درخواست طلاق توسط زوجه به دلیل عسر و حرج

تاریخ دادنامه قطعی: 1394/01/25
شماره دادنامه قطعی: ---

پیام: تفریق جسمانی بین زوجین ظاهر بر عدم ایفاء وظائف شرعی و قانونی زوج در قبال زوجه است؛ بنابراین درخواست طلاق توسط زوجه به دلیل عسر و حرج ناشی از این امر پذیرفته می‌شود.

رای خلاصه جریان پرونده

خانم خ. ر. با وکالت آقای م. ب. و خانم ف. ج. دادخواستی به خواسته فسخ نکاح به طرفیت آقای الف. ه. با استناد به سند نکاحیه... مورخ 1385/03/12 که دلالت بر وجود رابطه زوجیت بین موکل آنان و خوانده از تاریخ مذکور دارد به دادگاه خانواده کرج در تاریخ 1387/04/16 مطرح نموده‌اند که پرونده به شعبه --- خانواده ارجاع شده است در متن دادخواست وکلای خواهان گفته‌اند مستند به استشهادیه‌ای که پیوست است خوانده دو سال است ترک زندگی مشترک پس از عقد نمودن موکله نموده و مجهول‌المکان است موکل در عسر و حرج قرار گرفت لذا درخواست صدور حکم مقتضی را دارد خوانده با تعیین وقت دادرسی از طریق آگهی در روزنامه دعوت به دادرسی شده است در جلسه مورخ 1387/06/31 که وقت به خوانده طبق مفاد روزنامه منتشره ابلاغ قانونی شده است و لایحه‌ای نفرستاده و حضور نداشته است وکیل خواهان درخواست رسیدگی به لحاظ ترک زندگی مشترک از سوی زوج در حدود یک سال و مجهول‌المکان بودن زوج و اینکه او را بدون خرجی رها کرده است و بلاتکلیف گذاشته طلاق موکل خواستار گردیده است و گفته است در صورت طلاق موکل برای حقوق خودش جداگانه اقدام می‌نماید. دادگاه سئوال کرده است علت ترک زندگی مشترک چیست ؟ ج- نامعلوم است شهود هم دارم تقاضای تحقق از شهود دارم که یک سال است از او بی‌اطلاع می‌باشد دادگاه در اوراق 47 و 48 پرونده از شهود تعرفه شده در تاریخ 1387/06/31 تحقیق به عمل آمده که هر دو گفته‌اند از اسفند سال 86 زوج را ندیده‌اند زوجه در خانه پدرش می‌باشد دادگاه از پزشکی قانونی خواسته است وضعیت زوجه را از نظر بکارت اعلام نمایند که در برگ 59 پرونده اعلام شده است نتیجه تست حاملگی مورخ 1387/07/30 وی منفی است و در برگ 58 پرونده اعلام شده است بکارت وی از نوع حلقوی است پارگی التیام یافته دارد باکره محسوب نمی‌شود دادگاه قرار ارجاع به داوری صادر نموده است ولی قرار دادگاه به زوج ابلاغ نشده است دادگاه در برگ 60 پرونده طی شرحی از پاسگاه محل سکونت زوجین که چهار راه... خیابان... پلاک... طبقه سوم بوده است خواسته به طور محسوس و غیرمحسوس تحقیق نماید و راجع به وضعیت فردی و خانوادگی زوج و اینکه آخرین باری که او را دیده‌اند و محل اعاشه زوجه تحقیق و نتیجه را اعلام نمائید وکیل خواهان در لایحه‌ای درخواست نموده چون نشانی خواهان تغییر کرده است تحقیق در مورد قضیه میسر نمی‌باشد در لایحه‌ای که در برگ 65 پرونده پیوست است وکیل خواهان گفته است زوجین فاقد فرزند مشترک هستند زوجه در عسر و حرج است از 150 سکه بهار آزادی مهریه‌اش حاضر است 5 سکه در قبال طلاق به زوج بذل نماید در مورد نفقه خودش اقدام خواهد کرد چون زوج زندگی مشترک را ترک نموده و بلاتکلیف همسرش را گذاشته است درخواست صدور حکم دارد دادخواست به خواسته طلاق نیز طی ابلاغیه منتشره در روزنامه محلی... به خوانده ابلاغ شده است دادگاه در جلسه مورخ 1388/05/28 که لایحه‌ای از خوانده واصل نشده است و وکیل خواهان صدور حکم طلاق را به لحاظ ترک زندگی مشترک از سوی زوج به مدت دو سال و نیم خواستار شده است با اعلام ختم دادرسی دادگاه طی دادنامه --- /28 رای خود را مستندا به مواد 1145 و 1143 و 1119 و 1130 قانون مدنی و مراعات قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب 1371/08/28 با اثبات تخلف زوج از مفاد سند نکاحیه و احد از عسر و حرج زوجه (به لحاظ ترک زندگی مشترک از سوی زوج) به خواهان اجازه داده است ظرف سه ماه از تاریخ قطعیت رای با حضور در یکی از محاضر رسمی طلاق خود را با توجه به اختیارات مندرج در سند نکاحیه مطلقه نماید رای صادره را