تاریخ دادنامه قطعی: 1393/12/05
شماره دادنامه قطعی: ---
پیام: چنانچه دادگاه احراز کند که سند منزل به نحو صوری از زوج به مادرش منتقل شده است؛ این منزل میتواند جزء دارایی زوج محسوب شده و مشمول شرط تنصیف دارایی قرار بگیرد.
در تاریخ 1392/08/29 آقای ع.ب. به طرفیت همسرش خانم پ.د. دادخواستی به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق به لحاظ اختلافات و عدم تفاهم فیمابین تقدیم نموده که بدوا پرونده به شورای حل اختلاف ارسال شد شورا پس از تشکیل جلسه و استماع اظهارات طرفین سرانجام پرونده را به لحاظ عدم برقراری صلح و سازش بین زوجین به دادگستری ساوه اعاده که در شعبه پنجم دادگاه عمومی حقوقی ساوه ثبت و مورد رسیدگی قرار میگیرد در جلسه دادرسی مورخ 1392/11/14 که با حضور زوجین تشکیل گردیده زوج خواهان اظهار داشت خواسته به شرح دادخواست تقدیمی است و به علت سوء رفتار زوجه درخواست صدور گواهی عدم امکان سازش را دارم دارای دو فرزند مشترک هستیم زوجه خوانده اظهار داشت 14 سال است که با ایشان ازدواج کردم خیلی دهنبین است من حاضر به طلاق نمیباشم و دوستش دارم و گاهی اوقات اتهام سرقت به من میزند سپس دادگاه مبادرت به صدور قرار ارجاع امر به داوری نموده و زوجین هر یک داور خود را معرفی نموده و داوران منتخب هم هر یک نظریه کتبی خود که حاکی از عدم برقراری صلح و سازش بین طرفین بوده تقدیم داشتهاند. زوجه طی لایحه مورخ 1392/11/14 اعلام نموده که خواستار تمامی حق و حقوق خود از جمله نحله و اجرتالمثل و مهریه و نفقه معوقه بوده و در انجام اموری که در منزل مشترک انجام داده هیچگونه قصد تبرع نداشته و استرداد جهیزیه هم مورد خواسته ایشان میباشد. در جلسه بعدی دادرسی به تاریخ 1393/01/18 که با حضور طرفین تشکیل گردیده زوجین اظهار داشتند در خصوص مهریه حکم صادر و تقسیط گردیده است و در خصوص نفقه معوقه در شورای حل اختلاف رای صادر گردیده که ماهانه دویست هزار تومان پرداخت میکنم. حضانت فرزندان مشترک به اسامی ف. 13 ساله و ط. سه ساله با پدر میباشد و اکنون پیش ایشان هستند و حق ملاقات برای مادر محفوظ است که طبق توافق انجام میگیرد و زوجه حامله و باکره نیست. زوجه خوانده اضافه نموده که تقاضای تمام حقوق مالی خود را دارم که قبلا به شرح فوق بیان شده است و تقاضای اجرتالمثل ایام زندگی مشترک را دارم تاریخ شروع زندگی مشترک 1379/01/01 بوده تا تاریخ 1392/07/10 ادامه داشته است تقاضای کارشناس و تعیین آن را دارم بنده قصد تبرع نداشتهام و کارهای متعارف منزل را انجام دادهام و دو فرزند بزرگ کردم وضعیت زندگی خوب بوده است سپس دادگاه جهت تعیین میزان اجرتالمثل ایام زندگی مشترک زوجه از تاریخ 1379/01/01 لغایت 1392/07/12 موضوع را به کارشناس ارجاع نموده و کارشناس منتخب دادگاه به شرح نظریه کتبی تقدیمی مجموع اجرتالمثل ایام زندگی مشترک زوجه را سیزده میلیون و چهارصد و هفتاد و شش هزار و نهصد و نود و شش تومان تعیین و اعلام نموده که مورد اعتراض زوج قرار گرفته و سپس دادگاه قرار ارجاع امر به هیات سهنفره کارشناسی را صادر و هیات کارشناسان نظریه خود را تقدیم و طی آن میزان اجرتالمثل استحقاقی زوجه را جمعا به مبلغ ده میلیون و ششصد و چهل و هشت هزار تومان تعیین و اعلام نمودهاند نظریه هیات کارشناسان به طرفین ابلاغ شد اعتراضی نسبت به آن در پرونده مشهود نیست سرانجام دادگاه با اعلام ختم رسیدگی به موجب دادنامه شماره --- - 1393/02/16 با اعلام اینکه مساعی دادگاه و داوران در برقراری صلح و سازش بین طرفین موثر واقع نگردیده و زوج اصرار بر طلاق دارد لذا با