شرط تحقق جرم محاربه

رای شعبه دیوان عالی کشور

شماره پرونده: --- شماره دادنامه: --- شعبه: شعبه اول دیوان عالی کشور تاریخ: 1394/12/17 - 11 : 14 قاضی: حمیدرضا موحدی قاضی: مهرداد حبیبی قاضی: عنایت حیاتی

خلاصه جریان پرونده

شرح محتویات پرونده محاکماتی همان است که قبلا در ذیل دادنامه شماره --- - 94/2/28 این شعبه منعکس می‌باشد و ماحصل آن بدین شرح است: صورتجلسه تنظیمی مورخ 93/11/21 ساعت 8/5 دقیقه صبح فرماندهی انتظامی شهرستان روانسر و جانشین فرماندهی مذکور و سایر عوامل انتظامی کلانتری مرکزی که در سطح حوزه انتظامی در حال گشت و کنترل بوده اند حاکی است از طریق مرکز فوریتهای پلیس 110 شهرستان اطلاع حاصل گردیده که شخص رئیس دادگستری شهرستان روانسر جناب آقای سلیم ق. در جلوی منزل خویش ترور و مورد تعرض وتیراندازی قرار گرفته است بدون فوت وقت ضمن ابلاغ اجرای طرح مهار در محل حاضر گردیده از دور مشاهده گردید که رئیس دادگستری به صورت دمر در کنار خودرو سازمانی خود افتاده و فرد ضارب نیز درآن سوی خیابان به صورت مسلحانه در حالی که تهاجمی بود روئیت گردید. به محض حضور مامورین و پیاده شدن آنان به صورت مسلحانه به سمت مامورین به حالت رگبار اقدام به تیراندازی کرد. مامورین با فرمان فرمانده نیروی انتظامی با اتخاذ موضع به سمت وی تیراندازی نمودند. ضارب از نواحی اعضاء بدن زخمی که به زمین افتاد. اما کماکان به صورت هجومی اسلحه را در اختیار داشت. نظر به حساسیت موضوع احدی از مامورین با استفاده از زاویه کور و اصل غافلگیری وی را دستگیر و خلع سلاح نمود که ضارب مسلح به یک قبضه سلاح کلاشینکف به شماره 20005711 و خشاب مربوطه بود. تحت الحفظ جهت مداوا به بیمارستان منتقل گردید. متعاقبا مشخص شد جناب سلیم ق. فرزند هدایت متولد 1349 از ناحیه گردن سر وسایر اعضاء بدن مورد اصابت گلوله قرار گرفته است و در دم به شهادت رسیده آثار خون بر روی درب عقب ماشین و همچنین روی پیاده رو مشهود بود و همچنین فرزند نامبرده به هویت متین ق. حدود 12 ساله نیز از ناحیه پای چپ دچار تیرخوردگی گردید. و سریعا نامبرده جهت مداوا به بهداری و بیمارستان انتقال یافت. آثار گلوله بر روی خودرو متعلق به جناب ق. (پژو نقره ای با پلاک دولتی 19 - 646 الف 12 ) روی شیشه جلو درب و گلگیر سمت راننده درب عقب مشهود بود. همچنین آثار گلوله بر روی درب حیاط منزل آقای ق. و بازپرس جهانگیری رویت گردید. در بررسی به عمل آمده از صحنه جرم تعداد یک عدد کوله پشتی که حاوی تعداد سه تیغه خشاب کلاشینکف بود کشف وضبط گردید. با بررسی صورت گرفته تعداد جمع گلوله ها با خشاب روی سلاح ضارب 93 تیر بود. به نظر می‌رسد با توجه به کشف تعداد 4 تیغه خشاب موصوف تعداد 27 تیر توسط ضارب شلیک گردیده است. از داخل داشبورت خودرو یک قبضه کلت کمری به شماره 491615 ساخت کشور چکسلواکی به همراه دو تیغه خشاب و تعداد 17 عدد فشنگ مربوطه و همچنین یک عدد افشانه دفاع شخصی کشف گردید. ضمنا یک دستگاه خودرو پیکان شماره... متعلق به شخص ضارب که در محل حادثه و جلو درب مرحوم ق. بود شناسائی و توقیف گردید. وجسد متوفی به مرکز بهداشت انتقال یافت و تجمع مردم متفرق شد...با تحقیقات بدوی و اولیه از متهم، هویت نامبرده ح. ع. فرزند ح. متولد 1363 ساکن شهرستان روانسر- خیابان بهار جنب مسجد بوده ضمنا در این حادثه توسط ضارب یک گلوله به خودرو پراید شماره... متعلق به فردی به نام باقر خوش دهان که کارمند شهرداری بوده اصابت کرده است. برگ شماره 4 پرونده گزارش معاینه جسد توسط پزشک قانونی می‌باشد، که آثار ورود و خروج گلوله از ناحیه سر و آرنج و پای چپ و قفسه صدری را بیانگراست. گزارش اولیه به دادستان شهرستان مذکور ارائه و جهت رسیدگی به بازپرس شعبه اول ارجاع شده است. دستورات لازم و مقتضی جهت تحقیق از متهم، گواهان، معاینه جسد با حضور کارشناس اسلحه ومهمات، گواهی پزشکی قانونی در خصوص مصدوم و بازسازی صحنه جرم صادر شده است. برگ شماره 10 پرونده حاکی از اعطاء نیابت قضایی به دادسرای عمومی و انقلاب کرمانشاه جهت انجام تحقیقات فنی از متهم شناسائی احتمالی همدستان و تفهیم اتهام صدور قرار بازداشت موقت جلب نظر پزشکی قانونی در خصوص علت تامه مرگ متوفی می‌باشد. پرونده جهت ادامه و اجرای نیابت به بازپرس ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان کرمانشاه ارجاع شده است. دستورات قضایی جامع و مفصلی در 19 بند جهت انجام تحقیق مجدد از متهم، شناسائی احتمالی همدستان وی تحقیق از افراد دیگر که در مظان اتهام بوده اند و نیز تحصیل نظریه پزشک قانونی در معیت کارشناس اسلحه و اقدامات دیگری که منعکس می‌باشد صادر واجرای آن را به فرماندهی انتظامی استان اعلام داشته است. برگ شماره 38 پرونده گزارش مامورین گزارش تحقیق از متهم در بیمارستان با حضور بازپرس محترم می‌باشد. که طی آن اعلام داشته در حدود یک ماه پیش یک قبضه اسلحه کلاشینکف به همراه 4 تیغه خشاب ( 110 ) تیر از فردی ناشناس در منطقه قلخانی به مبلغ چهارمیلیون و پانصدهزار تومان خریداری نمودم و تصمیم گرفتم یکی از قضات دادگستری را به قتل برسانم که فقط منزل آقای ق. را بلد بودم صبح امروز خودم تنهایی با خودرو پیکان شخصی خودم به درب منزل آقای ق. رفتم و به محض پیاده شدن از خودرو سلاح کلاش را مسلح کردم و اقدام به تیراندازی به سمت رئیس دادگستری نمودم و ایشان در آن لحظه در داخل خودرو نشسته بود و به من گفت کاری به بچه هایم نداشته باش و من هم گفتم کاری به بچه های شما ندارم و نمی دانم چند تیر شلیک کردم که وی را به قتل رساندم. در همین لحظه هم همسرآقای ق. نیز یک سنگ به طرف من پرتاب نمود و من که قصد فرار داشتم در یک لحظه متوجه حضور مامورین نیروی انتظامی شدم و به سمت من تیراندازی نمودند و من را دستگیر کردند. از شاهمراد ویسی فرزند محمدمراد تحقیق شده اظهار داشته اینجانب در مورخ 93/11/8 خودرو سواری پیکان خودم به شماره... را برابر قولنامه دستی که ارائه داده ام (رونوشت قولنامه پیوست پرونده گردیده است) و همچنین سند قانونی جهت تعویض پلاک که در داخل شماره گذاری روانسر انجام داده ام به مبلغ چهارمیلیون وپانصدهزار تومان نقدا که پانصدهزارتومان هنگام تنظیم سند پرداخت شود به آقای ح. ع. فرزند ح. فروخته ام. از آقای ابراهیم ع. در رابطه با سابقه شکایت نامبرده وشخص ح. ع. (متهم) تحقیق اظهار داشته اینجانب در مورخ 70/9/4 یک باب خانه قدیمی 2 اطاقه از برادرم که پدر ح. ع. است به قیمت 160 هزار تومان خریداری کردم که سی هزار تومان آن را هنگام معامله دادم درسال 79 درحضور دخترش ،همسرش و خود شخص ح. ع. و چندنفر شهود دیگر برابر قولنامه به طور کامل پول ساختمان را پرداخت کردم که حدودا از 2 سال پیش ح. ع. که برادرزاده ام است به درب منزل اینجانب آمد وبارها من را تهدید به قتل نمود و مدعی بود که پول منزل را که از پدرم خریده ای نداده اید و من خانه را می خواهم و مدعی شد شما با فرمانداری،شورای روانسر و دادگستری روانسر همدست شده اید. شکایت وی در مورد همان منزل فرسوده قدیمی است و در تمام شکایات ایشان در دادسرا و دادگاه محکوم شده تصویر تمام دادنامه ها را ارائه می نمایم. (صفحات 54 الی 64 تصویر آراء و احکام و قرارهای دادسرا می‌باشد که نشانگر اختلاف و طرح شکایات حقوقی و کیفری متهم با شخص مذکور و