غیابی اعلام و آن را قابل واخواهی اعلام نموده است. این رای در تاریخ 1388/08/05 از طریق روزنامه... به خوانده ابلاغ قانونی شده است که ظاهرا اعتراض و واخواهی نسبت به رای نشده در تاریخ 1388/10/14 درخواست اجرای حکم از ناحیه زوجه صورت گرفته که مراتب به سر دفتر طلاق... کرج جهت اجرای حکم اعلام شده است در تاریخ 1392/06/09 آقای الف. ه. به طرفیت خانم خ. ر. ب. نسبت به دادنامه --- صادره از شعبه --- دادگاه خانواده کرج واخواهی نموده است در متن دادخواست واخواه گفته است اخیرا از دادنامه صادره که به نحو غیابی و برخلاف اصل تناظر صادر گردیده مطلع شده‌ام هیچ یک از اوراق پرونده به اینجانب ابلاغ شده است محل سکونت وی تهران خیابان... اعلام شده است و نشانی خوانده نیز در دادخواست تهران... اعلام شده است و از طرفی در متن دادخواست گفته شده است واخوانده از نشانی پدر وی مطلع بوده ولی او را مجهول‌المکان اعلام نموده در حالی که مشارالیها طی دعوی مطروحه در شعبه... خانواده یک تهران در تاریخ 1389/08/29 آدرس بنده را به دادگاه اعلام نموده است. که این مورد دلالت بر سوءنیت وی و کذب بودن دعوی مطروحه دارد سپس واخواه در لایحه‌ای نشانی خوانده را کرج... اعلام نموده است دادگاه وقت جهت رسیدگی تعیین و طرفین را دعوت نموده است در جلسه مورخ 1393/02/10 چون نحوه ابلاغ اخطاریه خوانده صحیح نبوده است وقت دادرسی را تجدید کرده است زوج نشانی واخوانده را با توجه به پرونده‌ای که برای مطالبه مهریه در شعبه... ارائه داده است اعلام نموده است و دادنامه --- را نیز پیوست کرده است در لایحه‌ای که در برگ 26 پرونده واخواه تقدیم نموده است وی گفته است به علت ناسازگاری زوجه مبنی بر انصراف بنده از ادامه زندگی در خارج از کشور و تمایل به ادامه زندگی در کشور زادگاه خود ب. از تشکیل زندگی مشترک منصرف و مرا تحت فشار قرار داده که در کشور انگلستان که سال‌ها در آن اقامت داشته‌ام به زندگی ادامه دهیم اما بنده به علت تعلقات به کشور زادگاه خود مخالف این قضیه می‌باشم که همین قضیه موجب شده ایشان ترک زندگی نموده و این عمل را به صورت غیرحضوری به انجام رسانیده است خواستار نقض حکم طلاق و اعاده وضع به حال سابق می‌باشم و مصر به ادامه زندگی هستم دادگاه در تاریخ 1393/02/22 به شرح دادنامه --- واخواهی زوج را نسبت به دادنامه غیابی 851/88 صادره از شعبه --- دادگاه حقوقی کرج چون اعتراض موجهی که موجب نقض آن شود نسبت به آن به عمل نیامده است و رای صادره موجها اصدار یافته است ضمن رد اعتراض به عمل آمده مستندا به ماده 305 قانون آیین دادرسی مدنی عینا تایید و استوار نموده است از رای مذکور آقای الف. ه. تجدیدنظرخواهی در تاریخ 1393/05/11 به عمل آورده است و در لایحه تجدیدنظر ادعای زوجه را که مدعی شده است ترک زندگی مشترک نموده و نفقه و خرجی نداده است کذب داشته و با استناد به شهادت شهود که ذیل استشهادیه پیوست را امضا کرده‌اند صحت ادعای خودش و کذب اظهارات زوجه را ثابت دانسته است و گفته است از تاریخ عقد که مورخ 1385/03/12 بوده است هم چنان در عقد به سر می‌بریم و زوجه نیز در آن زمان دوشیزه بوده است ولی با اطلاع اینکه بنده مقیم کشور انگلستان می‌باشم با من ازدواج نمود و تمامی هدف وی از این وصلت راه یافتن به آن کشور و اقامت در آنجا بود که بنده با توجه به شناخت قبلی از او و اینکه وی ممکن است در آنجا من را رها کند از بازگشت به خارج از کشور انصراف داده و از سال 88 به ایران بازگشته و در وطن خود زندگی می‌کنم علیرغم اطلاع او طرح دعوی طلاق نموده و مرا مجهول‌المکان اعلام داشته است و در نشانی مندرج در عقد نامه نیز ساکن بوده‌ام اطلاع از اینکه طلاق گرفته است یا خیر ندارم نقض رای صادره را خواستار شده است پرونده جهت رسیدگی به شعبه سوم دادگاه تجدیدنظر استان البرز ارجاع شده است پرونده در تاریخ 1393/10/24 به موجب دادنامه --- پس از اعلام ختم دادرسی منجر به صدور رای بدین شرح گردیده است

