رای وحدت رویه شماره 371 و 372 مورخ 1392/05/28 هیات عمومی دیوان عدالت اداری

بسم الله الرحمن الرحیم

شماره دادنامه: 372-371

تاریخ دادنامه: 28/05/1392

کلاسه پرونده: 90/1069- 91/252

مرجع رسیدگی: هیات عمومی دیوان عدالت اداری

شاکی: 1- آقای سیدحسین افتخاری 2- اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان البرز

موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری

گردش کار: آقای سیدحسین افتخاری به موجب درخواستی به شماره 5801173-1390/10/07 که ثبت دفتر اندیکاتور هیات عمومی دیوان عدالت اداری شده است اعلام کرده است: به استحضار می رساند اینجانب سیدحسین افتخاری طی مدارک پیوست اقدام به طرح شکایت به طرفیت اداره کار و امور اجتماعی به خواسته نقض و ابطال رای آن مرجع کرده ام که منجر به صدور رد شکایت و عدم ثبوت خواسته بنده گردید در حالی که به موجب دادنامه های مذکور در شعبه 18 و شعبه 19 دیوان عدالت اداری که در موضوع واحد و شرایط یکسان درخواست نقض و ابطال رای صادر شده بود حکم به وارد دانستن شکایت صادر شد در حالی که سابقه و مدت اشتغال بنده بسیار بیشتر از سایر همکاران بوده و رای صادره برخلاف عدالت و به صورت ناعادلانه و با تبعیض ناروا در خصوص بنده صادر شده است که در این زمینه خواستار رسیدگی و صدور حکم شایسته می باشم. نامبرده رفع تعارض و صدور رای وحدت رویه را خواستار شده است. متعاقباً اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان البرز به موجب لایحه شماره 4198-1391/02/03 اعلام کرده است که: احتراماً به پیوست تصاویر دادنامه های شماره 892570- 1390/08/25 صادره از سوی شعبه 18 دیوان - 892552-1390/05/26 و 892573- 1390/05/29 هر دو صادره از سوی شعبه 19 دیوان به همراه تصویر رای حل اختلاف شماره 312-9- 1389/08/30 جهت استحضار ارسال می‌گردد. نظر به این که پرونده شاکیان مشترک بوده و در خصوص یک رای واحد از سوی دو شعبه دیوان عدالت اداری آراء متناقض صادر گردیده، لذا خواهشمند است ضمن بررسی دستور فرمایید که کدامین رای قابلیت اجرایی را دارا می‌باشد. گردش کار پرونده ها و مشروح آراء به قرار زیر است: الف: شعبه هجدهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 8909980900064884 با موضوع دادخواست آقای سیدحسین افتخاری به طرفیت اداره کار و امور اجتماعی شهرستان ساوجبلاغ و به خواسته اعتراض به رای شماره 312-9- 1389/08/30 هیات حل اختلاف اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی شهرستان ساوجبلاغ به موجب دادنامه شماره 9009970901802401- 1390/08/25، مفاداً به شرح آینده به صدور رای مبادرت کرده است: در خصوص شکایت آقای سیدحسین افتخاری به طرفیت اداره کار و امور اجتماعی شهر ساوجبلاغ به خواسته اعتراض به دادنامه شماره 312-9 - 1389/08/30 هیات حل اختلاف بدین توضیح که مشتکی عنه برابر مقررات به شکایت رسیدگی کرده است و نامبرده دلیل و مدرکی که موجب بی اعتباری و تزلزل رای معترضٌ به را فراهم کند ارائه و ابراز نداشته است و ایراد وی مبتنی بر قانون و مقررات کار نیست، زیرا شاکی در متن دادخواست اقرار کرده است که قرارداد وی پایان یافته و برای سه ماه بعد تمدید شده و در ادامه تمدید نشده است. لذا دیوان به استناد بند د ماده 21 از قانون کار حکم به رد شکایت و ابرام رای معترضٌ به صادر و اعلام می کند. رای دیوان قطعی است. ب: شعبه هجدهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 8909980900064841 با موضوع دادخواست آقای جواد کشن زارع به طرفیت اداره کار و امور اجتماعی شهرستان ساوجبلاغ و به خواسته اعتراض به رای شماره 310-9-1389/08/30 هیات حل اختلاف اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی شهرستان ساوجبلاغ به موجب دادنامه شماره 9009970901802402- 1390/08/25، مفاداً به شرح آینده به صدور رای مبادرت کرده است: شاکی اظهار داشته است مشتکی عنه فوق الذکر به حقوق و سایر مطالبات قانونی از جمله برگشت به کار بعد از پایان سال 1389 توجه نکرده و بر خلاف قانون و اصول دادرسی حکم به محکومیت وی، صادر کرده است، لذا تقاضای نقض رای شماره 310-9- 1389/08/30 را دارد. مشتکی عنه پرونده هیات و لایحه دفاعیه را ارسال داشته است و ایراد معنون از سوی کارگر را مورد خدشه قرار نداده است دیوان با بررسی مدارک ابرازی از جمله شکایت شاکی و عدم دفاع طرف شکایت ادعای مطروح را مقرون به صحت تشخیص داده به استناد مواد 2 و 3 و 24 و 148 از قانون کار و مواد 36 و 39 و 49 از قانون تامین اجتماعی رای معترضٌ به را مخدوش می داند و الزام کارفرما به تمدید قرارداد موقت فاقد مبنای قانونی است، حکم به وارد دانستن شکایت و نقض رای معترضٌ به و ارجاع امر به هیات همعرض برای رسیدگی مجدد صادر و اعلام می کند. رای دیوان قطعی است. ج: شعبه نوزدهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 8909980900064842 با موضوع دادخواست آقای ابوالفضل چنکشی به طرفیت اداره کار و امور اجتماعی شهرستان ساوجبلاغ و به خواسته اعتراض به رای شماره 312-9-1389/08/30هیات حل اختلاف اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی شهرستان ساوجبلاغ به موجب دادنامه شماره 9009970901901948-1390/05/26، مفاداً به شرح آینده به صدور رای مبادرت کرده است: با توجه به مفاد دادخواست خواهان و مستندات پیوست آن و با عنایت به این که در رای معترضٌ به حسب ادعای خواهان به سابقه و پیشینه خدمتی وی در نزد کارفرما که موید وجود رابطه کارگری و کارفرمایی موضوع مادتین 2 و 3 از قانون کار بوده است با توجه به دایمی بودن قرارداد کار، اخراج کارگر بدون رعایت مقررات ماده 27 قانون کار صورت گرفته است لذا دعوای مطروح را وارد تشخیص ضمن نقض رای معترضٌ به برای رسیدگی مجدد و بررسی به مرجع همعرض ارجاع و احاله می دارد. رای دیوان قطعی است. د: شعبه نوزدهم دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 8909980900065235 با موضوع دادخواست آقای احمد موسوی به طرفیت اداره کار و امور اجتماعی شهرستان ساوجبلاغ و به خواسته اعتراض به رای شماره 312-9- 1389/08/30 هیات حل اختلاف اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی شهرستان ساوجبلاغ به موجب دادنامه شماره 9009970901902072- 1390/05/29، مفاداً به شرح آینده به صدور رای مبادرت کرده است: با توجه به مفاد دادخواست خواهان و مستندات پیوست آن و با عنایت به این که در رای معترضٌ به حسب ادعای خواهان به سابقه و پیشینه خدمتی وی در نزد کارفرما که موید وجود رابطه کارگری و کارفرمایی موضوع مادتین 2 و 3 از قانون کار بوده است، نظر به این که کارگر با وصف اتمام قرارداد کار، اشتغال به کار داشته است وفق تبصره 2 ماده 7 قانون کار قرارداد کار وی دایمی تلقی می‌شود لذا به جهت عدم رعایت مقررات ماده 27 قانون دعوای مطروح را وارد تشخیص ضمن نقض رای معترضٌ به برای رسیدگی مجدد به مرجع همعرض ارجاع و احاله می دارد. رای دیوان قطعی است. هیات عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ یاد شده با حضور روسا، مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد. پس از بحث و بررسی، با اکثریت آراء به شرح آینده به صدور رای مبادرت می‌کند.

