تاریخ نظریه: 1401/11/04
شماره نظریه: 7/1401/769
شماره پرونده: 1401-3/1-769 ح
استعلام:
شخص «الف» دعوای اثبات مالکیت و خلع ید نسبت به یک قطعه زمین به طرفیت شخص «ب» مطرح نموده و در نهایت حکم بر اثبات مالکیت «الف» و خلع ید شخص «ب» صادر و حکم اجرا میشود. متعاقب آن شخص «الف» با اتکاء به دادنامه قطعی و اجرای حکم، در زمین موضوع دادنامه مبادرت به احداث ساختمان مینماید و در آن ساکن میشود. پس از احداث بنا توسط «الف» و به درخواست شخص «ب» با اعمال ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 دادنامه قطعی متضمن اثبات مالکیت و خلع ید نقض و حکم بر بیحقی و بطلان دعوای «الف» صادر میشود. در این خصوص خواهشمند است به پرسشهای زیر پاسخ دهید:
1- چنانچه شخص «ب» در واحد اجرای احکام مدنی اعاده عملیات اجرایی را خواستار شود، عملیات اجرایی چگونه اعاده خواهد شد؟ با این توضیح که در بخشی از ملک احداث بنا شده و بخش دیگر آن حیاط ساختمان است. آیا ملک به شخص «ب» تحویل میشود؟
2- چنانچه شخص «ب» دعوای خلع ید و قلع و قمع بنای احداثی در ملک را به طرفیت «الف» مطرح کند، با عنایت به اینکه عمل «الف» (احداث ساختمان) در زمان انجام آن بر اساس حکم قطعی دادگاه بوده است، در فرض وجود دیگر عناصر و ارکان دعوای خلع ید و قلع و قمع، آیا عمل «الف» غاصبانه محسوب میشود؟ آیا صدور حکم علیه «الف» امکانپذیر است؟
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه:
1- اعاده عملیات اجرایی صرفاً ناظر به اعمالی است که در مقام اجرای حکم صورت گرفته است؛ بنابراین اعمال ماده 39 قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356 شامل قلع و قمع بنای احداثی نمیشود.
2- با توجه به ملاک ماده 504 قانون مدنی، در فرض سوال تصرف محکومله و احداث بنا توسط وی ناشی از مجوز قانونی بوده و غاصبانه نیست؛ بنابراین در صورت تقدیم دادخواست، با عنایت به ملاک ذیل این ماده، ضمن قابل استماع بودن دعوای خلع ید، راجع به دعوای قلع و قمع بنا نمیتوان حکم بر آن صادر کرد و در صورت عدم تراضی، مطالبه اجرتالمثل و صدور حکم به پرداخت آن امکانپذیر است