نظریه مشورتی شماره 7/1400/1669 مورخ 1400/12/14

تاریخ نظریه: 1400/12/14
شماره نظریه: 7/1400/1669
شماره پرونده: 1400-97-1669 ح

استعلام:

اولاً، در پرونده‌هایی که قابل فرجام هستند؛ مانند اثبات نسب و طلاق، آیا کارآموز وکالت می‌تواند حق فرجام‌خواهی را ساقط کند؟
ثانیاً، در پرونده طلاق که زوج به همسرش وکالت در امر طلاق داده است، چنانچه زوج در جلسه دادرسی حاضر شود و با طلاق زوجه مخالفت کند و اعلام دارد که حاضر به اسقاط حق تجدید نظر و فرجام‌خواهی خود نیست و وکیل مع‌الواسطه حق تجدیدنظر را ساقط کند، تکلیف چیست؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه:

وفق تبصره 3 ماده 6 قانون کیفیت اخذ پروانه وکالت دادگستری مصوب 1376، کارآموزان وکالت حق وکالت در دعوایی که مرجع تجدید نظر از احکام آن‌ها دیوان‌عالی کشور است را، ندارند؛ اما قبول وکالت در تمامی دعاوی مدنی و کیفری که رسیدگی به درخواست تجدید نظر از احکام آن‌ها در صلاحیت دادگاه تجدید نظر استان است، توسط کارآموزان وکالت قانوناً فاقد اشکال است. همچنین طبق بند «ب» ماده 331 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 کلیه احکام صادره در دعاوی غیرمالی قابل تجدید نظر و مرجع رسیدگی به درخواست تجدید نظر نیز به موجب ماده 334 همین قانون دادگاه تجدید نظر مرکز همان استان است؛ بنابراین در خصوص اعتراض به احکام مربوط به فسخ نکاح و طلاق که قبلاً رسیدگی به آن در دیوان عالی کشور بوده است، اکنون با افزایش صلاحیت دادگاه تجدید نظر، در صلاحیت این مرجع قرار گرفته وکارآموزان وکالت حق قبول وکالت این دعاوی را دارند. با این وجود و با توجه به رأی وحدت رویه شماره 666 مورخ 1383/3/19 هیأت عمومی دیوان عالی کشور، کارآموزان وکالت اجازه فرجام‌خواهی نسبت به احکام صادره در خصوص این دعاوی در دیوان عالی کشور و یا ورود به پروندههایی که در این مرجع مطرح است را ندارند.

منبع

آرای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور (1 مورد)