رای هیات عمومی

اولاً: تعارض در آراء مندرج در گردش کار محرز است. ثانیاً: از تبصره 2 ماده 7 قانون کار مصوب سال 1369 مبنی بر این که در کارهایی که طبیعت آنها جنبه مستمر دارد در صورتی که مدتی در قرارداد ذکر نشود قرارداد دایمی تلقی می‌شود، مستفاد می‌شود که در صورت ذکر مدت در قرارداد کار ولو آن که طبیعت آن جنبه مستمر داشته باشد، قرارداد کار موقت تلقی می‌شود. بنابراین چون در پرونده های موضوع تعارض شکات به موجب قرارداد با مدت معین به کار اشتغال داشته اند و پس از انقضای مدت قرارداد با اشتغال در کارگاه به نحو ضمنی قرارداد کار با مدت موقت آنان تجدید شده است، مفید این معنی است که همان قرارداد کار با مدت موقت برای مدت دیگری تجدید شده و دلالتی بر تغییر ماهیت قرارداد کار از مدت موقت به قرارداد دایم ندارد، بنابراین دادنامه شماره 9009970901802401 - 1390/08/25 شعبه هجدهم دیوان عدالت اداری در حدی که متضمن این معنی است صحیح و موافق مقررات تشخیص می‌شود. این رای به استناد بند 2 ماده 12 و ماده 88 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع اداری مربوط در موارد مشابه لازم الاتباع است.

معاون قضایی دیوان عدالت اداری - علی مبشری

منبع