صورتجلسه نشست قضایی
تاریخ برگزاری: 1388/04/03
برگزار شده توسط: استان آذربایجان شرقی/ شهر تبریز
موضوع
اختیارات امین در خصوص شخص عاجز
پرسش
با توجه به ماده 123 قانون امور حسبی که امین عاجز را به منزله وکیل نامبرده تلقی کرده است، آیا امین شخص عاجز حق اقامه دعوا و دخالت در دعوا به وکالت از او را دارد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، اوراق قضایی باید به امین ابلاغ شود یا به شخص عاجز؟
نظر هیئت عالی
نشست قضایی (5) مدنی: طبق ماده 123 قانون امور حسبی، امینی که برای اداره اموال عاجز معین میشود، به منزله وکیل عاجز است و احکام وکیل بر او جاری است و حدود اختیارات وی برابر ماده 661 قانون مدنی میباشد که فقط مربوط به اداره کردن اموال عاجز (موکل) است و چون ماده 663 قانون مدنی نیز وکیل را فاقد اختیار انجام عملی میداند که از حدود وکالت خارج باشد؛ لذا امین عاجز نمیتواند اقامه دعوا کند و اختیارات او صرفاً در حدود اداره اموال عاجز است. در نتیجه نظر اکثریت مورد تأیید است.
نظر اکثریت
قانونگذار در ماده 119 قانون امور حسبی، اختیارات و مسئولیتهای قیم را شامل امین غایب و امین جنین نیز دانسته است. اما ماده 123 همین قانون، امین شخص عاجز را فقط در حکم وکیل او دانسته است. بنابراین، با توجه به وضعیت خاص امین عاجز و اهمیت استیفا و حضور شخص عاجز، امین او را در حکم وکیل دانسته است و عالماً و عامداً از اعطای اختیارات قیم به این امین خودداری کرده است. از طرف دیگر وکیل یاد شده از طرف دادگاه و تحت شرایط خاصی منصوب میشود و منتخب و منصوب شخص عاجز نیست بلکه به جهت عجز جسمانی موکل، قانونگذار اقدامات امین یا وکیل او را در حدود اختیارات اعطایی، نافذ دانسته است. بنابراین، امین عاجز را صرفاً باید وکیل مدنی دانست که به منظور کمک به عاجز و جهت مراعات حال او و در حدود مواد 661 و 663 قانون مدنی، صلاحیت اقدام دارد و با توجه به شرایط خاصی که در قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی و قوانین وکالت در خصوص شرایط وکالت در دادگستری به صورت قواعد آمره پیشبینی شده است، وکالت در دادگستری از صلاحیت و اختیارات امین عاجز خارج است و اصل نیز عدم آن است و حتی حق توکیل به غیر را نیز به جهت شرایط خاص انتصاب او از طرف دادگاه ندارد. مدلول نظریه مورخ 1360/1/10 اداره حقوقی نیز موید همین نظر است.
نظر اقلیت
امین عاجز طبق ماده 123 قانون امور حسبی، به منزله وکیل عاجز است و این وکالت شامل وکالت در دادگستری نیز میشود و اوراق قضایی نیز باید به وکیل مذکور ابلاغ شود؛ زیرا اولاً: وکیل در ماده مذکور اطلاق دارد و شامل وکیل دادگستری نیز میشود و تخصیص وکیل دادگستری با اصول حقوقی سازگار نیست. ثانیاً: طبق ماده 123 قانون امور حسبی و مواد 660 به بعد قانون مدنی، وکالت مذکور برای اداره امور موکل عاجز است و اقامه دعوا یا دفاع از آن نیز از لوازم عقلی، عرفی و قانونی اداره امور موکل است و مقنن با اذن در اصل اقدام، اذن در لوازم آن را نیز داده است و فلسفه انتصاب و تعیین وکیل مذکور نیز همین امر را تأیید میکند. ثالثاً: مراجعه به دادستان و دادگاه طبق قانون امور حسبی و انتصاب امین وکیل برای عاجز با شرایط خاص از طرف دادگاه نشانگر آن است که وکیل یاد شده دارای اختیارات بیشتر از یک وکیل عادی مدنی است و از جمله میتواند در دادگاه نیز به وکالت از موکل عاجز اقدام کند. زیرا اگر وکالت امین از عاجز صرفاً محدود به وکالت مدنی باشد، خود عاجز میتواند هر شخص دلخواه را انتخاب کند و دیگر لزومی برای مراجعه به دادستان و دادگاه و طی تشریفات خاص برای تعیین وکیل مدنی وجود ندارد. رابعاً: امین شخص عاجز در معنای عام کلمه نماینده قانونی عاجز است و هم چنانکه از نظریه شماره 4511/7 - 1378/8/29 اداره حقوقی قوه قضاییه نیز استنباط میشود، به منزله قیم است.