نقصان در پرونده موجب رأی غیابی در زمان اجرائیه

صورتجلسه نشست قضایی
تاریخ برگزاری: 1397/10/13
برگزار شده توسط: استان مازندران/ شهر بابل

موضوع

نقصان در پرونده موجب رأی غیابی در زمان اجرائیه

پرسش

به موجب دادنامه غیابی صادره از دادگاه کیفری فردی با ذکر نام و نام خانوادگی معین و بدون ذکر مشخصات بیشتر به اتهام کلاهبرداری محکوم می‌گردد به طوری که در هیچ یک از جلسات به او دسترسی حاصل نشد و وکیلی نیز معرفی نکرد.در مرحله اجرای حکم شاکی مدعی است به تازگی متوجه شده که نام واقعی محکوم علیه غیر از نامی است که از سوی وی در جریان رسیدگی مطرح شده و تقاضا دارد که مفاد حکم علیه شخص اخیر که نام او در دادنامه نیامده است اجرا شود.پرسش اینست که چه راهکار قانونی برای رسیدگی به تقاضای شاکی وجود دارد؟

نظر هیئت عالی

نظریه اکثریت قضات محترم شهرستان بابل استان مازندران با حذف آن قسمت از نظریه که مربوط به اصلاح دادنامه است و تذکر به این مطلب که فرض پرسش از موارد اصلاح دادنامه نمی‌باشد مورد تأیید است.
ضمناً نظریه مشورتی مشورتی شماره 1028/94/7 مورخ 1394/4/24 موید این مطلب است.

نظر اکثریت

چنانچه برای دادگاه احراز شود که اسم جعلی و اسم واقعی ناظر به یک شخص واحد است از موارد اصلاح دادنامه خواهد بود و دادگاه برای اصلاح این امر می‌تواند تحقیقات محلی مرجع انتظامی و تحقیق دوباره از شهود و مانند اینها استفاده نماید. با توجه به آنچه گفته شد مبنی بر این که هر دو اسم واقعی و جعلی ناظر به یک شخص واحد باشد و به اتهام این شخص قبلا رسیدگی شده است، لذا شکایت مجدد علیه متهم با نام واقعی وجاهت قانونی ندارد و مصداق اعتبار امر مختومه می‌باشد.

نظر اقلیت

با توجه به مصادیقی که در ماده 381 قانون آیین دادرسی کیفری وجود دارد فرض سوال نمی تواند در قالب اصلاح دادنامه تعریف شود چه اینکه اصلاح دادنامه برای جایی است که اشتباه از جانب دادگاه باشد اما در فرض سوال اشتباه از سوی شاکی و احتمالا شهود بوده است. با توجه به اینکه در تمام مراحل رسیدگی شخص متهم با نام واقعی خود احضار یا جلب نگردیده است و از حقوق دفاعی برخوردار نشده است محکوم نمودن او در قالب اصلاح دادنامه با موازین حقوقی همخوانی ندارد. لذا به نظر شاکی باید با طرح شکایت مجدد علیه متهم تعقیب کیفری او را درخواست نماید.

منبع

محتوای مرتبط (1 مورد)

برچسب‌ها