«رای دادگاه» در خصوص تجدیدنظر خواهی آقای الف. ه. به طرفیت خانم خ. ر. نسبت به دادنامه --- صادره از شعبه --- دادگاه خانواده کرج که در مقام تایید دادنامه غیابی 851/88 آن شعبه مبنی بر تجویز اجازه طلاق و مراجعه زوجه به دفاتر رسمی جهت ثبت آن به جهت تخلف زوج از مفاد سند نکاحیه و وقوع زوجه در عسر و حرج صادر گردیده است و در مهلت مقرر قانونی مورد اعتراض تجدیدنظرخواه واقع و طی لایحه اعتراضیه ارسالی تقاضای تجدیدنظرخواهی نموده است با بررسی محتویات پرونده نظر به اینکه تجدیدنظرخواه اعتراض و ایراد موثری که موجبات نقض دادنامه معترض‌عنه را فراهم نماید ارائه نداده و ایرادات ابرازی در حدی نیست که خلل یا خدشه در ارکان آن ایجاد نماید و اظهارات تجدیدنظرخواه در مورد اینکه در پرونده موضوع مهریه نشانی وی مشخص شده و نامبرده مجهول‌المکان نبوده موثر در مقام نیست زیرا با توجه به فاصله زمانی قریب 4 سال بین رسیدگی به او پرونده احتجاج تجدیدنظرخواه غیر موجه به نظر می‌رسد و این امر نافی مجهول‌المکان بودن زوجه در زمان گذشته نخواهد بود بر اساس اظهارات کتبی و حضوری شهود و گزارش مرجع انتظامی در زمان مورد اشاره به مدت طولانی زوج همسر خود را ترک کرده است و به نقص دلایل ابراز شده و توسط تجدیدنظر خوانده دلیلی ارائه نداده است بنابراین من حیث‌المجموع دادنامه تجدیدنظرخواسته با رعایت اصول و تشریفات دادرسی صادر و فاقد ایراد و اشکال عمده بوده در نتیجه موضوع مشمول هیچ یک از جهات مندرج در ماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی نبوده ضمن رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه به تجویز ماده 358 قانون مرقوم دادنامه تجدیدنظرخواسته را تایید می‌نماید اکنون از این رای زوج فرجام‌خواهی نموده است که هنگام شور لایحه تجدیدنظرخواهی وی با گزارش پرونده قرائت می‌شود. هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای عبدالعلی ناصح عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای حمید درخشان نیا دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر صدور رای شایسته مورد درخواست است در خصوص دادنامه شماره --- فرجام‌خواسته مشاوره نموده چنین رای می‌دهد:

رای شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به محتویات پرونده و اینکه برابر اظهارات زوجین و مفاد رونوشت سند نکاحیه تاریخ ازدواج بین زوجین سال 85 شمسی بوده است و حسب اظهارات زوجین تاکنون زندگی مشترک زیر یک سقف علیرغم اینکه ظاهرا برابر اظهارنظر پزشکی قانونی زوجه پس از این ازدواج از زوج تمکین داشته چون مدخوله بوده است. زوج هیچگونه اقدامی در جهت شروع زندگی مشترک زیر یک سقف نه در ایران و نه در خارج از کشور برخلاف اظهارات خودش که مدعی است همسرش خواهان زندگی در انگلستان بوده است که با او ازدواج کرده نداشته است و حداقل در این مورد ارائه نداده است بلکه طول این مدت زمان چندین ساله بین آنان تفریق جسمانی وجود داشته که ظاهر بر عدم ایفاء وظائف شرعی و قانونی زوج در قبال زوجه به نظر می‌رسد و بلاتکلیفی چندین ساله زوجه که حتی در مقاطعی از این ایام زوج نشانی خود را جهت اسکان و تمکین زوجه به وی اعلام نداشته است از موجبات حدوث عسر و حرج بوده که منصرف از استدلال به عمل آمده در رای فرجام‌خواسته نشان دهنده حقانیت زوجه بر خواسته و صحیح بودن تشخیص محکم بدوی و تجدیدنظر در آراء صادره می‌باشد به موجبی جهت نقض مشهود نیست از حیث رعایت اصول و قواعد دادرسی نیز اشکال موثر که موجب نقض رای شود مشهود نگردیده است مستندا به ماده 370 قانون آیین دادرسی مدنی با رد فرجام‌خواهی به عمل آمده رای صادره از دادگاه محترم تجدیدنظر ابرام می‌گردد.

رئیس و مستشار و عضو معاون شعبه --- دیوان عالی کشور

علی رازینی - عبدالعلی ناصح - محسن یکتن خدایی

منبع
برچسب‌ها