الزام پدر به اخذ شناسنامه در دعوی اثبات نسب

تاریخ دادنامه قطعی: 1394/03/04
شماره دادنامه قطعی: ---

پیام: در صورت اثبات انتساب طفل به خوانده و احراز ابوت وی، الزام وی به اخذ شناسنامه (بدون اینکه خواهان آن را درخواست کرده باشد) صدور حکم، زائد بر خواسته تلقی نمی شود؛ زیرا اخذ شناسنامه برای فرزند توسط والدین از لوازم عرفی و الزامات قانونی والدین است.

رای خلاصه جریان پرونده

آقای م. پ. و خانم الف. ک.ب. طی یک فقره عقدنامه عادی در تاریخ 1391/07/22 مبادرت به انعقاد عقد موقت یک ساله با مهریه 6 عدد سکه بهار آزادی نموده‌اند و عقدنامه با مشخصات فوق الذکر توسط عاقد امام جماعت مسجد...شهر ری صادر و گواهی شده است. و بر طبق گواهی مامایی شاغل در بیمارستان....در تاریخ 1392/02/06 نوزاد پسری در اثر این ازدواج از خانم الف. ک. متولد شده است پس از بروزبرخی اختلافات بدوا خانم الف. ک. اقدام به اقامه دعوی جهت ثبت واقعه ازدواج نموده که شعبه --- دادگاه حقوقی تهران طی دادنامه مورخ 1393/06/03 مبادرت به صدور رای بر الزام آقای م. پ. به ثبت واقعه ازدواج می‌نماید متعاقبا در تاریخ 1393/08/25 خانم الف. ک. طی دادخواستی علیه م. پ. درخواست اثبات نسب مولود فوق الذکر را می‌نماید (موضوع پرونده جاری) که این پرونده نیز به شعبه --- دادگاه حقوقی تهران ارجاع می‌شود. پس از یک مرحله تجدید وقت به درخواست طرفین جلسه رسیدگی در تاریخ 1393/10/08 برگزار می‌گردد ابتدا خواهان به شرح مذکور در مقدمه گزارش جریان را توضیح و تقاضای اثبات نسب جهت اخذ شناسنامه می‌نماید. خوانده در جلسه حاضر نبوده و وکیل وی ابتدا تقاضای مراجعه به پزشکی قانونی جهت آزمایش DNA جهت اطمینان خاطر موکل می‌گردد. و درمرحله دوم درخواست می‌نماید در صورتی که دادگاه خواسته خواهان را موجه دانست طبق تعهدنامه منعقده بین طرفین در محضر اسناد رسمی..... عملی شود تصویر تعهدنامه که به پیوست می‌باشد و در تاریخ 1394/02/14 یعنی یک هفته پس از تولد نوزاد منعقد شده است حاوی نکات زیر است الف - توافق طرفین بر بذل بقیه مدت عقد انقطاعی ب- اقرار زوجه به این بذل و ابراء وی نسبت به کلیه حقوق مال مربوط به زوجیت ج- تعهد خانم الف. ک. به قبول حضانت فرزند مشترک به پرداخت نفقه وی و اینکه آقای پ. هیچگونه ادعائی در مورد حضانت فرزند نخواهد داشت. د- تعهد خانم ک. خودداری از مزاحمت نسبت به م. ک. و خانواده اش ه-- تعهد خانم ک. به اخذ شناسنامه برای کودک با نام خانوادگی خودش در قبال واگذاری حضانت و عدم ادعا نسبت به پرداختی های قبلی و- صرف نظر نمودن الف. ک. از شکایتهای خود علیه م. پ.. در هر صورت دادگاه حقوقی (شعبه --- ) در تاریخ 1393/10/09 ختم رسیدگی را اعلام و به شرح زیر مبادرت به صدور رای می‌نماید:در خصوص دادخواست خانم الف. ک.ب. فرزند ع. با وکالت آقای ح. ز. و خانم الف. ز. به طرفیت آقای م. پاک رای فرزند ک. با وکالت آقای ع. ق. به خواسته اثبات نسب کودک پسر متولد شده در تاریخ 1392/02/06 در بیمارستان.....تهران به خوانده، با توجه به محتویات پرونده و ارائه مدارک دال بر زوجیت نامبردگان به نحو منقطع از تاریخ 1391/07/22 لغایت 1392/07/22 و بودن اماره فراش بر نسب فرزند مذکور و سایر قرائن و امارات موجود، دادگاه ادعای خواهان را وارد دانسته و مستندا به مواد 1257 و 1158 قانون مدنی، نسب کودک متولد شده فوق الذکر به خواهان مسلم و محرز است و اداره ثبت احوال مربوطه مکلف به ثبت ولادت کودک مذکور و صدور شناسنامه برای وی منتسب به خوانده به عنوان پدر میباشد. این رای حضوری و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر خواهی در دادگاه تجدیدنظر استان تهران و سپس ظرف بیست روز قابل فرجامخواهی در دیوانعالی کشور است.دادنامه فوق به طرفین ابلاغ می‌شود که آقای پاک رای در موعد قانونی تجدیدنظرخواهی می‌نماید. عمده ایراد وی دو نکته است الف - خواسته صرفا اثبات نسبت بوده و دادگاه خارج از خواسته در مورد الزام به اخذ شناسنامه رای داده است. ب- این رای مغایر با توافق محضری بین طرفین می‌باشد. پرونده به شعبه --- دادگاه تجدیدنظر استان تهران ارجاع می‌شود که طی دادنامه شماره --- مورخه 1393/12/12 چنین رای می دهد:در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای م. پ.ر. با وکالت آقای ع. ق.ب. به طرفیت خانم الف. ک.ب. از دادنامه شماره --- - 1393/10/09 صادره از شعبه محترم --- دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن حکم به اثبات نسب فرزند متولد شده در فراش تجدیدنظرخواه به تاریخ 1392/02/06 در بیمارستان.....تهران صادر شده است به شرح توضیحات داده شده در دادنامه موصوف باعنایت به اوراق و محتویات پرونده و لوایح تقدیمی طرفین وارد نیست و رای صادره وفق موازین شرعی و قانونی اصدار یافته و ایراد شکلی و ماهوی به آن وارد نیست و استدلال محکمه محترم بدوی و مستندات آن نیز صحیح می‌باشد و وکیل تجدیدنظرخواه دلیلی که موجبات نقض و بی اعتباری دادنامه را فراهم نماید ارائه ننموده لذا بنا به مراتب دادگاه متسندا به قسمت اخیر ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی 1379/01/21 ضمن رد اعتراض معترض دادنامه تجدیدنظرخواسته را عینا رای دادگاه حضوری بوده و به موجب مواد 368 - 397 از قانون فوق الذکر ظرف 20 روز از تاریخ ابلاغ قابل فرجامخواهی دردیوانعالی کشور می‌باشد.دادنامه دادگاه تجدیدنظر در تاریخ 1393/12/26 به وکیل خوانده (تجدیدنظر خواه) ابلاغ می‌شود و وی در تاریخ 1394/01/16 فرجام خواهی می‌نماید. لایحه فرجام خواهی تکرار همان دو نکته مرحله تجدیدنظر خواهی یعنی اینکه اولا خوانده خواهان فقط اثبات نسب بوده و حکم در مورد الزام موکل به اخذ شناسنامه خارج از خواسته و مغایر آیین دادرسی مدنی است ثانیا این رای مخالف آزادی اراده به جهت مغایرت با توافق محضری بین طرفین می‌باشد. به هر حال پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده است.هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای علی رازینی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای حمید درخشان نیا دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر صدور رای شایسته مورد تقاضاست. در خصوص دادنامه شماره --- تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رای شعبه دیوان عالی کشور

