تاریخ دادنامه قطعی: 1393/10/23
شماره دادنامه قطعی: ---
پیام: چنانچه در غیاب زوجه، زوج زن های غریبه به منزل ببرد مصداق بارز سوء رفتار و سوءمعاشرت با زوجه محسوب میشود.
خانم ز.الف. فرزند م. با وکالت آقای م.ز. دادخواستی بهطرفیت آقای م.ح. و به خواسته صدور حکم طلاق تقدیم کرده و با استناد به فتوکپی سند ازدواج به شماره ترتیب 4266 مورخ 1388/08/08 دفتر رسمی ازدواج شماره... حوزه ثبت تهران و شناسنامه زوجه و وکالتنامه توضیح داده است موکل به موجب سند ازدواج فوقالذکر در تاریخ 1388/08/08 با خوانده ازدواج نموده و در حال حاضر قادر به ادامه زندگی مشترک نمیباشند موکل در مفارقت جسمانی کامل بهسر میبرد که این امر باعث مفسده میگردد که موارد فوق به تایید شاهدین رسیده که حاضر به ادای شهادت نزد آن مقام محترم هستند لذا درخواست صدور حکم طلاق را دارم. شعبه --- دادگاه خانواده تهران در وقت مقرر با حضور وکیل خواهان و در غیاب خوانده تشکیل شده است وکیل خواهان اظهار داشته موکل در سال 88 با خوانده ازدواج نموده و معالاسف بیش از یک سال است که موکل را از منزل مسکونی بیرون نموده و با اقدامات خود به تعهدات و شروط مندرج در عقدنامه عمل نکرده است بهطوریکه موکل را در عسروحرج شدید قرار داده و در حال حاضر در بلاتکلیفی قرار گرفته است این مفارقت جسمانی تالی فاسد دارد و موکل در بلاتکلیفی است و به لحاظ عدم پرداخت نفقه و تشکیل پروندههای متعدد منجمله مهریه- تمکین- ازدواج مجدد- دلایلی است که موکله در عسروحرج شدید است بهطوریکه خوانده اجازه ازدواج سوم خود را از دادگاه اخذ کرده درحالیکه فاقد مسکن مستقل هم میباشند که موارد فوق مورد تایید شاهدین قرار گرفته و حاضر به ادای شهادت هستند موکل از مهریه حاضر به بذل تعدادی از مهریهاش در قبال طلاق است دادگاه قرار ارجاع امر به داوری را صادر کرده است داور زوجه به شرح لایحه ثبت شده به شماره 891 - 1392/05/23 نظریه خود را مبنی بر عدم توفیق در حصول سازش زوجین اعلام کرده است. داور تعیین شده از سوی دادگاه برای زوج اظهار داشته به لحاظ نداشتن شماره تلفن تماس با زوج اظهارنظر داوری مقدور نمیباشد. دادگاه مجددا وقت رسیدگی تعیین کرده است در وقت مقرر دادگاه با حضور وکیل خوانده تشکیل شده است وکیل خوانده اظهار داشته مدافعات به شرح لایحه تقدیمی ثبت شده به شماره 1141 - 1392/06/20 میباشد در لایحه مذکور وکیل در مورد دریافت مهریه از سوی زوجه و ترک منزل از سوی وی و صدور حکم تمکین که قطعی شده و اینکه سوء رفتار و سوء معاشرت نداشته اشاره شده است وکیل خوانده توضیح داده که نظریه داور تعیین شده از سوی دادگاه برای زوج را قبول ندارد و برای او داور تعیین میکند با انتخاب داور از سوی وکیل زوج نامبرده نظریه خود را به شرح لایحه شماره 1241 - 1392/07/01 اعلام و اظهار داشته زوج آمادگی جهت فراهم نمودن زندگی زناشویی با امکانات کامل را داشته و همسر خود را دوست دارد و حاضر به جدایی نمیباشد. شعبه --- دادگاه خانواده تهران به موجب رای شماره --- - 1392/07/08 در خصوص دعوی خانم ز.الف. فرزند م. با وکالت آقای م.ز. و بهطرفیت آقای م.ح. فرزند ع. با وکالت آقای م.