تاریخ دادنامه قطعی: 1395/04/01
شماره دادنامه قطعی: ---
پیام: 1 - در صورتی که جضانت طفل با پدر باشد، تعیین وقت ملاقات به میزان 48 ساعت برای مادر، با مفهوم عرفی ملاقات منافات دارد و به نوعی تقسیم امر حضانت است؛ زیرا فرزند مشترک از هفت شبانه روز، پنج شبانه روز تحت حضانت پدر و دو شبانه روز تحت حضانت مادرش باشد که با مفهوم ملاقات سازگار نیست. 2 - در دعوی طلاق به درخواست زوج، از نظر شکلی، صدور حکم به محکومیت زوج به پرداخت حقوقی مالی زوجه، مغایر با قانون است؛ زیرا نمی توان خواهان را در حق خوانده محکوم کرد؛ بنابراین دادگاه باید ضمن صدور گواهی عدم امکان سازش، اجرای صیغه طلاق و ثبت آن را منوط به تادیه حقوق مالی زوجه کند؛ به طوری که هرگاه اجرای صیغه طلاق و ثبت آن منتفی شود، تادیه حقوق مالی زوجه نیز منتفی گردد. دادگاه باید در اعمال شرط تنصیف دارائی، در راستای رعایت عدل و انصاف، میزان بدهی زوج بابت مهریه را مدنظر قرار دهد.
با عنایت به جامع اوراق پرونده از جمله فتوکپی مصدق نکاحنامه رسمی شماره 284 نزد دفتر رسمی ثبت ازدواج شماره 130 املش و نیز اقاریر طرفین نزد محضر این دادگاه وجود علقه زوجیت بین آنها به لحاظ عقد نکاح دائم محرز و مسلم است. از طرفی دادگاه و داوران طرفین در راستای اجرای ماده 27 و 28 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 مساعی خویش را جهت سازش بین طرفین معمول داشتند ولی این اقدامات موثر واقع نگردیده است و خواهان همچنان اصرار به طلاق دارد. خوانده دعوی در جلسه دادرسی نزد این دادگاه حاضر شد و طی دفاع بیان داشت حاضر به طلاق نمی باشم و در صورت طلاق، زوج باید تمام حقوق مالی وی را پرداخت نماید. لذا دادگاه با توجه به قاعده فقهی الطلاق بید من اخذ بالساق و به استناد ماده 1133 قانون مدنی گواهی عدم امکان سازش بین زوجین مترافعین در این پرونده را صادر و اعلام مینماید. آنها میتوانند به یکی از دفاتر رسمی ثبت طلاق مراجعه نمایند و پس از وقوع طلاق نسبت به ثبت رسمی آن اقدام نمایند. رعایت وجود شرایط صحت اجرای صیغه طلاق حسب مورد از جمله مراعات مفاد مواد 1134 ، 1135 ، 1140 و 1141 قانون مدنی بر عهده مجری صیغه طلاق خواهد بود نوع طلاق با توجه به اینکه اصرار در طلاق از سوی شوهر میباشد و با عنایت به مواد 1148 ، 1149 ، 1109 و 1151 قانون مدنی رجعی میباشد و عده این طلاق از تاریخ وقوع آن سه طهر است، بنابراین زوج در ایام عده این طلاق حق رجوع به همسرش را دارد و مکلف به انفاق در حق وی میباشد و حق اخراج او از مسکن مشترک را ندارد. در مورد مسائل مالی فیمابین دادگاه بنا به تجویز ماده 29 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 به شرح ذیل تصمیم میگیرد: الف) زوجه اظهار داشته است کل مهریه اش 314 عدد سکه طلا بهار آزادی و هزینه یک سفر حج میباشد که تمام آن را می خواهد به استناد ماده 1082 قانون مدنی و با توجه به عدم پرداخت مهریه زوجه توسط خواهان این دادگاه خواهان را به پرداخت 314 عدد سکه طلا بهار آزادی و پرداخت هزینه یک سفر حج تمتع در حق خوانده محکوم مینماید که به صورت نقدی و قبل از طلاق باید پرداخت به خوانده صورت گیرد. ب) نسبت