خانواده اش می‌باشد). گزارش ناحیه بسیج سپاه روانسر حاکی است که ح. ع. (متهم) از سال 85 با بسیج ارتباط داشته در سال 93 برابر رای کمیسیون قضایی و انضباطی ناحیه روانسر به دلیل توهین به بسیج و سپاه وعدم رعایت شئونات بسیجی وعدم فعالیت از بسیج منفک و پرونده ایشان مختومه گردیده است. اوراق شماره 82 الی 89 تحقیق از مادر و برادر و خواهران متهم به نام های التون قادری (مادر) مسعود ع. معروف به شاهو (برادر) و خانمها مریم و لولاو افسانه و زهرا(خواهران متهم) شهرت همگی ع. می‌باشد که اظهار داشته اند برادرشان به صورت مجرد زندگی می کرده واز تصمیم نامبرده هیچگونه اطلاعی نداشته اند. از آقای جهانگرد جهانگیری پور (بازپرس دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان روانسر) توسط دادستان به عنوان شاکی تحقیق اظهار داشته است: با توجه به حمله ضارب از خدا بی خبر ح. ع. در مورخ 92/11/21 حدود ساعت 7/50 دقیقه صبح اینجانب با شنیدن صدای گلوله به درب منزل رفته به محض باز نمودن درب با شلیک رگبار اسلحه جنگی کلاشینکف مواجه در حین تیراندازی به طرف بنده 5 تیر به درب منزل اصابت و براده های فلزی ناشی از تیراندازی به ناحیه سروبدن برخورد با معاینه پزشکی قانونی آسیب و جراحات ناشی از آن مشهود از فرد نامبرده شکایت دارم. تقاضای معرفی به پزشک قانونی دارم به شرح برگ شماره 117 دادستان محترم شهرستان روانسر پیرو نیابت قبلی مجددا اعطاء نیابت نموده که علاوه بر اتهامات قبلی اتهام ایراد ضرب و جرح عمدی و تهدید نفس نسبت به بازپرس محترم آقای جهانگیری تخریب عمدی اموال دولتی، درب منزل و خودرو، ایراد جرح عمدی به دختر شهید به نام مهیا ق. حمل ونگهداری سلاح و مهمات غیرمجاز (کلاشینکف و فشنگ مربوط به آن) ایجاد رعب و وحشت نسبت به مردم اخذ دفاع شود مصدومان به نامهای محمدمتین و مهیا ق. نیز به پزشک قانونی معرفی شوند. وهمچنین نسبت به تعیین نوع و جراحات وارده به شهید ق. اقدام گردد متهم کماکان ممنوع الملاقات باشد. در تاریخ 93/11/27 از خانم فریبا قادری به عنوان گواه تحقیق اظهار داشته است من و دخترم حدود ساعت هفت وپنجاه دقیقه از درب خانه آمدیم بیرون. با بستن در صدای چند شلیک را شنیدم. که البته درآن لحظه فکر کردم ترقه است حدود بیست یا سی قدم به طرف سرکوچه (حیاط شهرداری) برداشتیم که یک آقائی با وضعیت آشفته به طرف آپارتمانهای فرمانداری که سرکوچه ماهستنددویدند.من درحال خواندن آیه الکرسی بودم به دخترم گفتم احتمالادعوی شده...سرکوچه رسیدم به طرف راست نگاه کردم جمعیت رادیدم وازدوریک خانم باوضعیت آشفته در حال جیغ و داد دیدم. نزدیکتر که شدم جائی که همیشه برای تاکسی می ایستم دیدم یک خانم ویک پیرزن در حال جیغ وداد هستند یک مرد هم روی زمین افتاده بود به دخترم گفتم وای آقای ق. را کشتند چون خانه شهید را بلد بودم وهمیشه شاهد بودم که بچه ها را سوار می کردند و به مدرسه می بردند...لازم به ذکر است که ضارب با پا محکم به درب می کوبید وفریاد می زد باید دو تا بچه هایش را بکشم...و این جمله را چندین بار تکرار کرد. در تاریخ 93/11/25 دادستان عمومی و انقلاب شهرستان روانسر....با توجه به اینکه متهم مجروح و در کرمانشاه جهت مداوا بستری وتحت نظر می‌باشد و همچنین محمدمتین ق. فرزند شهید جهت مداوا به بیمارستان کرمانشاه منتقل گردیده است. ومحل سکونت اولیاء دم نیز کرمانشاه می‌باشد....مستند به بند الف ماده 63 قانون آیین دادرسی کیفری تقاضای احاله پرونده به دادگستری کرمانشاه می‌نماید با موافقت ریاست دادگستری به محاکم تجدیدنظر کرمانشاه ارسال، شعبه اوّل تجدیدنظر طی دادنامه شماره --- مورخ 93/12/2 با موافقت رسیدگی به پرونده را به دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان کرمانشاه محول می‌نماید. از شخصی به نام باقر خوش دهان کارمند شهرداری روانسر تحقیق نامبرده اظهار داشته که اینجانب زمان حضور در درب شهرداری چند نفری ایستاده بودند گفتند صدای چند گلوله در قسمت بالا دست شهرداری شنیده شده اینجانب با خودرو پراید به محل رفته مردم با شلوغی جمع شده بودند خودرو پژو شهید ق. در بالای پیاده رو ایستاده و جسد شهید نیز قسمت درب عقب سمت راننده روی پیاده رو افتاده بود یک خانمی فریاد کمک می زد. خودرو پراید روبروی خانه شهید ق. پارک شده بود. با مراجعه جهت کمک به محل درگیری رفتم فردی مسلح کنار دیوار ایستاده بود با حضور نیروی انتظامی درگیری بین ضارب و نیروی انتظامی شروع شد در این تبادل آتش ضارب اسلحه اش به زمین افتاد و توسط نیروی انتظامی دستگیر شد. و اتومبیل من نیز در اثر اصابت گلوله خسارت وارد شده بود واتومبیل متعلق به شهرداری است با توجه به خسارت وارده شکایت دارم. وچون مامورین پشت به اتومبیل بودند و ضارب به سمت اتومبیل شلیک می کرد. لذا گلوله ایشان به خودرو اصابت کرده است. شهرداری نیز طی نامه جداگانه اعلام شکایت و تقاضای پیگیری قانونی نموده است (ص 136 ) پرونده جهت رسیدگی به شعبه دوّم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب کرمانشاه ارجاع می‌گردد. بازپرس جهت اخذ تصویر جواز دفن ونظریه پزشکی قانونی در خصوص علت تامه مرگ متوفی (شهید ق.) و اخذ گواهی صدمات فرزند نامبرده (محمدمتین ق.) و تعیین قیم موقت و استماع شکایت به دادسرای عمومی و انقلاب اسلام آباد غرب اعطاء نیابت می‌نماید. از خانم سپیده کریمی باوندپور تحقیق اظهار داشته است: اینجانب همسر شهید سلیم ق. می باشم که همسرم درحادثه مسلحانه روز سه شنبه تاریخ 93/11/21 در شهرستان روانسر به شهادت رسید. وقتی که صدای گلوله را شنیدم از پنجره بیرون را نگاه کردم دیدم فرد مسلحی دارد به طرف خانه ما میآید سراسیمه باپای برهنه به طرف خیابان دویدم اول پسرم را دیدم که سینه خیز به طرف من میآید و داد می زند پدرم را کشتند من نیز بیرون رفتم وبا جنازه شهید روبرو شدم. به سمت چپ نگاه می کنم دیدم که قاتل با غرور اسلحه را دست به دست می کند مستقیم به چشمهایش نگاه کردم و بدون اینکه به او اهمیت بدهم به طرف ماشینهایی که از خیابان می گذشتند رفتم. درخواست کمک کردم اما هیچکس توجهی نکرد. و همه مردم فقط نگاه می کردند.... خودم به 110 زنگ زدم دوباره برگشتم دیدم که داشت به طرف بچه ها می رفت وبعد نیروی انتظامی آمد شروع به شلیک به همدیگر کردند ومن فقط نگاه می کردم پس از زخمی شدن قاتل به طرف او دویدم و شروع به سنگ زدن به او کردم.. ضمنا به شرح برگ شماره 170 به بعد پرونده بازپرس با حضور ریاست محترم کل دادگستری استان کرمانشاه، دادستان محترم عمومی و انقلاب کرمانشاه ونیز ریاست محاکم عمومی و انقلاب کرمانشاه در بیمارستان طالقانی کرمانشاه حاضر گردیده است. بدوا با حضور ریاست حفاظت اطلاعات دادگستری از فرزند شهید سلیم ق. که ظاهرا نامبرده نیز در بیمارستان بستری بوده تحقیق اظهار داشته:صبح به همراه پدرم و مهیا خواهرم از منزل بیرون آمدیم داخل کوچه یک دستگاه پیکان پارک بود وسط کوچه پارک کرده بود. پدرم به آن مرد گفت که برو کنار برادر ناگهان گفت پدرم را بیچاره کردی باید تقاص وی را بگیرم و شروع کرد با کلاش به ما تیراندازی کرد. اسلحه پدرم داخل داشبور بود دیدم دستش بالا گرفته بود. نتوانست از اسلحه استفاده کند به صورت رگبار به ما تیراندازی کرد. پدرم داخل خودرو مورد اصابت قرار گرفت. با انجام اقدامات