بررسی تسری درخواست محکوم‌له مبنی بر جلب جهت اجرای حکم به ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

صورتجلسه نشست قضایی
تاریخ برگزاری: 1400/09/25
برگزار شده توسط: استان اصفهان/ شهر فریدونشهر

موضوع

بررسی تسری درخواست محکوم‌له مبنی بر جلب جهت اجرای حکم به ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

پرسش

محکوم‌له پس از طی مهلت ده‌روزه‌ی اجرای حکم و عدم اقدام از سوی محکوم‌علیه تقاضایی دایر بر جلب محکوم‌علیه جهت اجرای حکم به واحد اجرا تقدیم می‌نماید؛ آیا این درخواست را می‌توان تقاضای اعمال ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت مالی که منجر به بازداشت محکوم‌علیه می‌شود، دانست؟

نظر هیات عالی

برابر ماده‌ 3 قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی تا سی روز پس از ابلاغ اجراییه به محکوم‌علیه امکان جلب یا حبس وی وجود ندارد. به عبارت دیگر صرف گذشت 10 روز از تاریخ ابلاغ اجراییه مقتضی جلب فراهم نشده است. علی ای حال چنانچه محکوم‌له با رعایت ماده 3 قانون مرقوم تقاضای جلب نموده باشد، عرفاً به معنای تقاضای بازداشت می‌باشد؛ زیرا تا مقتضی حبس فراهم نباشد، جلب فاقد وجاهت قانونی است.

نظر ابرازی

نظر به اینکه تقاضای اجرای مقررات ماده 3 از قانون مذکور و اعمال ماده 18 از همان قانون به صراحت قانون‌گذار نیاز به درخواست محکوم‌له می‌باشد و هر عنوان حقوقی دارای آثار خاص خود را دارد و نمی‌توان جلب را حبس محکوم‌علیه تلقی کرد.

با توجه به اینکه در امور حقوقی ساز و کار جلب محکوم‌علیه انحصاری است؛ لذا وقتی محکوم‌له تقاضای جلب می‌کند، بنابر همین قرینه اطلاق کلام وی منصرف است بر ماده 3؛ لذا منعی بر پذیرش نیست. مضاف بر اینکه کثرت استعمال جلب در امور حقوقی در مرحله اجرا همین ماده 3 می‌باشد و این کثرت باعث تحقق انصراف از نوع استعمالی است که این انصراف مانع جدی بر انعقاد اطلاق کلام است.

در پاسخ به سوال مطروحه توسط ریاست محترم دادگستری چنانچه پس از قطعی شدن رای صادر شده محکوم‌له مالی از محکوم‌علیه معرفی ننموده باشد و مالی نیز از محکوم‌علیه شناسایی نگردیده باشد، محکوم‌له تقاضای جلب محکوم‌علیه را تقدیم اجرای احکام حقوقی یا شعبه مربوطه نماید به ذهن در بدو امر این‌چنین متبادر می‌گردد که محکوم‌له تقاضای بازداشت محکوم‌علیه را نموده است تا حقوق خود را استیفا نماید و الا تقاضای جلب بدون بازداشت محکوم‌علیه عملی لغو می‌باشد؛ به این علت که سابقاً در خصوص اجرای حکم به محکوم‌علیه ابلاغ مقتضی صورت گرفته و محکوم‌علیه به هر علتی از اجرای حکم استنکاف ورزیده است و مالی نیز برای استیفای حقوق محکوم‌له شناسایی نگردیده است؛ هرچند محکوم‌له به علت عدم آشنایی با مواد قانونی یا الفاظ حقوقی صریحاً اعمال ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی و بازداشت محکوم‌علیه را تقاضا ننموده است؛ لیکن درخواست جلب محکوم‌علیه تبادر در بازداشت محکوم‌علیه را به ذهن می‌رساند.

در خصوص پرسش مطروحه از آنجایی‌که هدف مقنن از تصویب ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی استیفای محکوم‌به است و همچنین از آنجایی‌که هرگاه محکوم‌له تقاضای جلب محکوم‌علیه و اعمال ماده فوق را بنماید منظور وی استیفای محکوم‌به است؛ لذا چنانچه محکوم‌له تقاضای جلب محکوم‌علیه را بنماید و استیفای محکوم‌به نیز علی‌رغم جلب میسر نگردد؛ درخواست محکوم‌له تقاضای اعمال ماده 3 قانون فوق تلقی و حسب اطلاق و عموم ماده مذکور محکوم‌علیه بازداشت می‌گردد.

در خصوص سوال طرح شده معروض می‌دارد که با توجه به اینکه تقاضای جلب محکوم‌علیه که بر اساس ماده 3 از قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی مصوب 1394 طرح می‌شود ناظر به این امر می‌باشد که محکوم‌له بتواند محکوم‌علیه را به نوعی در دسترس خود داشته باشد تا به طریق قانونی بتواند به دین خود نائل آید و این جلب انصراف به بازداشت محکوم‌علیه در مکان مناسب می‌باشد که در حال حاضر در بند جداگانه‌ای انجام می‌پذیرد؛ بنابراین تقاضای جلب ظهور در بازداشت محکوم‌علیه نیز دارد و نیازمند تقاضای جداگانه‌ای نمی‌باشد.

از جمع‌بندی مقدمات قانون نحوه اجرای محکومیت مالی محکوم‌له باید درخواست حبس محکوم‌علیه را بنماید و اگر غیر از درخواست حبس نیز از عنوان دیگری استفاده می‌شود باید ظهور در قضایا تا تبادر در آن داشته باشد؛ لکن در فرض سوال درخواست جلب جهت اجرای حکم را نمی‌توان تقاضای اعمال ماده 3 دانست.

منبع
برچسب‌ها