مرور زمان تجدیدنظرخواهی پس از قطعیت قرار

صورتجلسه نشست قضایی
تاریخ برگزاری: 1397/12/16
برگزار شده توسط: استان مازندران/ شهر ساری

موضوع

مرور زمان تجدیدنظرخواهی پس از قطعیت قرار

پرسش

محکوم‌علیه غیابی، پس از پایان مهلت واخواهی و داخل در مهلت تجدیدنظرخواهی، با توجه به ابلاغ قانونی، مدعی عدم اطلاع از مفاد رای شده و دادخواست واخواهی به دادگاه صادرکننده حکم غیابی تقدیم نمود. دادگاه مطابق تبصره 1 ماده 306 ق.آ.د.م به ادعای وی مبنی بر عدم اطلاع از مفاد رای غیابی، رسیدگی و قرار رد دادخواست واخواهی را صادر نمود. محکوم‌علیه از قرار مزبور درخواست تجدیدنظر می‌نماید. دادگاه تجدیدنظر نیز پس از رسیدگی، تجدیدنظرخواهی وی را رد و رای بدوی را تایید می‌نماید. پس از ابلاغ رای اخیر، محکوم‌علیه درخواست تجدیدنظر خود را نسبت به اصل رای به دادگاه بدوی تسلیم می‌نماید. حال سوال این است که در فرض فوق، مبدأ مهلت تجدیدنظرخواهی در صورت صدور قرار رد دادخواست واخواهی چه زمانی است؟ به‌عبارت دیگر آیا مبدأ مهلت تجدیدنظرخواهی از تاریخ ابلاغ رأی قطعی قرار رد دادخواست واخواهی است یا از تاریخ انقضای مهلت واخواهی ؟
(یادداشت دبیر جلسه:
در فرض سوال پنج نظریه وجود دارد:
1- مبدأ مهلت تجدیدنظرخواهی از تاریخ ابلاغ رای قطعی قرار رد دادخواست واخواهی است.
2- مهلت تجدیدنظرخواهی از تاریخ انقضای مهلت واخواهی می‌باشد.
3- مهلت تجدیدنظرخواهی از زمان تقدیم دادخواست تجدیدنظرخواهی در همزمان با اعتراض با واخواهی می‌باشد یعنی واخواه همزمان باید چون در مهلت می‌باشد تجدیدنظرخواهی را نیز بعمل آورد.
4- مهلت تجدیدنظرخواهی در زمان باقی مانده، زمان تجدیدنظرخواهی در زمان واخواهی از رای غیابی می‌باشد.
5- دادخواست را درخواست تجدیدنظر تلقی و به دادگاه تجدیدنظر ارسال می‌گردد.)

نظر هیئت عالی

در فرض سوال، نظریه اکثریت مطلوب و مورد تائید است و مهلت تجدیدنظرخواهی پس از انقضای مهلت واخواهی شروع می‌شود و با اختیار حاصل از تبصره 3 ماده 306 و ماده 339 به بعد قانون آیین دادرسی مدنی، دادگاه بدوی صادرکننده رأی غیابی، باید در واخواهی خارج از موعد اعتراض رسیدگی و در صورت عدم احراز عذر موجه واخواه با ذکر انقضای مهلت، واخواهی را تجدیدنظرخواهی تلقی و پس از صدور قرار ردّ دادخواست واخواهی راجع به اعتراض (تجدیدنظرخواهی) اخطار رفع نقص به عمل آید و با انجام تبادل لوایح، پرونده برای رسیدگی تجدیدنظری به محاکم تجدیدنظر ذی‌صلاح ارسال گردد.

