تاثیر استفاده طولانی از شناسنامه بر دعوی ابطال سند سجلی

تاریخ دادنامه قطعی: 1395/02/27
شماره دادنامه قطعی: ---

پیام: استفاده از سند سجلی(شناسنامه) به مدت طولانی و الصاق عکس به آن؛ اماره پذیرش تعلق سند سجلی به مدعی می‌باشد؛ بنابراین حکم بر بطلان دعوی ابطال سند سجلی صادر خواهد شد.

رای دادگاه بدوی

شماره پرونده: --- شماره دادنامه: --- تاریخ: 1394/11/17

رای دادگاه

در خصوص دادخواست ز. ی. فرزند ع. به طرفیت اداره ثبت احوال شهرری دایر بر ابطال سند سجلی به شماره سریال 18/141376 د و شماره شناسنامه -* - 1351/03/05 از حیث تاریخ تولد و الزام اداره خوانده به صدور سند سجلی جدید با تاریخ تولد 1357/10/01 و قید سایر مشخصات مندرجه در شناسنامه خواهان، بدین توضیح که شناسنامه موضوع دعوی متعلق به خواهر بزرگتر وی بوده که در تاریخ 1351/03/05 به دنیا آمده و در آبان ماه 1357 فوت نموده و والدین خواهان با توجه به علاقه ای که به فرزند متوفی داشته از یک طرف و بروز و وقوع درگیریهای ایام انقلاب اسلامی و تعطیلی مکرر ادارات دولتی و سرگردانی مردم در مراجعات خویش به ادارات دولتی از جمله ثبت احوال از طرف دیگر، ضمن عدم اقدام به اخذ شناسنامه جهت خواهان متاسفانه شناسنامه خواهر متوفی را جهت وی منظور و در این میان تاریخ تولد واقعی خواهان مفقود و با تاریخ قدیم منظور می‌گردد، خوانده در اجرای اصل تناظر مبادرت به ارائه دفاعیه خویش طی لایحه شماره 3476 /ق 16/108 مورخ 94/11/4 نموده و بیان داشته خواسته خواهان تغییر تاریخ تولد بوده و نه ابطال و مضافا اینکه شهادت شهود خواهان تلقینی بوده است و دیگر آنکه خواهان در شعبه دوم دادگاه حقوقی شهرستان ری سابقا طرح دعوی نموده که رد شده و همچنین طی دادنامه شماره --- شعبه --- دادگاه حقوقی تهران دعوی خواهان رد گردیده است و البته در توضیح این دلایل بدون ارائه رای و مدارک مربوط به شعبه دوم دادگاه حقوقی شهرری، دادنامه شماره --- شعبه --- دادگاه عمومی حقوقی تهران را در لف منضمات خویش تقدیم که با ملاحظه مفاد دادنامه مذکور روشن می‌شود که دادنامه مذکور مربوط به خانم ز. ی. بدون ذکر نام پدر و در مورد دارنده سند سجلی شماره 287 با تاریخ تولد 62/4/17 بوده است و احراز می‌گردد مستندات تقدیمی خوانده به کلی خروج موضوعی از ادله قابل توجه در خصوص دعوی خواهان دارد چرا که سند سجلی فعلی خواهان به شماره -* با تاریخ تولد 1351/03/05 می‌باشد و خواهان برخلاف ادعای خوانده، نه دعوی تغییر سن که بنا بر ستون خواسته دادخواستِ ابطال سند سجلی را مطرح نموده است و شهود وی نیز در این خصوص شهادت داده اند و البته با توجه به اینکه اظهارات شهود در جلسه دادگاه و در زمان رسیدگی و دادرسی به صورت معمول اخذ گردیده، دفاع خوانده بر این مبنا که شهودِ وی تلقینی بوده از دو جهت مردود است، اول اینکه خوانده در جلسه دادگاه و دادرسی حاضر نبوده و صرفا اکتفا به تقدیم لایحه نموده است و دوم اینکه ارزش و اعتبار شهادت شهود مستفاد از ماده 241 قانون آیین دادرسی مدنی با دادگاه می‌باشد که در خصوص دعوی خواهان دادگاه علاوه بر مستندات تقدیمی وی و اخذ اظهارات شهود در جلسه دادگاه مبادرت به معرفی و اعزام خواهان نزد کارشناس پزشکی قانونی مربوطه نموده و کارشناس منتخب پزشکی نیز طی نظریه شماره 2050 - 94 مورخ 94/11/11 (ص 22 پرونده) بیان داشته... از خانم ز. ی. فرزند ع. به شماره شناسنامه -* دارنده کارت ملی ----- صاحب عکس الصاقی امضا شده معاینات پزشکی لازم از جمله وضعیت چگونگی رشد موها و بافت چربی زیرپوست تورگور پوست، بررسی استخوانی و مفاصل و وضعیت فیزیولوژی نامبرده و مطالعه و بررسی دندانها و سطح جونده دندانها و مشاوره انجام شده با متخصص رادیولوژی و سایر علائم و یافته های موجود در بررسیهای صورت گرفته سن واقعی نامبرده سی و هفت سال تعیین می‌گردد بناء علی هذا دادگاه از آنجا که آنچه به عنوان سند سجلی هر فرد ارائه می‌گردد ضرورت دارد مطابق با واقع و صحت مندرجات آن با نمود خارجی آن باشد که در فرض معنونه، این حق خواهان با توجه به اوضاع اعلامی وی در زمان صدور شناسنامه (مصادف شدن با ایام وقوع انقلاب شکوهمند اسلامی) آنهم در زمانی که خود قادر به تغییر این واقعه نبوده در لف فقد قرار گرفته و به لحاظ نوع و جنسیت خواهان استفاده از شناسنامه دیگری آنهم با سنوات اضافه بر تاریخ تولد واقعی وی تالمات روحی عدیده ای را موجب خواهد بود به نحوی که گاها بر جایگزینی جبران آن چیزی متصور نمی گردد، لهذای امر دعوی وی را محرز و مسلم تشخیص و مستندا به ماده مرقوم ( 241 ) و مواد 2 و 257 قانون آیین دادرسی مدنی و ماده 995 قانون مدنی حکم بر ابطال سند سجلی شماره -* با تاریخ تولد 1351/03/05 و الزام اداره خوانده به صدور سند سجلی با تاریخ تولد واقعی وی 1357/10/01 و قید سایر مندرجات نامبرده صادر و اعلام می‌نماید. رای صادره حضوری و ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر استان تهران می‌باشد.

