امکان طرح دعوای اعسار نسبت به محکوم به و جلب خواهان اصلی پس از پذیرش اعاده دادرسی و نقض حکم

صورتجلسه نشست قضایی
تاریخ برگزاری: 1397/10/24
برگزار شده توسط: استان مرکزی/ شهر اراک

موضوع

امکان طرح دعوای اعسار نسبت به محکوم به و جلب خواهان اصلی پس از پذیرش اعاده دادرسی و نقض حکم

پرسش

پس از پذیرش اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور و صدور حکم به نفع محکوم علیه در قسمتی از محکوم به، چگونه می‌توان محکوم‌به را مسترد نمود؟ آیا در صورت استنکاف صدور دستور جلب ممکن است؟ آیا محکوم علیه اعاده دادرسی (خواهان دعوای اصلی) می‌تواند نسبت به مبلغی که با نقض حکمی که به نفع او صادر شده بوده و اکنون باید استرداد نماید به خوانده دعوای اصلی (محکوم له اعاده دادرسی) دادخواست اعسار تقدیم نماید؟

نظر هیئت عالی

با توجه به قسمت اخیر ماده 39 قانون اجرای احکام مدنی که مقرر داشته (اعاده عملیات اجرایی به دستور دادگاه به ترتیبی که برای اجرای حکم مقرر است بدون صدور اجرائیه به عمل می آید) و صراحت ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی راجع به بازداشت محکوم علیه ممتنع از اجرای حکم به نظر می‌رسد، اعاده عملیات اجرایی عنوان محکوم‌به و محکومیت را ندارد و جلب و بازداشت محکوم‌له سابق مجاز نباشد، ضمناً نظریه مشورتی شماره 1744/92/7 اداره حقوقی قوه قضائیه نیز مفاداً موید این امر است.

نظر اکثریت

مبنای قانونی برای استرداد وجه و اعاده وضع به حالت سابق 39 قانون اجرای احکام مدنی است.(اتفاقی)
اما در مورد امکان جلب با عنایت به اینکه محکوم له حکم بلا اثر شده، در حکم بلا اثر کننده، به تعبیری که در ماده 1 قانون نحوه ی اجرای محکومیت های مالی به کار رفته است به دادن مال محکوم نشده است، بلکه حکمی که به سود او صادر شده بوده با اثر گردیده است؛ لذا وجه نقد و یا مالی که برای بازگرداندن عملیات اجرایی باید از وی گرفته شود، عنوان محکوم به ندارد و محکوم علیه به مفهومی که در مواد 1 و 3 قانون نحوه ی اجرای محکومیت های مالی بکار رفته شمرده نمی شود؛ بنابراین امکان جلب او وجود ندارد و حتی اگر در این باره تردید شود چون جلب یک مقرره کیفری است می بایست در موضع نص تفسیر شده و از تفسیر موسّع آن خودداری شود؛ ضمن اینکه نظریه های مشورتی متعددی در این خصوص وجود دارد.

نظر اقلیت

در ماده 477 اعاده دادرسی بحث متفاوت است؛ دادگاه (دیوان) وارد ماهیت می‌شود، حکم ماهوی صادر می‌کند که درست است در راستای ماده 39 اجرای احکام مدنی عملیات اجرایی اعاده می‌گردد ولی محکوم له اعاده دادرسی ماده 477 ق.آ.د.ک محکوم له است؛ لذا امکان جلب در این مورد وجود دارد.
اما در مورد امکان طرح دعوای اعسار، اتفاق همکاران معتقدند امکان طرح دعوای اعسار برای رفع جلب نیست؛ بلکه همان طور که در مورد اجرائیه های ثبتی قانونگذار در تبصره 3 ماده 113 قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه سال 1395 امکان طرح دعوای اعسار را پذیرفته است؛ در صورتیکه آن جا جلبی صادر نمی‌شود و دادگاه با رسیدگی به جلب و در راستای اعمال حاکمیت موضوع ماده 277 قانون مدنی نحوه پرداخت را تعیین می‌کند یا مهلت می‌دهد؛ به عبارتی ترتیبی برای پرداخت تعیین می‌کند، صرفنظر از اینکه در ماده 6 قانون نحوه ی اجرای محکومیت های مالی برای اعسار لفظ دین را بکار برده است نه محکوم به. اما بایستی عنایت داشت که در این فرض اصل بر ایسار خواهان است؛ چون در رای اجرای حکم منقوض مال را دریافت کرده است.
نظر مخالف، عنوان می‌دارد در ماده 13 قانون نحوه ی اجرای محکومیت های مالی لفظ محکوم له بکار رفته و دعوای اعسار باید به طرفیت محکوم له طرح گردد و در صورتی که اینجا محکوم له وجود ندارد؛ بنابراین امکان طرح دعوای اعسار نیست.

منبع
برچسب‌ها