تاریخ نظریه: 1399/12/11
شماره نظریه: 7/99/1938
شماره پرونده: 99-186/2-1938 ک
استعلام:
1- نظر به اینکه محکومعلیه پرونده به علت اجرای مجازات حدی سالب حیات اعدام معدوم گردیده و در عین حال محکومیت به قصاص نفس و دیات متعدد داشته است با توجه به اینکه واژه مرگ در ماده 435 قانون مجازات اسلامی به صورت مطلق بیان گردیده و آن اداره محترم طی نظریه شماره 251/93/7 مورخه 1393/2/10 در خصوص نوع مرگ نیز قائل به افتراق نمیباشد آیا در فرض اعدام محکومعلیه مقررات ماده 435 قانون مجازات اسلامی قابل اعمال میباشد یا خیر؟ (پرداخت دیات متعلقه)
2- با توجه به اینکه قصاص حق اولیاءدم میباشد آیا اعدام مرتکب که باعث زوال این حق گردیده موجبی برای تبدیل حق قصاص به دیه میباشد یا خیر؟ به عبارتی مقررات ماده 435 قانون مجازات اسلامی مسئوولیت بیتالمال در پرداخت دیه مستقر میباشد؟
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه:
اولاً، در مواردی که متهم به قصاص نفس و مجازات سلب حیات در جرایم مستوجب حد محکوم شده است، طبق ماده 133 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 و ماده 17 «آییننامه نحوه اجرای احکام حدود، سلب حیات، قطع عضو، قصاص نفس و عضو و جرح، دیات، شلاق، تبعید، نفیبلد، اقامت اجباری و منع از اقامت در محل یا محلهای معین مصوب 1398» اجرای قصاص مقدم است، چون اجرای مجازات حدی موضوع قصاص را از بین میبرد؛ ولی در صورت عدم مطالبه فوری اجرای قصاص یا گذشت یا تبدیل به دیه، مجازات حدی اجرا میشود.
ثانیاً، کلمه «مرگ» در ماده 435 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392، مطلق بوده و هر نوع مرگی را اعم از مرگ ناشی از بیماری یا خودکشی یا مرگ با اجرای حکم قصاص نفس و یا اجرای حدود را شامل میشود.