ایراد ضرب وجرح عمدی با قمه در منازعه

تاریخ دادنامه قطعی: 1391/09/22
شماره دادنامه قطعی: ---

پیام: ایراد ضرب وجرح عمدی با قمه در منازعه، فعل واحد دارای عناوین متعدده جرم می‌باشد.

رای دادگاه بدوی

در خصوص اتهام آقایان 1 - ش. دایر بر اخلال در نظم و آسایش عمومی و مشارکت در نزاع دسته جمعی منجر به ضرب وجرح و ایراد ضرب وجرح عمدی با قمه نسبت به ن. 2 - ع. دایر بر اخلال در نظم و آسایش عمومی و مشارکت در نزاع دسته جمعی منجر به ضرب وجرح و ایراد ضرب وجرح عمدی با قمه نسبت به ح. 3 - الف. دایر بر اخلال در نظم و آسایش عمومی و مشارکت در نزاع دسته جمعی منجر به ضرب وجرح عمدی 4 - ع.پ. با وکالت آقای...، دایر بر تظاهر و قدرت نمایی با اسلحه گرم 5 - ن. دایر بر شرب خمر - اخلال در نظم و آسایش عمومی و مشارکت در نزاع دسته جمعی منجر به ضرب وجرح همگی دارای سوابق کیفری؛ با توجه به محتویات پرونده، شکایت شکات علیه یکدیگر، گزارشات مرجع انتظامی، تحقیقات محسوس و نامحسوس صورت گرفته، اظهارات مطلعین، نظریه پزشکی قانونی، اقرار متهمین به برخی اتهامات در مراحل تحقیق، عدم حضور متهمین به غیر از متهم ردیف چهارم در جلسه دادگاه و دفاع از اتهامات وارده و دفاعیات بلا وجه متهم ردیف چهارم، مجرمیت نامبردگان محرز است. دادگاه به استناد مواد 302 - 480 - 614 - 615 - 617 از قانون مجازات اسلامی متهم ردیف اول را به تحمل شش ماه حبس تعزیری از بابت مشارکت در نزاع دسته جمعی و سه ماه و یک روز حبس تعزیری از بابت جرح با قمه محکوم، متهم ردیف دوم را علاوه بر پرداخت دیه به شرح نصف دوصدم دیه کامل از بابت جرح دامیه در ران و نصف یک صدم دیه کامل از بابت جرح حارصه در ساعد راست در حق آقای ح.، به تحمل شش ماه حبس تعزیری از بابت مشارکت در نزاع دسته جمعی و سه ماه و یک روز حبس تعزیری از بابت جرح عمدی با قمه محکوم و ضمنا دیه جراحات وارده به شکم و سروصورت ح. به لحاظ این که نامبرده جهت تعیین نوع جراحات و تعیین ارش می‌بایست به پزشکی قانونی معرفی می گردید که علی رغم ابلاغ جهت معرفی امتناع نموده و در این خصوص دادگاه مواجه با تکلیف نمی‌باشد. متهم ردیف سوم را به تحمل شش ماه حبس تعزیری، متهم ردیف چهارم را به تحمل شش ماه حبس تعزیری و 20 ضربه شلاق تعزیری، متهم ردیف پنجم را به تحمل شش ماه حبس تعزیری محکوم می‌نماید. پرونده در خصوص شرب خمر توسط متهم ردیف پنجم مفتوح است و با توجه به این که مشارکت در نزاع دسته جمعی متضمن اخلال در نظم عمومی نیز بوده از این حیث برای اخلال در نظم عمومی مجازات جداگانه تعیین نگردیده. رای صادره نسبت به ع.پ. حضوری بوده و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در محاکم تجدیدنظر استان می‌باشد. نسبت به سایر متهمین غیابی بوده، ظرف ده روز قابل واخواهی در این دادگاه می‌باشد.

رئیس شعبه --- دادگاه عمومی جزایی تهران - جعفریان

رای دادگاه

در خصوص واخواهی آقایان الف. - ع. - ن. از دادنامه شماره --- مورخ 28/12/90 صادره از شعبه --- دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب این دادنامه مشارالیهم از بابت اخلال در نظم و مشارکت در نزاع دسته جمعی محکومیت یافته است؛ با عنایت به محتویات پرونده و ملاحظه لایحه واخواهی مشارالیهم، در این مرحله از رسیدگی دلیلی که نقض دادنامه غیابی را ایجاب نماید ارائه نگردیده به نظر دادگاه رای صادره منطبق با موازین قانونی بوده، ضمن رد واخواهی رای غیابی را عینا تایید می‌نماید. این رای حضوری بوده و ظرف 20 روز پس از ابلاغ، قابل اعتراض در محاکم تجدیدنظر استان می‌باشد.

