تقاضای خلع ید خوانده به‌ لحاظ وجود سابقه ثبتی به نام مورث

صورتجلسه نشست قضایی
تاریخ برگزاری: 1382/01/27
برگزار شده توسط: استان خراسان شمالی/ شهر بجنورد

موضوع

تقاضای خلع ید خوانده به‌ لحاظ وجود سابقه ثبتی به نام مورث

پرسش

خواهان ادعا دارد که مورثش زمین مزروعی خود را حدوداً پنجاه سال قبل به دلیل این‌که سیل زمین را به سنگ‌زار تبدیل کرده ترک نموده است و خوانده که در مجاورت این ملک زمین دارد بعد از سال‌ها بخشی از زمین را تصرف و به ملک خود ملحق کرده و بخشی نیز همچنان لم‌یزرع مانده است. حال با توجه به سابقه ثبتی که به نام مورثش وجود دارد خلع ید خوانده را از ملک مورد ادعا تقاضا کرده است با توجه به مراتب فوق: الف: آیا عمل مورث خواهان را می‌توان به‌ عنوان اعراض از مالکیت تلقی کرد؟ ب: آیا عملیات خوانده را در زمین مرقوم می‌توان به‌ عنوان تحجیر و حیازت تلقی کرد و حکم به رد دعوای خواهان صادر کرد؟

نظر هیئت عالی

نشست قضایی (1): همان‌گونه که اکثریت قضات دادگستری بجنورد در جلسه فروردین 81 استدلال کرده‌اند در قبال سند رسمی مالکیت و سوابق ثبتی موجود و اساساً وضع مالکیت، استناد به تحجیر موجه نیست و تصرفات مالک مجاور من غیر حق و غیرمجاز بوده، از مصادیق ماده 308 قانون مدنی است و بر تصرفات غیرمجاز مالک مجاور با توجه به وجود دلیل مالکیت برای خواهان اثری مترتب نیست و نظریه مذکور مورد تأیید است.

نظر اکثریت

به دلایل زیر اعراض محقق نمی‌شود:
اولاً: با توجه به این‌که به نام مورث خواهان سابقه ثبتی وجود دارد و نام وی در دفتر املاک ثبت شده است باید بر اساس ماده 22 قانون ثبت مالک شخصاً و به طریق اطمینان‌آور و کتبی اعلام کند که از ملک خود اعراض کرده است که چنین اعلامی در فرض سوال به چشم نمی‌خورد.
ثانیاً: اصل بر عدم اعراض است و بنابر قاعده استصحاب نیز مالکیت مورث خواهان باقی و معتبر است زیرا با توجه به سابقه تصرفات قبلی مورث خواهان‌ که یقین و محرز است اعراض مورد شک می‌باشد و هیچ‌گاه شک لاحق یقین سابق را از بین نمی‌برد. عمل خوانده مبتنی بر تحجیر نیز درست نیستزیرا زمین موات نبوده بلکه به‌ صورت بایر درآمده است و از خوانده هیچ ادعایی قابل پذیرش نیست واعمال وی غاصبانه تلقی می‌شود و ورثه خواهان می‌توانند اجرت‌المثل ایام تصرف را نیز از خوانده متصرف تقاضا کند.

نظر اقلیت

دادگاه باید بر اساس رویه و عرف محل وعمل انجام شده از سوی مالک در زمینه اعراض اعلام نظر و اتخاذ تصمیم نماید. طبق ماده 35 قانون مدنی «تصرف به‌ عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر این‌که خلاف آن ثابت شود». قانونگذار اعراض را به‌ عنوان یک قاعده حقوقی پذیرفته است. در مانحن‌فیه نیز ملاحظه می‌شود که خوانده، زمین سنگلاخ را در زمان حیات مورث خواهان احیا و آباد کرده و وی و فرزندان او اعتراض نکرده‌اند و اکنون نوه‌های وی مدعی زمین شده‌اند. از نظر عرف و رویه جاری در روستاها ساکنین محل از تصرف و کشت و زرع زمین‌ها اطلاع دارند و در زمان احیا و زمانی‌که خوانده شروع به کشت و کار کرده اگر مالک یا ورثه، مدعی غیر اعراض بودن و مالکیت خود بودند، باید از فعل خوانده جلوگیری و اعتراض خود را اعلام می‌کردند. سکوت مورث خواهان و فرزندان وی دلیل اقوا بر وقوع اعراض می‌باشد و سوابق ثبتی و ثبت ملک به نام شخص در دفتر املاک از قراین و نشانه‌های مالکیت است نه دلیل قطعی مالکیت. بنابراین، اعراض مورث خواهان از رقبه مورد نزاع ثابت و محرز است و خوانده می‌تواند با تقدیم دادخواست ابطال سند به طرفیت خواهان اقامه دعوا و احقاق حق نماید.

منبع

محتوای مرتبط (2 مورد)

قوانین (1 مورد)

برچسب‌ها