد که من فرار کنم و در مورد نحوه فرارش گفته است به ترمینال شرق رفتم برای... بلیط گرفتم بعد منصرف شدم و به.... نرفتم و زنگ زدم به الف. گفتم جایی ندارم ایشان گفت بیا پیش من و من جایی دارم که تو بتوانی آنجا باشی، به او گفتم میخواهم به هتل بروم گفت هتل نرو و من در کارگاه بالایی الف. که متعلق به دوست پدرش بود رفتم و آنجا سکونت کردم و دنبال کار میگشتم و اجاره کردن منزل و یکسری دنبال فروش کلیه رفتم که نشد رضایت خانوادهام را میخواست. و در مورد نحوه آشنایی با الف. گفته است: اولین بار من تماس گرفتم و قصد داشتم با او دوست شوم حدود چهار روز کارگاه بالایی الف. بودم وقتی الف. سرکار رفت حدود ساعت 2 از منزل متواری شدم و رفتم ترمینال جنوب و بلیط برای.... گرفتم با م.ش. از طریق الف. آشنا شدم بعد او گفت الف. آدم بدی است از او دست بکش و بعد به من گفت مقداری پول برای من بفرست من با یک نفر بودم دختر نیستم مقداری پول بفرست تا جراحی کنم و من گفتم ندارم. در مورد نحوه آشنایی با م.م. اظهار داشته: از طریق م. با ایشان آشنا شدم ایشان خط آقای م. را دایورت کرد روی گوشی من و م. به من زنگ زد با او آشنا شدم وقتی به.... رسیدم موضوع را به م. گفتم و ایشان گفت کمکت میکنم روز اول منزل دوستش رفتم و من به تنهایی داخل اتاق خوابیدم و حاضرم به خدا قسم بخورم که هیچگونه ارتباطی با من برقرار نکردند و ایشان قصد کمک داشتند من به م. گفته بودم من یتیم هستم پدر ندارم و کس و کاری ندارم دنبال خانه و کار میگردم و ایشان کمک کرد از طریق بنگاه منزل برایم اجاره کرد. طلاهایم را فروختم پانصد هزار تومان پول پیش دادم و قرار شد ماهی دویست و پنجاه هزار تومان کرایه پرداخت کنم. و در مورد ارتباطش با آنها گفته یکبار با الف. ارتباط داشتم ایشان مرا مجبور کرد با وی ارتباط جنسی داشته باشم و حاضرم قسم بخورم هیچ ارتباط نامشروعی بین م.م. و من نبوده است. و نزد بازپرس نیز م. پس از تفهیم اتهام رابطه نامشروع با الف. گفته: اتهام را قبول دارم آقای ب. نمیدانسته من متاهل هستم. م.م. و الف.ب. در بازپرسی هر دو اتهام رابطه نامشروع با م. را قبول کردهاند. م.ش. نیز اتهام رابطه نامشروع با الف. را پذیرفته و گفته است: مدت 2 سال است با الف. دوست هستم ارتباط تلفنی داشتم از.... برای دیدن وی به... آمدم و مرا داخل کارگاهی برد و در آنجا به زور به من تجاوز کرد و صبح روز بعد مرا به ترمینال جنوب آورد و به.... برگشتم. بار دوم به خاطر م. با من قرار گذاشت که توسط مامورین دستگیر شدم. خانم م. در اظهاراتی دیگر نزد بازپرس اظهار داشته: آقای ب. نمیدانست من متاهل هستم دخترعمویم شماره وی را از گوشی من برداشته و با وی صحبت کرده بود و گفته بود من متاهل هستم از آن به بعد ب. مدام با من تماس میگرفت و میگفت از منزل فرار کن و بیا پیش من تا تو را خوشبخت کنم حرف وی را گوش کردم شب ب. با من تماس گرفت گفت بیا... و من مدارک و طلاهای خود را برداشتم و به... آمدم با او تماس گرفتم اول دنبالم آمد و مرا به کارگاهی برد و خودش به خانه خود رفت و من دو روز آنجا بودم و روز سوم نزد من آمد و با میل خودم با وی رابطه جنسی برقرار کردم بعد جلوی من مواد مصرف کرد و رفت و گفت باید به خانه برگردی و طلاق بگیری من برای خواستگاریات بیایم بعد مطالب قبلی رفتن به... و اجاره خانه را بیان کرده است(صفحه 82 ، 83 ). سپس بازپرس پرونده در خصوص اتهام آقایان و خانمها 1 - م.