نظریه مشورتی شماره 7/98/748 مورخ 1398/06/12

تاریخ نظریه: 1398/06/12
شماره نظریه: 7/98/748
شماره پرونده: 98-168-748 ک

استعلام:

به استحضار می‌رساند نحوه برداشت و عملکرد همکاران محترم قضایی در مرحله تجدید نظر راجع به استماع دفاعیات و اخذ آخرین دفاع از متهم موضوع ماده 451 قانون آیین دادرسی کیفری متفاوت است برخی عقیده دارند بایستی قائل به تفصیل شد در فرضی که متهم در مرحله نخستین محکومیت حاصل نموده و در مرحله تجدید نظر معترض به رای صادره بوده ضرورتی به تفهیم اتهام اخذ مدافعات و استماع آخرین دفاع از وی نیست چون در مرحله نخستین این اقدامات انجام شده بلکه و فقط تجدید نظر خواهی او محدود می‌شود به بررسی و ارزیابی دلایل ارائه شده از سوی تجدید نظر خواه و دلایلی که در پرونده سابقا موجود بوده و با سنجش این دلائل رای مقتضی صادر می‌گردد عده ای دیگر قائلند مراتب مندرج در بندهای ب و ت ماده 451 قانون آیین دادرسی کیفری راجع به استماع دفاعیات و اخذ آخرین دفاع از متهم و وکیل انتخابی وی به طور مطلق بوده و محدود و منصرف به قید و شرط خاصی نیست به شاکی تجدید نظر خواه بوده چه متهم تجدید نظرخواه باشد و چه رای دادگاه نخستین بر برائت متهم باشد اما شاکی به رای صادره معترض و چه رای مرحله نخستین بر محکومیت متهم صادر گردیده و متهم به این رای معترض باشد و یا شاکی از قلت مجازات تجدید نظرخواهی نموده به هر تقدیر و به طور مطلق بایستی دادگاه تجدید نظر به تکلیف مقرر و مندرج در ماده 451 قانون مرقوم به استماع دفاعیات و اخذ آخرین دفاع و در راستای تکلیف بند ت ماده 450 از قانون آیین دادرسی اخیرالبیان عمل نماید پشتوانه این استنباط را اصول حاکم بر دادرسی‌های کیفری خصوصا اصل 32 قانون اساسی و منطوق مواد 5 و 6 و 7 و عمومیت ماده 454 تمامی از قانون آیین دادرسی کیفری و مراعات بند 3 ماده واحده قانون احترام به آزادی‌های مشروع و حفظ حقوق شهروندی مصوب 1383/2/15می‌دانند بنابراین و در جهت حدوث وحدت رویه و سد تهافت نحوه دادرسی و رسیدگی‌ها در مرحله تجدید نظر متمنی است لذا مستدعی است ارشاد فرمایید.

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه:

لزوم یا عدم لزوم تفهیم اتهام و دلایل آن برای استماع دفاعیات متهم توسط دادگاه تجدید نظر استان موضوع بند «ب» ماده 451 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 حسب مورد متفاوت است؛ در مواردی که شاکی خصوصی یا دادستان از حکم برائت تجدید نظرخواهی نموده باشند، در صورت وجود دلایل کافی و توجه اتهام به متهم، تفهیم اتهام و دلایل آن الزامی است، اما در مواردی که متهم (محکوم) از رأی محکومیت خود تجدیدنظرخواهی کرده باشد، چون رسیدگی دادگاه تجدید نظر در محدوده تجدید نظر‌خواهی به عمل آمده از سوی محکوم صورت می‌گیرد، به نظر می‌رسد در این حالت تفهیم اتهام و دلایل آن موضوعیت ندارد.

منبع