درخواست طلاق توسط زوجه به دلیل عسروحرج با وجود اعمال حق حبس

تاریخ دادنامه قطعی: 1394/02/15
شماره دادنامه قطعی: ---

پیام: عسر و حرج به علت عدم شروع زندگی مشترک در فرض استفاده زوجه از حق حبس، مستند به فعل وی بوده و در صورت اراده زوجه، زندگی مشترک شروع شدنی است؛ بنابراین درخواست طلاق از سوی زوجه به این دلیل پذیرفته نیست.

رای خلاصه جریان پرونده

در تاریخ 1392/03/19 خانم الف. ق. دادخواستی به طرفیت م. د. به خواسته صدور دستور طلاق به علت عسروحرج تقدیم دادگاه عمومی حقوقی ایلام نموده و توضیح میدهد به تاریخ 1389/10/11 به عقد دائم با خوانده ازدواج کردم وبه علت عدم تفاهم اخلاقی وعسروحرج گرفتار مشکلات عدیده اولیه شده وتقاضای الزام وی به طلاق وپرداخت مهریه را دارم رسیدگی به شعبه چهارم محاکم ارجاع گردیده دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر و در جلسه دادگاه خواهان اظهار داشته بنده در عسروحرج هستم وباهمدیگر توافقی نداریم و خوانده نیز اظهار نموده من حاضر به طلاق نمی باشم وبنده دوستش دارم داور منتخب زوج نظریه خود رامکتوبا مبنی بر اینکه طلاق به صلاح نمی‌باشد ص 25 ونظریه داور زوجه نیز حکایت از اصرار زوجه به طلاق دارد ص 35 تقدیم دادگاه شده است دادگاه بااعلام ختم رسیدگی برابردادنامه شماره --- - مورخ 1393/04/31 در خصوص دادخواست خانم الف. ق. به طرفیت آقای م. د. به خواسته صدور حکم طلاق به علت عسروحرج نظر به اینکه از سوی خواهان دلیل و بیّنه ای برتحقق عسروحرج ارائه نشده وخوانده باطلاق وی مخالفت نموده و الطلاق بید من اخذ بالساق لذا حکم بر بطلان دعوی خواهان صادر و اعلام گردیده است خانم الف. ق. از رای فوق الذکر تجدیدنظر خواهی نموده و در لایحه قید می‌نماید چهار سال است باوی ازدواج کرده ام و مدت سه سال است مراترک نموده ودر مکانی نامشخص اقامت دارد و تلاشهای من برای یافتن ایشان بی نتیجه مانده وایشان دارای سوء رفتار مستمر وپرخاشگری دائم بوده و مستمرا مرا مورد فحاشی و ضرب وشتم قرار میدهد و شهودی نیز دارم وازدادن نفقه نیز استنکاف می‌نماید شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان ایلام در تاریخ 1393/10/07 با حضور الف. ق. و وکیل تجدیدنظر خوانده خانم م. آ.تشکیل وتجدیدنظر خواه اظهار داشته دلائل من به شرح لوایح تقدیمی است ودرحالی که گریه می‌نماید ادامه میدهد شوهرم با من تماس گرفته و تهدید می‌نماید حدود چهارسال است بلاتکلیف هستم البته ما هنوز عروسی نکرده ایم این فحاشی می کرد ودرهمان دوران فحاشی می کرد و مرا می زد و به خاطر آبروی خانوادگی من شکایتی مطرح نکردم وچهارسال است که شوهرم را ندیده ام وشاهد آورده ام وکیل تجدیدنظر خوانده اظهار داشته اظهارات تجدیدنظر خواه را قبول ندارم زوجین زندگی مشترک را شروع نکرده اند در دادخواست اولیه اشاره ای به ضرب و جرح نشده واساسا ضرب و جرحی در کار نبوده آقای سید الف. ر. موضوع ترک زندگی زوج را تایید ودر خصوص ضرب وجرح گفته شنیده ام که خانم ق. را زده است ص 77 ح. د. گواهی داده که چند سالی است زوج زندگی را ترک کرده واز تهیه محل سکونت تعهداتی براساس ازدواج داشته که عمل نکرده است وکیل تجدیدنظر خوانده اظهارداشته شهود خود راسا چیزی را مشاهده نکرده اند حرف دیگری ندارم خانم الف. ق. اظهار داشته که من در خصوص مهریه ادعائی ندارم چون قبلا اقدام کرده ام بچه مشترک هم نداریم وحامله نیز نمی باشم دادگاه تجدیدنظر برابردادنامه شماره --- مورخ 1393/10/30 تجدیدنظر خواهی خانم الف. ق. به طرفیت آقای م. د.با وکالت خانم م. و. نسبت به دادنامه شماره --- صادره از چهارم ایلام که متضمن صدور حکم بربطلان دعوی تجدیدنظر خواه به خواسته صدور حکم طلاق به لحاظ عسروحرج می‌باشد باعنایت به محتویات پرونده واظهارات شهود تجدیدنظر خوانده حدود چهار سال است تجدیدنظرخواه را بلاتکلیف رها نموده و اقدامی جهت زندگی مشترک به عمل نیاورده است وباعنایت به نظریه داوران واینکه مصادیق عسروحرج مندرج در ماده 1130 ق م تمثیلی می‌باشد لذا دادگاه ضمن احراز عسروحرج تجدیدنظر خواه در وضعیت فعلی حکم به الزام زوج به طلاق زوجه صادر و اعلام می‌نماید ورعایت شرایط صحت اجرای طلاق را با سردفتر اعلام نموده و در خصوص مهریه نظر به اینکه زوجه قبلا اقدام کرده خود را مواجه با تکلیف نمیداند دادنامه اخیر الذکر در تاریخ 1393/11/18 به فرجامخواه ابلاغ ودر تاریخ 1393/12/04 دادخواست فرجامی خودرا تقدیم ودرلایحه خود اعلام داشته با شهود مشکل حقوقی داریم وادامه داده من حاضر به ادامه زندگی باوی هستم وافرادی رابرای این موضوع فرستاده ام ولی نامبرده از حق حبس استفاده کرده و اعلام داشته مادامی که مهریه ام را ندهد تمکین نخواهم کرد ودیگران دراین موضوع دخالت می نمایند ومطالب دیگری نیز عنوان که به هنگام شور قرائت خواهد شد پرونده پس از طی مراحل قانونی به دیوان عالی کشور ارسال و رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است. هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزار ش آقای جعفری عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای میدهد:

