صورتجلسه نشست قضایی
تاریخ برگزاری: 1382/01/28
برگزار شده توسط: استان بوشهر/ شهر بوشهر
موضوع
مطالبه نفقه ایام گذشته فرزندان در صورت عدم ایفای تعهد مندرج در طلاق نامه در زمان وقوع تعهد
پرسش
چنانچه زوجین در محکمه و در زمان صدور طلاق برای پرداخت نفقه آینده فرزندان مشترک توافق نمایند و زوج تعهد بر پرداخت آن را بکند ولی بعد از شرط مذکور زوج از پرداخت نفقه خودداری کند، آیا مطالبه نفقه ایام گذشته فرزندان ممکن است؟
نظر هیئت عالی
چنانچه حسب توافق زوجین حضانت فرزندان واجبالنفقه صغ-یر برعهده زوجه مطلقه باشد و زوج تعهد کرده باشد که نفقه فرزندان را ماهیانه به مبلغ معین پرداخت کند، در صورت استنکاف زوج از پرداخت نفقه مقرره زوجه میتواند بر مبنای گزارش اصلاحی و رضایت حاصله تقاضای صدور اجراییه را بکند و چنانچه گزارش اصلاحی تنظیم نشده باشد، زوجه بر اساس تعهد زوج به پرداخت نفقه آینده (در زمان وقوع تعهد) و عدم پرداخت آن میتواند با تقدیم دادخواست الزام متعهد را به انجام تعهد و تأدیه دین از دادگاه تقاضا کند. موضوع سوال منصرف از مقررات ماده 1206 قانون مدنی است.
نظر اتفاقی
گروه اول:
روابط بین پدر و فرزند را میتوان در سه مبحث مورد بررسی قرارداد: 1- امر حضانت یا اولویت در نگهداری فرزند. 2- ولایت قهری بر فرزند. 3- الزام به انفاق با رعایت قاعده الاقرب فالاقرب موضوع مواد 1169، 1180، 1181 و 1199 قانون مدنی. اما حضانت، اقتداری است که قانون به ابوین داده است که برابر مواد 1168 و 1178 قانون فوق هم حق و هم تکلیف ابوین است. این حضانت حق انحصاری والدین است مگر اینکه در راه اعمال آن موانعی از قبیل جنون، کفر و خطر آسیب به فرزند (موضوع ماده 1173 قانون مدنی) حادث گردد. در پی تکلیف پیش گفته نتایجی نهفته است از جمله اینکه حضانت قابل اسقاط نیست. در ثانی حتی با بستن قرارداد خصوصی نیز نمیتوان آن را ساقط کرد؛ بلکه به مستفاد از ماده 1172 قانون مدنی، میتوان مکلف را به انجام مورد تکلیف الزام نمود. طبق نظر حضرت امام خمینی (ره) احوط عدم سقوط حق حضانت است؛ لذا در فرض سوال پدر هر زمان بخواهد میتواند از توافق انجام شده عدول و متقاضی دریافت حضانت فرزندش شود. با مطالب پیش گفته باید به شرایط انفاقکننده و انفاقشونده عنایت شود وآنگاه که شرایط الزام در پرداخت نفقه فراهم شد نحوه پرداخت و لزوم انفاق به فرزندان را مورد توجه قرارداد. از طرفی چنانکه میدانیم نفقه اولاد نیز از جمله نفقه اقارب است که از باب احسان و رفع حاجت به فرزند داده میشود و عوض ندارد، به نحویکه در نظر مشهور فقها، ترک آن فقط گناه است. کسی که نفقه اقارب را عهدهدار است در صورت عدم پرداخت مدیون محسوب نمیشود یا به عبارتی از این حیث دینی بر ذمّه وی مستقر نخواهد گشت و موید این نظر قسمت اخیر ماده 1206 قانون مدنی است. پس اصل بر این است که نفقه گذشته اقارب قابل مطالبه نیست؛ لذا در جاییکه طرفین برخلاف تعاریف صدرالذکر در حضانت فرزند خود حتی در نزد حاکم و به هنگام طلاق توافقی سازش کنند و پدر تعهد پرداخت نفقه آینده فرزندان را که در اختیار مادر قرار گرفتهاند کرده باشد، در صورت عدم اجرا و انجام این تعهد نمیتوان پدر را به پرداخت نفقه (صرفاً به همین عنوان) مربوط به ایام گذشته فرزندان، ملزم ساخت ولی در فرضی که مادر با تسلیم دادخواست، نفقه فرزندان را مطالبه میکند، اگرچه تا انشای حکم مدتی طولانی بگذرد، متقاضی از تاریخ تسلیم دادخواست تا صدور حکم، مستحق دریافت نفقه شناخته میشود چرا که در اینصورت بحث نفقه گذشته مورد نخواهد داشت و آنچه در حق وی پرداخت خواهد شد در واقع نفقه فرزند محسوب خواهد شد.
گروه دوم:
در فرض اخیر تاریخ تقاضای مادر در واقع همان تاریخ تنظیم صورتجلسه سازش در محکمه است که مبنای توافق طرفین قرار گرفته است؛ فلذا مادر را از همان تاریخ مستحق دریافت نفقه تمام دورانی میدانند که تا آن زمان پدر از ادامه نگهداری فرزندان توسط مادر منصرف نگردیده باشد.
گروه سوم:
چون قرارداد خصوصی پدر و مادر مخالفتی با موازین شرعی و قانونی ندارد و از طرفی هزینههای مربوط، حسب امر پدر توسط مادر پرداخت شده است، الزام به اجرای تعهد موضوع توافق با رعایت مواد 10 و 336 قانون مدنی حسب مورد ضرورت خواهد داشت.
گروه چهارم:
هر چند با توجه به ماده 1206 قانون مدنی مطالبه نفقه ایام گذشته قابل وصول نیست و چون شرط مذکور جداگانه بین زوجین منعقد شده است و خلاف مقتضای ذات عقد نیست و زوج متعهد بر پرداخت آن میباشد و علاوه بر این در بسیاری از احکام طلاق و برحسب ضروریات و مصالح فرزندان، مادر حضانت و تکفل فرزندان را متقبل میشود. بنابراین، در صورتیکه پدر با وصف شرط و تعهد از پرداخت نفقه معین شده خودداری کند، مانعی برای مطالبه و حکم بر محکومیت وی وجود ندارد.