تاریخ دادنامه قطعی: 1393/08/07
شماره دادنامه قطعی: ---
پیام: 1 - محاکم ایران در صورتی نسبت به دعاوی مربوط به احوال شخصیه بیگانگان، صالح به رسیدگی هستند که طرفین یا یکی از طرفین تبعه ایران باشند. 2 - چنانچه اسناد ترجمه نشده به دادگاه ارائه شود دادگاه نمی تواند به آن ها استناد کند.
در تاریخ 1391/05/04 م.ب. با وکالت آقای م.ر. دادخواستی مبنی بر تقاضای صدور حکم طلاق به طرفیت آقای ع.ب. تسلیم دادگستری تهران نموده که به شعبه --- دادگاههای عمومی آن شهرستان ارجاع شده است. خلاصه توضیح وکیل خواهان این است: خواهان و خوانده در شهریور سال 1359 ازدواج کردند و دارای دو فرزند 19 و 26 ساله میباشند. در اثر اختلافات پیش آمده در چهار سال پیش به دادگاه محل اقامت خود مراجعه و طلاق گرفته و جداشده اند و حکم استینافی دادگاه ها ترجمه و پیوست میباشد، تقاضای صدور مجوز طلاق شرعی و دستور ثبت آن در دفتر موردتقاضا میباشد. دادگاه طرفین را دعوت نمود. ابلاغ اخطاریه به زوج طبق ماده 71 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی انجام شده است. جلسه دادگاه در تاریخ 1391/09/08 تشکیل شد و وکیل خواهان حاضر شد ولی خوانده با ابلاغ اخطاریه حاضر نشده است. لوایحی از وی ترجمه شده است که گویای عدم رضایت به طلاق میباشد. وکیل خواهان مطالب دادخواست را تکرار نموده است و اضافه نموده است که خوانده دارای بیماری دوقطبی است و زوجین 4 سال از هم جدا هستند و زوج نفقه نداده است و زوجه تمامی حقوق را بذل می کند و زوجه یائسه میباشد. دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر کرده است. زوج هم وکیلی معرفی کرده است. وکیل زوج طی لایحه ای به اختصار بیان داشت: 1 - هیچ گونه دلیل محکمه پسندی که دلیل بر عسروحرج زوجه باشد در پرونده دیده نشده است. 2 - برابر ماده 972 قانون مدنی و ماده 169 قانون اجرای احکام مدنی احکام صادرشده از دادگاههای خارج از کشور قابلیت اجراء ندارد مگر با رعایت شروط مذکور در ماده اخیر. 3 - خواهان در دادگاه جهت اخذ رای به دروغ های زیادی متوسل شده است و حتی شهود هم دروغ گفته اند که موکل علیه آن ها شکایت کرد. حتی حسب اظهار موکل زوجه گفت زن ها در ایران آزادی ندارند وزن ها را تا سینه در ایران درون خاک می گذارند. لذا درخواست صدور حکم بر بطلان دعوی خواهان را دارم. داوران معرفی و تعیین شده توفیقی در سازش بین زوجین نداشته اند. دادگاه مجددا طرفین را دعوت نموده است. در جلسه مورخ 1392/02/10 وکلای حاضر شدند وکیل خواهان گفت: خواسته به شرح دادخواست و مطالب جلسه گذشته است. وکیل خوانده گفت: موکل راضی به طلاق نیست و قبول دارد که 5 سال جدا از هم زندگی می کنند و دادگاه فرانسه رای به طلاق داده است و نسبت به پرداخت نفقه اقدام شد و به علت اختلاف فی مابین جدا زندگی می کنند. وکیل خواهان گفت نسبت به پرداخت نفقه اقدام نشده است. دادگاه در تاریخ 1393/03/26 جلسه برای استماع شهادت شهود تشکیل داد. یکی از شهود پدر زوجه است که می گوید: آقای ع.ب. دچار بیماری شده نیاز به مراجعه به پزشک دارد. فتوکپی تعهدنامه هایش نزد پلیس فرانسه که در سال های 2007 و 2008 و 2009 و 2010 داده ضمیمه میباشد که در پرونده موجود است.(در صفحات 116 و 118 و 119 مطالب و اظهارات و تعهدات زوج ذکرشده است.) شاهد دیگر آقای ع ش متولد 1314 گفت: آقای ب. کسالت روحی دوشخصیتی پیدا کرد، ضمن اعمال خشونت و هتاکی از حالت عادی خارج میشود و به همین علت زوجه به پلیس فرانسه شکایت کرده است. به دادگاه کیفری ارجاع شد و ازآنجا به دادگاه خانواده رفت و حکم طلاق صادرشده است. شاهد دیگر خانم م.