م. و به خواسته صدور حکم طلاق بدین شرح که وکیل خواهان اعلام داشته موکل در سال 88 به عقد ازدواج دائم زوج درآمده و فاقد اولاد مشترک میباشند بیش از یک سال است زوج خواهان را از منزل بیرون نموده و زوجه در عسروحرج شدید بهسر میبرد و... وکیل خوانده در دفاع وی اظهار داشته بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک زوجه مهریه را مطالبه نموده است با توجه به صدور حکم تمکین زوجه حاضر به تمکین نبوده زوج سابقه سوء معاشرت نداشته که موجبات عسروحرج را برای زوجه فراهم نماید و زوج حاضر به طلاق و جدائی نمیباشد لذا دادگاه با توجه به مفاد دادخواست تقدیمی و تصویر مصدق سند رسمی ازدواج وجود علقه زوجیت بین طرفین را احراز کرده و به لحاظ اینکه به دلیل اختلافات حادث شده بیش از یک سال است که جدا از یکدیگر زندگی میکنند و حسب اوراق پرونده بین آنان دعاوی متعدد طرح شده است و از طرفی تلاش دادگاه و داوران جهت ایجاد تفاهم بین آنان موثر واقع نشده است و اینکه دوام زوجیت موجب وقوع زوجه در عسروحرج شدید تشخیص میگردد و استمرار بلاتکلیفی بین طرفین عسروحرج بیشتری را بر آنان تحمیل خواهد کرد لذا نظر به اینکه زوجین در مورد مهریه پرونده در مرحله اجرای احکام مدنی داشته و به شرح مفاد صورتجلسات دادرسی مورخ 1391/11/15 و 1391/12/19 و 1392/02/25 متفقا توافقی به طلاق توافقی دادخواست تقدیم نمودهاند که متعاقب آن زوجه نیز برابر اقرارنامه رسمی به شماره 84908 مورخ 92/3/11 تمامی مهریه خود را بر زوج بری نموده است لذا زوج از تقدیم دادخواست توافقی امتناع نموده است مستندا به مواد 20 - 24 - 27 - 31 - 32 - 33 و 37 قانون حمایت خانواده و ماده 1130 قانون مدنی حکم به طلاق زوجه صادر و زوج را مکلف مینماید زوجه را مطلقه نماید و در صورت امتناع زوج به زوجه اجازه داده میشود پس از قطعیت دادنامه با مراجعه به دفتر طلاق در اجرای تبصره ذیل ماده 33 از قانون فوقالذکر خودش را مطلقه نماید و با توجه به اینکه زوجه تعداد یک عدد سکه بهار آزادی را در قبال طلاق به شوهرش بذل نموده و طلاق خلعی را انتخاب کرده و به وکالت از زوج قبول بذل نموده نسبت به ثبت رسمی آن اقدام کند طلاق مزبور خلع مدخوله نوبت اول میباشد زوجین فرزند مشترک ندارند و زوجه در این پرونده ادعای دیگری مطرح نکرده است مدت اعتبار حکم طلاق 6 ماه پس از تاریخ رای فرجامی یا انقضاء مهلت فرجامخواهی است. آقای م.ح. با وکالت آقای م.م. نسبت به دادنامه یادشده تجدیدنظرخواهی به عمل آورده است که پس از پاسخ تجدیدنظرخوانده شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان تهران در وقت فوقالعاده تشکیل و به موجب رای شماره --- - 1392/08/27 تجدیدنظرخواهی آقای م.ح. با وکالت آقای م.م. و نسبت به دادنامه شماره --- - 1392/07/08 صادره از شعبه --- دادگاه خانواده تهران که متضمن حکم طلاق با بذل یک عدد سکه بهار آزادی به علت عسروحرج میباشد را وارد دانسته با این استدلال که اولا زوجه به موجب دادنامه --- - 1390/12/07 شعبه --- دادگاه خانواده تهران محکوم به تمکین شده است ثانیا زوجه ادعا نموده که یک سال است با زوج مفارقت جسمانی دارد در این خصوص دلایل و مدارکی که دلالت بر صحت ادعای وی باشد به محکمه ارائه ننموده است ثالثا زن نمیتواند به بهانه اینکه زوج دارای منزل مستقل نمیباشد از تمکین امتناع نماید زیرا از موانع شروع تمکین نیست چنانچه زن خواهان مسکن مستقل باشد باید به دادگاه مراجعه و دادگاه پس از رسیدگی مسکن مناسب را تشخیص و بر این اساس اتخاذ تصمیم نماید. رابعا تجدیدنظرخوانده در خصوص سوء رفتار زوج و نیز استنکاف وی از پرداخت نفقه دلایل و مدارک محکمهپسند ارائه نکرده است لذا با نقض رای تجدیدنظرخواسته حکم بر رد دعوی خواهان اصلی (زوجه) صادر کرده است. خانم ز.