نظر اکثریت

اکثریت به نظریه چهارم اعتقاد داشته زیرا:
یک) ماده 306 قانون آئین دادرسی مدنی سال 79 عذر موجه را اعلام می‌کند اگر واخواه دارای عذر موجه ماده مرقوم باشد، می‌تواند با بیان عذر، درخواست واخواهی نماید.
دو) قسمت دوم تبصره 2 ماده 306 قانون مرقوم ربطی به عذر موجه ندارد. بلکه در مورد مدعی عدم ابلاغ واقعی مفاد رای غیابی و عدم اطلاع از مفاد آن می‌باشد. لذا این دو مصداق از لحاظ مفاد متفاوت از هم بوده و ربطی به یکدیگر ندارد.
سه) ماده 83 قانون مزبور نیز موید قسمت دوم تبصره موصوف است.
لذا پس از رد دادخواست واخواهی چون درخواست در مهلت تجدیدنظرخواهی صورت گرفته است لذا باقیمانده زمان تجدیدنظرخواهی که واخواهی در مدت آن صورت گرفته است مجری برای تجدیدنظرخواهی بوده و دراین مدت باقیمانده، تجدیدنظرخواه باید اعتراض تجدیدنظر خود را تقدیم دادگاه نماید. علت عمده آن چون دادگاه اعتراض وی را وارد تلقی نکرده و با صدور قرار رد واخواهی در واقع پذیرفته است که رای به اطلاع واخواه رسیده است و وی مطلع از مفاد آن بوده است لذا چون حق تجدیدنظر هنوز برای وی باقی است در مهلت باقیمانده حق دارد اعتراض تجدیدنظر خود را تقدیم نماید.
چهار) نظریه اکثریت حاضر در نشست قضایی دادگستری استان مرکزی در تیرماه سال 79 درج شده در مجموعه نشست‌های قضایی (7) صفحه 16 می‌باشد که مقرر می‌دارد‌:
هرچند قانونگذار نحوه رسیدگی به چنین موردی را بیان نکرده است؛ لکن از باب حفظ حقوق قانونی محکوم‌علیه غایب و با اختیار حاصل از تبصره 3 ماده 306 و مواد 339 و بعد قانون آئین دادرسی مدنی در مبحث رسیدگی تجدیدنظر، دادگاه بدوی صادرکننده رای غیابی، باید به واخواهی خارج از موعد معترض و در صورت نداشتن عذر موجه، با ذکر انقضای مهلت واخواهی را تلقی اعتراض به تجدیدنظرخواهی، بلحاظ باقی بودن مهلت، بدواً قرار رد دادخواست واخواهی محکوم‌علیه را صادر نموده و بعد از رفع نقص از دادخواست تقدیمی، پرونده را تکمیلاً جهت رسیدگی به دادگاه تجدیدنظر ارسال دارد.
نتیجه: با توجه به صراحت قانون و تفکیک موعد در واخواهی و تجدیدنظرخواهی طبق قانون پس از قطعیت قرار رد واخواهی صادره؛ چون واخواهی داخل در زمان تجدیدنظرخواهی صورت گرفته است باقی‌مانده زمان تجدیدنظرخواهی می‌بایست ملاک برای تقدیم دادخواست تجدیدنظر قرار بگیرد.

نظر اقلیت

مورد از موارد اعمال تبصره 3 ماده 306 قانون آئین دادرسی مدنی است زیرا موقعیت جدیدی است و ربطی به واخواهی ندارد. این اقدام را قانونگذار دقیقاً منصوص کرده است. در تبصره 3 چون تقدیم دادخواست در خارج از مهلت، قابل رسیدگی در مرحله تجدیدنظر می‌باشد. لذا دادگاه تجدیدنظر مکلف به رسیدگی وفق مقررات است چون در مهلت تجدیدنظرخواهی اعتراض خود را تقدیم نموده است. قسمت دوم تبصره 1 ماده 306 دلالت بر ادعای عدم ابلاغ واقعی در مهلت واخواهی دارد لذا اگر مهلت واخواهی به اتمام رسیده باشد و در مرحله مهلت تجدیدنظر مدعی این ادعا باشد مفاد تبصره 3 مجری بوده و تکلیف دادگاه تجدیدنظر استان شروع می‌شود. موید این نظر نیز نشست قضایی دادگستری تبریز شهریور 83 می‌باشد برگرفته از مجموعه نشست‌های قضایی که بشرح زیر است:
مطابق ماده 336 قانون آئین دادرسی مدنی، مهلت درخواست تجدیدنظر از تاریخ ابلاغ یا انقضای مدت واخواهی است. در قضیه مطروحه نیز با توجه به اینکه محکوم‌علیه غایب اقدام به واخواهی کرده است انقضای مدت واخواهی منتهی به انتفای موضوع است. بنابراین، مبدأ مهلت تجدیدنظرخواهی از تاریخ ابلاغ قرار رد اعتراض به قرار مدیر دفتر که از طرف دادگاه صادر می‌شو،د محاسبه خواهد شد. مضافاً اینکه در مانحن فیه از حق واخواهی خودش استفاده کرده و به این جهت نیز محاسبه و انقضای مهلت واخواهی لزومی ندارد.
کمیسیون نشست قضایی (1) مدنی: با توجه به اینکه دادخواست واخواهی منتهی به قرار رد دادخواست از سوی مدیر دفتر شده است و اعتراض به قرار رد صادره نیز مردود اعلام گردیده، در صورتی که واخواهی در مهلت مقرر قانونی به حکم غیابی باشد، مبدأ و شروع مهلت تجدیدنظرخواهی از تاریخ ابلاغ رأی دادگاه مبنی بر رد شکایت و اعتراض به قرار رد دفتر خواهد بود.
چنانچه دادخواست واخواهی خارج از مهلت قانونی و بدون عذر موجه باشد، به دادخواست واخواه در مرحله تجدیدنظر برابر مقررات مربوط به آن مرحله رسیدگی خواهد شد.

منبع
برچسب‌ها