توجه به قاعده فقهی «الطلاق بید من اخذ بالساق» و به استناد ماده 1133 قانون مدنی و ماده 26 قانون حمایت خانواده مصوب سال 1391 گواهی عدم امکان سازش بین طرفین صادر و به آنان اجازه داده ظرف مدت سه ماه به یکی از دفاتر رسمی ثبت طلاق مراجعه و پس از وقوع طلاق نسبت به ثبت رسمی آن اقدام نمایند. نوع طلاق را رجعی اعلام و نفقه ایام عده را جمعا به مبلغ هفتصد و پنجاه هزار تومان تعیین نموده و در خصوص حقوق مالی زوجه توضیح داده که در مورد مهریه حکم مستقل صادر گردیده که در جریان پرداخت اقساط آن میباشد و در مورد نفقه معوقه پرونده مستقل در شورای حل اختلاف دارند که در اجرا میباشد بنابراین در مورد مهریه و نفقه معوقه دادگاه مواجه با تکلیف نمیباشد و زوج مکلف است که مبلغ 106480000 ریال بابت اجرتالمثل ایام زندگی مشترک از تاریخ 1379/01/01 لغایت 1392/07/12 طبق نظریه هیات کارشناسان که مصون از اعتراض مانده قبل از اجرای صیغه طلاق به زوجه پرداخت نماید. حضانت فرزندان مشترک به اسامی ف. 13 ساله و ط. سهساله با پدر میباشد و حق ملاقات برای مادر محفوظ و توافقی است. زوجه حسبالاقرار حامله و باکره نیست. پس از ابلاغ رای صادره زوجه نسبت به آن تجدیدنظرخواهی نموده که پس از طی تشریفات قانونی شعبه سوم دادگاه تجدیدنظر استان مرکزی وارد رسیدگی شده و در جلسه دادرسی مورخ 1393/07/15 که با حضور زوجین تشکیل گردیده زوجه تجدیدنظرخواه اظهار داشت مهریهام سی سکه بهار آزادی است که حکم اعسار صادر و مقرر شده که ده سکه نقدا پرداخت و بقیه هر چهار ماه یک سکه پرداخت شود و ایشان تابهحال حتی یک سکه هم نداده و باید مهریه مرا بدهد. جهیزیهام را نمیخواهم مستهلک شده و نفقه نیز تا 1393/06/31 پرداخت شد و بقیه را به هر ماه دویست و پنجاه هزار تومان تا روز طلاق راضی هستم در خصوص دارائی همسرم که شرط تا نصف دارائی داریم ایشان در سال 1378 با من ازدواج کرده و در این ایام یک منزل همسرم در تهران منطقه پنج خیابان... خریده و در سال 1386 اجاره داده و این ساختمان را همسرم دارد و 81 متر است و بالای چهارصد میلیون تومان ارزش دارد من با بدبختی زندگی کردم تا این منزل را خریدیم دو تا بچه داریم ایشان بیجهت میخواهد مرا طلاق دهد باید همه حق و حقوقم را بدهد و ملاقات با فرزندانم را میخواهم ولی توافق داریم که حضانت آنها با همسرم باشد ضمنا همسرم یک ماشین پراید 85 هم دارد من تا نصف دارائی را میخواهم. زوج تجدیدنظرخوانده اظهار داشت در خصوص نفقه قبول دارم از 1393/06/31 تا روز طلاق هر ماه دویست و پنجاه هزار تومان به ایشان بدهم و مهریه سال گذشته تقسیط شده که اقساط را پرداخت نکردهام و در خصوص ملاقات با فرزندان من مخالفتی ندارم پیش من باشند ایشان ملاقات کند و در خصوص نصف دارائی نیز ماشین من پراید مدل 1385 بود فروختم و ده سکه پیش همسرم را تهیه کردهام که روز طلاق پرداخت کنم و در خصوص منزل تهران که همسرم گفته این منزل 81 متر است در سال 1386 خریدم و سند هم به نام من شد ولی در سال 1391 یعنی مهر سال 1391 شش ماه قبل از تقدیم دادخواست طلاق این منزل را در حق مادرم صلح کردم یعنی صلح نکردم مال مادرم بود برگرداندم او پول داده و ارثیه بوده است. دادگاه بقیه مطالب و توضیحات طرفین را در خصوص منزل مسکونی زوج و چگونگی خرید آن در صورتمجلس منعکس و سرانجام با اعلام ختم رسیدگی بهموجب دادنامه شماره --- - 1393 مورخ 1393/07/16 اعتراض تجدیدنظرخواه را غیرموجه تشخیص و دادنامه تجدیدنظرخواسته را به شرح زیر اصلاح نموده است 1 - زوجین شرط مالی تا نصف دارائی ضمن عقد دارند و آن را امضا کردهاند