تاریخ دادنامه قطعی: 1393/11/25
شماره دادنامه قطعی: ---
پیام: امکان تحقق سوء معاشرت زوج نسبت به زوجه حتی قبل از شروع زندگی مشترک نیز وجود دارد.
پیرو دادنامه شماره --- مورخ 1393/04/31 شعبه نوزدهم دیوانعالیکشور اجمال موضوع این است که خانم ص.غ. دادخواستی به طرفیت آقای م.ن. به خواسته طلاق تقدیم دادگستری تهران نموده که در تاریخ 1392/08/26 به شعبه --- دادگاه خانواده تهران ارجاع شده است. خواهان در دادخواست خود توضیح داده: «در تاریخ 1391/01/02 عقد کردیم و شب عروسی زندگی ما به هم خورد و ایشان تهمت زد و گفت دختر نیستی و من شما را بهعنوان یک زن پاکدامن نمیتوانم قبول کنم و موقع عکس گرفتن حاضر نشد با من عکس بگیرد و چون دیدم تعادل اعصاب ندارد، حاضر نشدم با ایشان داخل ماشین تنها باشم. به پدرم گفت: زن من دختر نیست. هر چه التماس کردم م.کوتاه بیا! اشتباه میکنی. کسانی که به عروسی آمده بودند، گفتند عروس دختر نیست، فرار کرده است. من شکایت کردم. ایشان به جرم افترا محکوم شد و رای قطعی شده است. به خاطر تهمتی که به من زده محکوم شده است و من تقاضای طلاق دارم.» خوانده پاسخ داده: «من افتراء نزدم. فقط میخواستم مطمئن شوم و حالا هم از ایشان میخواهم زندگی کنم.» تصویر حکم محکومیت کیفری زوج و گواهی بکارت زوجه پیوست پرونده شده است. شعبه --- دادگاه خانواده تهران حسب دادنامه شماره --- مورخ 1392/11/09 شروط 2 و 9 ضمن عقد را محقق دانسته و حکم طلاق زوجه را صادر نموده است. زوج نسبت به این رای تجدیدنظرخواهی نموده و شعبه --- دادگاه تجدیدنظر تهران به شرح دادنامه شماره --- مورخ 1392/12/26 تخلف از بندهای 2 و 9 شروط ضمن عقد را محرز ندانسته و با استدلال مندرج در متن رای حکم نخستین را نقض و رای به رد دعوی صادر نموده است. زوجه از این رای فرجامخواهی کرده و شعبه نوزدهم دیوانعالیکشور حسب دادنامه شماره --- مورخ 1393/04/31 چنین رای دادهاند: «فرجامخواهی خانم ص.غ. وارد است. زیرا فرجامخواه به استناد دادنامه قطعی به شماره 300335 مورخ 1392/04/22 صادره از شعبه --- دادگاه عمومی جزایی تهران و سوء معاشرت فرجامخوانده طرح دعوی نموده و شعبه --- دادگاه محترم عمومی حقوقی تهران با توجه به اظهارات طرفین دعوی و مساعی داوران در اصلاح ذاتالبین که بلانتیجه بوده و به استناد دادنامه قطعی کیفری فوقالذکر و گواهی پزشکی قانونی دایر بر باکره بودن فرجامخواه، تحقق شروط بند 2 و 9 از شروط ضمن عقد طلاق را احراز و به استناد مواد 1284 و 1119 و بند 1 ماده 1145 قانون مدنی و مواد 26 - 27 - 28 و 32 قانون حمایت خانواده، حکم طلاق از نوع بائن غیرمدخوله نوبت اول را به شرح دادنامه --- - 1392/11/09 صادر نموده است و شعبه دوم دادگاه محترم تجدیدنظر با این استدلال که هنوز زوجین زندگی مشترک را آغاز نکردهاند تا موضوع سوء معاشرت محقق شود و سوء معاشرت را منتفی دانسته است و در مورد تحقق شرط بند 9 عقدنامه به این دلیل که شکایت از ناحیه زوجه بوده آن را نپذیرفته و دادنامه بدوی را نقض و حکم به رد دعوی صادر کرده است. نظر به مراتب فوق و مفاد محتویات پرونده کیفری استنادی به اینکه شوهر، همسر خود را غیر باکره قلمداد نموده و در جامعه اسلامی چه سخنی دردناکتر از این موضوع میتواند