تاریخ دادنامه قطعی: 1393/11/07
شماره دادنامه قطعی: ---
پیام: زوجه تا پیش از نزدیکی تنها امکان ابراء نصف مهریه را دارد و نمی تواند تمام مهریه را ابراء کند.
در تاریخ 1393/01/24 آقای م.ل. به استناد رونوشت مصدق سند ازدواج شماره... - 1391/07/13 دفتر ازدواج حوزه ثبتی اسفراین دادخواستی به خواسته صدروحکم طلاق به طرفیت خانم م.الف. تقدیم و توضیح میدهد: «حسب تصویر سند پیوست با خوانده ازدواج دائم نمودهام و به دلیل مشکلاتی که پیش آمده و زوجه در زمان عقد میباشد، با تقدیم دادخواست تقاضای رسیدگی و صدور حکم طلاق را دارم.» لازم به توضیح ذیل رونوشت سند ازدواج اعلام میشود (برابر نامه ابراء شماره 76305 - 1391/07/16 دفتر اسناد رسمی... اسفراین کل تعداد چهار صد و چهارده سکهها در سند ازدواج شماره... - 1391/07/13 به زوج ابراء نموده است و امضا زوجین، سردفتر ازدواج...) آقای م.غ. وکیل پایه یک دادگستری با تقدیم وکالتنامه، خود را وکیل زوجه معرفی میکند و نیز خانم م.خ. با ارائه وکالتنامه بهعنوان وکیل زوج در پرونده ملاحظه میکند. شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی اسفراین به موضوع رسیدگی و در تاریخ 1393/02/28 در وقت مقرر با حضور وکلای طرفین و زوجین تشکیل جلسه میدهد. وکیل زوج اظهار میدارد: «تقاضای به شرح دادخواست تقدیمی است و توضیح میدهد در حال حاضر موکل متوجه پروندههای مطروحه که زوجه ذینفع درآن است، شده و پروندهها در دادگاه کیفری استان مطرح است و در صورت ضرورت شماره پروندهها را ارائه خواهم داد و موضوع پروندهها با حیثیت و شخصیت موکل مغایر است. زوجه باکره است و در منزل پدرش زندگی میکند. طبق فاکتورهای پیوست شده موکل برای خوانده جهیزیه و طلا خریداری نموده است و در ید او میباشد. زوجه تمام مهریه خود را در قبال نصف یک باب منزل مسکونی که مبایعهنامه آن پیوست میباشد، بذل نموده و دریافت کرده است که با صدور حکم طلاق چون باکره است زوجه مستحق دریافت نصف موضوع مهریه میباشد و در صورت نیاز موکل دارای گواهانی است که در این مورد حاضرند گواهی بدهند (لازم به توضیح تصویر است بیع نامه ادعای آن هم با حروف ریز کاملا خوانا و مفهوم نیست.) موکل مالی ندارد.» وکیل زوجه اظهار میدارد: «اینجانب تقاضای تحقیق از آقای س. را دارم. ایشان آگاهی کامل و علم به موضوع داشته و با وصف فوق به خواستگاری موکل آمدند و او را به عقد خود درآورده است. با تقاضای زوج موکل بخشی از مهریه خود را گذشت نموده و النهایه ملک را از زوج خریداری کرده است و خریدوفروش ملک ارتباطی به مهریه ندارد. اگر همکارم مدعی نصف مهریه است، در جواب باید گفت بخشی از هزینههای ادعائی از نصف مهریه بیشتر باشد، که اینگونه نیست. به هر حال در صورت اجرای طلاق موکل تقاضای حقوق قانونی ازجمله مهریه - جهیزیه (مطابق با قبض اقساطی) و تنصیف و نحله را دارد.» دادگاه زوجه را برای معاینه و آزمایش بارداری به پزشکی قانونی معرفی میکند. پزشکی قانونی اسفراین در تاریخ 1393/03/10 به دادگاه اعلام میکند خانم م.الف. فرزند م. در تاریخ 1393/03/07 مورد معاینه قرار گرفت و دستگاه تناسلی نامبرده توسط متخصص زنان معاینه شد. پرده بکارت نامبرده از نوع حلقوی - سالم و غیر مدخوله است. نامبرده در حال حاضر باکره محسوب میگردد و نتیجه آزمایش به عمل آمده وی باردار نمیباشد. دادگاه به طرفین دعوا اخطار میکند گواهان خود را در خصوص تمکین یا عدم تمکین زوجه به دادگاه معرفی کنند. در تاریخ 1393/03/18 قرار ارجاع امر به داوری را صادر میکند. داور زوج در تاریخ 1393/04/02 به دادگاه اعلام میکند تلاش برای صلح و سازش بین زوجین موثر واقع نشده است. دادگاه در تاریخ 1393/04/17 با حضور وکلای طرفین تشکیل جلسه داده و وکیل زوج تقاضای صدور رای را مینماید. داور زوجه در صفحه 42 نظریه خود را به دادگاه ارائه میدهد. وکیل زوج در تاریخ 1393/05/20 به دادگاه اعلام میکند: «زوجه باکره است، مهریه او باید نصف گردد و سهم او شامل 4/1 از منزل مسکونی میباشد. زیرا برابر بیعنامه زوجه با بذل مهریه خود، نصف منزل مسکونی را دریافت داشته است. در حالی که باکره است.» در تاریخ 1393/05/15 مشاور دادگاه توضیح میدهد: «چون زوج متقاضی طلاق میباشد و زوجه مهریه خود را ابراء کرده و نظرات داوران عقیده به صدور حکم طلاق را دارم.» دادگاه پایان رسیدگی را اعلام و طی رای شماره --- - 1393/05/26 با شرح دعوای خواهان و اظهارات وکلای طرفین و اینکه زوجه در دوران عقد بسر میبرد و باکره است؛ طبق فاکتورهای پیوست طلا و جهیزیه خریداری شده و زوجه تمام مهریه خود را در قبال نصف منزل مسکونی بذل و دریافت نموده است. استدلال میکند: «زوجه کل مهریه خود را به زوج ابراء نموده و تلاش داوران منتهی به سازش زوجین نشده و با توجه به نظریه قاضی مشاور دادگاه دعوای خواهان را ثابت دانسته، ضمن صدور گواهی عدم امکان سازش، مستندا به مواد 1133 - 1143 - 1148 - 1143 قانون مدنی دادگاه به خواهان اجازه میدهد که با مراجعه به یکی از دفاتر رسمی ثبت طلاق و مسترد نمودن جهیزیه به زوجه، وی را مطلقه نماید. نوع طلاق بائن است.» پس از ابلاغ رای آقای م.ل. با وکالت خانم م.خ. نسبت به آن تجدیدنظرخواهی میکند. شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان خراسان شمالی به موضوع رسیدگی و طی رای شماره --- - 1393/07/06 به استناد مادتین 348 و 358 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال 1379 رای تجدیدنظرخواسته را تایید و استوار مینماید. رای در تاریخ 1393/08/04 به وکیل زوج ابلاغ و خانم م.خ. در تاریخ 1393/08/21 نسبت به آن فرجامخواهی میکند که پرونده پس از تبادل لوایح به دیوانعالیکشور ارسال و برای رسیدگی به این شعبه ارجاع میگردد.