دادرس شعبه --- دادگاه عمومی حقوقی تهران- امراله عربی

رای دادگاه تجدیدنظر استان

شماره پرونده: --- شماره دادنامه: --- تاریخ: 1395/02/27

رای دادگاه

تجدیدنظرخواهی اداره ثبت احوال شهرستان ری نسبت به دادنامه شماره --- مورخ 94/11/17 صادره از شعبه --- دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن حکم بر ابطال سند سجلی شماره -* با تاریخ تولد 1351/10/01 و الزام تجدیدنظرخواه به صدور سند سجلی با تاریخ تولد 1357/10/01 با قید سایر مندرجات صادر گردیده است وارد می‌باشد و بر استدلال و استنباط محکمه نخستین خدشه و اشکال قانونی وارد است و دادنامه معترض عنه شایسته تایید نمی‌باشد زیرا خواهان ادعا کرده سند سجلی موضوع دعوی به خواهرش که در طفولیت فوت نموده تعلق داشته و بعد از ولادت وی همان شناسنامه به وی اختصاص یافته ،لیکن گواهی ولادت خویش یا گواهی فوت صاحب اصلی شناسنامه را تقدیم نکرده و دلایل و مدارک کافی جهت اثبات ادعای خودش ابراز ننموده ،به علاوه اظهارات شهود تعرفه شده تلقینی به نظر میرسد و برای دادگاه ایجاد قطع ویقین در صحت ادعای خواهان نمی‌نماید. نظریه کارشناس که قدر متیقن سن خواهان را اعلام نموده نیز موضوعیت نداشته و به عنوان دلیل قابل استناد نیست از طرفی خواهان تاکنون از سند سجلی مذکور استفاده نموده و عکس خویش را به آن الصاق نموده که این خود نشانه پذیرش تعلق سند به وی می‌باشد بنابراین دادگاه ادعای تجدیدنظرخواه را وارد می داند ،مستندا به ماده 358 از قانون آیین دادرسی مدنی، ضمن نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته ،حکم بر بطلان دعوی خواهان صادر می‌نماید رای صادره قطعی است.

شعبه --- دادگاه تجدیدنظر استان تهران - رئیس و مستشار

سید سعید‌ میرحسینی - محمدترابی

منبع
برچسب‌ها