اولا پس از اثبات خواسته خواهان مبنی بر انتساب طفل مولود به خوانده و احراز ابوت وی، الزام وی به اخذ شناسنامه مطلب جدیدی نیست که صدور حکم در مورد آن زائد بر خواسته تلقی شود و اخذ شناسنامه برای فرزند توسط والدین از لوازم عرفی و الزامات قانونی والدین می‌باشد. ثانیا با توجه به اقرار خوانده پرونده بدوی به ابوت فرزند مولود در مراحل دادرسی و قبل از آن از جمله در متن قرارداد محضری ارائه شده توسط وی به عنوان مستند لایحه اعتراضیه که از نوزاد مورد بحث به عنوان فرزند مشترک تعبیرشده است. و امور مربوط به حضانت به مادر واگذار شده در نتیجه مورد مشمول ماده 1161 قانون مدنی و قاعده فراش بوده و از جهت ماهوی ایرادی بر رای دادنامه بدوی در مورد اثبات نسب وارد نیست. ثالثا - تعهد نامه محضری ارائه شده عمده محتوای آن مربوط به دعوای فعلی نیست و آنچه مربوط به این دعواست فراز پنجم توافق مبنی بر اینکه خانم الف. ک. متعهد به گرفتن شناسنامه برای کودک با نام خانوادگی خوانده است و لذا منافاتی با دادنامه مورد اعتراض ندارد. چون مفاد دادنامه اخذ شناسنامه برای نوزاد با نام والدین و قید خوانده به عنوان پدر می‌باشد و اینکه نام خانوادگی پدر یا مادر برای طفل ذکر شود خارج از مطالب دادنامه است یعنی تعارضی بین دادنامه و توافق وجود ندارد که با صدور دادنامه محتوای توافق نقض شده باشد. رابعا - امور مربوط به اخذ شناسنامه و قیدنام والدین عمدتا از مقررات آمره می‌باشند و توافق بر خلاف آن اعتبارقانونی ندارد لذا نمی توان توافق نمود که برای فرزند کسی به نام دیگری شناسنامه گرفته شود. با توجه به آنچه گذشت فرجامخواهی قابل پذیرش نیست و به استناد ماده 270 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه فرجامخواسته تایید و ابرام می‌شود.

رئیس و مستشار و عضو معاون شعبه --- دیوان عالی کشور

علی رازینی - عبدالعلی ناصح - سیدقاسم حسینی کوه کمری

منبع
برچسب‌ها