ج. گفت در استراسبورگ با خواهان و خوانده هم منزل بودم در مدت اقامتم شاهد اختلاف ها و خشونت های ع.ب. بودم. دو نفر شاهد دیگر یکی ب.و. و دیگری خواهر خواهان میباشند که گفته اند آقای ع.ب. دارای روحیه و اخلاقی خشن میباشد که منجر به مراجعه به پلیس شده است. دادگاه با اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه شماره --- - 27/3/92 با این استدلال: با عنایت به جامع استدلال به خصوص دادخواست تقدیم و نظریه مشورتی داوران و شهادت شهود که حکایت از ترک زندگی و عدم پرداخت نفقه دارد، به استناد تحقق موضوع ماده 1130 قانون مدنی رای به طلاق زوجه صادر کرده است. از این رای توسط وکیل زوج تجدیدنظرخواهی شد و پرونده به شعبه --- دادگاه تجدیدنظر استان تهران ارجاع شد. خلاصه ایراد وکیل زوج این است: داوری صحیح انجام نشده، اخطاریه درست ابلاغ نشده است تا داور معرفی گردد. از وقت رسیدگی مورخ 26/3/92 به علت ابلاغ طبق ماده 70 مطلع نبودم تا دفاع نمایم. عدم پرداخت نفقه به علت عدم تمکین زوجه بوده است و زوجه مستحق نفقه نبوده است. شهود معرفی شده از 5 نفر 3 نفر از بستگان درجه اول زوجه بوده اند و دو نفر دیگر از آشنایان خواهان بوده اند و مقیم تهران بوده اند و زوجین در فرانسه زندگی می کردند این گونه شهادت چگونه دلیل بر عسروحرج زوجه میشود. پاسخ وکیل زوجه به اختصار این است: ایراد بر شهود وارد نیست زیرا از 5 نفر شاهد 4 نفر در استراسبورگ بوده اند نه در تهران. بقیه مطالب تکرار مطالب گذشته میباشد. دادگاه تجدیدنظر طی دادنامه شماره --- - 6/5/92 رای بدوی را بدون ایراد دانسته و تایید کرده است. از این رای هم توسط وکیل زوج فرجام خواهی شد و پرونده به این شعبه ارجاع شده است. مطالب طرفین تکرار همان مطالب گذشته میباشد.
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش عضو ممیز و اوراق پرونده و دادنامه شماره --- - 6/5/92 فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:
با توجه به محتویات پرونده های بدوی و تجدیدنظر، دادنامه فرجام خواسته از حیث نقص در تحقیقات مخدوش است زیرا: الف- در رای دادگاه استراسبورگ آمده است طرفین تابع فرانسه میباشند در صورتی که چنین باشد دادگاههای ایران در صورتی که طرفین یا یکی از آن ها تابع ایران نباشند صالح به رسیدگی نمیباشند، زیرا قلمرو قضایی آیین دادرسی مدنی ایران است. ماده 6 قانون مدنی بیان داشته است درباره احوال شخصیه در خصوص اتباع ایرانی که در خارج مقیم باشند جاری است ولی به حسب ظاهر مستند مذکور طرفین تابع فرانسه میباشند و در همان جا مقیم هستند. دادگاه ها به این موضوع توجه ننموده و تحقیق نکرده اند. ب - در صورتی که مشخص شود طرفین از تابعیت ایران مسلوب نشده اند یا دو تابعیتی هستند مسئله دیگری که مطرح میشود و آن اینکه بسیاری از اوراق که وکلا طرفین برای اثبات حقانیت خود ارائه داده اند با خط خارجی غیرفارسی نوشته شده است که باید ترجمه شود یا به آن ها استناد نشود دادگاه ها به این امر عنایت نداشته اند. ج- وکیل زوجه مدعی است زوج دارای حالت غیرعادی است ضرورت داشت زوج به پزشکی قانونی معرفی شود یا از این قسمت از استدلال صرف نظر شود. د- دادگاه تحقیق ننموده که آیا درباره عدم پرداخت نفقه حکمی صادر گردیده است و در صورت صدور حکم تحقیق نکرد که حکم اجرا شده است یا خیر؟ علی هذا رای فرجام خواسته نقض و رسیدگی به همان شعبه محول میشود.
رئیس شعبه --- دیوان عالی کشور - مستشار
انصاری - الهی