فرجام خواهی از حکم الزام به ثبت واقعه نکاح

تاریخ دادنامه قطعی: 1394/02/14
شماره دادنامه قطعی: ---

پیام: حکم صادره در خصوص الزام به ثبت واقعه نکاح قابلیت فرجام خواهی ندارد.

رای خلاصه جریان پرونده

در تاریخ 1391/07/19 خانم ف. ر. ساکن مشهد با وکالت آقایان ح. ع. و س. م. وکیل پایه 1 دادگستری به طرفیت آقای ف. م. و اداره ثبت احوال تربت جام دادخواستی به خواسته الزام به ثبت واقعه نکاح و الزام به اخذ و تنظیم سند سجلی فرزند مشترک زوجین به نام ر. به انضمام کلیه خسارات دادرسی در محاکم حقوقی تربت جام مطرح نموده که به شعبه اول حقوقی ارجاع شده است مستندات پیوست دادخواست عقدنامه عادی و شرعی و گذرنامه فرزند و تصویر شناسنامه ف. م. به شماره شناسنامه... متولد 1364 فرزند م. و ص. که مفاد عقدنامه حاکی است بین ف. م. و خانم ف. ر. که نام پدرش غ.ف. و تبعه افغانستان و متولد چهارم دسامبر یکهزار و نهصد و هفتاد و هشت میلادی و دارای پاسپورت.... صادره بن آلمان بوده است عقد انقطاعی 10 ساله در جلسه 1391/09/14 که وکلای خواهان حاضر بوده اند و ثبت احوال نیز لایحه ای ارسال داشته و خوانده نیز در لایحه ای اقرار به عقد موقت 10 ساله با خواهان و بذل آن پس از مدتی نموده است و گفته است به جهت مشخص شدن این امر که طفل متعلق به من است یا خیر صدور قرار ارجاع امر به کارشناس مورد استدعاست تا آزمایش DNA شود و صدور قرار ایتان سوگند را توسط خواهان خواستارم در صورت اثبات نسب طفل پس از آزمایش DNA حاضرم شخصا برای وی شناسنامه بگیرم باید ثبت ولادت طفل را بعد از تولد مدرک ارائه دهند در صورت عدم حضور خواهان رد دعوی را خواستارم ثبت احوال در لایحه خود گفته است در صورتی که پدر و مادر منتسب به طفل متولد شده مدارک زوجیت و تولد خود را ارائه دهند صدور شناسنامه طبق مواد 13 و 15 و 16 ثبت احوال امکان پذیر خواهد بود وکیل خواهان در این جلسه گفته است در تاریخ 1388/04/31 عقد زوجیت موقت بین موکله و خوانده در آلمان برقرار میشود که مدارک پیوست دادخواست است پس از ازدواج خانم از خوانده حامله شده است و حاصل آن دختری است به نام ر. در تاریخ 2011/04/07 در شهر و. آلمان لذا هیچگونه شناسنامه و سند سجلی برای این فرزند اخذ نمی گردد از هیچ کجا اعم از ایران یا کنسولگری ایران در خارج و موجب قانونی مدنی اتباع ایرانی تابعیت خونی دارند که چون پدر ایرانی است پس فرزند دارای تابعیت ایرانی است و پدر تکلیف بر اخذ شناسنامه برای فرزند متولد شده دارد از طرفی دیگر طفل متولد شده پس ازعقد طبق قاعده فراش متعلق به پدر است مگر خلاف آن اثبات نماید و ادعای خوانده ی ردیف اول که ایشان فرزند بنده نیست ادعای کذب و بی اساس و مخالف با قوانین مدنی ایران است و اینکه ایشان ادعا کرده است عقد منقطع را بذل مدت نموده است هیچ دلیل و مدرکی وجود ندارد با وجود قاعده فراش فرصت به پزشکی قانونی و آزمایش DNA نمی رسد چون ادله شرعی و قانونی آن موجود است و همان تولد در فراش می‌باشد طفل ملحق به پدر است چنانچه ادعای عدم تعلق فرزند به خود را دارد باید