الف. نسبت به دادنامه فوقالذکر فرجامخواهی به عمل آورده است که پس از پاسخ وکیل فرجامخوانده پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است. این شعبه به موجب رای شماره --- - 1393/02/28 به شرح بینالهلالین زیر رای مذکور را نقض کرده است ((فرجامخواهی وارد و پرونده دارای نواقص تحقیقاتی است زیرا: نظر به احراز عسروحرج زوجه توسط دادگاه نخستین ضرورت داشته دادگاه تجدیدنظر استان تهران با تعیین وقت رسیدگی و دعوت زوجین از نامبردگان در مورد نحوه رفتار زوج با زوجه با توجه به مندرجات پرونده ازجمله پیامکهای مکتوبشده ارسالی از سوی زوج و پرونده توافق زوجین در مورد طلاق و سایر حقوق مالی تحقیق نموده سپس با ارجاع امر به واحد مددکاری اجتماعی دادگاههای تجدیدنظر استان تهران از مددکار اجتماعی میخواست در مورد اختلافات زوجین و ازدواج مجدد زوج و نحوه رفتار زوج با زوجه در ایام زندگی مشترک و دوره مفارقت جسمانی از زوجین تحقیق به عمل آورده سپس از همسایگان و مطلعین محلی و بستگان زوجین با حضور در محل سکونت زوجین در ایام زندگی مشترک تحقیق نموده و در مورد نحوه رفتار زوج با زوجه نظریه خود را اعلام دارد سپس با توجه به مجموع محتویات پرونده نسبت به صدور رای مقتضی اقدام مینمود. لذا بنا به مراتب فوق و نقص تحقیقات به استناد بند الف ماده 401 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی رای فرجامخواسته را نقض و رسیدگی مجدد به پرونده به شعبه دوم دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران ارجاع میگردد)) شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان تهران بهمنظور رفع نواقص تحقیقاتی وقت رسیدگی تعیین و در وقت مقرر با حضور تجدیدنظرخواه و وکیل او و تجدیدنظرخوانده تشکیل شده است تجدیدنظرخواه اظهار داشته اینجانب کل مهریه همسرم خانم ز.الف. را به درخواست ایشان پرداخت نمودم که قرار بود ایشان در منزل مشترکی که گرفته بودیم باهم به ادامه زندگی بپردازیم که بعد از گرفتن مهریه نیامد و درخواست جدایی داشت وکیل تجدیدنظرخواه اظهار داشته با توجه به اینکه زوجه مهریه خود را دریافت نموده و سهدانگ منزل مسکونی طبق سند رسمی به نام زوجه منتقل شده است که قرار بوده به زندگی مشترک ادامه دهند مهریهای برای بذل نداشتهاند که دادگاه بدوی در قبال طلاق آن را بذل نموده است و هیچگونه دلیل و موارد عسروحرج برای زوجه نمیباشد درخواست رد دعوی را دارم. تجدیدنظرخوانده اظهار داشته بنده از 110 عدد سکه خود 51 عدد سکه را گرفته و 59 عدد سکه طلا و سفر حج واجب خود را بابت طلاق بخشیدم ولی ایشان به هیچکدام از حرفهای خود عمل نکرد ایشان از من قصد اخاذی دارد و میگوید 50 میلیون بده تا طلاقت بدهم ولی بنده 50 عدد سکه را بابت توافقی که در دادگاه کردیم در دفترخانه اسناد رسمی بخشیدم و ایشان زیر تمام حرفهای خود زده که در sms هایش مشهود است که میخواهد اخاذی کند ادامه زندگی برایم غیرممکن است ایشان میخواهد مرا در این دادگاهها بکشد راجع به نفقه هیچ ادعایی ندارم در ذیل صورتجلسه قید شده است (موارد فوق مورد قبول اینجانب م.ح. نمیباشد م.