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل است. پس از قرائت گزارش آقای طیبی عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده، چنین رای میدهد:
بر دادنامه فرجامخواسته به جهات ذیل ایراد وارد است:
اولا: با توجه به استناد طرفین دعوا به قرارداد عادی مورخ 1391/07/16 ، چون مفاد آن به خصوص موضوع قرارداد، خوانا نیست؛ لذا اقتضاء دارد دادگاه محترم به آنان اخطار نموده تا رونوشت خوانا از آن تهیه و تقدیم نمایند. ثانیا: در ذیل رونوشت سند ازدواج قید شده است: «برابر ابراءنامه شماره 1391/07/06 دفتر اسناد رسمی شماره... - حوزه ثبتی اسفراین زوجه کل تعداد چهار صد و چهار سکه را در سند ازدواج شماره... - 1391/07/13 به زوج ابراء نموده است.» نظر به اینکه ملاحظه رونوشت مصدق از ابراءنامه مذکور ضرورت دارد، لذا به خواهان (فرجامخواه) اخطار شود رونوشت خوانا و کامل آن را تهیه و تقدیم دادگاه نماید، یا رونوشت آن از دفترخانه مذکور مطالبه شود تا موضوع آن مورد بررسی قرار گیرد. ضمنا حسب سند ازدواج تعداد مهریه چهارصد عدد سکه بهار آزادی است. ثالثا: مهریه زوجه علاوه بر سکههای مذکور مبلغ یکصد و پنجاه میلیون ریال در قبال دو برگ چکهای اقساطی است که قرار شد زوج به زوجه بپردازد. در پرونده در خصوص مبلغ مذکور بررسی نشده و معلوم نیست آیا زوجه مبلغ یاد شده را وصول کرده است یا نه؟ فلذا ملاحظه سوابق امر و اخذ توضیح از طرفین در این خصوص ضرورت دارد. رابعا: حسب تصویرهای مصدق فاکتورهای پیوست اقلام مربوط به جهیزیه از سوی زوج خریداری شده و وکیل زوج در این خصوص توضیحات لازم را داده است. ولی شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی اسفراین در رای صادره توضیح میدهد: «... دعوای خواهان را وارد دانسته و ضمن صدور گواهی عدم امکان سازش، مستندا به مواد 1133 - 1143 و 1148 قانون مدنی به خواهان اجازه داده میشود که با مراجعه به یکی از دفاتر رسمی ثبت طلاق و «استرداد جهیزیه» به زوجه وی را مطلقه نماید.» لذا با توجه به فاکتورهای پیوست پرونده، مسترد نمودن اقلام جهیزیه به زوجه که از سوی زوج خریداری شده، توجیه قانونی ندارد و اقتضاء امر این بوده است تا دادگاه در این خصوص از طرفین توضیحات لازم اخذ و سپس مبادرت به اتخاذ تصمیم مینمود. خامسا: حسب مندرجات پرونده زوجه باکره است. لذا به استناد ماده 1092 قانون مدنی به هنگام طلاق از شوهر خود نصف مهریه به او تعلق میگیرد. چنانچه زوج مازاد از نصف را قبلا داده باشد، میتواند مازاد را استرداد کند. از طرفی چون زوجه باکره میباشد، فقط میتوانست نصف مهریه که به او تعلق میگیرد ابراء نماید نه تمام مهریه را. مضافا به اینکه روشن نشده است ما به ازاء واگذاری نصف خانه مسکونی چه بوده است و قرارداد عادی هم خوانا و گویا نیست تا موضوع بررسی گردد. لذا بنا بهمراتب عنوان شده و جهات نقائص ماخوذه که بهطور مستوفی درج گردیده است، رسیدگی در وضعیت فعلی نارسا است و به استناد بند الف ماده 401 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب سال 1379 رای فرجامخواسته نقض و پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه محترم اول دادگاه تجدیدنظر استان خراسان شمالی ارجاع میگردد.
رئیس و مستشار شعبه --- دیوانعالیکشور
طیبی - اسلامی