رئیس شعبه --- دادگاه عمومی جزایی تهران - جعفریان

رای دادگاه تجدیدنظر استان

در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ع.پ. نسبت به قسمتی از دادنامه شماره --- - 900 مورخ 28/12/90 و 3 - ع. 4 - ن. 5 - الف. نسبت به دادنامه شماره --- - 91 مورخ 26/02/91 در پرونده کلاسه --- - 89 ناظر به دادنامه غیابی 1767 مورخ 28/12/90 صادره از شعبه --- دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن آقای ع. و الف. و ن. به اتهام مشارکت در نزاع دسته جمعی منجر به ضرب وجرح عمدی هر یک به شش ماه حبس تعزیری و علاوه بر آن آقای ع. به اتهام ایراد ضرب وجرح عمدی با قمه علاوه بر پرداخت مقادیری دیه در حق آقای ح. به سه ماه و یک روز حبس و هم چنین آقای ع.پ. به اتهام تظاهر و قدرت نمایی با اسلحه گرم به شش ماه حبس و 20 ضربه شلاق محکوم شده اند؛ نظر به این که تجدیدنظرخواهان ردیف های 1 و 2 و 3 و 4 و 5 در این مرحله از رسیدگی ایراد و دفاع موثری که از جهات شکلی و یا ماهوی مندرج در ماده 240 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری باشد اقامه ننموده‌اند و ازنظر این دادگاه ایضا دادنامه تجدیدنظرخواسته منطبق با موازین قانونی و دلایل موجود در پرونده است و این که دفاعیات تجدیدنظرخواه ردیف دوم ع.پ. و وکیل وی که مفادا دلالت بر عدم حضور وی در صحنه جرم دارد نیز مدلل نمی‌باشد زیرا گزارشات برگ 1 و 2 و ایضا صورت جلسه 21/03/89 نام ع.پ. ذکر شده است و آقای ح. در خصوص درگیری اظهار داشته است که:... اشخاصی به درب منزل ما مراجعه و با قمه و اسلحه گرم شروع به تهدید و فحاشی نموده و شیشه های منزل و مغازه را تخریب نمودند و... این افراد س.، ع.پ.، ب.، الف. و..... با چندین نفر ناشناس درگیر بودند. هم چنین آقایان ر. و ش. از آقای ع.پ. نام برده است و ایضا در گزارش 21/03/89 مرجع انتظامی از ع.پ. به عنوان یکی از افراد متواری نام برده شده است و این در حالی است که درگیری 20/03/89 واقع گردیده بود و توجها به استشهادیه محلی صفحه 70 پرونده که مفادا دلالت دارد که ع.پ. یکی از افرادی بوده که با اسلحه گرم به درب منزل الف. ضمن تیراندازی و ایجاد رعب و وحشت موجب ترس اهالی منزل شده و شیشه های خانه را نیز با اسلحه تخریب کرده است و ایضا الف. در شعبه دادیاری و در صفحه 73 گفته است: ع.پ. اسلحه گرم دستشان بود. و هم چنین آقای ح. در تحقیقات به عمل آمده در مرجع بازپرسی (ص 150 ) در پاسخ به این سوال که تیر هوایی را چه کسی شلیک کرد؟ اظهار داشت: ع.پ. معروف به ع.ش. و جلوی خانه پدربزرگ ش. تیراندازی کرد و عنایتا به تحقیقات مرجع انتظامی که به دستور مقام قضایی صورت گرفته و طبق این تحقیقات ابتدا آقای ع. معروف به ع.گ. و دارای سوابق متعدد شرارت است مبادرت به شلیک یک تیر هوایی با کلت می‌نماید و ساعاتی بعد آقای ع.پ. معروف به ع.ش. در خیابان... مبادرت به شلیک پنج تیر هوایی با اسلحه کلت می‌نماید و متواری می‌گردد (ص 134 پرونده). و ایضا صورت جلسه تحقیقات معاون اطلاعات کلانتری 161 ابوذر به نقل از اظهارات شفاهی اهالی محل دلالت دارد که شخصی که در درگیری حضور داشته و از اسلحه کمری استفاده نموده ع.پ. معروف به ع.ش. بوده و اسلحه کمری فوق متعلق به م. بوده که در درگیری در دست ع.پ. بوده است (ص 156 ). و ایضا مفاد صورت جلسه بازرسی منزل ع.پ. در تاریخ 02/11/89 که مفادا دلالت بر فرار ع.پ. از طریق پنجره و با برجا گذاشتن اثر انگشت روی پنجره دارد (ص 197 ) و توجها به گزارش مرجع انتظامی در صفحه 198 پرونده و ایضا تحقیقات محلی مجدد مرجع انتظامی در صفحات 201 و 200 که مفادا دلالت دارد که ع.پ. مبادرت به تیراندازی نموده است و این امارات و قرائن متعدده موجب علم قضایی در خصوص بزهکاری وی می کند و این که ادعا نموده که شهود از شهادت خود عدول نموده‌اند بلا وجه است؛ زیرا شهودی که وی در دفترخانه... تهران برده و به نفع وی شهادت داده اند و اظهار نموده‌اند از شهادت خود عدول نموده‌اند اصولا در پرونده شهادتی نداده اند تا در مرحله بعدازآن عدول کنند. لهذا دفاعیات وی و وکیل مدافع وی در این مرحله بلااثر است و ایرادی در دادنامه تجدیدنظرخواسته نیست، الا این که در این مرحله از رسیدگی آقای ح. نسبت به آقای ع. اعلام گذشت نموده است، لهذا از حیث جنبه خصوصی جرم دیات مقرره در دادنامه منتفی است و از جنبه عمومی جرم نیز ایراد ضرب وجرح عمدی با قمه و مشارکت در نزاع دسته جمعی منجر به ضرب وجرح فعل واحد دارای عناوین متعدده جرم می‌باشند، لذا اعمال مجازات مستقل سه ماه و یک روز حبس برخلاف موازین قانونی بوده و با حذف مجازات سه ماه و یک روز حبس، دادنامه تجدیدنظرخواسته اصلاح می‌گردد. و درنهایت به استناد ماده 250 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری، ضمن رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواهان دادنامه تجدیدنظرخواسته را با اصلاح موصوف تایید می‌نماید. رای صادره قطعی است.

رئیس شعبه --- دادگاه تجدیدنظر استان تهران - مستشار دادگاه

منصوری - جعفری شهنی

منبع