و دادگاه بدوی به آن توجه نکرده است لذا با توجه به اینکه زوج در تهران مالک رسمی یک واحد آپارتمان 81 متری میباشد و اگرچه بیان کرده فقط سند رسمی به نام من بوده ولی بهای ملک را مادرم داده و شش ماه قبل از تقدیم دادخواست طلاق آن را به نام مادرم صلح کردهام سپس با تردید بیان کرده سند رسمی منتقل کردم و یک پراید داشتم برای پرداخت مهریه فروختم و هنوز مهریه را پرداخت نکردم برای روز طلاق سکههای اقساط مهریه را آماده کردهام که با توجه به وجود سند رسمی و اعتبار قانونی اسناد رسمی اظهارات زوج قابل قبول نمیباشد البته زوجه بیان کرده همسرم یک آپارتمان موروثی ارزانتری داشت آن را فروخت به مبلغ هفتاد میلیون تومان و منزل مذکور که سند به نام وی بوده را به مبلغ یکصد و بیست میلیون تومان خریداری کرد (در سال 1386 ) و این منزل اکنون چهارصد میلیون تومان ارزش دارد و زوج بیان داشته سیصد میلیون تومان بیشتر ارزش ندارد و منحیثالمجموع وفق ماده 29 قانون حمایت خانواده مصوب سال 1391 پرداخت اجرتالمثل ایام زناشوئی منافاتی با عمل به شرط دارائی ضمن عقد ندارد و با توجه به اینکه دادگاه مخیر است تا نصف دارائی زوج یا معادل آن را بنا به تشخیص خود در حق زوجه تملیک نماید و با توجه به اینکه قدر متیقن دارائی که زوج بعد از عقد به دست آورده و مدت زندگی مشترک و اوضاع و احوال قضیه زوج باید قبل از اجرای صیغه طلاق مبلغ سیصد میلیون ریال بابت عمل به شرط تا نصف دارائی ضمن عقد نکاح در حق زوجه پرداخت کند 2 - بنا بر اظهارات طرفین مهریه تقسیط شده که کل مهریه سی سکه بهار آزادی بوده و مقرر شده زوج ده سکه بهار آزادی از مهریه را بهصورت نقد و سپس هر چهار ماه یک سکه بهار آزادی از مهریه را تا استهلاک دین در حق زوجه پرداخت کند که زوج تاکنون ده سکه نقدی و اقساط را پرداخت نکرده و روز طلاق باید همه سکههای معوق را در حق زوجه قبل از طلاق بپردازد 3 - حسب اظهارات طرفین زوج نفقه زوجه را تا تاریخ 1393/06/31 پرداخت کرده در جلسه دادگاه تجدیدنظر توافق کردند که زوج از تاریخ 1393/06/31 تا روز طلاق هر ماه مبلغ دو میلیون و پانصد هزار ریال در حق زوجه پرداخت کند 4 - جهیزیه زوجه مستهلک شده و وی در این خصوص ادعایی ندارد 5 - احد از فرزندان مشترک به نام ف.که حدود چهارده سال سن دارد آزاد است میتواند نزد پدر یا مادر خود زندگی کند و حضانت فرزند دیگر به نام ط. که حدود سه سال میباشد با توجه به توافق طرفین با زوج است و زوجه میتواند در هر دو هفته یک مرتبه به مدت 48 ساعت از عصر روز چهارشنبه تا عصر روز جمعه با وی ملاقات کند 6 - با توجه به تعیین نفقه ایام عده و تمایل زوجه به جدا زندگی کردن خویش و اوضاعواحوال قضیه عبارت «... ولی ثبت طلاق منوط به ارائه گواهی کتبی حداقل دو شاهد مبنی بر سکونت زوجه مطلقه در منزل مشترک تا پایان عده است مگر اینکه زن رضایت به ثبت داشته باشد و سردفتر باید موضوع ماده 38 را کاملا اجرا نماید» از متن رای حذف میگردد. رای صادره به مدت سه ماه از تاریخ ابلاغ رای قطعی یا اتمام مهلت فرجامخواهی قابل اجرا است. لذا با اصلاحات مرقوم ضمن رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه دادنامه تجدیدنظرخواسته را تایید نموده است. پس از ابلاغ دادنامه اخیرالذکر به زوجین هر یک از آنان در مهلت قانونی با تقدیم دادخواست و لایحه فرجامی نسبت به آن فرجامخواهی نمودهاند که پس از طی تشریفات قانونی و وصول پرونده به دیوانعالی کشور جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است دادخواستهای فرجامی و لوایح طرفین به هنگام شور قرائت میگردد.