دادخواست نفی ولد را بدهد و این مورد هم امکان ندارد چون به صراحتا قانون حدکثر ظرف 3 ماه از زنان لذا ضمن رد کلیه اظهارات ایشان تقاضای محکومیت خواندگان را به ثبت نکاح (ردیف اول) واخذ شناسنامه (برای طفل ردیف دوم) دارم دادگاه مجددا وقت تعیین و طرفین را دعوت کرده است و از وکلای خواهان خواسته است که اصل سند نکاحیه را همراه بیآورند در جلسه مورخ 1392/02/18 اصحاب دعوی حضور داشته اند خوانده گفته است عاقد ما را عقد موقت نموده است آقای گ. از مدت آن یادم نیست وقتی ایشان به آلمان رفت بعد از مدتی از طریق دادگاه متوجه این موضوع شدم نمی دانم فرزند متعلق به من هست یا نه سپس وکیل خواهان اظهار داشت شباهت او به خوانده است خوانده گفته است مورد اینکه بچه مال من است یا خیر؟ یک روز من فرصت میخواهم که جواب بدهم دادگاه با اعلام ختم دادرسی به شرح دادنامه --- بدین شرح انشاء رای نموده است رای دادگاه در خصوص دادخواست خانم ف. ر. فرزند غ. ف. با وکالت آقایان ح. ع. و س. م. به طرفیت آقای ف. م. فرزند م. و اداره ثبت احوال.... به خواسته الزام خوانده ردیف اول به ثبت واقعه نکاح و الزام به اخذ و تنظیم سند سجلی فرزند مشترک به نام ر...و خسارات دادرسی، عنایت به کلیه اوراق و محتویات پرونده شرح اظهارات وکلای خواهان در دادخواست و جلسات رسیدگی، ملاحظه مستندات تقدیمی وکلای خواهان من جمله سندی عادی زوجیت موقت و پاسپورت فرزند مورد ادعا به نام ر. و نحوه دفاعیات خوانده در لایحه تقدیمی و جلسه دادرسی به اینکه عقد موقت منعقده توسط عاقد به نام گ. به صورت موقت را قبول نموده ولی ادعا نموده است مدت آن را نمیدانم از طرفی نحوه اظهارات وی در خصوص تعلق یا عدم تعلق فرزند به وی خصوصا در انتهای صورت جلسه مورخه 1392/02/18 این دادگاه و عدم ارایه دلیل بر بذل مدت در نکاح موقت به نظر دادگاه ادعای های خواهان به طرفیت خوانده ردیف اول وارد است و مستندا به مواد 33 قانون ثبت احوال و 21 قانون حمایت خانواده جدیدالتصویب و 198 قانون آیین دادرسی در امور مدنی و لحاظ قاعده فراش و عدم طرح دعوی نفی ولد از سوی خوانده تاکنون حکم به الزام خوانده به ثبت واقعه نکاح موقت به شرح مندرج در سند عادی ازدواج پیوستی و الزام وی به اخذ شناسنامه جهت فرزند مشترک طرفین به نام ر. صادر مینماید و نظر به اینکه دعوی مذکور علیه خوانده ردیف اول مسموع است و به خوانده ردیف دوم توجهی ندارد لذا مستندا به بند 4 ماده 84 و ماده 89 قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعوی خواهان نسبت به خوانده ردیف دوم صادر و اعلام میگردد از این رای وکیل آقای ف. م. تجدیدنظرخواهی نموده است- عمده اعتراضات او نسبت به رای صادره این است دادگاه تربت جام که محل سکونت هیچ یک از اصحاب دعوی نیست دادگاه صالح برای رسیدگی نبوده است زیرا نشانی خواهان در ایران نیست و حسب اظهارات وکلای او درخارج است لذا دادگاه مشهد صالح به رسیدگی است ایرادات ماهوی این که تجدیدنظرخوانده تابعیت ایرانی ندارد و به فرض صحت موضوع از مصادیق مرد ایرانی با زن خارجی بوده است