اولیه مراقبتی وانتقال متهم به بخش ICU با توجه به مناسب بودن وضعیت عمومی نامبرده حسب اظهار پزشک از نامبرده تحقیق بیان داشته است: ح. ع. فرزند ح. هستم متولد سال 63 می باشم. سلاح را از منطقه قلخانی از رهگذر خریداری کردم در خیابان بهار ساکن می باشم ساعت 7/5 صبح از منزل خارج شدم چند دقیقه درب منزل ایشان توقف کردم وقتی سوار ماشین شد با سلاح به وی تیراندازی کردم. من ازداخل ماشین پیاده شدم سلاح را مسلح کردم. وتعدادی تیر شلیک کردم. با ماشین خودم به درب منزل ایشان رفتم حدود ده دقیقه معطل شدم تا آمد من خودم تصمیم گرفتم که ایشان را بکشم چون در تعدادی پرونده به ضرر ما حکم داده بود آخرین باری که پیش ایشان رفتم یک ماه پیش بود سه تا پرونده داشتم یکی تخریب بود ودو تای دیگر پرونده ارث هم با ابراهیم ع. داشتم. من قصد کشتن هریک از قضاتی که از منزل بیرون بیایند داشتم هر کدام زودتر بیرون میآمدند می کشتم. سال گذشته از درب منزل آنها رد شدم دیدم به آن منزل رفت و قصد کشتن ایشان را در درب منزل داشتم بابت توهین به فرمانداری به زندان رفته ام. آن زمان که قاضی من ق. بود موارد زیادی بود که تصمیم گرفتم وی را به قتل برسانم زمان تیراندازی هم یکی از قضات خواست بیرون بیاید به سمت وی تیراندازی کردم. من قصد زدن به پسرش را نداشتم با خودش مشکل داشتم برای من فرق نداشت که کدامیک از قضات زودتر از منزل بیرون بیاید. هر کس زودتر از منزل بیرون میآمد وی را می کشتم و شب در منزل خودم بودم حدود یک ماه است که قصد کشتن ایشان را داشتم. من خودم بسیجی هستم فرمانده دسته هستم و در گردان امام ح. روانسر هستم ودارای کارت فعال می باشم اشخاصی که با ایشان پرونده داشتم مظفرباویسی وآمینه همسرش می‌باشد پیش آقای کریمی، فریادرس وجهانگیری پرونده داشتم (نامبردگان قضات دادگستری هستند) من با کسی در این خصوص صحبت نکردم. برنامه ریزی با خودم بود. فقط می خواستم حق خودم از دادگستری بگیرم. شب اسلحه را در منزل گذاشتم کسی در منزل نبود. من با خانواده ام صحبتی ندارم و تنها زندگی می کنم مجرد می باشم. منزل خودم درخیابان بهار می‌باشد. مادرم دیشب در منزل خواهرم در بندرعباس بوده است. من نیروی اطلاعات سپاه روانسر بودم. مردم روانسر از من بدشان میآمد. پدرم پاسدار بوده است فرزند انقلاب می باشم. شغل من آزاد می‌باشد. فروش لوازم خانگی انجام می دادم. پیکان را حدود یک ماهی است خریدم به قصد ترور قضات آن را خریدم برای خرید سلاح به سمت سرپل ذهاب رفتم واز شخصی که مشخصات وی را نمی دانم خریدم. پیکان را از شخصی به نام شاهمراد ویسی به مبلغ چهارونیم میلیون تومان نقدا خریدم دیشب با دوستانم به نام کمال محمودی و فرزاد محمودی با پیکان دور زدم. من فقط قضات را می شناختم اعضاء خانواده آنها را نمی شناختم به فرزندان کاری نداشتم وقتی با مامورین درگیرشدم. همسرش آمد بیرون گفتم با شما کاری ندارم و با سنگ به من زد. بعد از تیراندازی به سمت مرحوم ق. خواستم خودکشی کنم، مامورین آمدند تیراندازی کردند من هم تیراندازی کردم. سپس اعضاء خانواده و بستگان خود را معرفی کرده است و حسب دستور پزشک به اطاق عمل منتقل گردیده است در تاریخ 93/11/23 اتهامات ذیل به متهم تفهیم شده است: 1 - محاربه موضوع ماده 279 قانون مجازات اسلامی به نحو کشیدن سلاح و تیراندازی به سمت قضات دادگستری روانسر و ایجاد ارعاب و ناامنی در شهرستان مذکور و مباشرت در قتل عمدی مرحوم شهید سلیم ق. با سلاح کلاشینکف 2 - ایراد جرح از طریق تیراندازی با سلاح مذکور نسبت به فرزند ایشان به نام محمدمتین ق. 3 - سوء قصد و شروع به قتل عمدی نسبت به بازپرس دادسرای روانسر 4 - تمرد و مقاومت مسلحانه در مقابل قوای انتظامی شهرستان روانسر 5 - حمل و نگهداری سلاح جنگی کلاشینکف به صورت غیر مجازدفاعت چیست؟ چندبار به دادگستری روانسر رفتم در این شعبه ها در جریان پرونده به حرف من گوش نمی کردند. طرف بنده آمنه همسر مظفر باویسی و خود مظفر باویسی و ابراهیم ع. در مورد ارث پیش آقایان ق. و فریادرس بوده و هیچ توجه به حرف بنده نمی کردند. موضوع پرونده ها ابطال قرارداد جعل فسخ قراردادتخریب وارث پدربزرگم بوده آقای ق. و آقای فریادرس هیچ توجه به حرف بنده نمی کردند. علت تصمیم به قتل قضات وقصد قتل کدامیک را داشتید؟ همه درب زدم گوش به حرفم ندادند حدود یک ماه پیش تصمیم گرفتم که این حرکت انجام دهم و قصد داشتم هر کدام که قاضی دادگستری باشد به قتل برسانم برای من فرقی نداشت که کدامیک اینها باشد سلاح را چگونه تهیه کردید؟ یک سال پیش خانه خودمان را بازسازی کردم و توی خانه پیدا کردم. آیا از سپاه یا بسیج اسلحه گرفتید؟ عضوبسیج بودم حدود 14 سال آموزش تیراندازی با سلاح دیدم ولی تاکنون از سپاه اسلحه تحویل نگرفتم پدرم پاسدار بود. شما قبلا گفتید سلاح خریدم چرا واقعیت را نمی گوئید- ج- دروغ گفتم آیا تاکنون با گروهک های ضدانقلاب واحزاب ارتباط داشته اید؟ هیچ مورد ارتباط نداشته ام وانگیزه انتقام جوئی شخصی بوده است از جانب هیچ گروهی تشویق به انجام این کار نشده ام. نحوه اقدامات خود در تاریخ 93/11/21 به صورت مبسوط شرح دهید. ساعت 7 صبح بیدار شدم و آمدم درب منزل آقای ق. با هیچکس تماس نداشتم خودرو واسلحه خانه بود. سوار ماشین شدم آمدم این کار را انجام دادم. 7/30 درب خانه آقای ق. و جهانگیر رفتم برای من فرقی نداشت هرکدام به قتل برسانم. چون آقای ق. زودتر بیرون آمد به طرف ایشان تیراندازی کردم جریان از این قرار بود که تنها در خودرو پیکان خود نشسته بودم. حدود ده دقیقه منتظر بودم. آقای ق. با دنده عقب آمد. ماشین من راه ایشان را بسته بود. بعد به تیراندازی به طرف آقای ق. مشغول شدم به صورتی که پیاده شدم سلاح را مسلح کردم روی حالت رگبار گذاشتم. آقای ق. من را شناخت گفت نزن. از ماشین پیاده شد من به بچه ها کاری ندارم کمتر از دو متر بود تعداد زیادی به طرف ایشان شلیک کردم قصد زدن بچه ایشان را نداشتم. بعد از اینکه به آقای ق. تیراندازی کردم همسر ایشان بیرون آمد. حرف به بنده زد با سنگ به بنده زد. همین موقع آقای جهانگیری از منزل بیرون آمد وقتی ایشان را دیدم خواستم او را هم بکشم به طرف او تیراندازی کردم فرار کرد و نتوانستم او را بکشم داخل منزل رفت چند تیر به درب حیاط آنها خورد. همان موقع مامورین رسیدند بعد به سمت آنها تیراندازی کردم. تعداد مامورین زیاد بود. تعداد زیادی تیر در چهار خشاب همراه داشتم بعد از تیراندازی به سمت مامورین من هم مجروح شدم و دستگیر شدم. اتهام خودم را قبول دارم. می خواستم از دادگستری انتقام بگیرم....بقیه مطالب در رابطه با موضوع پرونده و بیان مشخصات اعضاء خانواده اش می‌باشد. قرار بازداشت موقت برای متهم صادرگردیده اظهار داشته اعتراض ندارم. درضمن گزارش کارشناس اسلحه حاکی است که...