به جهیزیه، زوجه درخواست استرداد جهیزیه اش را نموده است و لیست سیاهه ای از جهیزیه خود ارائه نموده است و جهیزیه به عنوان عاریه نزد زوج میباشد لذا دادگاه به استناد مواد 635 ، 640 و 645 قانون مدنی زوج را به رد عین جهیزیه طبق لیست سیاهه جهیزیه مربوطه در حق زوجه قبل از طلاق محکوم مینماید. ج) نسبت به نفقه ایام عده که خوانده پرونده مدعی دریافت آن میباشد دادگاه قرار کارشناسی صادر نموده است و کارشناس منتخب میزان نفقه ایام عده خوانده را به مبلغ 1 ، 300 ، 000 تومان تعیین نموده است و از نظر این دادگاه مغایر اوضاع و احوال قضیه هم نمیباشد و مصون از اعتراض طرفین باقی مانده است. فلذا به استناد ماده 1109 قانون مدنی بابت نفقه ایام عده خواهان به پرداخت 1 ، 300 ، 000 تومان در حق خوانده محکوم میگردد. بدیهی است در صورتی که زوجه در ایام عده طلاق با زوج به صورت مشترک و یکجا زندگی کند دیگر نفقه جداگانه تعیین شده به وی تعلق نمی گیرد. د) نسبت به شرط نصف دارایی ضمن عقد نکاح، با توجه به اینکه خوانده دعوی در جلسه دادرسی نزد این دادگاه تقاضای اعمال شرط نصف دارایی طبق بند الف از شرایط ضمن عقد نکاح فی ما بین را مطرح نموده است و خواستار انتقال تا نصف دارایی از اموال زوج که بعد از عقد ازدواج به دست آورده است را شد و بیان داشت زوج بعد از ازدواج یک واحد آپارتمان به مساحت 82 متر از پلاک ثبتی --- و 16074 و 16024 فرعی از یک اصلی قطعه --- واقع در بخش --- حوزه ثبتی تهران خریداری نموده است و در تصرف زوج است که با تحقیق محلی انجام شده توسط این دادگاه ملک مذکور در تصرف زوج میباشد اگر چه طی مبایعه نامه عادی خریداری نموده است و سند رسمی به نام خریدار آن (زوج پرونده) نگردیده است. این دادگاه با توجه به اینکه زوج خواستار طلاق میباشد و زوجه هم تخلفی ننموده است در اجرای بند الف از شرایط ضمن عقد نکاح طرفین پرونده به استناد ماده 1119 قانون مدنی زوج را مکلف به انتقال چهل درصد بهای آپارتمان مذکور در حق زوجه قبل از طلاق مینماید. ذ) نسبت به فرزند مشترک به نام آرین هفت ساله با توجه به اینکه خواهان تقاضای حضانت فرزند مشترک را نموده است این دادگاه طبق مواد 1168 و 1169 قانون مدنی حضانت مشترک را بر عهده خواهان (پدر طفل) قرار می دهد. مادر فرزند طبق ماده 1174 قانون مدنی حق ملاقات با فرزند را هفته ای 48 ساعت از ساعت 6 بعد از ظهر چهارشنبه لغایت ساعت 6 بعد از ظهر جمعه برخوردار است انجام ملاقات فرزند را پدر طفل باید تسهیل نماید. محل تحویل و رد فرزند به منظور ملاقات در صورت توافق طرفین مسکن فرزند میباشد و در غیر این صورت محل تحویل و رد فرزند قبل و بعد از ملاقات نزدیکترین کلانتری به محل سکونت طفل میباشد. به استناد ماده 29 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 ثبت طلاق منوط به تادیه حقوق مالی زوجه است. بر حسب گواهی پزشک متخصص زوجه باردار نمیباشد و طبق ماده 31 قانون فوق الذکر ارائه گواهی پزشک ذی صلاح در مورد وجود جنین یا عدم آن برای ثبت طلاق الزامی است. بر حسب ماده 34 قانون حمایت خانواده مدت اعتبار گواهی عدم سازش صادره برای تسلیم به دفتر رسمی ازدواج و طلاق سه ماه