که طبق آیین‌نامه ازدواج مردان ایرانی با زنان خارجی ابتدا باید اجازه ازدواج با تبعه خارجی را برابر موازین قانونی تحصیل نماید به استناد ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی محکوم به رد است واقعه ازدواج ادعای به امضا موکل نرسیده است و اصل آن توسط وکلا به دادگاه ارائه نشده است و مدت آن در عقدنامه 50 سال و مهریه 5 سکه اعلام شده ولی موکل مدت را قبول ندارد و باید با مواجهه حضوری بین زوجین مدت معلوم شود از طرفی تا قبل از اثبات و احراز واقعی انتساب طفل به موکل ثبت آن فاقد وجاهت قانونی است طفل متولد در زمان زوجیت طبق قاعده فراش ملحق به شوهر است در صورتی که در زوجیت نزدیکی واقع شده باشد و تا تولد کمتر از 6 ماه و بیشتر از 10 ماه نگذشته باشد که ملاحظه میگردد عقد اعلامی سال 1387 و تولد بچه سال 1390 است یعنی بعد از دو سال چون موکل فقط مدت کوتاهی با تجدیدنظرخوانده بوده و سپس به خارج از کشور رفته و در آنجا قیم است و ادعا شده فرزندنیز در کشور آلمان به دنیا آمده است پرونده به شعبه --- دادگاه تجدیدنظر استان جهت رسیدگی ارجاع شده است تجدیدنظرخواه وکلای طرفین حضور داشته اند تجدیدنظرخوانده حضور نداشته تجدیدنظرخواه گفته است من قبول دارم که عقد موقت بین ما جاری شد و خانم تبعه الفغانستان است ولی اینکه ادعا کرده عقد ده ساله جاری شد را قبول ندارم عقد دو ساله بوده است ضمنا مدرک و مستندی ارائه کرده به امضا من نرسیده آخرین ارتباط من با ایشان فروردین یا اردیبهشت سال 1389 بوده است ولی تاریخ تولد بچه سال 1390 بوده است که به تاریخ میلادی 2011/04/07 میلادی قید گردیده است با محاسبه ای که خودم انجام دادم فاصله ارتباط من با خانم و تولد بچه یک سال بیشتر میباشد در نیتجه بچه منتسب به من نیست برای روشن شدن قضیه از محضر دادگاه استدعا دارم که از این خانم دعوت کنید با بچه در اینجا باشدو حضور پیدا کند تا حقیقت روشن شود وکیل وی نیز اظهار می‌نماید در دادخواست تقدیمی تقاضای من است چون خانم تبعه ایران نیست باید فرصت دو ماه برای مواجهه مد نظر قرار دهند وکیل تجدیدنظر خوانده آقای ح. ع. گفته است مدارک و مستندات را تقدیم حضوری کنیم با توجه به تاریخ تولد طفل و مدارک ارائه شده که اصل آن را تقدیم می کنم طفل منتسب به تجدیدنظرخواه است ضمن آنکه مدت زمان عقد موقت ده ساله بود اگر لازم باشد عاقد را هم در دادگاه حاضر میکنیم. دادگاه با توجه به اینکه اخذ توضیح از خواهان اصلی و تجدیدنظر خوانده پیرامون دعوی مطروحه و مواجهه حضوری با تجدیدنظر خواه و بررسی مدارک و مستندات وی دررابطه با عاقد نکاح موقت و مدت آن و تاریخ مسافرت وی به آلمان و تاریخ دقیق تولد بچه و آخرین ارتباط وی با شوهرش و ارائه اصول مدارک و مستندات ضرورت دارد لذا دفتر وقت رسیدگی تجدید طرفین دعوت شوند و در اخطاریه وکیل تجدیدنظر خوانده و خواهان اصلی محترم قید شود حضور موکله آنان بارائه اصول مستندات ضرورت دارد و تذکر داده شود عاقد و یا احیانا شهودی وجود دارد جهت اخذگواهی در رابطه با موضوع عقد و مدت زمان آن در جلسه