الف مقتول از قسمت خلف لاله گوش و ران راست و بازوی چپ مورد اصابت سه گلوله مستقیم تفنگ جنگی دارای کالیبر 7/62 میلیمتر با فاصله بیش از یک متر و کمتر از ده متر قرار گرفته ب - با توجه به آثار موجود بر روی درب منازل و محتویات پرونده شهید در بیرون و جلوی درب منزل خود مورد اصابت گلوله قرار گرفته است ج- از یک قبضه تفنگ جنگی مکشوفه به شماره 20005711 قنداق تاشونده آزمایش موادشیمیایی انجام که در زمان گذشته و نزدیک به آن شلیک صورت گرفته و جهت اطمینان از سالم بودن سلاح و تطبیق پوکه ها تعداد چهار تیر به صورت آزمایشی با سلاح شلیک گردید. د- 30 عدد پوکه جنائی مکشوفه دارای کالیبر 7/62 میلی متر با کارتریج 7/62 × 39 میلی متر مربوط به فشنگ جنگی تفنگ کلاشینکف می‌باشد که تعداد 12 عدد از پوکه ها با سلاح قاتل شلیک شده اند ومابقی به وسیله سه قبضه سلاح در دستگیری قاتل توسط مامورین شلیک شده است. ح- گلوله خارج شده از بدن مقتول دارای آثار چهارخان و کالیبر 7/62 میلی متر مربوط به گلوله جنگی فشنگ کلاشینکف می‌باشد. و- بر روی بدنه خودرو پژو مقتول جمعا آثار اصابت چهار گلوله تفنگ جنگی کلاشینکف مشاهده گردید ز- بر روی درب حیاط منزل مقتول یک گلوله و بر روی درب منزل همسایه سمت راست مقتول آثار اصابت حدود سه گلوله مشاهده گردیده- گواهی های پزشک قانونی در خصوص صدمات وارده به فرزندان شهید محمدمتین و مهیا ق. نیز اخذ و پیوست گردیده است صفحات ( 200 و 201 ) در تاریخ 93/11/25 مجددا در بیمارستان طالقانی در حضور ریاست محترم کل دادگستری استان کرمانشاه ازمتهم تحقیق شده است. ضمن بیان مشخصات فردی خود و خانواده اش از متهم سوال شده چقدر مرحوم ق. را می شناختید و چندبار با ایشان برخورد داشته اید؟ یک بار پیاده روی می رفتم دیدم کلید منزل را جا گذاشته بود، دم درب ایستاده بود. این قضیه مربوط به دو یا سه سال پیش است آن روز زنگ درب خانه را زدم آقای ق. آمد بیرون و کلید را به وی تحویل دادم و از من تشکر کرد. آن زمان ایشان را نمی شناختم. بعد از آن پرونده ای بابت زمین علیه من مطرح شد. وگفته بود که من زمین وی را تصرف کرده ام. آن شخص به نام مظفر باویسی بود. رفتم دادسراآن مرحوم از من بازجوئی کرد. من گفتم زمین مال پدربزرگم است. حرف خاصی نزد و هیچ مشکلی نبود البته برای من قرار صادر کرد و بعد از چندروز بازداشت با ضامن آزاد شدم. خانم مظفر به نام آمنه که حفاظ وفنس کشیده بودم تخریب کرد. من هم رفتم شکایت کردم شکوائیه من را گرفتند و رسیدگی شد. پرونده دیگری به عنوان فسخ داشتم که از عمویم ابراهیم طرح دادخواست کرده بودم. یک بار دیگر از مستاجر خودم شکایت کردم که اجاره بها پرداخت نمی کرد این موضوع به شورای حل اختلاف رفت و به نفع او رای خورد و یک پرونده را تا به حال جواب نگرفته ام. هیچ برخورد وبگومگو با این مرحوم نداشتم. اخلاق خوبی داشت. چه وقت تصمیم به ارتکاب قتل گرفتید. آیا اشخاصی شما را به این امر تشویق کردند یا با کسی ارتباط وهمفکری کردید؟ یک ماه است که تصمیم گرفتم با کسی صحبت نکردم چون قبلا خانه ایشان را می دانستم اسلحه را زمان تعمیرات خانه پیدا کردم ظاهرا مال مرحوم پدرم بوده است. قبلا دروغ گفتم که اسلحه را خریداری کرده ام. بنده سربازی نرفته ام ولی چون 14 سال بسیجی بودم می دانستم با سلاح کار کنم. البته قصد داشتم هرقاضی بیاد بیرون وی را بکشم. آیا در قبال پرونده ها قتل مرحوم ق. کار درستی بود؟ خیر اشتباه کردم. بعد از چه مدت اقدام عملی برای قتل شهید ق. انجام دادید؟ یک ماه بود تصمیم به قتل داشتم و از ده روز قبل از قتل مصمم به این کار شدم. اسلحه را از زیر خاک درآوردم و آن را با گازوئیل شستم. تعدادی فشنگ در منزل بود زمانی آن را پیدا کردم داخل پلاستیک بود. تاشو بود. اولین بار بود که با آن شلیک کردم پیکان را حدود یک ماه پیش خریدم. آیا با کسی در خصوص قتل قضات مشورت کردید؟ خیر می ترسیدم این کار را انجام دهم وقتی آن مرحوم را کشتم وخون آن مرحوم را دیدم پشیمان شدم. حدود ده دقیقه منتظر ماندم آقای ق. با ماشین آمد بیرون با دنده عقب بیرون آمد. آن موقع خلوت بود. سلاح داخل گونی بود. وقتی خواست سوار شود روبروی آن مرحوم سلاح را مسلح کردم. ایشان من را شناخت سلاح روی رگبار بود. وقتی بازپرس بیرون آمد خواستم او را هم بزنم. خواستم به سمت سر وی بزنم که رفت داخل خانه و موفق نشدم وی را بزنم استرس داشتم هر قاضی می آمد او را می زدم. زمانی که به آن مرحوم شلیک کردم،همسرش آمد بیرون از روبرو به سمت ایشان شلیک کردم. اسلحه را نشانه گرفتم و گفتم آقای ق. دیگر یادم نیست خانمش با سنگ به من زد چهار خشاب داشتم یک خشاب به سمت مامورین تیراندازی کردم که نهایتا مجروح و دستگیر شدم. خواستم خودم را بکشم موفق نشدم و قصد اقدام علیه نظام را نداشتم وعلاقه مند به نظام هستم. چون مجموعه دادگستری به من توجهی نمی کردند من تصمیم گرفتم هر قاضی که در روانسر باشد بکشم. مجددا در تاریخ 93/12/17 از نامبرده تحقیق مطالب را تکرار و بیان داشته چون دادگستری به حرف من توجه نمی کرد می خواستم قضات را بکشم (ضمنا اظهارات متهم با خط خودش می‌باشد) سپس دستوراتی در خصوص شناسائی اموال نامبرده ومسدودی حسابهای بانکی وی صادرشده است. دستوراتی در خصوص تهیه گزارش رسانه ای بیگانه ومحلی ومستندات آن در خصوص موضوع شهادت شهید سلیم ق. صادر شده است. با انجام دستورات مذکور و اخذ سوابق مربوط به گزارش نشریات و سایتهای مختلف اینترنتی و شبکه های اجتماعی سوابق امر به شرح صفحات 264 الی 310 پیوست پرونده می‌باشد. ضمنا از آقایان میراحد غفوری،محمود محمدی که منازل آنان در اثر تیراندازی مورد اصابت گلوله وتخریب شده است. استماع شکایت شده است. آقای تیمور مجیدی نماینده شهرداری پیرامون حادثه وتخریب اتومبیل شهرداری نیز تحقیق واستماع شکایت شده است ص 254 الی 255 نظریه کارشناس در خصوص خسارات وارده به شرح اوراق شماره 262 و 263 نیز اخذ گردیده است (اقدامات مذکور از طریق اعطاء نیابت توسط دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان روانسر انجام شده است) گواهی صدمات بدنی آقای جهانگرد جهانگیری نیز در برگ شماره 313 مضبوط است. دلالت بر دامیه پوست فرق سر و اختلالات اضطرابی حاد دارد. در مورخ 94/1/11 متهم تحت الحفظ در بازپرسی حاضر شده است. خطاب به نامبرده هدف خود را از تیراندازی درب منزل قضات در تاریخ 93/12/21 شرح دهید؟ ج- چون چندبار به دادگستری مراجعه وهمیشه به ضررم رای صادر میشد.تصمیم گرفتم...قاضی دادگستری وضعیتی ایجاد کنم که از روی ترس از این به بعد قاضی ها با عدالت برخورد کنند و حق کسی را ضایع نکنند. من می خواستم قاضی های دادگستری را بکشم و فرقی برایم نداشت که کدامیک از آنها باشد. من با تیراندازی قصد ترساندن قاضی ها و ماموران را داشتم و مردم. خداوند شاهد است برای ترساندن وحاضرم بمیرم. من با کشیدن تیراندازی زیاد می خواستم کاری کنم که مامورین و مردم بترسند تا من را بکشن. زمان تیراندازی آمد بیرون و به سمت ایشان تیراندازی کردم. فقط قصد کشتن ایشان نداشتم. او را فراری دهم. هدف اصلی من از تیراندازی ایجاد ترس و وحشت در مجتمع دادگستری و مردم روانسر بود. چون شهید ق. در فاصله کمی از من قرار داشت تیر به او اصابت کرد آیا قبل از اقدام به تیراندازی فعالیت شما در بسیج روانسر خاتمه پیدا کرده بود؟ من عضو گردان امام ح. (ع) می باشم. همیشه فعالیت داشتم. هیچ رابطه با سپاه پاسداران قطع نکردم و گزارش سپاه در خصوص قطع با سپاه درست نیست. در چه دوره هائی آموزش نظامی شرکت داشته اید؟ در بیستون فرمانده دسته، در روانسر آموزش اسلحه و آموزش نظامی دیدم. در بیستون آموزش تمام اسلحه ها و حتی مین..درروانسر آموزش نظامی واحکام اسلحه. علت اختلاف شما با برادر و مادرتان چه بود؟ به علت دوستان برادرم حرف دروغ می زدند پیش او و می آمد خانه دعوا می کرد ومن جدا شدم...