م. 2 - الف. 3 - م.ش. 4 - م. دایر به برقراری رابطه نامشروع با یکدیگر قرار مجرمیت و در خصوص اتهام متهمین م.م. و الف. دایر به تجاوز به عنف و زنا به ترتیب با خانمها م. و م.ش. قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادگاه کیفری استان... صادر و با صدور کیفرخواست در قسمت راجع به قرار مجرمیت پرونده به دادگاههای کیفری استان... ارسال و به شعبه --- از دادگاههای مذکور ارجاع شده است. آقای ب. بهعنوان شاکی در دادگاه کیفری استان اظهار داشته: از الف. و م.م. و خانم م.(همسرم) به جهت مزاحمت به خانمم شکایت دارم. البته از خانمم به جهت اینکه از مزاحمت آنها چیزی نگفته شکایت دارم البته نسبت به م. رضایت دادم. مزاحمت آنها در حد اس ام اس و این که پانزده روز با الف. بود شکایت دارم. از اینکه مرتکب زنا شدند یا خیر خبری ندارم. تقاضای رسیدگی دارم. در دادگاه م.م. رابطه نامشروع با م. را قبول نکرده و گفته من حتی موی خانم م. را ندیدم رابطه من در حد تماس تلفنی با خانم م.ش. بود و گفته رابطهای با خانم م. نداشتم و خانه برای او اجاره کردم از طریق خانم ل.با وی آشنا شدم، رابطه ما تلفنی بوده. الف. نیز اظهار داشته: رابطه ما تلفنی بود قصد من ازدواج بود نمیدانستم شوهر دارد. م. نیز در دادگاه اظهار داشته: با هیچکس زنا نکردهام و چون از جهت روحی تحت فشار بودم و همسرم همیشه مرا میبرد خانه پدر و مادرم و دوستانش را به خانه میآورد، لذا من از خانه بیرون زدم و با هر دو نیز رابطه تلفنی داشتم و دو روز که در کارگاه بودم هیچ رابطهای نداشتم بعد رفتم. از اول همسرم را نمیخواستم ولی خانوادهام قبول نمیکنند همسرم به من اهمیت نمیدهد. م.ش. نیز اظهار داشته: من از الف. شاکی هستم به دلیل این که تهمت به من زد که نمیدانست آن دختر پیش من نیست و میگفت پیش من است من روزی که آقای الف. را دیدم با زور مرا به کارگاه برد و خواست دختری مرا از بین ببرد که مانع شدم و با من... دلیلم این است که روی قفسه سینهاش یک خط نیز دیده است که جای عمل جراحی است و در یکی از دستهایش قسمت ساعد عمل جراحی انجام شده است. یکبار با من این کار را کرد. سپس دادگاه کیفری استان در خصوص اتهام 1 - الف. 2 - م.م. مبنی بر تجاوز به عنف به خانمها م. و م.ش. با توجه به نحوه اظهارات خانمهای مذکور و نیز اظهارات آقای ب. همسر خانم م. و نیز انکار متهمان و فقد ادله شرعی و قانونی قرار منع تعقیب به لحاظ عدم کفایت دلیل صادر مینماید. و در خصوص اتهام خانم م. مبنی بر زنای محصنه با توجه به انکار متهم و فقد دلیل قرار منع تعقیب و در خصوص اتهام خانم م.ش. مبنی بر برقراری رابطه نامشروع موضوع کیفرخواست با توجه به این که رسیدگی به اتهام مذکور در صلاحیت محاکم کیفری استان نیست قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادگاه جزایی.... صادر نموده و نسبت به اتهام ب.