پس از تاریخ ابلاغ رای قطعی یا قطعی شدن رای است، چنانچه گواهی مذکور ظرف این مهلت تسلیم نشود و یا طرفی که آن را به دفترخانه رسمی ثبت طلاق تسلیم کرده است ظرف سه ماه از تاریخ تسلیم در دفترخانه حاضر نشود یا مدارک لازم را ارائه نکند گواهی صادر شده از درجه اعتبار ساقط است. رای صادره حضوری است ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض از ناحیه طرفین نزد دادگاه تجدیدنظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه --- دادگاه خانواده تهران - علیجان حاجی آقازاده
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای امیر ح. ر. (زوج) به طرفیت خانم م. هدایتی با وکالت آقای س. الف. و م. الف.ب. از دادنامه شماره --- مورخ 94/1/26 صادره از شعبه --- دادگاه خانواده تهران که به موجب آن بادرخواست زوج گواهی عدم امکان سازش صادر و متقابلا وی به تادیه مهریه مافی القباله و استرداد جهیزیه و نفقه ایام عده و انتقال بلاعوض چهل درصد بهای یک واحد آپارتمان مسکونی در اجرای شرط الف در حق زوجه محکوم شده و حضانت فرزند مشترک به زوج واگذار و برای زوجه هر هفته به مدت 48 ساعت وقت ملاقات تعیین گردیده است با توجه به مندرجات پرونده و اسناد و مدارک ابرازی و مجموع تحقیقاتی که صورت گرفته است بویژه توضیحات و اظهارات طرفین در جلسه مورخ 94/7/26 این دادگاه اولا: از نظر شکلی حکم به محکومیت خواهان (زوج) به پرداخت حقوقی مالی زوجه به شرح مذکور مغایر با قانون است زیرا خواهان را نمی شود در حق خوانده محکوم نمود لذا ضرورت داشت دادگاه محترم بدوی ضمن صدور گواهی عدم امکان سازش اجرای صیغه طلاق و ثبت آن را منوط به تادیه حقوق مالی زوجه می نمود به طوری که هرگاه اجرای صیغه طلاق و ثبت آن بنا به هر دلیلی منتفی می شد تادیه حقوق مالی زوجه در اجرای این حکم نیز منتفی می گردید. ثانیا: در ماهیت تجدیدنظر خواهی زوج به دو مورد از دادنامه تجدیدنظر خواسته میباشد اول محکومیت وی به انتقال بلا عوض بهای 40 % یک واحد آپارتمان مسکونی در اجرای شرط الف مندرج در عقد نامه دوم تعیین 48 ساعت وقت ملاقات برای زوجه با فرزند مشترک که به نظر این دادگاه تجدیدنظر خواهی در هر دو مورد وارد و موجه است و رای دادگاه با قانون و دلایل موجود در پرونده انطباق ندارد زیرا اولا: آنچه از اظهارات و توضیحات زوجین و اوضاع واحوال قضیه و وضعیت طرفین استنباط میشود تقاضای طلاق از ناحیه زوج بدون جهت و دلیل نیست بلکه ناشی از سوء رفتار و اخلاق زوجه است بنابراین تحقق شرط مذکور محرز نیست ثانیا: بر فرض تحقق شرط مذکور دلیلی وجود ندارد که زوج پس از ازدواج مالی را تحصیل و پس انداز کرده باشد زیرا بنا به اقرار صریح زوجه در جلسه این دادگاه زوج قبل از ازدواج خانه مسکونی داشته و آن را تبدیل به ملک مورد نظر دادگاه محترم نخستین کرده است و آن هم با توجه به توضیحات زوج در حال حاضر به دیگری منتقل شده و از مالکیت زوج خارج است و دلیلی بر مالکیت زوج نسبت به ملک مذکور اقامه نشده است و سکونت زوج در زمان تحقیقات محلی در ملک مذکور دلیل بر مالکیت او نیست ثالثا: زوج در حال حاضر تعداد 314 سکه بهار آزادی به اضافه هزینه سفر حج به زوجه