خانم پ.د. و آقای ع.ب. هر یک با تقدیم دادخواست نسبت به دادنامه شماره --- - 1393 مورخ 1393/07/16 شعبه سوم دادگاه تجدیدنظر استان مرکزی که در جهت اصلاح و تایید رای بدوی متضمن گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق به خواسته زوج انشاء گردیده اعتراض نمودهاند و اساس اعتراض زوج نسبت به رقم تعیینشده بابت اجرای شرط تا نصف دارائی ضمن عقد و نیز اساس اعتراض زوجه به اصل گواهی عدم امکان سازش صادره و قلت رقم تعیین شده بابت شرط مالی مقرر در سند ازدواج میباشد که اعتراضات هیچیک از آنان وارد و موجه نیست زیرا دادگاه محترم تجدیدنظر پس از استماع توضیحات طرفین در خصوص اموال و دارائی زوج که در دوران زوجیت خود با زوجه به دست آورده با لحاظ قدر متیقن دارائی زوج نامبرده را مکلف نموده که قبل از اجرای صیغه طلاق مبلغ سیصد میلیون ریال بابت اجرای شرط تا نصف دارائی ضمنالعقد در حق زوجه پرداخت نماید و اظهارات زوج در مرحله تجدیدنظر به شرح صورت جلسه دادرسی مورخ 1393/07/15 مبنی بر اینکه (... از همسرم ترسیدم که منزل را از چنگم در بیاورد من هم زدم به نام مادرم) مفید این معناست که اقدام زوج به تنظیم سند انتقال آپارتمان به نام مادرش قبل از تقدیم دادخواست طلاق در پرونده حاضر جنبه صوری داشته و به واقع انتقالی صورت نگرفته و آپارتمان مورد بحث میتواند جزء دارائی زوج محسوب و مشمول اجرای شرط تا نصف دارائی مقرر در سند ازدواج بوده باشد از اینرو ادعای زوج مبنی بر اینکه آپارتمان مورد بحث اساسا متعلق به مادرش بوده و به وی تعلق نداشته فاقد وجاهت بوده و قابلیت توجه و ترتیب اثر را ندارد در نتیجه مبلغ تعیین شده بابت شرط تنصیف دارائی مغایرتی با مقررات قانونی ندارد و در ارتباط با اعتراض زوجه هم تشخیص میزان استحقاق وی در دارائی زوج با دادگاه بوده و دادگاه هم با لحاظ کلیه عوامل موثر در قضیه میزان استحقاق وی را به مبلغ سیصد میلیون ریال تعیین و در حکم صادره مورد لحاظ قرار داده است که مبلغ تعیین شده با توجه به سنوات زندگی مشترک و اوضاع و احوال قضیه رقم متعارف و مناسبی محسوب میگردد بنابراین چون از ناحیه زوجین اعتراض موثر و موجهی که موجبات نقض دادنامه فرجامخواسته را فراهم سازد بهعمل نیامده و دادنامه مرقوم با توجه به اینکه زوج متقاضی طلاق زوجهاش بوده و طبق ماده 1133 قانون مدنی میتواند هر وقت که بخواهد زوجهاش را طلاق دهد و مخالفت و عدم رضایت زوجه در خصوص مورد موثر در مقام نمیباشد و همچنین اینکه در اجرای ماده 29 قانون حمایت خانواده مصوب سال 1391 کلیه حقوق ناشی از زوجیت استحقاقی زوجه در دادنامه مرقوم مورد لحاظ و لحوق حکم قرار گرفته موجها و منطبق بر موازین شرعی و مقررات قانونی اصدار یافته و از حیث ماهوی و از جهت رعایت اصول و قواعد دادرسی ایراد و اشکال موثر در تخدیش بر دادنامه مرقوم مترتب نمیباشد فلذا ضمن رد فرجامخواهی فرجامخواهان دادنامه فرجامخواسته ابرام میگردد.
رئیس و مستشار شعبه --- دیوانعالی کشور
عباسیان- کریمپور نطنزی