دادگاه حاضر نمایند به تجدیدنظرخواه نیز تذکر داده شود حضور وی نیز با ارائه هر گونه مدرک و مستندی که دارد ضروری می‌باشد. در جلسه مورخ 1393/10/20 که طرفین حضور داشته اند خانم ف. ر. اظهار داشته اصل عقدنامه را در اختیار ندارم با توجه به اینکه آقای ف. م. قبول دارد که علقه زوجیت فی ما بین برقرار شده و مقاربت انجام گرفته النهایه وی ادعا دارد عقد ما 10 سال نبوده و یا بذل مدت کرده است آنچه که مسلم است رابطه زوجیت بین ما بوده و انعقاد نطفه بچه به تاریخ تولد 2011/04/07 در مدت زمانی زوجیت بود و در نتیجه بچه از جهت قاعده فراش منتسب به اوست و تاکنون شناسنامه نگرفته است و حتی پس از تولد بچه و گذشت چند سال از تولد او نفی ولد هم تقدیم نکرده قهرا نیازی به تقدیم دادخواست اثبات نسب نبوده است از محضر دادگاه استدعا دارم که وی را ملزم به اخذ شناسنامه نمایند و چنانچه نیازی به انجام مقدماتی و طی ضوابطی باشد او باید انجام بدهد وکلای منتخب وی گفته اند مطالب قبلا بیان شد و پاسپورت که تقدیم حضور می‌شود آخرین مرحله خروج خانم از ایران 1389/05/23 بوده تاریخ تولد بچه فروردین ماه می‌باشد ( 90/1/18 ) با توجه به اقرار آقای م. بر رابطه زوجیت و با درنظر داشتن قاعده فراش بچه منتسب به ایشان می‌باشد. و مکلف به اخذ شناسنامه خواهد بود وکیل منتخب آقای م. اظهار می‌نماید انعقاد ازدواج موقت فیمابین متداعیین مورد قبول است ولی موکل اظهار مینماید عقد ما دو ساله بوده صرفنظر از بحث عقد موقت موکل اظهار میکند اگر آزمایشات لازم انجام گیرد و انتساب بچه به وی محرز شود حرفی جهت اخذ شناسنامه نخواهد داشت آنچه ایراد دارد شک کرده است بچه از او می‌باشد و در ادامه اظهار مینماید خواسته خواهان اثبات نسب نمی‌باشد عقدنامه ارائه شده سند عادی می‌باشد و برابر با اصل نسب و به رغم اینکه خواسته شده اصل در جلسه رسیدگی داده شده است که به استناد به ماده 96 قانون آیین دادرسی مدنی است از عداد دلایل خارج است و تاریخ 1388/04/31 مورد قبول موکل نمی‌باشد تاریخ عقد 1387/01/31 بوده است و در تاریخ 1389/01/31 عقد تمام شده است و ذیل که تاریخ عقد نوشته شده است که صفحه 2 پرونده است به امضا موکل نرسیده است و مورد تایید نمی‌باشد و بعد خارج از قاعده فراش می‌باشد و خانم ف. ر. در ادامه اظهار داشت من عقد صیغه ده ساله با آقای م. داشتم در ایران چون قرار بود ایشان به آلمان بیایند و در آنجا عقد دائم کنیم و فرزند ما ر. هم در برنامه ما بود که وقتی بچه در آلمان بدنیا آمد چون پاس آلمانی گرفت پدرش ف. م. می توانست راحت آلمان بیاید و متاسفانه وقتی بچه بدنیا آمد آقای م. انکار کرد که به آلمان نمی آید و بچه راهم نمی خواهد با توجه به مراتب فوق و محتویات پرونده وکلای طرفین اظهار می دارند اگر اجازه بفرمایید ظرف چند روز آتی طی لوایح با پیوست مدارک و مستندات مطالب خود راتقدیم حضور دادگاه میکنیم دادگاه پرونده را مقید به وقت دادرسی نموده‌اند وکیل آقای تجدیدنظر خواه لایحه ای تقدیم نموده است چون موضوع نسب و وجود بقای زوجیت انقطاعی