بدهکار است بنابراین مالی که پس از ازدواج تحصیل نموده و پس انداز کرده باشد و بتواند دیون خود را از محل آن تصفیه نماید ندارد با وصف مذکور خارج از دایره عدل و انصاف است کسی را که قریب به سیصد میلیون تومان بدهکار است محکوم به پرداخت وجهی بابت شرط الف آن هم بلاعوض نمود در نتیجه به نظر این دادگاه زوجه استحقاق دریافت مال در اجرای شرط الف را ندارد کمااینکه وی بنا به جهت یاد شده در بند اول مستحقق نحله هم نمیباشد و اما در مورد مدت زمان ملاقات وی با فرزند مشترک با توجه به وضعیت طرفین و فرزند مشترک به نظر این دادگاه 48 ساعت در هفته متناسب نیست زیرا با توجه به محصل بودن فرزند مشترک و کارمند بودن زوج که میبایست زمینه ملاقات را فراهم نماید مدت زمان یاد شده به مصلحت فرزند مشترک نبوده و ممکن است در امر تحصیل وی و فعالیت های ضروری زوج خلل وارد آورد مضافا به اینکه با مفهوم عرفی ملاقات منافات دارد و در واقع تعیین 48 ساعت وقت برای ملاقات به نوعی تقسیم امر حضانت است چون لازمه اش این است که فرزند مشترک از هفت شبانه روز، پنج شبانه روز تحت حضانت پدر و دو شبانه روز تحت حضانت مادرش باشد و این امر با مفهوم ملاقات سازگار نیست لذا دادگاه با استناد به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی اولا: محکومیت زوج به پرداخت حقوق مالی زوجه به شرح مذکور در دادنامه تجدیدنظر خواسته را با این شرح اصلاح مینماید که اجرای صیغه طلاق و ثبت آن از ناحیه زوج منوط به تادیه مهریه مافی القباله زوجه و تادیه نفقه ایام عده و استرداد جهیزیه وی میگردد. ثانیا: دادنامه تجدیدنظر خواسته در مورد محکومیت زوج به انتقال بلاعوض % 40 ، بهای آپارتمان مورد نظر در حق زوجه، نقض و کان لم یکن و حکم بر بی حقی زوجه در این خصوص و نیز در مورد نحله صادر میگردد وقت ملاقات زوجه با فرزند مشترک نیز از 48 ساعت به 24 ساعت در هفته (از ساعت 16 عصر پنج شنبه تا ساعت 16 عصر جمعه) تعدیل و کاهش داده میشود در مورد اجرت المثل چون مطالبه نشده و حکمی نیز صادر نگردیده این دادگاه مطابق ماده 349 قانون آیین دادرسی مدنی مواجه با تکلیف نیست و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل فرجام خواهی میباشد.
شعبه --- دادگاه تجدیدنظر استان تهران - رئیس و مستشار
محرمعلی بیگدلی - حسین واعظی
رای دادگاه
در خصوص پیشنهاد ریاست محترم شعبه --- دادگاه خانواده تهران مبنی بر اصلاح دادنامه شماره --- - 94/7/27 صادره از این شعبه که در مقام تجدید نظرخواهی از دادنامه شماره --- - 94/1/26 دادگاه مرقوم صادر گردیده و شماره شعبه دادنامه صادر کننده رای تجدید نظرخواسته که 251 است 191 قید گردیده با عنایت به محتویات پرونده واحراز اشتباه به استناد ماده 309 قانون آیین دادرسی مدنی شماره دادنامه تجدید نظرخواسته که در سطر دوم دادنامه صادره از این شعبه --- درج شده به 251 اصلاح میگردد تسلیم رونوشت رای اصلی بدون رونوشت رای تصحیحی ممنوع است این رای قطعی و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل فرجام خواهی در دیوانعالی کشور است.
شعبه --- دادگاه تجدیدنظر استان تهران - مستشار و مستشار
علیرضا زاهدیان - حسین واعظی