رای شعبه دیوان عالی کشور

اعتراض فرجامی آقای م. د. نسبت به دادنامه شماره --- مورخ 1393/10/30 شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان ایلام که بانقض دادنامه شماره --- مورخ 1393/04/03 صادره از شعبه چهارم دادگاه عمومی حقوقی شهرستان ایلام(که مفاد آن: حکم بر بطلان دعوی تجدیدنظر خواه (زوجه) است) حکم برالزام زوج به طلاق زوجه خانم الف. ق. صادر کرده است. وارد بوده ودادنامه فرجامخواسته مالا مخدوش است زیرا استدلال دادگاه تجدیدنظر جهت تحقق عسروحرج زوجه در ادامه زندگی مشترک ودر نتیجه حکم به الزام زوج به طلاق وی، ترک زندگی مشترک به مدت چهارسال از سوی تجدیدنظر خوانده و بلاتکلیف رها نمودن زوجه (تجدیدنظر خواه) می‌باشد درحالی که حسب محتویات پرونده علت عدم شروع زندگی مشترک استفاده زوجه از حق حبس می‌باشد وعلی فرض اینکه عسروحرجی حادث گردید باشد ناشی ازفعل زوج یا لزوم عقد نمی‌باشد بلکه مستند به فعل زوجه است وحیث تحدیدی عناوین حرج وضرر درجائی است که هیچ راهی برای برون رفت از حالت به وجود آمده براساس احکام اولیه وجودنداشته باشد ودرمانحن فیه در صورت اراده زوجه زندگی مشترک شروع شدنی است با توجه به مراتب به علت مغایرت دادنامه فرجامخواسته باموازین ،نقض و رسیدگی به شعبه هم عرض دادگاه صادر کننده رای منقوض ارجاع می‌گردد.

شعبه --- دیوان عالی کشور- مستشار و مستشار

موسی جعفری - ذکرالله احمدی

منبع
برچسب‌ها