، م. و ک. پرونده را مفتوح گذاشته است. در ادامه رسیدگی در جلسه دادرسی مورخه 1393/04/14 شاکی ب. اظهار داشته: من فقط از همسرم م. به خاطر رابطه نامشروع با متهمان حاضر شکایت دارم. خانم من به الف. زنگ میزده و باهم رابطه داشتهاند که بعدا باهم ازدواج کنند. با الف. رابطه تلفنی داشته و باهم بیرون میرفتند من به م. رضایت دادم. نماینده دادستان نیز با توجه به کیفرخواست تقاضای مجازات قانونی متهمان را نموده است. م.م. نیز رابطه تلفنی با م. را پذیرفته است. الف. اتهام رابطه نامشروع با م. را نپذیرفته است و گفته تلفنی صحبت میکرده و مطالب قبلی اش را بازگو کرده است. خانم م. نیز اتهام رابطه نامشروع با متهمان حاضر را نپذیرفته است و گفته الف. مرا اغفال کرد و در آخرین دفاع نیز مطلب خاص دیگری نگفتهاند. سپس دادگاه با اعلام ختم رسیدگی در خصوص شکایت آقای ب. علیه خانم م.، الف.، م.م. دایر به برقراری رابطه نامشروع بدین شرح که مدعی است که متهم ردیف اول همسرش است و مدتی از خانه خارج شده و در شهرستانهای مختلف اقامت داشته و با متهمین ردیف دوم و سوم مبادرت به برقراری رابطه نامشروع نموده است؛ نظر به جامع اوراق پرونده با عنایت به این که شاکی در اثبات ادعای خود دلیل قانونی یا مستند شرعی ارائه و ابراز ننموده است متهمین نیز در مراحل مختلف ضمن اقرار به تماس تلفنی و متعارف منکر هرگونه رابطه غیرشرعی شدهاند از آنجایی که ارتباطات فیمابین متهمه با متهمین(ردیف دوم و سوم) در حدی نبوده تا داخل در تعریف رابطه نامشروع گردد دادگاه به لحاظ فقدان ادله اثباتی و عدم حصول قناعت وجدانی به اقتضای اصل برائت و اصل 37 از قانون اساسی و ماده 177 از قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری ضمن ردّ مفاد کیفرخواست حکم برائت نامبردگان را صادر مینماید. بعد از ابلاغ رای م.پ. به وکالت از شاکی آقای ب. نسبت به دادنامه صادره اعتراض نموده و پرونده برای رسیدگی به اعتراض به عمل آمده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده است. لایحه تقدیمی معترض هنگام شور قرائت خواهد شد.
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ب. با وکالت م.پ. نسبت به دادنامه به شماره فوقالذکر صادره از شعبه --- دادگاه کیفری استان... با توجه به اظهارات و اقاریر صریح متهمان(خانم م. و م.م. و الف.) در مراحل مختلف تحقیق بر ارتباط تلفنی و ارسال پیامک به یکدیگر و شوهردار بودن خانم م. و نیز اقامت م. در کارگاه الف. و اجاره کردن منزل برای متهمه مذکور از سوی م.م. تجدیدنظرخواهی شاکی را وارد دانسته و با نقض حکم برائت صادره در خصوص اتهام انتسابی به هر سه نفر فوق در دادنامه تجدیدنظر خواسته مستندا به بند 4 قسمت ب ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری رسیدگی مجدد به اتهام اشخاص فوق را به شعبه دیگر دادگاه کیفری استان... ارجاع مینماید.
شعبه --- دیوان عالی کشور - رئیس و عضو معاون
محمدعلی کریمپور - اکبری