ح.) سپس دادگاه از مددکاری اجتماعی خواسته در خصوص وضعیت اخلاقی و اجتماعی علت اختلاف زوجین تحقیق و نتیجه را اعلام دارند. مددکار اجتماعی دادگاههای تجدیدنظر استان تهران گزارش خود را طی شماره 93/111 ت- م مورخ 1393/06/12 (صفحات 55 و 56 پرونده) به دادگاه اعلام کرده است که با مراجعه به محل زندگی مشترک زوجین تحقیق به عمل آمد یک همسایه در محل که مدیر ساختمان محل سکونت زوجین نیز بوده اظهار نمود که زوجین از تابستان سال 90 زندگی مشترک خود را در آن محل شروع نموده و حدودا یک سال زندگی مشترک داشتند در آن مدت صدای دعوا و مشاجره زوجین خصوصا در روزهای تعطیل که خود وی در منزل حضور داشت شنیده میشد و یک مورد که وی حضور نداشته با تلفن یکی از همسایگان متوجه شده که زوجین درگیری داشته و زوج زوجه را مورد ضرب و شتم قرار داده و زوجه درخواست کمک مینمود و همسایگان با ورود به منزل شاهد ضرب و شتم زوجه توسط زوج بودهاند وی در خصوص وضعیت اخلاقی زوج اظهار نمود خود وی یک مورد زوج را در معیت زنی غیر در راهپله ساختمان مشاهده نموده بود و از همسایگان (فردی از همسایگان که از آن محل نقل مکان نموده) شنیده بود که بهطور مکرر شاهد بوده در ساعاتی که زوجه در محل کار خود بهسر میبرده و در غیاب زوجه زوج زنی غیر به منزل میآورده و همسایه مذکور شاهد بوده است. همسایه دیگر اظهار نمود در زمان زندگی مشترک زوجین صدای دعوا و کتککاری از منزل زوجین میشنیده است و صدای فحاشی زوج شنیده میشد و نحوه صدا دلالت بر کتککاری زوجه توسط زوج مینمود همسایه بعدی اظهار نمود یک مورد جیغوداد و فریاد زوجه از منزل زوجین شنیده میشد وی برای کمک به زوجه در منزل زوجین رفت و زوج منزل را ترک نمود و آنان زوجه را با سروصورت خونین و کتکخورده مشاهده نمودند مراتب جهت اطلاع و اتخاذ تصمیم مقتضی اعلام میگردد. سپس شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان تهران به موجب رای شماره --- - 1393/06/19 در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای م.ح. با وکالت آقای م.م. و نسبت به دادنامه شماره --- - 1392/07/08 شعبه --- دادگاه خانواده تهران که به موجب آن حکم به طلاق خلع نوبت اول صادر شده است را پس از توضیح در مورد نقض رای توسط آن شعبه و نقض رای مذکور در این شعبه و اعاده پرونده جهت رفع نقص تحقیقاتی و اینکه با تعیین وقت رسیدگی اظهارات زوجین را به شرح فوقالذکر منعکس کرده است سپس موضوع را به واحد مددکاری ارجاع که گزارش شماره 93/111 /ت/م مورخ 1393/06/12 حاکی از مشاجرات لفظی و سروصدای دعواهای خانوادگی زوجین توسط همسایگان تایید گردیده و همسایگان دعوی و کتککاری و فحاشی زوجین را تایید نموده که ترک منزل زوجه به جهات مذکور بوده است لذا دادگاه با غور و تدقیق در اوراق پرونده و گزارش اخیر مددکاری اجتماعی در مورد مشاجرات توام با زدوخورد و اینکه صرف کوتاهی زوجین در این راستا شرط لازم برای تحقق سوء رفتار محسوب میگردد ولی شرط کافی نیست چرا که قانونگذار بر تحکیم روابط زوجین بوده در پرونده با توجه به پرداخت مهریه از ناحیه زوج و ترک منزل از ناحیه زوجه و تجویز طلاق محتاج به دلایل بیشتری است که در مانحنفیه دلیل کافی بر حصول قناعت وجدانی برای احراز عسروحرج زوجه وجود ندارد کما اینکه دلایل در باب عدم احراز عسروحرج زوجه در دادنامه اصداری از این شعبه در بند 4 اظهار گردیده کماکان به قوت خود باقی است لذا با وارد دانستن اعتراض رای تجدیدنظرخواسته را نقض و حکم بر رد دعوی خواهان اصلی (زوجه) صادر و اعلام کرده است. خانم ز.الف. نسبت به دادنامه فوقالذکر فرجامخواهی به عمل آورده است که پس از پاسخ فرجامخوانده پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است لایحه اعتراضیه به هنگام شور قرائت میشود.