برای زوجه متصور باشد که خلاف آن در دادگاه کیفری به اثبات رسیده است و این نوع رفتار نمونه اجلای سوء معاشرت است. از طرفی در بند 9 عقدنامه، محکومیت قطعی زوج، بهطور مطلق عنوان شده، از طرف دیگر طلاق زوجه باکره غیرمدخوله، بائن تلقی میگردد و با تحقق شروط ضمن عقد نیاز به خلعی بودن آن نیست. لذا چون دادنامه فرجامخواسته به شماره 0002142 مورخ 1392/12/26 مغایر با موازین قانونی صادر شده آن را نقض و به استناد بند ج ماده 401 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، پرونده جهت رسیدگی به دادگاه همعرض دادگاه صادرکننده رای منقوض محول میگردد.» این بار پرونده به شعبه --- دادگاه تجدیدنظر تهران ارجاع شده است. زوجه طی لایحهای مطالب قبلی را تکرار نموده است. زوج نیز طی لایحهای اعلام داشته: «با توجه به اینکه یک اختلاف و سوءتفاهم بین من و همسرم در شب عروسی در خصوص پرده بکارت و نوع حلقوی و فاقد خونریزی پیش آمد و همسرم بدون دلیل در خصوص باکره نبودن رای از دادگاه 1148 گرفته و حالیه من این سوال را دارم: به فرمایش امام علی بین حق و ناحق یک تار مو فاصله است. لذا چگونه ممکن است بنده با حقوق کارمندی و هزینههای سخت زندگی و گرفتن تالار و اسباب و اثاثیه منزل در شب عروسی که همسرم بدون دلیل عروسی را بهم زده و حاضر به زندگی نیست. حالیه با تمام این موارد همسرم را دوست دارم و از دادگاه خواهانم که ترتیبی دهند که زندگی ما منجر به صلح و سازش شود. تصویر رای قطعی تمکین پیوست است و نفقه وی نیز پرداخت شده است.» (ص 46 ) در جلسه مورخ 1393/07/20 دادگاه تجدیدنظر، تجدیدنظرخواه (زوج) اظهار داشته: «یک سوءتفاهم بود. چون در دوران عقد هیچ رابطه زناشوئی نداشتیم. شب عروسی چون از یک خانواده سنتی هستیم، فقط به خانم گفتم آیا باکره هستی یا خیر؟ همین باعث شد که بین من و خانم کش مکش پیش آید و عروسی بهم خورد.» سوال شده چرا عروسی بهم خورد؟ پاسخ داده: «چون فقط از او یک سوال کردم. او گفت پرده بکارت حلقوی است و خونریزی ندارم. من سوال کردم مگر قبلا مشکلی داشتی؟ همین باعث شد که کش مکش بوجود آید. عروسی را بهم زد. خانم همان شب رفت منزل پدرش.» سوال شده شب عروسی خانم دیگر به منزل شما نیامد؟ پاسخ داده: «هنوز اول عروسی بود. همین حرف را بهانه کردند و عروسی را بهم زدند در تالار. من حکم تمکین خانم را هم گرفتم و تا الان نفقه او را هم میپردازم و او مهریهاش را هم به اجرا گذاشته و میگیرد.» تجدیدنظرخوانده (زوجه) پاسخ داده: «یک روز قبل از عروسی من با مادرم رفتیم دکتر برای همین بکارت و دکتر گفت: ارتجاعی است و احتمال خونریزی در شب عروسی خیلی کم است. تا اینکه شب عروسی شوهرم از من سوال کرد و من جریان را به او گفتم. شوهرم گفت: مگر تو مشکلی داشتی؟ گفتم: خیر؛ فقط برای احترام مادرم رفتم. چون از خودم اعتماد دارم. بعد این آقا گفت: این دکتری که رفتید قبول ندارم. گفتم: خودت مرا ببر. رفتیم عکس بگیریم و چند تا عکس گرفتیم. این آقا گفت: دیگر عکس نمیگیرم. عکاس گفت: چرا عکس نمیگیرید؟ شوهرم گفت: داداشم مرده است و بعد آمد جلو خانم عکاس، گفت: این خانم من دختر نیست و بعد خودش آمد در حضور پدرش و پدر من و بعضی از میهمانان که حضور داشتند گفت: همسر من دختر نیست. هرچه التماسش کردند که بیاید در جایگاه بنشیند، نیامد و بعد پدرم مرا برگرداند منزل. حتی خواهرش برگشت گفت: مثل سگ مهریهاش را میبخشد.» زوج پاسخ داده: «من گرفتن عکس را نیمهکاره گذاشتم، چون خواستم موضوع مشخص شود که چرا خانم من خونریزی ندارد.» در ادامه زوجه اظهار داشته: «سه سکه و هزینه سفرکربلا را بذل میکنم.» و زوج جواب داده: حاضر به طلاق نیست. (ص 50 ) آخرالامر شعبه --- دادگاه تجدیدنظر تهران به موجب دادنامه شماره --- مورخ 1393/07/20 با این استدلال که «مساعی دادگاه در جهت اصلاح ذاتالبین مثمر ثمر نشد و زوجه با توجه به مسائلی که زوج بوجود آورده، آن هم دقیقا در شب عروسی بدون آنکه چیزی ثابت شود، به هیچ وجه حاضر به بازگشت نشد و به نظر این دادگاه با عنایت به محتویات پرونده و استماع اظهارات طرفین و محکومیت زوج به اتهام تهمتی که به همسرش زده و عدم دفاع موثر تجدیدنظرخواه، اعتراض را وارد ندانسته (ص 53 ) رای نخستین را تایید و اضافه نموده با توجه به اینکه زوجه باکره است و نصف مهریه به او تعلق میگیرد، اظهار داشت سه عدد سکه بانضمام هزینه کربلا را بذل میکند. این رای در تاریخ 1393/08/19 (ص 56 ) به زوج ابلاغ و نامبرده در تاریخ 1393/09/05 نسبت به آن فرجامخواهی کرده است. (ص 67 ) فرجامخواه در دادخواست خود اظهار داشته: «خواهشمندم ضمن مطالعه دقیق پرونده با توجه به تضییع حقوق مادی و معنوی اینجانب اقدام لازم مبذول فرمایید.» نامبرده در لایحه منضم به دادخواست فرجامی اعلام داشته: «زوجه محکوم به تمکین شده، وی از بازگشت به منزل مشترک امتناع میورزد و ناشزه محسوب میشود و هیچیک از مراجع ذیصلاح اعم از دادگاه نخستین و تجدیدنظر وقعی به آن ننهاده و طلاق زن ناشزه را صادر نمودهاند. با توجه به اینکه درخواست طلاق از ناحیه خودش بوده اقدام به طرح نفقه معوقه نموده است که لایحهایشان پیوست میباشد. اگر زوجه از اینجانب کراهت دارد و اصرار بر طلاق دارد، چرا میزان بذل مهریهاش آنقدر کم است که شهود و اخلاق را زیر پا نهاده و شعبه با آن موافقت نموده، زیرا این میزان از بذل اینجانب را کاملا در عسر و حرج و مشقت در پرداخت قرار میدهد.» لایحه فرجامخواه و نیز پاسخ فرجامخوانده زمان شور قرائت خواهد شد. فرجامخواهی زوج به شعبه --- دیوانعالیکشور ارجاع شده است.
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای یاوری عضو ممیز و اوراق پرونده اجمالا مبنی بر فرجامخواهی آقای م.ن. نسبت به دادنامه --- - 1393/07/20 صادره از شعبه --- دادگاه تجدیدنظر استان تهران مشاوره نموده، چنین رای میدهد:
در مورد فرجامخواهی آقای م.ن. نسبت به دادنامه --- مورخ 1393/07/29 صادره از شعبه --- دادگاه تجدیدنظر استان تهران، با توجه به کلیه محتویات پرونده، چون فرجامخواه ایراد و اعتراض موجهی که مستلزم نقض رای فرجامخواسته شود به عمل نیاورده است، اصول و قواعد قانون آیین دادرسی مدنی رعایت شده، استنباط دادگاه از دلایل و مدارک موجود در پرونده نیز خالی از اشکال است. بنا به مراتب ضمن رد فرجامخواهی به استناد ماده 370 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، رای فرجامخواسته نتیجتا ابرام میگردد.
مستشاران شعبه --- دیوانعالیکشور
کریمی صحنه سرائی - یاوری