اسلحه را به چه نحو تهیه کردید؟ ج- سال گذشته خانه را بازسازی کردم توی خانه پیدا کردم. مجددا نحوه ارتکاب قتل وتخریب و درگیری با مامورین را شرح دهید. ج- من به طرف خیابان این مرحوم آمد و قصد ترساندن آنها را داشتم. چون پرونده در دادگستری داشتم. یک ترس ایجاد بکنم. به طرف آقای جهانگیری تیراندازی کردم او را بترسانم مامورین ومردم می خواستم من را بکشن. ایجاد وحشت و ترس درمیان قاضی ها. دادگستری بوده و شهید ق. در فاصله کمی بوده تخریب منازل و خودروها نیز تفهیم شده است. اظهار داشته قبول دارم. تعداد زیادی تیر شلیک کردم به منازل و خودروها نیز اصابت کرد. آخرین دفاع از متهم اخذ گردیده است. دفاعا بیان داشته قبول دارم. اشتباه کردم با این کار مردم را ترساندم و آن مرحوم را به قتل رساندم. حاضرم با مجازات قانونی با من برخورد شود حرف دیگری ندارم. دفاعیات را خودم نوشتم موقع بازجوئی با شیرینی از من پذیرائی شد. (ص 317 الی 319 )سپس بازپرس در خصوص اتهام محاربه قرار مجرمیت صادر و در خصوص سایر اتهامات پرونده را مفتوح اعلام می‌نماید. بر مبنای قرار مجرمیت، کیفرخواست تنظیم و پرونده جهت رسیدگی به شعبه اوّل دادگاه انقلاب اسلامی کرمانشاه ارجاع می‌گردد. آقای ح. مظفری وکیل پایه یکم دادگستری بادرخواست دادرس محترم دادگاه توسط کانون وکلاء دادگستری کرمانشاه وایلام به عنوان وکیل تسخیری متهم تعیین می‌شود.به تاریخ 94/1/23 جلسه دادرسی با حضور نماینده محترم دادستان، متهم و وکیل تسخیری نامبرده. تشکیل می‌گردد. بدوا نماینده دادستان به شرح کیفرخواست تقاضای رسیدگی و اشد مجازات برای متهم را می‌نماید. سپس خطاب به متهم اتهام محاربه از طریق ترور عالیترین مقام قضایی شهرستان روانسر (شهید ق.) و تعرض به جان و اموال مردم مستقر رد محل شهادت مشارالیه وایجاد رعب اخافه عمومی وبکارگیری سلاح گرم از نوع کلاش با توجه به گزارش مامورین انتظامی. گزارش کارشناس اسلحه وکیفرخواست تنظیمی دادسرا تفهیم می‌گردد. دفاعت چیست؟ می خواستم قاضی ها را بترسانم و قصد کشتن نداشتم و پشیمان هستم از کاری که انجام داده ام. علت شلیک شما به طرف مردم ونیروی انتظامی چه بوده است- ج- چون خون مرحوم شهید ق. را دیدم می خواستم بیان من را بکشن خطاب به وکیل نامبرده چنانچه دفاعی دارید بیان کنید؟ ضمن اعلام تاسف به خاطر ضایعه ناگوار قتل مرحوم سلیم ق. به عرض دادگاه می رسانم نظر به اینکه موکل از کرده خود وفعل ارتکابی پشیمان بوده مراتب ندامت و پشیمانی خود را به کرات اعلام داشته و خصوصا اینکه مراحل تربیتی ایشان در طول زندگی در شخصیت ایشان تاثیرگذار بوده از بابت رافت اسلامی صدور حکم شایسته با در نظر گرفتن تخفیف در مجازات از محضرتان مستدعی هستم. خطاب به متهم آیا توسط شخص یا اشخاصی تحریک به انجام اقدامات وتخریب اموال عمومی شده اید. ج توسط هیچ شخصی تحریک نشده ام. اسلحه را به چه نحو تهیه کردید؟ج- سال گذشته خانه را بازسازی کردم توی خانه پیدا کردم. دادگاه آخرین دفاع اخذ نموده، متهم بیان داشته: می خواستم قاضی ها را بترسانم و حاضرم بمیرم و برای هر نوع مجازات اسلامی حاضر هستم. از قاضی تقاضای عفو وبخشش دارم سپس دادگاه با ختم رسیدگی و به شرح دادنامه شماره --- - 94/1/23 واستدلال مندرج در آن با احراز اتهام انتسابی به متهم به عنوان محاربه مستند به مواد 211 و 212 و 279 و بند الف ماده 282 و ماده 283 قانون مجازات اسلامی سال 1392 و رای وحدت رویه شماره 715 - 89/1/26 حکم به اعدام نامبرده در ملاء عام صادر می‌نماید. با ابلاغ رای، وکیل محکوم علیه مبادرت به درخواست تجدیدنظر می‌نماید. وکیل نامبرده در لایحه اعتراضی اعلام داشته است: هر چند فعل ارتکابی متهم مبنی بر قتل یکی از قضات شریف دادگستری مرحوم سلیم ق. بسیار مذموم بوده وقلب هر انسان عدالتخواهی از این واقعه به درد آمده و متاثر می‌گردد. لکن از حیث عنوان اتهامی با مداقه در اوراق و محتویات پرونده فعل وی از شمول محاربه خارج می‌باشد....مشروح لایحه هنگام شور قرائت می‌گردد. پرونده با ارسال به دیوان عالی کشور به این شعبه ارجاع و به شرح دادنامه مذکور در فوق چنین رای صادرنموده است:(رای تجدیدنظرخواسته به جهات ذیل واجد نقص و اشکال و در خور نقض است. بدوا به منظور تشحیذ و تنویر موضوع فرازهائی از دفاعیات منتسب به متهم ونیز اظهارات فرزند مقتول (شهیدسلیم ق.) نقل می‌گردد. 1 - در بازجوئی مورخ 93/11/21 در نزد مامورین اظهار داشته حدود یک ماه پیش یک قبضه اسلحه کلاشینکف به همراه چهار تیغه خشاب( 120 ) تیر از فردی ناشناس خریداری نمودم. تصمیم گرفتم یکی از قضات دادگستری را به قتل برسانم.که فقط منزل آقای ق. را بلد بودم. با خودرو پیکان خودم به درب منزل آقای ق. رفتم به محض پیاده شدن از خودرو سلاح کلاش را مسلح کردم و اقدام به تیراندازی به سمت رئیس دادگستری نمودم. ایشان در آن لحظه در داخل خودرو نشسته بود. گفت کاری به بچه هایم نداشته باش....من که قصد فرار داشتم دریک لحظه متوجه حضور مامورین شدم به سمت من تیراندازی کردند و من را دستگیر کردند (ص 40 ) سپس علت و انگیزه تیراندازی را نزد بازپرس در همان روز اینگونه بیان داشته. ح. ع. فرزند ح. هستم. خودم تصمیم گرفتم ایشان را بکشم چون در تعدادی پرونده به ضرر ما حکم داد. آخرین باری که پیش ایشان رفتم یک ماه پیش بود.... سه تا پرونده داشتم یکی تخریب بود ودوتای دیگر پرونده ارث با ابراهیم ع. داشتم من قصد کشتن هر یک از قضاتی که از منزل بیرون بیایند داشتم هرکدام زودتر بیرون میآمدند او را می کشتم...در زمان تیراندازی یکی دیگر از قضات از منزل خواست بیرون بیاید. به سمت وی تیراندازی کردم. من قصد زدن پسرش نداشتم با خودش مشکل داشتم. برای من فرقی نداشت که کدامیک از قضات زودتر بیرون بیایند. هر کدام زودتر بیرون میآمد اورا می کشتم. پیش قضات دیگر آقایان، کریمی فریادرس و جهانگیری پرونده داشتم. با کسی مشورت نکردم با برنامه ریزی شخصی خودم صورت گرفت. می خواستم حق خودم را از دادگستری بگیرم...بعد از تیراندازی به سمت مرحوم ق. خواستم فرار کنم یکی از مامورین تیراندازی کرد من هم به سمت آنها تیراندازی کردم. (صفحات 170 الی 173 )در بازجوئی مورخ 93/11/23 که حسب ظاهر پاسخ با دست خط خود متهم می‌باشد. درقبال تفهیم اتهام محاربه اظهار داشته است. چند بار به دادگستری روانسر رفتم در این شعبه ها در جریان پرونده به حرف من توجه نمی کردند....به چه علت تصمیم به قتل قضات گرفتید و قصد قتل کدامیک را داشتید؟ همه درب زدم به حرفم گوش نکردند....حدود یک ماه پیش تصمیم گرفتم که این قتل را انجام بدهم و قصد داشتم هر کدام قاضی دادگستری روانسر به قتل برسانم برای من فرقی نداشت کدامیک از اینها باشد...به خاطر اینکه پرونده هایم رد شد این کار را کردم (ص 183 الی 186 ) آیا در قبال پرونده های طرح شده قتل مرحوم ق. کار درستی بود؟ ج- خیر اشتباه کردم(ص 193 ) چون مجموعه دادگستری به من توجهی نکردند من هم تصمیم گرفتم هر قاضی که در روانسر باشد او را بکشم. (ص 195 )ضمنا متهم در هنگام اخذ آخرین دفاع موضوع ایجاد ترس و وحشت در بین مجموعه دادگستری و مردم را مطرح کرده است(ص 317 ) ودر جلسه دادگاه این مطلب را تکرار کرده است. 2 - اظهارات فرزند شهید سلیم ق. نیز به شرح ذیل می‌باشد. ابتدای صبح به همراه پدرم و مهیا خواهرم از منزل بیرون آمدیم داخل کوچه یک دستگاه پیکان پارک بود. وسط کوچه پارک کرده بود. پدرم به آن فرد گفت برو کنار برادر. ناگهان گفت پدرم را بیچاره کرده اید باید تقاص وی را بگیرم. شروع کرد با کلاش تیراندازی کرد. اسلحه پدرم داخل داشبورد بود. پدرم دستهایش بالا گرفته بود. نتوانست از اسلحه استفاده کند. به صورت رگبار به طرف ما تیراندازی کرد. پدرم داخل خودرو مورد اصابت قرار گرفت (ص 171 )فلذا: اولا:با توجه به آنچه که مذکور افتاد (اظهارات شفاف وصریح متهم) ونظر به سایر محتویات پرونده تصویر آراء صادره مضبوط در پرونده در رابطه با مورد ادعای متهم مطروحه در دادگستری روانسر قدر متیقن آن است که با پیدایش ذهنیت منفی در رابطه با عملکرد قضات دادگستری شهرستان مذکور در مورد شکایات له وعلیه نامبرده به تصور و گمان غلط خویش در پی انتقام جوئی برآمده است وعلت وانگیزه خود را از تهیه وتدارک سلاح این مطلب اعلام داشته کما اینکه در دفاعیات خود به کرات نیز بدان اشاره کرده است حتی اظهارات فرزند مقتول (شهید ق.) نیز مبین آن است که متهم در اولین برخورد با پدرش بیان داشته قصد تقاص دارد. و چون اقدام بعدی وی در تیراندازی و گشودن سلاح به سمت مامورین که قصد دستگیری وی را داشته اند نوعی واکنش و تمرد مسلحانه در مقابل مامورین می‌باشد. لذا اقدام مجرمانه نامبرده با توجه به صراحت متن ماده 279 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392 که اشعار می دارد...هرگاه کسی با انگیزه شخصی به سوی یک یا چند شخص خاص سلاح بکشد وعمل او جنبه عمومی نداشته باشد...محارب محسوب نمی شود. در واقع از مصادیق محاربه نبوده و یا مقید در تعریف قانونی آن نمی‌باشد. و با عنایت به اینکه دلایل قوی در ایجاد شبهه و تردید در ثبوت محاربه وجود دارد، در وصف مذکور و با جاری بودن قاعده درء موضوع ماده 121 قانون مجازات اسلامی اتهام محاربه محرز نیست از سوی دیگر اظهارات متهم در آخرین بازجوئی نزد بازپرس و در محکمه دائر بر اینکه قصد خوف و وحشت داشته با توجه به آنچه که فوقا ذکر گردید اقرار مطابق با واقع به نظر نمی رسد تا افاده قطع و یقین و علم نماید. زیرا حجیت اقرار زمانی است که مطابق با واقع ویاکاشف از آن بوده ودلیلی خلاف آن نباشد. که در مانحن فیه این معنی احراز نمی گردد. ثانیا:به تصریح ماده 185 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری انتخاب وکیل یا وکلاء متعدد از حقوق و اختیارات متهم می‌باشد. تعیین وکیل تسخیری متوقف برآن است که متهم پرونده تقاضای وکیل تسخیری نموده و یا شخصا وکیل معرفی ننماید و لازمه امر مذکور آن است که مراتب به وضوح به متهم ابلاغ شده ونتایج آن نیز در پرونده منعکس ومضبوط باشد. در پرونده پیوست دادگاه بدون اقدام مقتضی دراین مورد و به نحوی که در صفحه 326 منعکس است. بلافاصله پس از دستور ثبت پرونده راسا برای متهم مبادرت به تعیین وکیل تسخیری ومتعاقبا تشکیل جلسه دادرسی نموده است.لذا بنا به مراتب تشکیل چنین جلسه دادرسی با حضور وکیل تسخیری به نحو مذکور منطبق با موازین قانونی نمی‌باشدو باعث سلب حق انتخاب وکیل از سوی متهم می‌گردد. علیهذا: 1 - نظر به عدم احراز اقدامات مجرمانه متهم در تحت تعاریف شرعی و قانونی محاربه و به لحاظ قاعده درء با توجه به دلایلی که موجب شبهه گردیده است. و بی اعتباری اقرار نامبرده با توجه به آنچه که فوقا بیان گردید. 2 - نقص در شیوه تعیین وکیل تسخیری برای متهم با توجه به قواعد آمره دادرسی و عدم انطباق رای تجدیدنظرخواسته با موازین شرعی و قانونی مستند به بند ب ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری و به تجویز فراز چهارم از بند مذکور ضمن نقض رای پرونده جهت رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض دادگاه صادر کننده حکم منقوض ارجاع می‌گردد.) با اعاده پرونده جهت رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه انقلاب اسلامی کرمانشاه ارجاع شده است. با دستور رئیس محترم دادگاه متهم تحت الحفظ احضار در مورخ 94/3/21 معرفی به نامبرده تفهیم گردیده آیا توانائی معرفی وکیل دارید یا خیر؟ اظهار داشته است خیر نه خودم و نه خانواده ام قادر به انتخاب وکیل نیستند. سپس دادگاه دستوراتی در خصوص شناسائی افراد هنگام و قبل از تیراندازی متهم و اخذ اظهارات آنان و همسایگان مرحوم شهید ق. و افرادی که در روبروی منزل حضور داشته اند و کس یا کسانی که مبادرت به تهیه فیلم نموده‌اند صادرو در خصوص نحوه اقدام با توجه به تصاویر نامبرده در فیلم تهیه شده که اسلحه کلاش را تا زمانی که تیرنخورده به صورت مسلح و آماده شلیک و به طرف مردم گرفته در دست دارد موجب رعب و وحشت افراد مذکور گردیده است یاخیر؟ استماع اظهارات مامورین انتظامی که در صحنه دستگیری متهم حضور داشته اند و نحوه اقدام متهم هنگام مواجهه با مامورین آیا به طرف آنها تیراندازی نموده یا به طرف مردم عادی و همسایگان آیا خود را تسلیم نمود یا به طرف آنها تیراندازی نمود. و نیر با کمک کارگر شهرداری به نام تیمور سعیدی آقای اکبر کلانتری شناسائی و اظهارات وی در خصوص نحوه اقدام متهم و مشاهدات نامبرده در خصوص رعب و وحشت ایجاد شده که نتیجه شلیک احتمالی متهم باشد. اخذ گردد. همچنین استعلام از فرماندهی نیروی انتظامی شهرستان روانسر دائر بر اینکه آیا در سالهای 1393 و 1394 اقدام مشابهی همچون اقدام متهم در آن شهرستان رخ داده است. یا خیر؟وباحضوردرمدارس نزدیک محل تیراندازی اظهارات مدیران ومعلمان اخذآیاتیراندازی دردانش آموزان ازحیث ترس و وحشت حاصل ازآن داشته ،آیادرآن روزمدارس تعطیل شده اند.نسبت به تهیه عکس ازدرختی که در محل گلوله به آن اصابت کرده است ووضعیت مهاجم واینکه تیراندازی به سوی مردم بوده یاخیر؟وتخلیه سی دی واینکه تصاویرآن قابل بازبینی می‌باشدیاخیر؟ اقدام و اخذ اظهارات مردم عادی یا موجب رعب و وحشت شده یا خیر و استعلام پیرامون شکایت احتمالی متهم از رئیس دادگستری صادر و با اعطاء نیابت به دادگستری روانسر اقدام شده است. با دستور دادستان جهت انجام تحقیقات مورد نظر به اداره آگاهی ارسال شده است. صورتجلسه تنظیمی مورخ 94/4/10 حاکی است که از مسئولین دبیرستان شهید رجائی که نزدیک محل حادثه بوده تحقیق اعلام داشته اند این امر باعث تعطیلی مدرسه نشده است و رعب و وحشتی در میان دانش آموزان بوجود نیامده تعدادی افراد محلی و مامورین نیروی انتظامی به عنوان مطلع توسط اداره آگاهی به دادسرا معرفی شده اند. دادستان از نامبردگان تحقیق به عمل آورده است. آقای مهدی فتحی فرزند لطف ا... اظهار داشته است.... روز اتفاق بنده منزل بوده خوابیده بودم حدود ساعت یک ربع به 8 صبح بود با صدای تیراندازی از خواب بیدار شدم. به همراه زن و بچه ام به بیرون منزل آمدم دیدم شلوغ است اول فکر کردیم درگیری قاچاقیچان گازوئیل است بعد گفتند آقای ق. رئیس دادگستری را شهید کرده اند. درب منزل آنها شلوغ بود حتی چادر همسر ایشان را بر روی جسد کشیده بودند من به سمت دیگر بلوار که منزل شهید ق. بود نرفتم. در این حین نیروی انتظامی آمد و درگیری شروع شد تیراندازی زیادی صورت گرفت. من و بچه هایم از ترس اینکه گلوله به ما نخورد داخل خانه شدیم و همه همسایه ها که آنجا بودند با جیغ و داد فرار کردند....