فرجامخواهی وارد و دادنامه فوقالذکر برخلاف مندرجات پرونده و موازین شرعی و قانونی است زیرا:
1 - احراز وقوع زوجه در عسروحرج با توجه به زندگی مشترک کوتاه زوجین که توام با اختلافات و درگیری و ضرب و شتم و سوءرفتار و سوءمعاشرت از سوی زوج بوده که منجر به تقدیم دادخواست طلاق توافقی در 1392/02/25 توسط زوجین شده که متعاقب آن زوجه با حضور در دفتر اسناد رسمی و تنظیم اقرارنامه رسمی به شماره 84908 مورخ 1392/03/11 کرده است که متعاقب تنظیم سند رسمی مذکور زوج از طلاق توافقی امتناع کرده است توسط دادگاه نخستین بهدرستی احراز شده است معالوصف دادگاه تجدیدنظر با استدلال به رای صادره در مورد عدم تمکین زوجه از زوج و اینکه زوجه دلیلی بر صحت ادعای خود ارائه نکرده است و در مورد سوءرفتار زوج (بند 4 رای شماره --- - 1392/08/27 دادگاه تجدیدنظر) و نیز استنکاف از پرداخت نفقه اعلام کرده زوجه دلایل محکمهپسند ارائه نکرده است و با همین استدلال رای را نقض کرده است. 2 - با نقض رای دادگاه تجدیدنظر در این شعبه، دادگاه تجدیدنظر اظهارات و توضیحات زوجین را منعکس و از واحد مددکاری اجتماعی مستقر در دادگاههای تجدیدنظر استان تهران خواسته و در مورد نحوه رفتار زوج با زوجه در ایام زندگی مشترک تحقیق و نتیجه را گزارش نماید گزارش شماره 93 / 111 / ت/ م- 1393/06/12 مددکار اجتماعی که بهطور کامل در گزارش عضو ممیز به شرح فوق منعکس شده است حاکی است که زوج بهصورت مکرر و مداوم در ایام زندگی مشترک زوجه را مورد ضربوجرح و فحاشی قرار داده است. علاوه بر آن اظهارات همسایگان مبین این امر است که زوج از زمانیکه همسرش که کارمند است در منزل حضور نداشته زنهای غریبه را به خانه میبرده است که این اعمال و رفتار زوج از مصادیق بارز سوء رفتار و سوء معاشرت است جای تاسف است که قضات محترم شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان تهران با ملاحظه گزارش کامل مددکار اجتماعی اصرار بر عدم احراز عسروحرج زوجه خصوصا بند 4 رای قبلی خود مبنی بر اینکه در خصوص سوء رفتار زوج نسبت به زوجه دلایل محکمهپسند ارائه نشده است اصرار میورزند لذا بنا به جهات فوق به استناد بند 2 ماده 371 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی و بند ج ماده 401 قانون فوقالذکر رای فرجامخواسته را نقض و رسیدگی مجدد به پرونده به شعبه همعرض (احد از شعب محترم دادگاههای تجدیدنظر استان تهران) ارجاع میگردد.
رئیس و مستشار شعبه --- دیوانعالی کشور
طیبی- اسلامی