نظریه مشورتی شماره 7/95/720 مورخ 1395/03/25

تاریخ نظریه: 1395/03/25
شماره نظریه: 7/95/720
شماره پرونده: 59-9/2-934

استعلام:

1- زوجه در طلاق خلع در ایام عده به شوهرش رجوع کردند و شوهر پذیرفته سالها با یکدیگر زندگی کردند حال که زوجه دادخواست اثبات نسبت رجوع دادند زوج قبول ندارد می گویند ایشان به آنچه بذل کردند رجوع کردند قبول دارم لاکن زوجیت را قبول ندارند در صورتیکه در عرف عام شاید زوجه توجه به اینکه باید به ما بذل رجوع کند و صراحتا بگویند به شوهرش من به آنچه که بذل کرده ام رجوع کردم لاکن در حقیقت رجوع زوجه رجوع به ما بذل حساب می‌شود در این موارد که زوج رجوع کردند و زوجه هیچ حرف را قبول یا رد نزدند لاکن مدتها با یکدیگر زندگی مشترک داشتند شهود هم تائید می کنند حکم به اثبات و ثبت رجوع به ما بذل و قبول ضمنی از طرف شوهر می‌شود صادر شود یا خیر؟
شخصی که واخواهی می دهد دادگاه با ملاحظه پرونده که اخطاریه به پدر یا مادر یا سایر بستگان ابلاغ شده به این نتیجه می‌رسد که این شخص هرچند ابلاغ واقعی نشده لاکن از جریان رسیدگی دادگاه مطلع بوده دادخواست واخواهی را نمی پذیرند این برداشت دادگاه صحیح است یا خیر؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه:

1- با توجه به مسئله 17 از کتاب خلع و مبارات در جلد سوم تحریر الوسیله امام خمینی (ره)، هنگامی که زوجه پس از وقوع طلاق خلع، در ایام عده، به ما بذل رجوع می کند، برای زوج این حق ایجاد می‌شود که به زوجیت رجوع کند و در این صورت رابطه زوجیت فیمابین زوجین ابقاء می‌گردد؛ ضمن اینکه رجوع مذکور با قصد رجوع به هر لفظ یا فعلی که دلالت بر رجوع نماید، حاصل می‌شود (ماده 1149 قانون مدنی) و احراز و تشخیص مورد، با دادگاه رسیدگی کننده است.
2- با توجه به مواد 306 و 83 قانون آئین دادرسی در امور مدنی، در صورتی که دادنامه غیابی به غیرشخص مخاطب ابلاغ شده باشد وبرای دادگاه، محرز نشود که اوراق به اطلاع مخاطب رسیده است، واخواهی قابل پذیرش است و مطالبه دلیل از واخواه برعدم اطلاع، صحیح به نظر نمی رسد. ولی چنانچه معلوم شود که واخواهی پس از انقضاء مهلت قانونی و برغم اطلاع از مفاد رأی در مهلت قانونی، اقامه شده، صدور قرار ردّ واخواهی بلااشکال است و تشخیص مصداق بر عهده مرجع قضایی رسیدگی کننده است.

منبع