آیا تیراندازی باعث رعب و وحشت اهالی محل و بچه ها شد. بله باعث رعب و وحشت همسایه ها و بچه ها و زنها شد و موقع تیراندازی متهم همه با سروصدا فرار می کردند به سمت خانه هایشان تا گلوله به آنها نخورد. آقای عرفان اسمائی اظهار داشته است. من آن شب دندان درد داشتم تا صبح نخوابیده بودم صبح یک مرتبه صدای چند گلوله شنیدم همانطور با لباس زیر بیرون آمدم دیدم که مادر و همسر آقای ق. دارند شیون می کنند و جسد آقای ق. کنار ماشین افتاده بود وپسرش نیز کنار ایشان افتاده بود و نمی توانست بلند شود و زخمی شده بود من ابتدا فکر کردم ایشان را ترور کرده اند و فرار کرده اند یک دفعه متوجه شدم که ضارب پشت موزائیک های شهرداری ایستاده است و اسلحه کلاش در دست داشت و تیرهوایی شلیک می کرد. کسی جرات نمی کرد نزدیک شود تا اینکه مامورین آمدند. اول سمند آمد بعد تویوتا آمد که دقیقا درب منزل ما آنطرف بلوار ایستاد سه نفر آنها پیاده شدند. تیراندازی شروع شد. ضارب به سمت مامورین تیراندازی می کرد و مامورین به سمت ضارب تیراندازی کردند. یک گلوله به دیوار حیاط ما خورد و یک گلوله به بهارخواب ما و یک گلوله به پنجره طبقه دوم خورد و حتی مادرم که داخل حیاط بود بی هوش شد... س: آیا تیراندازی ضارب ودرگیری متعاقب آن با نیروی انتظامی باعث رعب و وحشت شد. عرض شود طبق کلام ا... مجید وحشناک بود اولین بار بود که چنین چیزی پیش آمد و اهالی خیلی دچار وحشت و ترس شدند. از مامور نیروی انتظامی آقای خلیل محمدی تحقیق اظهار داشته است. اینجانب سرهنگ دوم خلیل محمدی در معیت فرماندهی محترم شهرستان با خودرو سازمانی در سطح شهر در حین انجام وظیفه بوده از طریق مرکز پیام اطلاع حاصل گردید یک فقره قتل در محله بلوار معلم به وقوع پیوسته و شخص مقتول با گلوله به قتل رسیده بلافاصله در محل حاضر مشاهده گردید قبل از اکیپ انتظامی فرماندهی گشت کلانتری در محل مستقر گردیده و راه فرار متهم را مسدود نموده ابتدا نظر به اینکه مردم تجمع نموده بودند نسبت به پراکنده نمودن آنها اقدام و شخص قاتل که در چند قدمی مقتول در حالی که مسلح به سلاح کلاشینکف بوده و آن را به صورت هجومی در دست داشت به محض دیدن مامورین اقدام به تیراندازی به حالت رگبار به سمت مامورین، مردم و خودروهای عبوری نمود که متعاقبا نیز مامورین اقدام به تیراندازی علیه وی نموده با اصابت گلوله مامورین ضارب به زمین افتاد که هم زمان مامورین، سریع، شجاعانه و به یاری خداوند متعال او را دستگیر کردند. و با توجه به شرایط مذکور موجبات رعب و وحشت را فراهم نمود...آقای ح. احمدی مامور نیروی انتظامی اظهار داشته است اینجانب که سرپرستی گشت کلانتری 11 را بر عهده دارم از طریق پیام 110 مطلع شدم که یک فقره درگیری در بلوار معلم به وقوع پیوسته بلافاصله از کمربندی خود را به بلوار معلم رسانده جهت اطلاع دقیق درگیری از مرکز پیام به سمت شلوغی عزیمت خودرو گشت در روبروی منزل رئیس دادگستری آن طرف متوقف در حین عزیمت مشاهده نمود شخصی با اسلحه کلاشینکف به طرف خودرو پیکان روشن و آماده می رفت با دیدن مامورین مسیرخود را به سمت سه راهی کمربندی ادامه اینجانب در کنار پیاده رو کنار مقداری موزائیک مستقر پس از مشاهده جسد رئیس دادگستری که به صورت دمر با شکم روی زمین افتاده بود به فرد مسلح دستور ایست دادم در حین برگشت مبادرت به شلیک گلوله نمود. اینجانب نیز در پشت موازئیک ها موضع گرفتم. پس از مسلح کردن اسلحه خود مبادرت به شلیک یک گلوله به طرف وی نمودم فرد مسلح در کنار درب حیاط همسایه سمت راست شهید ق. متوقف پس از گذشت یک یا دو دقیقه فرماندهی محترم شهرستان و جانشین وی و راننده وی وارد صحنه شدند. فرد مسلح به طرف آنها هم تیراندازی نمود که متعاقبا فرد مسلح را زخمی و دستگیر نمودیم.... از مامور آقای بهزاد محمودی که رانندگی اتومبیل فرماندهی منطقه را برعهده داشته است. تحقیق این اظهارات را تکرار نموده است. از فرماندهی منطقه جناب سرهنگ اکبری نیز تحقیق مراتب را به شرح مذکورتوضیح داده است. ضمن آنکه اشاره به اصابت گلوله شلیک شده توسط متهم به اتومبیل های روبرو و نیز منزل احد از کارمندان شهرداری نموده است. و سایر مامورین نیز شبیه همین مطالب اظهار نموده‌اند که در پرونده منعکس است. صورتجلسه مورخ 94/4/20 مامورین حاکی است با تحقیقات محسوس وغیرمحسوس از اهالی محل حادثه همگی اظهار داشته اند که تیراندازی به سوی رئیس فقید دادگستری موجب رعب و وحشت در میان آنان گردیده است. پاسخ استعلام سوابق کیفری متهم به شرح برگ 413 پرونده یک فقره توهین و فحاشی نسبت به مامورین دولت گزارش شده است ضمنا از آقای آزاد فتاحی نیز تحقیق بیان داشته است. آن روز صبح من با صدای شلیک گلوله از خواب پریدم و چون ساختمان ما روبروی بلوار و روبروی منزل شهید ق. بود به بالکن رفتم دیدم شخص ضارب با اسلحه کلاشینکف و یک کیسه دست او بود که به آقای ق. تیراندازی کرده بود و آقای ق. کنار ماشین افتاده بود و حتی من دیدم که ایشان تکان خورد هنوز جان داشت من از روی بالکن چون اشرافیت داشتم فیلم گرفتم و ضارب بعد از آن کنار دیوار رفت و مامورین انتظامی هم رسیدند و یکی از مامورین از سمند پیاده شد وپشت بلوکهائی که شهرداری آنجا گذاشته بود سنگر گرفت و با ضارب صحبت کرد. اما ضارب خودش را تسلیم نکرد و شروع به تیراندازی به سمت مامور کرد. البته ماشین رونیز انتظامی هم آمد و مامورین از آن پیاده شدند وتیراندازی شروع شد و ضارب به سمت مامورین که سمت دیگر بلوار بودند تیراندازی کرد و مامورین هم به سمت وی تیراندازی کردند تا اینکه ضارب زخمی و او را دستگیر کردند. من از صحنه فیلم گرفتم. روز بعد که اداره اطلاعات متوجه شد من فیلم گرفته ام آن را حذف کردم. تیراندازی باعث رعب و وحشت مردم شد. خودم تا یک هفته تحت تاثیر این موضوع بودم وصدای جیغ و فریاد مردم می آمد و فرار می کردند و ضارب خودش را تسلیم مامورین نکرد. آقای سیاوش بهرامی اظهار داشته است. آن روز من عازم محل کارم بودم درب منزل را که بستم صدای گلوله را شنیدم اوّل فکر کردم قاچاقچی می‌باشد بعد که رفتم مردم را دیدم تجمع کرده اند روبروی منزل شهید ق. که یکباره تیراندازی شد وقتی ماشین رونیز آمد. حقیقتا من از ترس خودم را زمین انداختم و مردمی که آنجا بودند همگی ترسیدند و حتی بعضی خود را داخل جوی آب انداختند که تیربه آنها نخورد و به این خاطر من خیلی جلو نرفتم و جزئیات را ندیدم ولی واقعا باعث ترس و وحشت مردم شد وهنگام تیراندازی فرار کردند و خودشان را زمین انداختند. برگ شماره 416 پرونده گزارش کلانتری مرکز روانسر در خصوص ثبت 5 فقره پرونده به نام متهم در خصوص شکایت بابت اهانت، تصرف عدوانی و غیره می‌باشد. با اعاده گزارش نیابت جلسه دادرسی به تاریخ 94/8/18 با حضور نماینده دادستان، متهم و وکیل مدافع نامبرده تشکیل شده است. دادگاه اتهام محاربه را به متهم تفهیم نمودند دفاعا بیان داشته اتهام وارده را قبول دارم یک انسان کشته شده و این را قبول دارم. واینکه می گویند به طرف مردم و منازل و ماشین ها تیراندازی کرده ام باید بگویم نمی دانم رگبار گرفتم یا به صورت تک تیر شلیک کردم ولی شلیک به سوی ق. و جهانگیری به یادم می آید. ولی تیراندازی به طرف پسرش را به یاد ندارم. من بچه را ندیده ام. اسلحه را نخریده ام زمانی که منزل خودم را بازسازی کردم اسلحه را از داخل زمین منظورم کف آن پیدا کردم و بعد از اینکه به درب منزل ایشان رسیدم از ماشین پیاده شدم وسلاحم را مسلح کردم و نمی دانم رگبار زدم یا تک تیر، تیراندازی کردم حدود ده دقیقه در ماشین بودم تا درب منزل را باز کردند وقتی درب را را باز کردند یعنی آن دونفر جهانگیری و ق. درب را باز کردند به سوی آنها شلیک کردم یک بار از درب خانه آنها رد شده بودم وکلید حیاط روی قفل مانده بود و زنگ منزل را زدم وکلید را تحویل آنها دادم. آیا نزد قضات کریمی وفریادرس پرونده داشتید بله خودم پرونده داشته ام و پدرم نیز پرونده داشته است.