ادعایی فیمابین و انکار شدید موکلش در مورد نسب را از موجبات نقض رای و رد دعوی دانسته است دادگاه تجدیدنظر با اعلام ختم دادرسی در تاریخ 1393/10/28 طی دادنامه --- تجدیدنظرخواهی به عمل آمده از سوی وکیل آقای ف. م. نسبت به دادنامه --- صادره از شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی تربت جام که به موجب آن معترض فعلی محکوم به ثبت واقعه نکاح موقت ده ساله و اخذ شناسنامه برای فرزند مشترک به نام ر. به شرح مندرج در متن دادنامه موصوف گردید که نسبت به رای صادره اعتراض به عمل آورده با توجه به جامع اوراق پرونده و تحقیقات و بررسی به عمل آمده و استماع اظهارات متداعیین و وکلای آنان و ملاحظه مدارک و مستندات و لوایح پیوستی و با توجه به اینکه رای مورد اعتراض بر اساس مستندات و دلایل موجود در پرونده و مطابق موازین قانونی صادر گردیده و نظر به اینکه در این مرحله از دادرسی دلیل و موجبی برای نقض دادنامه معترض عنه ارائه نشده است و تجدیدنظرخواهی با موارد مطروحه در ماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی مطابقت ندارد بنابراین دادگاه ضمن رد تجدیدنظر خواهی مستندا به ماده 358 قانون پیش گفته رای دادگاه نخستین را تایید و استوار مینماید اکنون از این رای وکیل آقای ف. م. فرجام خواهی نموده است که هنگام شور لایحه وکیل با گزارش پرونده قرائت میشود. هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای عبدالعلی ناصح عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای م. حسین ارجمند دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر صدور رای شایسته با توجه به محتویات پرونده مورد تقاضاست در خصوص دادنامه شماره --- فرجامخواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رای شعبه دیوان عالی کشور

نظر به اینکه احکام قابل فرجام خواهی در بند الف ماده 368 قانون آیین دادرسی مدنی بیان گردیده است حکم فرجام خواسته در این پرونده که در مقام تجدیدنظرخواهی آقای ف. م. بر تایید دادنامه --- صادره از شعبه اول دادگاه حقوقی تربت جام صادر گردیده است صرف نظر از مندرجات رای چون مبتنی بر محکومیت آقای ف. م. اصدار یافته است که به موجب حکم صادره ملزم به ثبت واقعه نکاح انقطاعی عادی فیمابین او و خانم فرزانه ر. که در تاریخ 1388/04/31 مطابق چهارم دسامبر یکهزار و نهصد و هفتاد و هشت میلادی در آلمان توسط عاقد شرعی منعقد گردیده است و مدت آن ده ساله و مهریه 5 سکه بهار آزادی تعیین شده گردیده است صرفنظر از اینکه نحوه رسیدگی به پرونده مطروحه با توجه به موضوع خواسته واجد ایراد و اشکالات شکلی بوده است چون موضوع خواسته و حکم صادره الزام به ثبت عقد زوجیت است و دعوی الزام به ثبت واقعه و اینگونه احکام قابلیت فرجام خواهی ندارد هیات این شعبه مستفاده از ماده مرقوم به لحاظ غیر قابل طرح بودن دادخواست فرجام خواه قرار رد دادخواست فرجام خواه را صادر و اعلام مینماید. شعبه --- دیوان عالی - رئیس و مستشار و عضو معاون

علی رازینی - عبدالعلی ناصح - یکتن خدایی

منبع
برچسب‌ها