انتقال قسمتی از اموال مورد وصیت به شخص ثالث

صورتجلسه نشست قضایی
تاریخ برگزاری: 1383/05/30
برگزار شده توسط: استان مازندران/ شهر محمود آباد

موضوع

انتقال قسمتی از اموال مورد وصیت به شخص ثالث

پرسش

آقای (الف) کلیه اموال خود را در زمان حیاتش با توافق تمامی وراث خود بین آنان تقسیم کرد که نحوه تنظیم برگه مزبور به این نحو است: «مطالب این برگه توافق و تصالحی است بین کلیه وراث آقای (الف) که بعد از امضای کلیه وراث و نیز امضای آقای (الف) از اعتبار شرعی و قانونی برخوردار بوده و... اصل این برگه در دست وصی آقای (الف) یعنی جناب آقای (ب) باقی خواهد ماند... و تقسیم ترکه باید به بعد از فوت مورث صورت گیرد...» بعد از مدتی آقای (الف) مقداری از املاک مزبور را به شخص دیگری منتقل کرد. بیان کنید وضعیت حقوقی قرارداد اخیر چگونه است؟

نظر هیئت عالی

این سوال در دو کمیسیون تخصصی مطرح شده است.
نشست قضایی 1: آقای (الف) کلیه اموال خود را در زمان حیات خویش با توافق تمامی وراث خود بین آن‌ها تقسیم کرده و مقرر شده که تقسیم ترکه بعد از فوت مورث صورت پذیرد. این تقسیم با توجه به مواد 827 و 826 قانون مدنی در حکم وصیت است و چون به ‌موجب مواد 829 و 838 همان قانون حتی اگر موصی‌له، موصی‌به را قبض کرده باشد موصی می‌تواند از وصیت خود رجوع کند. بنابراین، انتقال قسمتی از اموال وصیت شده به شرح تقسیم‌نامه مورد بحث به شخص دیگری محل اشکال است.
نشست قضایی 2: اتفاق‌نظر قضات تأیید می‌شود.

نظر اتفاقی

قبل از پاسخ به سوال مزبور باید بدواً نوع قرارداد منعقده ما بین آقای (الف) و وراث وی را تعیین کرده توضیح آن‌که قرارداد مزبور عقد صلح نبوده زیرا اولاً: عقد صلح دارای دو طرف است یک طرف آن مصالح یعنی کسی که مالی یا امری را به دیگری واگذار می‌کند و طرف دیگر آن متصالح یعنی کسی که آن مال یا امر را قبول می‌کند. حال آن‌که به ‌موجب صدور قرارداد مزبور تصالح ایجاد شده بین کلیه وراث آقای (الف) است یعنی کسانی که نقش آن‌ها صرفاً پذیرش مال است و نقش آقای (الف) به‌ عنوان صاحب مال در این تصالح مفقود است. ثانیاً: عقد صلح بلافاصله بعد از انعقاد، اثر خود را برجای می‌گذارد و متصالحین می‌توانند هرگونه دخل و تصرفی در مورد صلح بکنند لیکن در قرارداد موضوع سوال تقسیم ترکه موکول به بعد از فوت آقای «الف» شده که با مقتضای عقد صلح منافات دارد.
با مداقه در نحوه تنظیم قرارداد منعقده بین آقای (الف) و وراث وی و قراینی که در آن موجود است به ‌نظر می‌رسد که قرارداد مذکور عقد وصیت تملیکی باشد، زیرا از طرف آقای (الف) مالی به وراث وی تملیک شده و وراث نیز قبول کرده‌اند. بنابراین وصیت، تملیکی به ‌وسیله ایجاب از طرف موصی و قبول از طرف موصی‌لهم به ‌عمل می‌آید. همچنین تملیک در عقد وصیت معلق بر فوت موصی است یعنی ملکیت برای موصی‌‌له در صورتی‌که وصیت را نپذیرد از تاریخ فوت موصی حاصل می‌شود. به ‌عبارت دیگر موصی‌به، قبل از فوت ملک موصی و پس از آن ملک موصی‌له است به‌شرط آن‌که آن را قبول کرده باشد. در این امر فرقی نمی‌کند که قبول در زمان حیات موصی باشد یا پس از فوت او به ‌عمل آید. نتیجه آن‌که چون قرارداد منعقده مابین آقای (الف) و وراث وی با عنایت به ‌مراتب مسطوره عقد وصیت تملیکی است و به‌ لحاظ این‌که رجوع موصی از وصیتش میسر و مقدور است بنابراین، وضعیت حقوقی قرارداد اخیر منعقده بین آقای (الف) و شخص ثالث صحیح است مطلب قابل ذکر آن‌که مواد 753 و 826 و 827 و 829 و 830 و 838 قانون مدنی موید مراتب معنون است.

منبع

قوانین (1 مورد)

برچسب‌ها