نظریه مشورتی شماره 7/96/1209 مورخ 1396/05/30

تاریخ نظریه: 1396/05/30
شماره نظریه: 7/96/1209
شماره پرونده: 709-1/168-96

استعلام:

1- با توجه به ماده 551 قانون آئین دادرسی کیفری مصوب 92 که مقرر می دارد در صورت تعلیق اجرای مجازات قاضی اجرای احکام کیفری محکومٌ علیه را احضار و در صورت عدم حضور بدون عذر موجه جلب می کند و با حضور محکومٌ علیه دستور یا دستورهای دادگاه چگونگی اجراء و ضمانت عدم رعایت آنها را به وی تفهیم و ابلاغ می کند آیا تکلیف قاضی اجرای احکام به تفهیم مجازات معلق به محکومٌ علیه فقط شامل تعلیق مجازات به طور مراقبتی می‌باشد با عنایت به اینکه در ماده عنوان گردیده است دستور یا دستورهای دادگاه به محکومٌ علیه تفهیم می‌شود یا اینکه شامل تعلیق ساده هم می‌باشد به عبارت دیگر آیا تعلیق مجازات به طور ساده نیازمند تفهیم به محکومٌ علیه از سوی قاضی اجرای احکام کیفری می‌باشد یا خیر؟
2- با توجه به ماده 107 قانون مجازات اسلامی که مقرر می دارد مرور زمان اجرای احکام قطعی کیفری را موقوف می کند آیا احکام غیابی مشمول مرور زمان اجرای حکم می‌شود یا خیر؟
3- با توجه به ماده 134 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 که مقرر می دارد در جرائم موجب تعزیر هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد.. در هر یک از موارد فوق فقط مجازات اشد قابل اجراء است و اگر مجازات اشد به یکی از علل قانونی تقلیل یابد یا تبدیل یا غیرقابل اجرا شود مجازات اشد بعدی اجرا می‌گردد آیا در جایی که شخص به اتهام ترک انفاق محکوم به تحمل هفت ماه حبس و در خصوص توهین محکوم به پرداخت یک میلیون ریال جزای نقدی گردیده است و سپس مجازات حبس نامبرده به مدت سه سال تعلیق گردیده است با تعلیق مجازات اشد می بایست وفق ذیل ماده 134 قانون فوق الذکر مجازات اشد بعدی اجراء شود یا خیر.

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه:

1- طبق ماده 54 قانون مجازات اسلامی 1392، دادگاه به هنگام صدور قرار تعلیق اجرای مجازات، به طور صریح به محکوم اعلام می کند که اگر در مدت تعلیق، مرتکب یکی از جرایم مذکور در این ماده گردد، علاوه بر مجازات جرم اخیر، مجازات معلق نیز درباره وی اجرا می‌شود؛ لذا اگر تعلیق اجرای مجازات به طور ساده باشد، نیازی به احضار و جلب محکوم و تفهیم و ابلاغ مجدد توسط قاضی اجرای احکام نیست و آنچه در ماده 551 قانون آیین دادرسی کیفری 1392 آمده است، ناظر به تعلیق اجرای مجازات به صورت مراقبتی است که دادگاه، محکوم را مکلف به انجام دستور یا دستورهایی در مدت ایام تعلیق نموده است و محکوم مکلف به اجرای آنهاست و قاضی اجرای احکام طبق ماده اخیرالذکر باید محکوم را احضار و در صورت عدم حضور بدون عذر موجه، جلب و چگونگی اجرای دستور یا دستورهای دادگاه و ضمانت عدم رعایت آنها را به وی تفهیم و ابلاغ نماید.
2- احکام غیابی، مشمول مرورزمان موضوع ماده 107 قانون مجازات اسلامی نیستند؛ زیرا مرور زمان موضوع این ماده، خاصّ احکام قطعی است. ولی با توجه به ماده 105 قانون مذکور که مرور زمان تا صدور حکم قطعی جاری است، به ناچار در مورد احکام غیابی، مواعد مذکور در بندهای ماده 105باید منقضی شود تا شرایط آن، تحقق پذیرد و موضوع (حکم غیابی) مشمول مرور زمان ماده 105 قانون مذکور شود.
3- در تعلیق اجرای مجازات اشد، مجازات، تقلیل یا تبدیل نمی شود و چون منظور از عبارت غیر قابل اجرا که در ماده 134 قانون مجازات اسلامی 1392 آمده، این است که مجازات اشد تعیین شده قانوناً امکان اجرا را از دست بدهد، مثلاً مشمول مرور زمان گردد، در حالی که در تعلیق اجرای مجازات با توجه به مواد 50 و54 قانون موصوف، ممکن است قرار تعلیق اجرای مجازات لغو شود که در این صورت، مجازات معلق شده دارای اثر اجرایی و قانونی است و در نتیجه موضوع اجرای مجازات اشد بعدی در صورت تعلیق اجرای مجازات اشد، منتفی است. نسخ مجازات قانونی موجب عدم اجرای مجازات می‌شود (مجازات غیرقابل اجرا می‌شود) که با توجه به قسمت اخیر فراز اول ماده 134 قانون یاد شده، باعث می‌شود که مجازات اشد بعدی اجرا شود.

منبع