آیاوقتی مامورین آمدندشمابه سمت آنهاتیراندازی کردید؟وقتی دیدم به آن شخص تیراندازی کرده ام افتاده است در ذهنم این بود که مامورین مرا می کشند و من نیز به سوی آنها تیراندازی کردم ولی ندانستم چندتیر شلیک کرده ام، در چه مدت قبل از این حادثه قصد تهدید و قتل داشتید؟ حداکثر یک ماه پیش از این مسئله قصد تهدید ورعب و وحشت قضات را داشتم تا قضات به فکر عدالت و قانون باشند وحق مردم را ضایع نکنند....آیا قبول دارید که به سوی خودرو های پراید که از خیابان رد شده اند تیراندازی کرده اید. من به سوی ماشین مرحوم تیراندازی نکردم و به سمت ماشین های عمومی شلیک نکردم...پس از اخذ آخرین دفاع از متهم که اظهار داشته گفتم ترسی در میان قاضی ها ایجاد کنم به دنبال عدالت باشند وکیل نامبرده نیز دفاعا بیان داشته با عنایت به تعریف محاربه در ماده 279 قانون مجازات اسلامی.... موکل قصد اخافه مردم و یا کشیدن سلاح بر روی مردم به شرحی که در نظر قانونگذار در تعریف محاربه بوده نداشته و اقدام بعدی ایشان در تیراندازی به سوی مامورین نوعی واکنش وتمرد مسلحانه در مقابل مامورین بوده لذا اتهام ایشان از شمول بزه محاربه خارج است برهمین اساس اتخاذ تصمیم شایسته قانونی وشرعی خواستارم سپس دادگاه با ختم رسیدگی به شرح دادنامه شماره --- - 94/8/25 پس از شرح جریان پرونده وبیان اظهارات مطلعین وگزارشات منعکس در پرونده اقدام متهم با توجه به مراتب مصداق آیه 33 سوره مبارکه مائده که می فرماید(همانا کیفرآنانی که با خدا و رسول به پیکار برمی خیزند و در زمین دست به فساد می زنند این است که کشته شوند....) دانسته و توجها به مطالب مذکور و گواهی پزشکی قانونی و نظریه کارشناس اسلحه و مهمات وگزارش های مرجع انتظامی واظهارات گواهان وشکایت و اقرار صریح متهم در تحقیقات به عمل آمده از نامبرده و دفاعیات غیرموثر متهم و وکیل تسخیری نامبرده و اظهارات نامبرده در جلسه دادرسی 94/8/18 از صفحات 443 الی 452 و با توجه به نص صریح ماده 279 قانون مجازات اسلامی که متهم جهت ترساندن مردم مبادرت به شلیک های متعدد از اسلحه کلاش که یک آلت قتاله گرم خودکار است استفاده نموده است و اگر قصد کشتن شخص خاصی داشت می توانست با اسلحه کلت یا نحو دیگری با حضور در منزل او را به قتل می رساند که اقدام متهم از موقع تیراندازی به سوی مرحوم ق. تا دستگیری وی موجب ناامنی در آن محیط گردیده است و اینکه ناامنی مندرج در قانون می‌بایست هم زمان با عمل فرد مهاجم باشد یا اینکه ناامنی ایجاد شده بعد از عمل مهاجم باشد به نظر می‌رسد که قانونگذار در آن تفاوتی متصور نمی‌باشد. و این اقدام در خیابان اصلی که دو طرفه بوده و محل عبور مردم و عابرین پیاده و خودروها بوده ودر ساعتی اتفاق افتاده که محصلین و کارمندان در حال تردد می‌باشند و قانونگذار محاربه را کشیدن سلاح به قصد جان یا مال یا ناموس مردم یا ارعاب آنها دانسته به نحوی که موجب ناامنی در محیط گردد و متهم به صراحت هدف از تیراندازی به مردم را ترساندن مردم و پرسنل دادگستری و قضات دانسته که لفظ مردم شامل قضات دادگستری و پرسنل آن نیز می‌شود و این لفظ عمومیت دارد. و شامل تمام اقشار جامعه اعم از کارمند، بازاری، شاغل، دولتی لشکری، کشوری....نیز می‌شود با بررسی اوراق و محتویات کامل پرونده مشخص گردیده و متهم اقرار به این امر نموده است. چون آقای اکبر کلانتری کارمند شهرداری را می شناخته پس از تیراندازی به آقای ق. و فرزندش و بعد از یک الی دو دقیقه تیراندازی به سوی آقای جهانگیری به سوی محمودی راننده نیروی انتظامی و اکبر کلانتری شلیک نموده و اینان وفق اظهاراتشان بعد از شلیک آقای ع. (متهم) به نحوی خود را پنهان که منجر به مجروحیت آنان نگردید... و فرار کرده اند و سایر استدلالات مندرج در رای مستند به مواد 279 و 211 و 212 و 164 و 166 و 167 و 168 و 172 .... و بند الف ماده 282 و 283 قانون مجازات اسلامی حکم به اعدام نامبرده در ملاء عام صادر و اعلام می‌نماید. با اعتراض فرجام خواهی وکیل نامبرده پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و جهت رسیدگی حسب دستور به این شعبه ارجاع شده است.هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای عنایت حیاتی عضو ممیز وملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای مهرداد حبیبی دادیار محترم دادسرای دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر طرح موضوع در هیات عمومی اصراری دیوان عالی کشور مشاوره نموده چنین رای می دهد:

تصمیم شعبه

همانگونه که در گزارش فوق مذکور افتاد متهم در تحقیقات بعدی در دادگاه مرجوع الیه هم عرض مجددا براین معنی تاکید و تکرار ورزیده که هدف وقصد وی از اعمال مجرمانه همانا انتقام از قضات دادگستری بوده تا عدالت را رعایت کنند و علت و انگیزه آن نیز به زعم خود بی توجهی به پرونده هایی بوده که در دادگستری له و علیه نامبرده مطرح شده است و مشارالیه نه قصد ارعاب مردم را داشته و نه به سوی آنها مبادرت به شلیک گلوله نموده است و کمااینکه نحوه استقرار در محل درب منازل سازمانی آنها، مسدود ساختن محل عبور با وسیله نقلیه ای که همراه داشته و شلیک به سوی قضاتی که از منزل خارج شده اند دقیقا منطبق با قصد و هدفی می‌باشد که وی اظهار نموده است. لذا اقدام مذکور با تعریف فقهی و قانونی محاربه مطابقت ندارد، و تحقیقات دادگاه در راستای اینکه آیا در اثر عمل متهم، اهالی و مردمان محیط و اطراف دچار رعب و وحشت شده اند یا خیر و ترس و وحشت آنان را که متاثر از اقدام بوده موجه نبوده و نمی تواند مثبت اتهام محاربه باشد. زیرا در محاربه انگیزه و قصد متهم باید ارعاب و اخافه الناس باشد نه اینکه از نتیجه عمل به تعریف محاربه دست یابیم. این امر طبیعی است که شلیک گلوله و سر و صدای ناشی از آن و خونریزی موجب ترس می‌گردد. اما آنچه ملاک در احراز بزه می‌باشد قصد متهم به گشودن سلاح به سوی مردم به قصد ارعاب است که در پرونده امر با توضیحاتی که اشاره گردید این موضوع صادق نیست و مواجهه متهم با مامورین نیز در واقع نوعی واکنش متمردانه بوده است و چون کشیدن سلاح به سوی تعداد محدودی قضات شهر آن هم به انگیزه ای که متهم داشته محاربه تلقی نمی گردد لذا به اعتقاد هیات شعبه رای فرجام خواسته مخدوش می‌باشد و با بقاء به رای سابق و احراز مورد از مصادیق بند پ ماده 470 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال 1392 و تشخیص اصراری بودن رای مقرر می‌دارد دفتر پرونده از آمار کسر به اداره وحدت رویه دیوان عالی کشور ارسال گردد.

شعبه اول دیوان عالی کشور مستشار: حمیدرضا موحدی عضو معاون: عنایت حیاتی

منبع

آرای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور (1 مورد)

برچسب‌ها