ملاک فوریت در خیار غبن

تاریخ دادنامه قطعی: 1393/12/11
شماره دادنامه قطعی: ---

پیام: ملاک رعایت فوریت در خیار غبن زمان علم به آنست و چنانچه فردی بعد از مدت طولانی از انجام معامله علم به غبن پیدا کند و فورا آن را اعمال کند، این امر مغایرتی با رعایت فوریت اعمال خیار ندارد.

رای خلاصه جریان پرونده

در تاریخ 1391/04/06 ع.ع. دادخواستی به طرفیت 1 - ع.ع. 2 - ق.ع. به خواسته فسخ قرارداد مورخ 1390/08/23 که تصویر مصدق آن پیوست پرونده امر گردیده به علت غبن و استرداد مبیع هر یک مقوم به پنجاه میلیون و یک هزار ریال به انضمام کلیه خسارات دادرسی تقدیم دادگاه عمومی حقوقی مشهد مقدس نموده که به شعبه --- ارجاع و چنین توضیح داده است که طبق مبایعه‌نامه مورخ 1390/08/23 سرقفلی مغازه تجاری واقع در مشهد خیابان... را به خواندگان فروخته پس از مدتی از فروش ملک متوجه شده سرقفلی ملک را بسیار کمتر از قیمت واقعی فروخته و ارزش واقعی آن تفاوت فاحش با ثمن معامله داشته لذا مراتب مغبون شدن و فسخ معامله را در حضور شهود به خریداران اعلام و از پرداخت حق مالکانه به مالک و اقدام به تنظیم سند رسمی استنکاف نمودم، تقاضای رسیدگی به این امر از طریق کارشناسی و نهایتا فسخ قرارداد مرقوم را به استناد خیار غبن و استرداد مبیع با خسارات خواستار شده است. دادگاه مرجوع‌الیه پس از تکمیل پرونده وقت رسیدگی برای روز 1392/09/09 تعیین و طرفین را دعوت نموده در جلسه مرقوم پس از استماع اظهارات خواهان و وکیل خواندگان به شرح دادنامه فرجام‌خواسته چنین رای صادر و اعلام نموده است: «در خصوص دعوی آقای ع.ع. به طرفیت آقایان ع.ع. و ق.ع. هر دو با وکالت آقای ع.ک. به خواسته فسخ قرارداد مورخ 1390/08/23 به استناد خیار غبن و استرداد مبیع هر یک مقوم به پنجاه میلیون و یک هزار ریال به انضمام کلیه خسارات دادرسی با عنایت به اینکه اولا خواهان در دعاوی متعدد که علیه وی اقامه شده حسب اظهارات وی هیچ صحبتی از ادعای غبن و فسخ معامله نکرده است ثانیا مشارالیه حدود یک سال و نیم پس از اطلاع از غبن مبادرت به تقدیم دادخواست حاضر نموده و اظهارات وی این تاخیر را موجه نمی‌نماید لذا دادگاه صرف‌نظر از اینکه غبن فاحش یا عدم آن در معامله به لحاظ عدم احراز فوریت اعمال خیار غبن و مستندا به ماده 420 قانون مدنی حکم به بطلان دعوی صادر و اعلام می‌دارد، رای صادره ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در محاکم تجدیدنظر استان خراسان رضوی (ع) می‌باشد» این دادنامه در تاریخ 1392/10/01 به وکیل خواهان ابلاغ شده و نامبرده در تاریخ 1392/11/07 فرجام‌خواهی نموده است ماحصل درخواست این است که شدیدا به حکم صادره اعتراض دارد 1 - معلوم نیست از کجا شعبه --- دادگاه عمومی مشهد این مطلب را در دادنامه آورده‌اند و به این مطلب رسیده‌اند که در دعاوی متعدد علیه اینجانب بنده هیچ صحبتی از ادعای غبن و فسخ معامله نکرده‌ام بدون اینکه از بنده اخذ توضیح نمایند یا پرونده‌های مربوطه را مطالبه نمایند در پرونده 901148 شعبه --- از هیچ‌یک از جلسات مطلع نشده‌ام و حکم صادره هم علیه بنده نبوده بلکه گزارش اصلاحی بین خوانده دیگر و خواهان‌ها بوده است که اثری نسبت به بنده که حاضر نبوده است ندارد و 2 - در پرونده 910742 شعبه --- دادگاه عمومی حقوقی مشهد اینجانب در همان جلسه اول دادخواست تقابل دادم که ریاست شعبه --- آن را نپذیرفت و به‌علاوه تاخیر غیرموجه در اعمال خیار نیز مخدوش است زیرا مهم اعلام فسخ است نه طرح دعوی که همان زمان صورت گرفته که نزد شهود صورت گرفته و عملا از پرداخت حق مالکانه و اقدام به تنظیم سند رسمی و مطالبه الباقی ثمن استنکاف نموده‌ام دفتر دادگاه تبادل لوایح را انجام داده و با وصول پاسخ فرجام‌خواندگان پرونده را به دبیرخانه دیوان‌عالی کشور ارسال داشته، رسیدگی در دستور کار این شعبه قرار گرفته، لایحه فرجامی فرجام‌خواه و پاسخ فرجام‌خواندگان هنگام شور قرائت می‌شود.

رای شعبه دیوان عالی کشور

فرجام‌خواه مدعی است در قرارداد مورخ 1390/08/03 که حکایت از فروش سرقفلی (حق کسب و پیشه) یک‌باب مغازه از پلاک باقیمانده 680 و 681 بخش یک مشهد به فرجام‌خواندگان دارد مغبون شده است و دادگاه‌های رسیدگی‌کننده به ادعای وی توجه ننموده‌اند و در پرونده 910742 شعبه --- دادگاه عمومی حقوقی مشهد در جلسه اول دعوی تقابل اقامه نموده که توسط معاونت ارجاع در تاریخ 1391/11/28 ارجاع شده و در آنجا مطالبه فسخ نموده که اجازه ثبت آن را نداده‌اند از آنجا که دادگاه به لحاظ عدم احراز فوریت اعمال خیار غبن و به استناد ماده 420 قانون مدنی حکم صادر نموده و از آنجا که ملاک فوریت در ماده مرقوم همزمان با علم به آن است و چنانچه فردی بعد از مدت طولانی از انجام معامله علم به غبن پیدا کند و فورا استفاده نماید و چگونگی را در دادگاه اثبات کند این امر مغایرتی با ماده فوق‌الاشعار ندارد بنا به‌ مراتب چون رسیدگی دادگاه صادرکننده حکم فرجام‌خواسته گویای کم و کیف آن نیست پرونده‌های استنادی فرجام‌خواه ملاحظه و در این پرونده منعکس نشده از شهود وی استماع شهادت به‌عمل نیامده لذا با نقص تحقیقات در این زمینه مستندا به بند 5 ماده 371 و با لحاظ شقوق الف مواد 401 و 405 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه فرجام‌خواسته نقض و رسیدگی مجدد به دادگاه صادرکننده آن ارجاع می‌شود تا با توجه به مواد 199 و 200 قانون مرقوم دادگاه علاوه بر رسیدگی به دلایل مورد استناد طرفین دعوی هرگونه تحقیق یا اقدامی که برای کشف حقیقت لازم باشد انجام و سپس با توجه به نتایج حاصله رای مقتضی صادر و اعلام نماید.

رئیس و مستشار شعبه --- دیوان‌عالی کشور

غفارپور- شاملو

منبع
برچسب‌ها