نظریه مشورتی شماره 7/1402/202 مورخ 1402/03/30

تاریخ نظریه: 1402/03/30
شماره نظریه: 7/1402/202
شماره پرونده: 1402-168-202ک

استعلام:

بر اساس ماده 478 قانون آیین دادرسی کیفری هرگاه رای دیوان عالی کشور مبنی بر تجویز اعاده دادرسی باشد، اجرای حکم تا صدور حکم مجدد به تعویق می‌افتد و چنانچه از متهم تامین اخذ نشده و یا تامین منقضی شده باشد یا متناسب نباشد، دادگاهی که پس از تجویز اعاده دادرسی به موضوع رسیدگی می‌کند، تامین اخذ می‌نماید. با عنایت به اینکه با تجویز اعاده دادرسی اجرای حکم تا صدور حکم مجدد به تعویق می‌افتد:
1- چنانچه محکوم‌علیه بر اساس دادنامه موضوع تجویز دادرسی محکوم‌ به حبس و در حال تحمل مجازات حبس باشد با تجویز اعاده دادرسی بلافاصله از زندان آزاد می‌شود؟
2- دستور آزادی محکوم‌علیه با تعویق صدور حکم از سوی قاضی اجرای احکام کیفری صادر می‌شود یا دادگاهی که پس از تجویز اعاده دادرسی به موضوع رسیدگی می‌کند؟
3- با عنایت به اینکه پس از تجویز اعاده دادرسی و لزوم تعویق اجرای حکم، فرآیند ارسال پرونده از اجرای احکام کیفری به دادگاه صالح، مخصوصاً در مواقعی که دادگاه رسیدگی به موضوع اعاده دادرسی، دادگاه تجدیدنظر است، زمان‌بر است چنانچه اعتقاد به تعیین تکلیف وضعیت محکوم‌علیه از سوی دادگاه صالح باشیم، آیا ادامه بازداشت و حبس محکوم‌علیه با تعویق صدور حکم تا تعیین تکلیف موضوع از سوی دادگاه صالح مخالف حقوق شهروندی و حقوق محکوم‌علیه نیست و چنانچه پس از تجویز اعاده دادرسی و تعویق صدور حکم، تا وصول پرونده به دادگاه صالح و اتخاذ تصمیم دادگاه درباره محکوم‌علیه محبوس، اتفاق ناگواری برای محکوم‌علیه محبوس حادث گردد مسئولیت بر عهده چه شخصی خواهد بود؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه:

1- با تجویز اعاده دادرسی از سوی دیوان عالی کشور اجرای حکم تا صدور حکم مجدد به تعویق می‌افتد و چنان‌چه محکوم‌علیه تامین متناسب داشته باشد فوراً آزاد می‌شود؛ قابل ذکر است، موارد الغای قرار تامین کیفری در ماده 251 قانون آیین دادرسی کیفری بیان شده است و رای دیوان عالی کشور مبنی بر تجویز اعاده دادرسی از موجبات لغو قرار تامین کیفری نیست. با این وجود مطابق ماده 478 قانون یادشده، دادگاهی که پس از تجویز اعاده دادرسی به موضوع رسیدگی می‌کند، اگر تامین ماخوذه را متناسب نداند، می‌تواند نسبت به متناسب‌سازی قرار تامین و ایجاد مقدمات آزادی محکوم با اخذ تامین خفیف‌تر اقدام کند. همچنین در صورتی که از محکوم تامین اخذ نشده و یا تامین منتفی شده باشد، تامین لازم اخذ می‌شود. بنابراین موضوع استعلام از شمول ماده 507 قانون آیین دادرسی کیفری خارج است و قاضی اجرای احکام کیفری در این خصوص وظیفه‌ای ندارد.
2- با توجه به اطلاق عبارت «اجرای حکم تا صدور حکم مجدد به تعویق می‌افتد» مذکور در صدر ماده 478 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 و با عنایت به ماده 494 و نیز ذیل ماده 497 آن قانون، صلاحیت قاضی اجرای احکام کیفری برای صدور دستور توقف اجرای حکم و عدم ضرورت دستور دادگاه صادرکننده حکم قطعی یا دادگاه مرجوع‌الیه پس از تجویز اعاده دادرسی استنباط می‌شود؛ لیکن چنانچه از متهم تامینی اخذ نشده یا تامین کیفری منتفی شده یا متناسب نباشد، مراتب به دادگاه اعلام می‌شود تا تامین کیفری لازم اخذ شود.
3- با عنایت به مراتب مذکور در پاسخ سوال‌های 1 و 2، پاسخ به این سوال منتفی است.

منبع