لزوم تفهیم حق سوگند به مدعی

تاریخ دادنامه قطعی: 1393/05/15
شماره دادنامه قطعی: ---

پیام: چنانچه ادعای مدعی بدون دلیل باشد قاضی باید حق سوگند دادن منکر را به وی تفهیم کند.

رای خلاصه جریان پرونده

پیرو گزارش قبلی این شعبه (ص 176 - 336 ) خانم ش.ک. دادخواستی به طرفیت آقای الف.ط. با وکالت آقای ر. به خواسته صدور حکم نفقه برابر قانون و آقای الف.ط. دادخواستی به طرفیت خانم ش.ک. با وکالت خانم ف.ک. به خواسته صدور حکم بطلان نکاح موضوع عقدنامه شماره 504244 مورخ 28/6/84 به دلیل قرابت رضاعی طرفین و حرمت ابدی نکاح موضوع ماده 1046 ق.م. تقدیم دادگاه عمومی شهرستان خ نموده اند. شعبه دوم دادگاه حقوقیشهرستان خ قرابت رضاعی را محرز ندانسته و حکم به بطلان دعوی بطلان نکاح صادر می‌نماید. متعاقب تجدیدنظرخواهی آقای الف.ط. شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر خ، تجدیدنظرخواهی را وارد و به استناد ماده 358 ق.آ.د.م. دادنامه تجدیدنظر خواسته را نقض و حکم به بطلان نکاح موضوع عقدنامه فوق الذکر به دلیل قرابت رضاعی و حرمت ابدی طرفین نسبت به یکدیگر صادر و اعلام می‌نماید. متعاقب فرجام خواهی وکیل خانم ش.ک. شعبه --- دیوان عالی کشور برابر دادنامه شماره --- مورخ 20/6/91 دادنامه فرجام خواسته را به علت نقص در رسیدگی به شرحی که در گزارش منعکس است و تکرار آن ضرورتی ندارد نقض پرونده را جهت رفع نقایص و صدور حکم مقتضی به شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر اعاده نموده که در این مرحله دادگاه تجدیدنظر بدون رفع نقص و رسیدگی لازم و با استدلالی که نموده در نظر خود باقی و مجددا حکم به بطلان نکاح به علت قرابت رضاعی طرفین موضوع ماده 1046 قانون مدنی صادر و اعلام می‌نماید رای صادره پس از ابلاغ مورد اعتراض فرجامی وکیل خانم ش.ک. قرارگرفته و پرونده به لحاظ سابقه رسیدگی مجدد به شعبه --- ارجاع می‌گردد و به شرح دادنامه شماره --- مورخ 6/7/92 رای فرجام خواسته به لحاظ عدم تامین نظریه دیوان عالی که در رای قبلی منعکس گردیده است بار دیگر نقض و رسیدگی به همان دادگاه صادرکننده رای منقوض ارجاع تا با در نظر گرفتن وظیفه قانونی خود رای مقتضی صادر نمایند. ضمنا قید می‌گردد چنانچه قضات دادگاه تجدیدنظر در احراز بطلان نکاح به علم رسیده اند لازم است مبنای علم خود را نیز اعلام دارند. در این مرحله دادگاه تجدیدنظر با تشکیل جلسه رسیدگی و استماع گواهی گواهان معرفی شده از سوی طرفین دعوا با اعلام ختم رسیدگی به موجب دادنامه شماره --- مورخ 1392/11/19 در خصوص اعتراض تجدیدنظرخواهی آقای الف.ط. با وکالت آقای ح.م. و خانم ف.ک. به طرفیت خانم ش.ک. به دادنامه شماره --- صادره از شعبه دوم دادگاه عمومی خ که به موجب آن حکم بر بطلان دعوی نامبرده صادر گردیده است و با اعتراض نامبرده پرونده در این شعبه مورد رسیدگی واقع شده و دادنامه مذکور نقض و حکم به بطلان نکاح طرفین صادر گردیده است و مشارٌالیه نسبت به دادنامه شعبه تجدیدنظر فرجام خواهی نموده و شعبه --- دیوان عالی طی دو مرحله دادنامه فرجام خواسته را نقض و برای رسیدگی مجدد اعاده نموده است. دادگاه تجدیدنظر اقدام به رسیدگی و طرفین را برای جلسه دادگاه دعوت و از آنان می خواهد که دلایل خود را اعم از گواه و غیره به دادگاه معرفی نمایند در آخرین جلسه طرفین گواهانی به دادگاه معرفی که خلاصه اظهارات گواهان تجدیدنظرخواه دلالت بر این دارد که آقای الف.ط. از خانم ز.ب. که مادر بزرگ وی می‌باشد شیر کامل خورده و مادرش ف.ک. اصلا شیر نداشت و گواهان تعرفه شده از طرف تجدیدنظر خوانده گواهی داده اند که در زمان تولد آقای الف.ط. حضور داشتند مادرش ف.ک. شیر داشت و از خانم مذکور شیر کامل خورده و از خانم ز.ب. اصلا شیر نخورده است و... با توجه به مراتب نظر به اینکه دلیل قانونی تجدیدنظرخواه برای اثبات ادعای خود گواهی گواهان بوده و در مقابل گواهی گواهان تجدیدنظر خوانده نیز برخلاف مفاد گواهی گواهان نامبرده می‌باشد و هیچ یک از طرفین دلیل دیگری برای اثبات ادعای خود ندارند. گواهی شهود طرفین به علت تعارض از اعتبار قانونی ساقط می‌شوند و دعوای آنان قابل اثبات نیست بنابراین دادگاه ازنظر قبلی خود عدول و به علت عدم ارائه دلیل قانونی از طرف تجدیدنظرخواه برای نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته به استناد ماده 358 ق.آ.د.م. ضمن ردّ تجدیدنظرخواهی دادنامه بدوی را تایید می‌نماید وکیل آقای الف.ط. از رای صادره فرجام خواهی نموده و در لایحه فرجامی قید می‌نماید، دیوان فقط در خصوص عدالت گواهان ایراد نمود و من گواه بر عدالت گواهان حاضر نمودم... و بعضی از گواهان شهادت داده اند که من ندیدم مادرم به الف. شیر بدهد و این برخلاف گواهی قبلی وی است که گفته دیدم مادر الف. به وی شیر داده و مادرم دروغ می گوید که این گواهی به علت تعارض و تناقض قابل استناد نیست ثانیا شهادت به نفی داده است و صرف دیدن لحظه زایمان و گذاشتن پستان مادر طفل در دهان وی اثبات کننده عدم شیر خوردن و ارتضاع و قرابت رضایی نیست و گواهی س.ک. را نیز تلقینی توصیف نموده و ادامه می دهد پدر فرجام خوانده نیز می‌باشد و درنهایت مورد را از موارد تعارض ندانسته و اعلام می‌دارد بار اثبات دعوی طبق شرع مقدس بر عهده مدعی است که برابر بینه شرعیه ادعای خود را به اثبات برساند پرونده پس از طی مراحل قانونی به دیوان عالی کشور ارسال و رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است.

هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای جعفری عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رای شعبه دیوان عالی کشور

دادنامه فرجام خواسته مآلا واجد خدشه است و قابلیت ابرام را ندارد زیرا هر چند مدعی بطلان نکاح دلیل قانع کننده ای برای اثبات ادعای خود اقامه نکرده است و شهادت شهود هم به علت تعارض و عدم حصول قناعت وجدانی کافی تشخیص داده نشده است لیکن خواهان این حق را دارد که از مدعی علیه تقاضای سوگند نماید و پرونده انعکاس از اعمال این حق و اینکه اصولا خواهان توجه با این حق شرعی داشته یا خیر ندارد که در فرض اخیر طبق فتوای حضرت امام (ره) در کتاب قضاء تحریرالوسیله مسئله اول باب انکار مدعی علیه بر قاضی و حاکم دادگاه لازم بوده خواهان را به این حق آگاه تا چنانچه مایل باشد از آن استفاده نماید. بنا به مراتب رسیدگی ناقص و رای صادره در وضعیت حاضر قابلیت تایید را ندارد و نقض می‌گردد و رسیدگی مجدد به همان دادگاه صادرکننده رای منقوض ارجاع می‌شود.

رئیس شعبه --- دیوان عالی کشور - مستشار

انصاری - جعفری

منبع

محتوای مرتبط (1 مورد)

قوانین (1 مورد)

برچسب‌ها