تاریخ دادنامه قطعی: 1394/09/29
شماره دادنامه قطعی: ---
پیام: فرجام خواهی شاکی پس از اعلام رضایت کتبی و بدون قید و شرط،غیر قابل پذیرش است.
در تاریخ 1393/10/08 آقای ن. ن. طی شکایتی خطاب به دادسرای عمومی و انقلاب ز. علیه همسرش و. ق. شکایت نموده است که با توجه به اینکه اخیرا از خودش و فرزند 11 ساله متولد از همسرش به نام اشکان آزمایش DNA گرفته و مشخص شده است که فرزند از وی نمیباشد از همسرش و فردی به نام م. ل.ن. که به گفته همسرم با هم رابطه نامشروع داشتهاند شاکی میباشم. پرونده به شعبه چهارم بازپرسی ارجاع شده و بازپرسی در تاریخ 1393/10/10 با توجه به نوع اتهام (زنای محصنه) قرار عدم صلاحیت صادر و پرونده را به دادگاه کیفری استان ارسال میکند. شعبه اول دادگاه کیفری یک زاهدان در تاریخ 1393/10/23 از شاکی تحقیق و اظهارات او را به تفصیل استماع میکند. سپس از تاریخ 1394/03/24 از خانم گ. ظ. به عنوان گواه و م. ل.ن. به عنوان متهم تحقیق مینماید که متهم و گواه هیچکدام اظهارات شاکی را تایید نمینمایند. ضمنا تلاش دادگاه برای شناسائی آدرس و. ق. به نتیجه نمیرسید متعاقبا در تاریخ 1394/04/25 به دادگاه مراجعه و رضایت خود را نسبت به شکایت اعلام شده کتبا اعلام مینماید. در نتیجه دادگاه در تاریخ 1394/04/25 طی دادنامه شماره --- چنین اتخاذ تصمیم مینماید: در خصوص شکایت آقای ن. ن. علیه همسرش خانم و. ق. و آقایان 1 - م. ل.ن. 2 - م. س. بدین شرح که شاکی اظهار داشته حدود 24 الی 25 سال جلوتر با خانم و. ق. ازدواج کردهام بچهدار نمیشدیم تقصیر از من بود بعد از حدود دوازده الی سیزده سال یک بچه که پدر و مادرش از همدیگر جدا شده بودند را از ک. به سرپرستی قبول کردیم از دو سال پیش آقای م. ل.ن. را همسرم به عنوان راننده سرویس همان بچه انتخاب کرده بود و از این طریق راه پای وی به خانه ما باز شد ده سال قبل همسرم حامله شد و وضع حمل کرد من تا هفت الی هشت ماه جلوتر نمیدانستم که این بچه مال من نیست آن فرزند را ا. نام نهادیم، چندی قبل با همسرم دعوا و جر و بحث نمودیم که همسرم گفت برو بدبخت بیچاره بمیر ا. مال تو نیست ولی نمیگفت این بچه از چه کسی میباشد من به م. ل.ن. مشکوک بودم او برای اینکه بیگناهی خود را ثابت کند به من اجازه داد که یک سرنگ خون از دستش بکشم و این خون را به آزمایشگاه بردم و ا. را نیز برده و در آنجا از او هم خون گرفتم پس از آزمایش مشخص شد بچه متعلق به م. ل.ن. میباشد از من هم خون گرفتند که مشخص شد بچه متعلق به من نیست این آزمایشات را به خانه آورده بودم همسرم همه را پاره کرده یا آتش زده، از آقای م. س. نیز شکایت دارم که بعد از اینکه برای درمان به شیراز رفته بودم و برگشتم دیدم که همسرم با او درخانه مجردی دارد زندگی میکند صد در صد وی هم با همسرم زنا کرده است، شاکی در مورخه 1394/04/25 به دادگاه مراجعه و رضایت کتبی و بدون قید و شرط خود را از متهمین اعلام مینماید، دادگاه صرفنظر از رضایت کتبی و بدون قید و شرط شاکی به دلیل عدم کفایت دلیل بزه انتسابی به متهمین صدرالاشاره را محرز و مسلم ندانسته مستندا به حاکمیت اصل برائت و مواد 4 و 383 قانون آیین دادرسی کیفری قرار منع تعقیب صادر و اعلام مینماید رای صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل فرجامخواهی در دیوان عالی محترم کشور میباشد. دادنامه در تاریخ 1394/05/20 به شاکی ابلاغ میشود و وی در تاریخ 1394/05/15 طی لایحه کوتاهی تقاضای فرجامخواهی مینماید که به هنگام شور قرائت خواهد شد. به هر حال پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است. هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای علی رازینی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای حمید درخشان نیا دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر صدور رای شایسته برابر موازین قانونی مورد تقاضاست. در خصوص دادنامه شماره --- فرجامخواسته مشاوره نموده چنین رای میدهد:
فرجامخواهی آقای ن. ن. نسبت به دادنامه صادره از شعبه اول دادگاه کیفری استان س. که طی آن حکم برائت متهمان را صادر نموده است با توجه به اینکه فاقد هرگونه استدلال حقوقی است و به خصوص پس از اعلام گذشت و رضایت منجر به مطرح شده است وارد نمیباشد به استناد بند الف ماده 469 آیین دادرسی کیفری دادنامه معترضعنه تایید و ابرام میشود.
رئیس و عضو معاون و عضو معاون شعبه --- دیوان عالی کشور
علی رازینی - احمد خان بیگی - محسن یکتن خدایی