علت تامه در قتل عمد و ملاک تشخیص آن

صورتجلسه نشست قضایی
تاریخ برگزاری: 1397/08/22
برگزار شده توسط: استان گیلان/ شهر رشت

موضوع

علت تامه در قتل عمد و ملاک تشخیص آن

پرسش

پزشکی قانونی علت تامه فوت را قطع شریان بازوئی راست اعلام کرده و اضافه نموده است قطع شریان بازوئی نوعا کشنده می‌باشد. با توجه به بند ب ماده 290 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 که اشعار می دارد ؛ هرگاه مرتکب عمداً کاری انجام دهد که نوعاً موجب جنایت واقع شده یا نظیر آن می‌گردد هر چند قصد ارتکاب آن را نداشته باشد ولی آگاه و متوجه بوده که آن کار نوعاً موجب جنایت یا نظیر آن می‌شود پاسخ داده شود ؟ اولا آن عمل ارتکابی قتل عمد است؟(چون قصد فعل دارد لیکن قصد نتیجه نداشته ولی به نتیجه منتهی گردیده) ثانیاً مجازات آن قصاص نفس است یا پرداخت دیه؟ در صورت پرداخت دیه مجازات تعزیری آن چه می‌باشد؟ ثالثاً با توجه به تعارض در نظریه های پزشکی قانونی که یک نظریه می گوید نوعا کشنده است و نظریه دیگر می گوید نوعا کشنده نیست یک نظریه می گوید افراد معمولی می دانند که نوعاً کشنده است و نظریه دیگر می گوید افراد معمولی نمی دانند که جراحت فوق نوعا کشنده است حل مسئله به چه صورت می‌باشد ؟

نظر هیئت عالی

سوال 1: برای تحقق قتل عمد طبق بند ب ماده 290 قانون مجازات اسلامی احراز سه موضوع توسط دادگاه ضرورت دارد:
1- کشنده بودن رفتار ارتکابی 2- آگاه بودن مرتکب نسبت به کشنده بودن آن 3- متوجه بودن مرتکب نسبت به کشنده بودن رفتار ارتکابی
با فقد هریک از سه شرط فوق، عمل ارتکابی عمد نخواهد بود در هر حال تشخیص موضوع با مقام قضایی است.
سوال2:
با عنایت به این که نظریه پزشکی قانونی طریقیت دارد و نه موضوعیت و تشخیص « نوعاً کشنده بودن» با مقام قضایی است؛ بنابراین نظریه اقلیت قضات محترم دادگستری رشت، مورد تأیید است.

نظر اکثریت

بند ب ماده 290 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 آنچه را که ملاک تشخیص قتل عمدی عنوان داشته است اولا مرتکب عمدا کاری انجام دهد ثانیا آن عمل نوعاً موجب جنایت می‌شود ثالثاً مرتکب علم و آگاهی داشته که آن کار نوعاً موجب جنایت می‌شود.در تبصره 1 همین ماده علم و آگاهی مرتکب را در چنین مواردی مفروض دانسته و عدم آگاهی و توجه مرتکب را مستلزم اثبات دانسته است. لیکن در ذیل همین تبصره آورده شده است «‌مگر جنایت واقع شده فقط به علت حساسیت زیاد موضع آسیب، واقع شده باشد و حساسیت زیاد موضع آسیب نیز غالباً شناخته شده نباشد... » که در این صورت علم و آگاهی مرتکب مفروض نبوده و جهت عمدی شناخته شدن عمل نیاز به اثبات آن دارد. (بار اثبات آن به عهده متهم نمی‌باشد.)با مداقه و نهایت به مواد معنونه فوق، به نظر می‌رسد اولاً در صورتی که اقدام عمدی شخص در فعل نوعاً کشنده، به وسیله آلت قتاله مانند قمه، اسلحه و... و اصابت آن به موضع حساس باشد، صرفنظر از قصد مرتکب، نوبت به ذیل تبصره 1 ماده 290 نمی رسد و برابر صدر تبصره مزبور علم و آگاهی شخص نسبت به نوعاً کشنده بودن عمل مفروض است. ثانیاً اگر آلت نوعاً قتاله نباشد و فقط به واسطه اصابت آن به (حساسیت زیاد) موضع آسیب، جنایت صورت پذیرفته باشد، در این حالت اولاً علم و آگاهی مفروض نمی‌باشد (ذیل تبصره 1) ثانیاً حساس بودن موضع (آن هم حساسیت زیاد) توسط پزشکی قانونی اعلام و تایید شود ثالثاً شناخته شده بودن حساسیت زیاد موضع آسیب عرفاً نزد مردم، توسط محکمه به طرق مقتضی، لازم به بررسی است.در فرض سوال جلسه، با توجه به اینکه آلت قتل قمه بوده که نوعاً قتاله و کشنده است بالاخره به واسطه قطع شریان بازوئی که نوعاً کشنده است (حساسیت زیاد موضع) جنایت واقع شده است (فقط به لحاظ حساسیت زیاد موضع به قتل نرسیده است) بنابر توضیحات فوق، نوبت به ذیل تبصره 1 ماده 290 قانون مجازات اسلامی نمی رسد و علم و آگاهی مرتکب به کشنده بودن عمل مفروض است.

نظر اقلیت

با توجه به اینکه در ذیل بند ب ماده 290 قانون مجازات اسلامی آگاهی و توجه مرتکب به نوعاً کشنده بودن عمل شرط شده است و از طرفی قتل به واسطه حساس بودن موضع اصابت به وقوع پیوسته است لذا در هر حال بر اساس ذیل تبصره 1 ماده 290 می بایست ثابت شود اولاً حساسیت زیاد موضع آسیب نزد مردم غالباً شناخته شده است و ثانیاً آگاهی و توجه مرتکب به این امر ثابت شود. (برخلاف نظریه گروه اول عقیده به مفروض بودن علم و آگاهی مرتکب به کشنده بودن عمل نمی‌باشد.)

منبع

محتوای مرتبط (1 مورد)

برچسب‌ها